جنبش طالبان پاکستان (تحریک طالبان پاکستان) یک سازمان فراگیر از گروههای شبهنظامی اسلامگرا است که در شمالغربی پاکستان، در مناطق قبیلهای فدرال در طول مرز افغانستان مستقر هستند.[1]
بعد از شکست طالبان در افغانستان، گروهی با عنوان تحریک طالبان پاکستان به رهبری بیت الله محسود در مناطق قبیله ای خود مختار پاکستان به وجود آمد. بنا بر گزارشات واصله از وزیرستان پاکستان، از جمله فعالیتهای این گروه می توان به ممنوعیت فروش سی دی موسیقی و فیلم، اخذ مالیات از کالاهایی که عبوری از منطقه، تأسیس دادگاه اسلامی به سبک طالبان به عنوان جایگزین جرگه در شهر وانا و کشتن بیش از صد نفر از حامیان دولت پاکستان و موافقان اشغال افغانستان در منطقه طالبانستان اشاره نمود.
محسود در سال 2007 میلادی در مصاحبه با خبرگزاری الجزیره اعلام کرد: معجزه جهاد را با حمله به نیویورک و واشنگتن و لندن به نمایش می گذاریم. همچنین شبکه آسوشیتدپرس از قول محسود اعلام کرد که به زودی به واشنگتن حمله کرده و تمام جهان را متحیر خواهیم کرد. محسود ادامه جهاد در افغانستان و پاکستان و انتقام از حملات آمریکا را ماموریت اصلی خود اعلام کرد. تحلیل گران آژانس های اطلاعاتی معتقدند محسود و القاعده ارتباطات نزدیکی با یکدیگر دارند. باید گفت که طالبان همچنان حضور پر رنگی در پاکستان و افغانستان دارد و افراد زیادی هوادار این تفکر مذهبی هستند.[2]
مهمترین گروههای طالبان پاکستان:
تحریک نفاذ شریعت محمدی
جنبش تحریک نفاذ شریعت محمدی در اوایل دهه 1990 میلادی در منطقه سوات، به رهبری مولانا صوفی محمد از اعضای فعال جماعت اسلامی، با هدف اسلامیکردن دادگاههای محلی بهوجود آمد. مولانا صوفی محمد که در جهاد افغانها علیه شوروی سابق مشارکت فعال داشت، پس از ترک افغانستان در اواخر دهه 1980 به پاکستان بازگشت و در سال 1992 تحريک نفاذ شریعت محمدی را بنیان گذاشت و دستار و پرچم سیاه را بهعنوان سمبل گروه برگزید.
هدف این گروه اجرای شریعت در پاکستان بود و در نتیجه موفق شد از اواسط دهه 1990 نسخهای از نظام حقوقی مبتنی بر شریعت را در این ناحیه به اجرا در آورد. طبق جهانبینی این گروه افراطی، پاکستان نیز باید به شیوه حکومت طالبان اداره شود.
طالبان هوادار ملا نذیر
ملا نذیر احمد، متولد 1975 در «برمل» واقع در وزیرستان جنوبی، تا هنگام یورش آمریکا به افغانستان در سال 2001، در کنار طالبان افغان حضور فعال در جنگهای افغانستان داشت. سپس نیروهای طالبان پاکستانی را در وزیرستان جنوبی بر ضد واشنگتن سازمان داد و بهعنوان امیر مجاهدین طالبان در وزیرستان جنوبی و عضو شورای مجاهدین (کمیته مرکزی اتحاد طالبان در پاکستان) انتخاب شد.
ملا نذیر براساس باورهای جهادی سلفی خویش برای کشورهای اسلامی، مرزی قائل نیست و اعلام کرده است تا حاکمشدن شریعت اسلامی در تمام کشورهای مسلمان، به جهاد ادامه میدهد.
گروه «بیتالله محسود»
محسود، طلبه گمنامی بود اما پس از قتل نیک محمد وزیر (سرکرده طالبان پاکستان) بهدست آمریکاییها در سال 2004 محسود جای وی را گرفت. محسود در فوریه 2005 قرارداد صلحی با عنوان «ساراروقا» با دولت وقت پاکستان به امضا رساند و پس از آن نام خود را بهعنوان رهبر طالبان پاکستانی مطرح کرد.
بیتالله محسود از نظر ایدئولوژیکی، بیشتر تحت تأثیر ملاعمر قرار داشت تا بنلادن. او همانند ملاعمر، برای تأسیس حکومتی اسلامی در افغانستان و پاکستان میجنگید. وی علیرغم تحصیلات اندکش، با استفاده از مهارتهای تاکتیکی توانست در نقش رهبری کاریزماتیک، ارتش خصوصی بیست هزار نفری از جنگجویان محلی تشکیل دهد و آنها را به پیروی کامل از خود وا دارد. بهطوری که وي بزرگترین آموزشگاه لجستیک عملیاتهای انتحاری در افغانستان و پاکستان را در دست داشته است. به باور آمریکاییها همه شعبههاي القاعده و طالبان در وزیرستان و با هدایت بیتالله محسود به یکدیگر متصل شده بودند. نگرانی آمریکاییها از تحرکات محسود به حدی بوده است که واشنگتن اعلام کرد پنج میلیون دلار بابت اطلاعاتی که منجر به دستگیری وی شود، پاداش تعیین کرده بود. سرانجام محسود در 12مرداد1388 (5اوت2009) در حمله یک هواپیمای بدون سرنشین آمریکایی به روستای زنگارا، واقع در وزیرستان جنوبی در منزل پدر زن خود به همراه همسر دومش کشته شد.
پس از مرگ بیتالله محسود در اوت 2009، تحریک طالبانِ پاکستان، توانایی سازماندهی خود را از دست داد.
طالبان پنجابی
طالبان پنجابی ترکیبی از القاعده و گروه های فرقهگرای محلی پنجاب هستند که عمدتاً در جنوب ایالت پنجاب متمرکز شدهاند و در مراکز پرجمعیت شهری تردد میکنند یا مخفی میشوند. بر خلاف طالبانِ پشتون که نیروهای خود را بيشتر از قبایل محلی استخدام می کرد، طالبان پنجابی بخش وسیعی از طبقه متوسط شهری و روستایی را در بر میگیرد؛ ازاينرو شناسایی آنها میان عموم مردم مشکل است. روند طالبانیشدن پنجاب پس از آن شدت گرفت که افراطگرایان برای استخدام نیرو در مناطق پشتوننشین با مشکل روبهرو شدند.
کانون حضور طالبان پنجابی، توابع لاهور و حوزه عملیاتی آنها مناطق شهری پنجاب است. طرحها و ابزار بهکاررفته در این نوع حملات را القاعده طراحی میکند که قدرت انفجار و تخریب بسیار بالایی دارد.
مناطق تحت نفوذ طالبان افغانستان و پاکستان
طالبان افغانستان در مناطق گوناگون افغانستان کموبیش حضور دارند، هرچند تمرکز آنها بیشتر در استانهای جنوبی، همانند هلمند، قندهار و مناطق همجوار آن، همانند غزنی است.
طالبان پاکستان عمدتاً در مناطق سرحد و ایالت «فتا» قرار دارد که مهمترین مناطق تحت نفوذ جریانهای وابسته به تحریک طالبان عبارتنداز: شنگله، بونر، دیر سفلی، وزیرستان جنوبی (پهناورترین منطقه عشایری پاکستان که دو قبیله محسود و وزیر بر آن مسلط هستند)، وزیرستان شمالی، کُرَم (کرم علیا، کرم وسطی و کرم سفلی)، حضور طالبان در کرم علیا کم است. چراکه جمعیت آن شیعهاند، اورکزی: علیا، وسطی و سفلی، طالبان در اورکزی سفلی حضور چشمگیری ندارند؛ زیرا اکثریت شیعیان ضد طالبان در آن منطقه ساکنند، خیبر، مهمند، باجور، چیترال، دیر علیا، ملکند، مردان، سوابی، پیشاور، خوات، هنگو، بانو، دیر اسماعیل خان، دیره قاضی خان، راجان پور، باوال پور، باوال نگر، مظفرگر، جنگ: کانون تنشهای دو دهه در بخشهای مختلف پاکستان بهشمار میرود که در پی تأسیس انجمن سپاه صحابه در این شهر شکل گرفت. باکر، میانوالی، چگوال.
البته مرکز تحریک طالبان پاکستان در مناطق پشتون « FATA » و بخشهایی از خیبرپختونخوا (KP) میباشد، اما سازمانهای مرتبط دیوبندی را که افراد آنها از دیگر گروههای ستیزهجوی دیوبندی، مثل: سپاه صحابه پاکستان، لشکر جهنگوی، جیش محمد، حرکت الجهاد اسلامی (HUJI) میباشند نیز دربر میگیرد. تقریباً پایگاه همه این گروهها در پنجاب است.
ارتباط نزدیک طالبان افغانستان و پاکستان
کارشناسان مسائل منطقه معتقدند، گروههای طالبان افغانستان و پاکستان همگی به نوعی با یکدیگر در ارتباط هستند؛ و همینطور تمامی گروههای آن با سازمان القاعده ارتباط دارند و مرکز این گروهها منطقه وزیرستان شمالی است. بلکه اساساً سازمان القاعده، طالبان افغانستان، طالبان پاکستان، گروههای کشمیری، حزب التحریر ازبکستان، نهضت اسلامی ایالت سین کیانگ چین، جماعتهای اسلامی در مالزی و اندونزی، گروههای وابسته به سازمان القاعده که درحالحاضر در کشورهای عربی فعال هستند، بهدنبال یک هدف هستند و از همکاری یکدیگر استفاده میکنند.
طالبان پاکستان از همکیشان خود در افغانستان پشتیبانی میکردند. آنها گروههای تندرو را در مناطق قبیلهنشین شمال پاکستان پناه میدادند و در پی استقرار حکومت طالبانی و اجرای احکام شرعی در مناطق شمال غربی پاکستان، بهویژه دره سوات بودند. آنان بهشدت مخالفِ آمریکا و اقدامات وی در حمله به گروههای مسلمان تندرو در داخل پاکستان و افغانستان بودند. مخالفت آنها با سیاست دولت مرکزی پاکستان در همکاری با آمریکا در جنگ علیه تروریسم هر روز شدیدتر و ابعاد داخلی و خونینتری بهخود میگرفت.[3]
[1]-
https://fa.wikipedia.org/wiki/جنبش_طالبان_پاکستان
[2] - پراکندگی سلفی گری و وهابیت در جهان اسلام، مهدی فرمانیان، موسسه مطالعات بنیان دینی، قم 1393 ، ص 67
[3] - http://www.17000.ir/fa/html
ارسال نظر