به گزارش
اسلام تایمز، با اعلام موافقت سعد حریری با انتخاب میشل عون به عنوان رئیسجمهور لبنان، همگان انتظار دارند که در جلسه آتی پارلمان لبنان، به بحرانی که از سال 2014 و بعد از دوره ریاست جمهوری میشل سلیمان در لبنان به وجود آمده است، خاتمه داده شود چرا که نمایندگان مجلس لبنان طی دو سال و نیم گذشته در چهل و پنج جلسه نتوانسته اند به توافقی برای تعیین سیزدهمین رئیس جمهوری کشورشان دست یابند و دراین مدت لبنان بدون رئیس جمهوری اداره شده است. البته همچنان برخی ابهامات در خصوص نتیجه رای جلسه آتی پارلمان وجود دارد چرا که برخی از افراد و از جمله نبیه بری از نامزدی سلیمان فرنجیه حمایت می کنند؛ اما امید فراوانی وجود دارد که تا روز برگزاری جلسه پارلمان، توافقی نهایی در خصوص ریاست جمهوری لبنان حاصل شود.
مفسران سیاسی دلایل مختلفی را برای این تغییر رویکرد حریری برشمرده و برخی نیز با شک و تردید به این مسئله مینگرند چرا که با توجه به گفتگوهای متعدد داخلی و بینالمللی در این خصوص، به تعبیری تا چندی پیش هیچ امیدی به حل این بحران وجود نداشت و راهکارهای مختلفی که توسط دیگر بازیگران پیشنهاد می شد، با عدم وفاق ملی لبنانیها، به هیچ سرانجامی نمیرسید. پیشنهادهای فرانسه، ایران، ترکیه، روسیه، عربستان و... هرکدام به دلایلی معطل و متوقف میگردید و اکنون سؤال این است که چه رخداد و رویدادی باعث تغییر راهبرد گروه حریری و موافقت با گزینه پیشنهادی حزبالله شده است.
نگارنده اعتقاد دارد مهمترین عامل در این خصوص، کاهش قدرت عربستان و کمرنگ شدن تأثیرگذاری این کشور بر اوضاع منطقه و لبنان میباشد. شیخ نعیم قاسم معاون دبیرکل حزب الله لبنان اواسط تیرماه سال جاری اعلام کرده بود: «بدون شک تمام مسئولین و رهبران گروههای سیاسی لبنان میخواهند رئیسجمهور انتخاب شود چون ایجاد نظم عمومی، فعالیت نهادهای کشور و حل مشکلات مردم نیازمند آن است. ولی چرا تا زمان حاضر نتوانستیم رئیسجمهور را انتخاب کنیم؟ چون هر گروه تعریف خاصی از مشخصات رئیسجمهور دارد و همچنین طرفهای منطقهای و بینالمللی شرایطشان را تحمیل کرده و هر گزینهای که مناسب تشخیص ندهند را وتو میکنند. مشکل در مداخله خارجی است، در دو سال گذشته تنها طرفی که در مقابل انتخاب رئیسجمهور لبنان مانعتراشی کرد، عربستان سعودی بود، "سعود الفیصل" وزیر امور خارجه پیشین عربستان با توافقی حتی نیمبند، برای انتخاب رئیسجمهور مخالفت کرد. راهحل این مشکل را در سعودی بیابید». به نظر میرسد با توجه به عدم موفقیت عربستان در راهبردهای اخیر بهویژه بعد از روی کار آمدن پادشاه جدید سعودی و اقدامات نابخردانهای که نتیجهای جز از دست رفتن سرمایههای مادی، سیاسی و بینالمللی این کشور نداشته است، جناح حریری به این باور رسیده که تکیه زدن به ستونی که تخریبشده و در آستانه فروپاشی است، هیچ منفعتی برای او نخواهد داشت و بهتر است برای حفظ آن بخش از اعتباری که در بین جریانات لبنانی دارد، نقشی مؤثر در جریان ریاست جمهوری لبنان اتخاذ کند و با همین رویکرد بتواند با توجه به سهمی که از دولت آینده خواهد داشت راهبردهای خود در داخل لبنان را پیگیری نماید.
تغییر رویکرد حریری، یک پیروزی دیگر برای محور مقاومت و بهویژه حزبالله لبنان خواهد بود که در تمام طول این بحران همواره بر گزینه خود یعنی میشل عون اصرار داشت و اکنون ثمره این ایستادگی خود را دریافت کرده است و این موضوع یک شکست دیگر برای عربستان خواهد بود چرا که هرچند تاکنون نیز این کشور در موضوع عراق، سوریه، یمن و ... نتیجهای جز خسران و شکست را به دست نیاورده لیکن اعلام غیررسمی این حقیقت توسط متحدی چون حریری با توجه به تغییر موضعی که اتخاذ نموده است، این واقعیت را آشکارتر از گذشته خواهد کرد.