۰
دوشنبه ۱۹ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۶

قدرت بازدارندگی مقاومت و تهدیدات آمریکا

قدرت بازدارندگی مقاومت و تهدیدات آمریکا
1- آنچه در مواضع آمریکایی‌ها در یک هفته اخیر تازگی دارد، تصور احتمال تغيير راهبرد کنوني آمریکا و استفاده از گزينه نظامي عليه دولت قانونی سوريه است. در‌باره اینکه آيا تهدیدات واشنگتن در حد تهديد و بدون اقدامي عملی باقی خواهد ماند یا نه، باید گفت: اولا- اين اظهارات درباره گزينه‌هاي روي ميز از سال 2012 از زبان اوباما و کری و دیگر مقامات آمریکایی بسيار شنيده شده و هیچ‌گاه نیز عملی نشد!. گاردین هم نوشت پنجاه و يک نفر از ديپلمات‌هاي وزارت خارجه آمریکا در ماه ژوئن گذشته در نامه‌اي مشترک به اوباما نوشتند: «ما ضرورتي براي حمله نظامي آمريکا به سوريه نمي‌بينيم». ثانیاً - مهم‌ترين راهبرد خاورميانه‌اي آمريکا در دوره اوباما بر جنگ‌هاي نيابتي و تشدید اختلافات همسایگان استوار شده است. لذا به دلیل مقاومتی که در منطقه شکل گرفته و به دلیل ناتوانی، بعيد به نظر مي رسد اوباما در چند هفته باقی مانده به پایان دوره رياست جمهوري‌اش، رويکرد خود در قبال بحران سوریه را تغيير دهد. ثالثاً- به نظر مي رسد اين تهدیدات بيشتر براي سرپوش گذاشتن بر شکست‌ها وناتواني‌های آمریکا در براندازي دولت قانوني بشار اسد است.

2- گزينه‌های آمریکا شامل مداخله مستقيم نظامي یا تسليح گروه‌هاي تروريستي است. اولاً باید گفت ريسک درگيري با روسيه در روزهای پایانی اوباما در کاخ سفید بسیار بالاست و بازدارنده خواهد بود. چنان که جان کری در ديدار با برخي گروه‌هاي به اصطلاح معارض سوري در دفتر نمايندگي هلند در سازمان ملل در 22 سپتامبر که فایل صوتی آن منتشر شد، گفته بود: «کنگره اجازه توسل به زور در سوريه را نخواهد داد و فضاي کلي در آمريکا از جنگ‌ها خسته شده و آمریکایی‌ها از اعزام جوانانشان براي مردن در کشوري ديگر حمايت نمي‌کنند».

ثانیاً تسليح گروه‌هاي تروريستي هم موضوع تازه اي نيست. در طول پنج سال گذشته آمريکا و متحدانش آنچه در توان داشتند، گروه‌هاي تروريستي را به منظور براندازي دولت قانوني بشار اسد تسلیح کردند ، اما موفق نشدند. ثالثاً در‌باره احتمال مجهز شدن گروه‌هاي مسلح سوري به موشک‌هاي زمين به هواي استينگر باید دو نکته را مد نظر قرار داد، اول اینکه روسيه جنگنده‌اي به نمايش گذاشته که قادر است از موشک‌هاي استينگر در امان باشد. دوم اینکه خود آمریکا هم مي داند که چنين موشک‌هاي دوش پرتابي به سبب اوضاع آشفته منطقه، ممکن است علیه هواپیماهای خود آمریکا و هواپيماهاي غيرنظامي در منطقه و شاید در کل جهان مورد استفاده قرار گیرد. رابعاً برخی تصور می‌کنند منظور آمريکا از گزينه‌هاي ديگر ترغيب ترکيه به اعلام منطقه پرواز ممنوع است که این موضوع نیز اگر شدنی بود تاکنون صورت گرفته بود.

3- اما آنچه بیشتر باعث می‌شود تهدیدات آمریکا در حد حرف باقی بماند، قدرت بازدارندگی محور مقاومت است و اکنون آنچه در صحنه نبرد سوریه می‌گذرد بیشتر جنگ اراده‌ها با حربه فضا سازی رسانه‌ای - سیاسی است تا جنگ نظامی . لذا : اولاً- براساس گزارش هاي رسيده از مسکو، روسيه قصد دارد با هرگونه حمله احتمالی نظامی آمریکا مقابله کند و این، ریسک هرگونه حمله احتمالی آمریکا را به شدت افزایش می‌دهد، چنان که پوتین در سال‌های اخیر ثابت کرده در وقت مناسب و با قاطعیت تصمیم اتخاذ شده را به اجرا می‌گذارد. وزارت دفاع روسیه هم در تأیید این سیاست مسکو هشدار داده «واکنش اس 300 و اس 400 که در سوریه مستقر کردیم ، همه را شگفت‌زده می‌کند و ارتش روسیه در صورت رهگیری هر پرنده و یا موشکی در سوریه فرصت ندارد از خط مستقیم تلفنی با آمریکا برای روشن شدن اینکه چه کشوری آن را به پرواز درآورده و یا شلیک کرده، استفاده کند». بعد از این هشدار روسیه بود که سخنگویان کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا در عقب‌نشینی از تهدیدات قبلی خود اعلام کردند « اقدام نظامی برای آمریکا پیامدهای غیرقابل پیش‌بینی زیادی خواهد داشت». ثانیاً - استقرار سامانه پدافند هوايي جديد در سوريه، خشم اسرائيل را هم برانگيخته، روزنامه‌های هاآرتص و يديعوت آحارنوت با اظهار نگراني اذعان کردند وجود سامانه اس 300 در کنار سامانه موشکي اس 400 قدرت اسرائيل را در مقابل «نظام بشار اسد» (محور مقاومت) تضعيف و سبب تقويت موضع حزب‌الله ، مقاومت و ايران خواهد شد. رابعاً - با وجود همه تلاش‌هاي آمريکا براي متوقف کردن پيشروي‌هاي ارتش سوريه و حملات هوايي متحدانش به مواضع تروريست‌ها، ارتش سوريه حلقه مقاومت تروريست‌ها در شرق حلب را شکست و از محور شمال شرقي وارد حلب شد. ارتش سوریه با آغاز عمليات فرسايشي برای منزوي کردن تروريست‌ها و با تنوع بخشیدن به راهبرد نظامي خود برای آماده کردن زمینه عملیات تهاجمی، تروریست‌ها و حامیان آنها را دچار سردرگمی و بحران کرده. راهبرد ديگر ارتش سوريه، حمايت از غيرنظاميان و جلوگيري از هدف قرار گرفتن آنها است. کميته هاي آشتي وارد باب‌الحديد در شهر قديمي حلب شده‌اند تا ورود ارتش را تسهيل کنند، همان‌گونه که در منطقه الفرافره ، پس از جدا کردن گروه‌هاي محلي از گروه‌هاي مسلح ، شاهد ورود ارتش به بخش قدیمی حلب بودیم .لذا شرق حلب به طور کامل در حال سقوط است.

4- اما به شکست کشاندن طرح آتش‌بس از سوی آمریکایی‌ها و روی آوردن آنها به تهدیدات نظامی، یک بار دیگر اهداف نهایی کاخ سفید در سوریه در مذاکرات سیاسی را آشکارتر کرد، اولاً - آن‌گونه که لاوروف تاکید کرده «روسيه بيش از گذشته متقاعد شده که آمريکا فقط به دنبالِ سرنگوني بشار اسد و حاضر است در اين مسير با تروريست‌ها همکاسه شود و با شيطان هم همکاري و معامله کند». وزير امور خارجه جمهوري چک هم گفته در ديدار با نمايندگان مخالفان سوری که آمریکا آنها را میانه‌رو می‌خواند، دريافته که مواضعشان بر مبناي رفع بحران و آرامش‌طلبي نيست. ثانیاً- جان کري وزير خارجه آمريکا در حالی که خودش از هرگونه کمک‌های مالی، تسلیحاتی و رسانه‌ای به گروه‌های تروریستی حمایت کرده، در اظهاراتي در انديشکده صندوق مارشال آلمان در بروکسل حمايت ایران و روسيه از دولت قانونی سوریه را غيرمسئولانه خوانده و تاکید کرده «ما حاضر نيستيم در سوريه کنار بکشيم. ما به حل بحران سوريه به طوري که سوريه متحد ما باشد، متعهد هستيم. ما برنامه داریم و هدف اين برنامه غرب آسيا (خاورميانه)، جنوب و مرکز آسيا است». ثالثاً- هدف آمریکا از هرگونه طرحی در سوریه چه از طریق میز مذاکره و چه در تحولات میدانی متوقف کردن پیشروی ارتش سوریه و جلوگیری از تصرف کامل حلب است که سرنوشت تروریست‌ها را مشخص می‌کند. رابعاً - یک بار دیگر در این ماجرا بدعهدی آمریکا و پشت پرده متهم کردن سوریه و روسیه به عمل نکردن به تعهدات خود در موافقتنامه آتش‌بس سوريه نیز آشکار شد. آنچه از این فضاسازی‌ها برداشت می‌شود این است که آمریکا قصد دارد بندی از توافقنامه آتش‌بس را در قطعنامه‌ای که فرانسه و اسپانيا آن را ارائه کرده‌اند، به مصوبه شورای امنیت تبدیل کنند تا با توسل به آن و همچنین توسل به قطعنامه 2254 شوراي امنيت تحریم‌هایی علیه روسیه و سوریه اعمال کند.

5 - چرا آمریکا از پيشروي‌هاي ارتش سوريه در حلب نگران شده و آنها را به حربه تهدید مجبور کرده است؟ اولاً- حلب دومين شهر مهم سوريه پس از دمشق است و کنترل آن راه‌هاي مواصلاتي انتقال تسليحات و نيرو به گروه‌هاي تروريستي از مرزهاي ترکيه را قطع و زمينه براي آزادسازي ادلب در شمال حلب و ديگر مناطق تحت کنترل تروريست‌ها را آسان‌تر مي کند و این به معناي پايان کار گروه‌هاي تروريستي در سوريه خواهد بود. ثانیاً - از زماني که ارتش سوريه و متحدانش، حلب را به محاصره درآوردند اهداف سياسي حامیان تروریست‌ها به شکست انجاميد و کار براي واشنگتن دشوار شده و آمريکا به اين باور رسيده که از برگ سياسي مهمي در مسئله حلب برخوردار نيست و دستش خالی است. لذا با ادامه پیروزیهای ارتش سوريه در حلب و بخش‌های دیگر سوریه، اکنون دولت بشار اسد است که در ميز مذاکرات دست بالا را دارد و تنها امید آمریکا که به میز مذاکره بود ، بر باد رفته و اقدام آمریکا در تهدیدهای نظامی و توقف کانال‌های دیپلماتیک نشانه پذیرش منفعلانه شکست در حلب است. جان کری نیز براي سرپوش گذاشتن بر شکست امريکا در سوريه بویژه در حلب، ادعاي دودستگي در دولت اوباما در‌باره بحران سوريه را مطرح کرد.

6- با توجه به رفتار متناقض و تهدید آمیز آمریکایی‌ها ، قدرت بازدارندگی محور مقاومت پيام مهمی براي واشنگتن و متحدان منطقه‌اي و تروريست‌ها دارد که عملیات نهایی براي پايان مسئله حلب و برداشتن آن از روي ميز مذاکره جدي است. هراس آمريکا از سقوط حلب و نابودی تروریستها در سوریه و علتِ اصرار آمريکا براي حذف اسد و شکست محور مقاومت را شاید بتوان به خوبی در سخنان خود بشار اسد جست‌وجو کرد که گفت «الگوگيري ملت‌ها از انقلاب اسلامی ايران باعث شد آمریکا و عربستان به جنگ‌افروزي در منطقه روی بیاورند، چون آمريکا قبل از شروع جنگ اصرار داشت سوريه عليه مقاومت و ايران نقش ايفا کند، اما سوريه نپذيرفت» . لذا نه تنها اوباما و جان کری، بلکه رئيس سابق شوراي امنيت ملي رژيم صهيونيستي هم دریافته است که: «نمي‌توانیم مانع همکاري بين روسيه، ايران، حزب‌الله و سوريه در جنگ با مخالفان مسلح (تروریست‌های) سوري شویم.» جان کري هم در دیدار مخالفان سوری در نیویورک پذیرفت که «آمريکا نمی‌تواند با حزب‌الله در سوريه بجنگد» و به آنها گفت «بايد برگزاري انتخابات با مشارکت بشار اسد را بپذیرید.» بنابراين به نظر مي‌رسد با اين شرايط براي آمريکا راهي جز تسليم باقی نمانده، چون به گفته سردار حاج قاسم سلیمانی: «ما فقط از سوریه دفاع نمی‌کنیم؛ بلکه از اسلام، ایران و جمهوری اسلامی دفاع می‌کنیم و داعش و گروه‌های تکفیری برای سوریه تأسیس نشدند، بلکه برای ایران درست شدند». لذا منطق دنیای کنونی منطق بازدارندگی با تقویت قدرت دفاعی است، نه منطق گفت‌وگو و مذاکره!
دکتر محمدحسین محترم
کد مطلب : ۵۷۴۲۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما