2- طرح هلال شیعه: زمینه سیاسی تشدید اختلافهای شیعه و سنی
در دهه های اخیر، خاورمیانه، شاهد رشد و گاه افراطیشدن تمایلهای مذهبی چه در میان مسلمانان و چه در میان غیرمسلمانان بودهاست. احیای دینی در اسلام هم جلوه مسالمتآمیز داشته، هم جلوه خشونتآمیز و در میان شیعیان و سنیها به صورت هایی متفاوت نمود پیداکردهاست. تحولهای منتج از انقلاب اسلامی ایران، موجب قدرتمندترشدن شیعیان در دنیای عرب شده و مکتب شیعه را به سمت فعالیت های سیاسی سوقداده که تا به امروز نیز ادامهداشتهاست. تمام جوامع شیعه در رویارویی با حکومتهای خود تا اندازه ای از تبعیضهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی رنجبردهاند؛ با این اوصاف، در هر مورد، عوامل مؤثر دیگری هم بودهاند که بر روابط میان شیعیان و حکومتهای میان آنها تأثیرگذاربودهاست (نکاست، 201:1387).
بهنظرمیرسد موقعیت شیعیان جهان با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 بهبودیافت و بهدنبال حمله نظامی آمریکا به عراق و جنگ 33 روزه میان اسرائیل و حزب الله، موضوع شیعه در متن مسائل منطقهای و جهانی قرارگرفت. برخی معتقدند با ایجاد هلالی شیعی به مرکزیت ایران که دارای اکثریت شیعه در جهان است، همراه با سایر شیعیان عراق، لبنان، بحرین و سایر شیعیان منطقه منافع کشورهای سنیمذهب را در آینده مورد تهدید قرارخواهدداد.
ملک عبدالله، پادشاه اردن، این طرح را مطرحکرد و مورد استقبال کشورهای ایالات متحده، بریتانیا، اسرائیل، مصر و عربستان سعودی قرارگرفت؛ هدف از چنین طرحی مقابله با قدرت سیاست خارجی ایران درخصوص محوریت بلامنازع در جهان شیعه است. به گفته مجتهدزاده، هدف آشکار این طرح، معرفی یک هلال ژئوپلیتیک است که از ایران به رهبری ایرانیان آغازمیشود، عراق و سوریه را شامل شده، به حزب الله لبنان و حماس در فلسطین ختممی شود؛ این مجموعه ژئوپلیتیک که هلالمانند است و به گفته عموی ملک عبدالله، پادشاه اردن، بزرگترین منابع سوخت فسیلی جهان ازخلیج فارس تا دریای خزر را دراختیاردارد و میخواهد با گسترش عملیات تروریستی (منظور عملیات نظامی حماس و حزب الله) بر جهان اسلام برترییابد و اسرائیل را نابودگرداند (احمدی، 243:1390).
پس از طرح هلال، بسیاری از صاحبنظران عربی و غربی آن را با آب و تاب فراوان بررسیکردند. پیه اسکوبار در نوشتهای با موضوع «هلال شیعه در خاورمیانه» مدعی میشود: قدرتگرفتن شیعیان در خاورمیانه دستکم از دیدگاه سنیها بهخصوص وهابیها و نیز گروهی از اندیشمندان محافظهکار آمریکایی به کابوسی تبدیلشدهاست. هلال شیعی در حال گسترش از لبنان تا خراسان، بینالنهرین، خلیج فارس و فلات ایران است؛ اما از دیدگاه کشورهای سنینشینی مانند عربستان سعودی، اردن و کویت، موضوع از این فرمول ساده پیچیدهتر است، زیرا تهران متحدانش را در بغداد، دمشق و بیروت در کنترل دارد.
70 درصد از ذخایر نفت جهان در منطقه خلیج فارس است که 70 درصد جمعیت آن را شیعیان تشکیلدادهاند. تاریخ انقلابی تشیع میتواند موجب وحشت اسلام غالب سنی شود. بیش از هزار سال است که با اعمال محرومیتهای سیاسی و بهحاشیهراندن شیعیان، از لحاظ اقتصادی و اجتماعی، مانند جهان چهارمی با آنان برخوردشدهاست؛ اما شیعیان در عراق توانستهاند رهبری سیاسی را بهدستآورند، در لبنان به پیروزیهای سیاسی و دفاعی دستیابند و در بحرین فعالانه به فعالیت بپردازند؛ در این سه کشور، شیعیان اکثریت جمعیتی را دارا هستند و مذهب تشیع، عامل همبستگی آنان است.
نوام چامسکی، استاد دانشگاه و منتقد سیاست خارجی آمریکا معتقد است که طرح هلال شیعی، برگرفته از دوران جنگ سرد است و تهران در این هلال، محور است؛ هلالی که از ایران تا حزب الله در جنوب لبنان ادامهدارد و مناطق شیعینشین جنوب عراق و نیز سوریه را دربرمیگیرد. به اعتقاد چامسکی، نفوذ ایران در هلال شیعی، موجب بهچالشکشاندن تلاشهای آمریکا برای کنترل منابع انرژی خاورمیانه است. وی بدترین کابوس واشینگتن را در این میداند که ائتلافی شیعی، کنترل مهمترین ذخایر نفت جهان را مستقل از آمریکا برعهدهگیرد و آمریکا را در این نبرد شکستدهد؛ چنین بلوکی میتواند به سازمان همکاری شانگهای که ایران عضو ناظر آن است و همچنین سازمان امنیت انرژی آسیا بپیوندد (احمدی، 1390: 244).
بهنظرمیرسد وجود مانورها و جنگ تبلیغاتی ضد ایران و شیعیان منطقه، درخصوص تشکیل هلال شیعی، به کشورهای سنیمذهب منطقه اختصاصندارد و شاهد تحرکهای فرامنطقهای هماهنگ با این تبلیغات هستیم. عوامل فرهنگی و اعتقادی، دسترسی به منابع عظیم انرژی و موقعیت ژئواستراتژیکی، موقعیتی ممتاز برای ایران در هلال شیعی بهوجودآوردهاست که با توجه به حسایت غرب نسبتبه این منطقه، میتواند امنیت کشور را تحت تأثیر قراردهد (جمالی، 1386: 11).
روزنامه الشرق الاوسط به پدیده هلال شیعی مطرحشده توجهکرده و بهصورت مکرر به سران عرب برای گسترش نفوذ ایران هشداردادهاست. غسان الامام در مقالهای ادعامیکند که جهان عرب در معرض نفوذ خطرناک ایران قراردارد؛ وی معتقد است که شکافی عمیق، میان جهان عرب وجوددارد که از نشانههای این شکاف کشورهایی مانند لبنان، سوریه و عراق، حتی در هماهنگی جنبش حماس با جمهوری اسلامی جستجومیکند. وی معتقد است برای مقابله با نفوذ ایران باید به هویت فرهنگی و تاریخی عرب برگشت نه به هویت ناصریسم (احمدی،244:1390).
نکته شایان توجه در اینجا وجود شکاف میان شیعه و سنی است که با گذشت سالها این شکاف نهتنها رنگنباخته بلکه هر روز به روشهای گوناگون، فرصت بروز پیدامیکند. طرح هلال کنونی مطرحشده میتواند یکی از موانع جدی در راه وحدت جهان اسلام باشد. طرح هلال شیعه میتواند ضمن ایجاد تفرقه میان کشورهای جهان اسلام، نکته مورد بحث مقاله یعنی بهبود روابط سیاسی ایران و مصر را با مشکل مواجهسازد.
بهرغم آنکه کشورهای منطقه مانند عربستان درزمره دورترین کشورهای جهان از معیارهای نوین حکمرانیِ مبتنیبر دموکراسی و آزادی هستند، به دلیل روابطی حسنه که با قدرتهای جهانی ایجادکردهاند، توانستهاند منافع اهل سنت را بسیار بیشتر دنبالکرده، دشوارییهایی را برای شیعیان بهوجودآوردند. اگر نقش غرب در حمایت از این طرح را ازیکسو و کشورهایی مانند عربستان و گروههای سلفی مورد حمایت این کشور را ازسویدیگر درنظربگیریم، متوجهخواهیمشد که این طرح چه اندازه میتواند بر کشورهای منطقه، وحدت جهان اسلام و روابط سیاسی ایران و مصر، تأثیر منفی بگذارد.
3- سلفیگری: زمینه اعتقادی تشدید اختلافهای شیعه و سنی
امروزه وهابیون که در منطقه ما و بلکه در خارج از منطقه، بسیار حضوردارند و گروههای تکفیری تشکیلدادهاند، خود را سلفی مینامند. در فرهنگ امروزه عرب سلف به معنی پیشینیان از صحابه و تابعان است و سلفیگری به معنی پیروی از اندیشه و راه روشن آنهاست. از نظر محققان، شعار سلفیه ابتدا در مطبوعات مصر بهکاربردهشد؛ یعنی هنگامیکه مصر به اشغال انگلستان درآمد، گروهی از مصلحان در برابر هجوم فرهنگ غربی، مردم را به اسلام پیشینیان دعوتکردند؛ ولی آنان از احیای این مکتب، هرگز قصد تکفیر دیگران را نداشتهاند، بلکه از روی خوشبینی به صحابه و تابعان صدر اسلام استنادمیکردند.
در سال 1929 میلادی که جمعیت اخوانالمسلمین در مصر تأسیسشد، آنان نیز تمایل خود را به این مسلک اعلامکرده، پیروی از گروههای نخستین اسلامی را نجاتبخش امت اسلامی قلمدادکردند؛ اما سلفیگری که در سال 1320ه.ق در نجد تشکیلشد، خود را وارث محمد بن عبدالوهاب میدانست، موجی از سختگیری و تندروی بهراهانداخت و کمکم به تکفیر همه مسلمانان پرداخت (جمشیدی راد، 1389: 181).
امروزه در جهان اسلام جریانهای افراطی به مانعی عمده در راه وحدت و یکپارچگی جهان اسلام تبدیلشده، مصیبتهایی بسیار را متوجه مسلمانان کردهاست؛ فرقه وهابیت، یکی از این موانع اصلی است. وهابیت اهدافی طولانی و درازمدت در سر دارد و برای رسیدن به این اهداف به هر کاری دستمیزند. مسلمانان و پیروان مذاهب را تکفیر، مخالفان خویش را ترور، قبور انبیا و اولیای خدا را تخریب و آثار و متون اسلامی را تحریفمیکند (ضیائی، 1390: 170).
این فرقه با تعصبهای جاهلانه و غیرعقلانی همراه با اغراض سیاسی بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم و با بهرهگیری از روابط خوبی که با قدرتهای غربی برقرارساخته، همواره ضد وحدت اسلامی اقدامکردهاست. تاریخ وهابیت و دورنمایی که از این فرقه بدعتگذار افراطی مشاهدهمیشود، نشاندهنده «اعمال ناروا و ضداسلامی آنان، جنگ و ستیزهها قتل و غارتها به فرماندهی آل سعود از زمان محمد بن سعود تا عصر حاضر در ابعاد مختلف سختافزاری و نرمافزاری برای ضربهزدن به وحدت جهان اسلام» بودهاست (جمشیدی راد، 1389).
در زمان مبارک، عربستان بهعنوان یکی از مهمترین کشورهای عربی سرمایهگذار در مصر مطرح بود؛ ارزش سرمایهگذاری این کشور در مصر بین 5/4 تا 4/5 درصد میلیارد دلار برآوردمیشد. حدود 80 درصد این سرمایهها در بخشهای املاک و گردشگری متمرکز بودهاست و 20 درصد در بخش تجارت فعال است؛ درحالحاضر، عربستان و قطر، بیشترین سهم را در کمک و سرمایهگذاری در مصر دارند. سخنرانی رئیسجمهور مصر در افتتاحیه سران غیرمتعهدها در تهران و سپس تأکید بر آن در نشست وزارتی اتحادیه عرب در قاهره از تلاش مرسی برای کسب رضایت کشورهای عرب ثروتمند نشاندارد؛ این موضوع، مانعی مهم در ارتقای روابط سیاسی ایران و مصر بوده است (شکوه، 1391: 1).
3-1- واکنشهای اتخاذشده وهابیان در مقابل شیعیان
منبع: (احمدی، 251:1388)
ترکیب گفتمان الجهاد مصری و گفتمان القاعده عربستانی، گفتمان اسلام سلفی قرن بیستم را بهوجودآوردهاست؛ این گفتمان، واقعیت اجتماعی را عبارت از تضاد دائمی و پایانناپذیر اسلام (نور) و جاهلیت (تاریکی) دانسته، راهحل آن را در تفسیر تحتاللفظی آیات قرآن میدانند (ابراهیمی، 183:1389). اقدام جریان سلفی پس از سقوط مبارک در حمله و تلاش برای تخریبهای همیشگی برخی از امامزادگان اهل بیت (ع) با واکنش تند مردم و اخوان روبهرو شد. رقابت میان اخوان و سلفی، امری اجتنابناپذیر است. اخوان جریانی میانهرو با حمایت داخل است، درحالیکه سلفیها تندرو با حمایت خارجی کشور عربستان سعودی است (ریوران، 20:1391).
حضور گسترده سلفیها در داخل و خارج قاهره و حضور برخی از جریانهای تکفیری مانند جماعت الاسلامیه و الجهاد و نیز هواداران القاعده در کنار آنها حکایت از خطری است که اخوان با نادیدهگرفتنش راه سقوط را درپیشگرفت. جریانهای سلفی که در ابتدا همراه اخوانالمسلمین بودند، آرامآرام از این جریان جداشده، در اتحاد با سکولارهای مصری، راه حذف اخوانالمسلمین و سقوط دولت مرسی را درپیشگرفتند. هرچند امیدمیرود با توجه به شبکه قدرتمند اجتماعی که اخوان در اختیاردادن بتواند در سالهای آتی دوباره به صحنه سیاسی مصر بازگردد.
همانگونهکه در مصر، لیبی و تونس مشاهدهمیکنیم بحث درباره نحوه تقسیم قدرت میان فرقههای مذهبی و قومی در این کشورها بسیار جدی است. حوادثی مانند انفجار کلیسای قبطیها در مصر یا درگیریهای قومی در یمن و لیبی تاحدودی متأثر از ساختارهای قبیلهمحور و احساس ناامنی و بیاعتمادی میان این فرقههای قومی و مذهبی میان این کشورهاست؛ ازطرفدیگر، رقابت قدرتهای منطقهای، با تفاوتی عمده که در دین، قومیت، ساختار سیاسی و ایدئولوژی دارند، میتواند بر بحرانهای منطقهای و داخلی بیفزاید؛ این رقابتها حتی ممکن است به کشورهایی که در آنها خیزش مردمی شکلنگرفته، سرایتکند.
تسری رقابتهای ایران و عربستان به مسائل داخلی در عراق، یا رقابتهای ترکیه و عربستان در مصر میتواند موجب گسترش بحران در خاورمیانه شود؛ اسرائیل و ایالات متحده نیز در این شرایط بیثبات در منطقه، تاحدودی از این رقابتهای درونمنطقهای، به نفع خود بهرهبرداریخواهندکرد؛ نکته دیگر اینکه تشدید بحرانها و نیاز به حضور مجدد ایلات متحده بهعنوان ناجی و خاتمهدهنده به این بحرانها، به اصلاح نگرش و عقاید افکار عمومی درباره اسرائیل و آمریکا و افزایش نفوذ آنان کمککرده، درنهایت، سبب کاهش امنیت در تمامی ابعاد آن در میان کشورهای خاورمیانه خواهدشد (فیروزآبادی، 1391: 163).
وجود سه گفتمان اسلام انقلابی با حمایت ایران، اسلام سکولار به حمایت ترکیه و اسلام سلفی که از عربستان سعودی و گروههای افراطی مانند القاعده در خیزش بیداری منطقه، باعث شدهاست که گفتمانهای رقیب برای کسب سهمی بیشتر از ساختار و قدرت سیاسی در این کشورها به تضعیف و بهحاشیهراندن یکدیگر تلاشکنند. بیتردید رقابتهای گفتمانی دروندینی درصورتیکه از حدود خود خارجشوند، در روابط کشورهای منطقه ازیکسو و ثبات و صلح در فرایند دولتسازی، ازسویدیگر، تأثیر منفی خواهدداشت و به اختلافهای داخلی، قومی و مذهبی در کشورهای منطقه دامنخواهدزد.
اسلام انقلابی با حمایت ایران، دال اصلی گفتمانی خویش را بر مبارزه با استکبار و غرب استوارساختهاست و ازاینرو، عوامل دیگر را نادیده میانگارد. سفر محمد مرسی، اولین رئیسجمهور پس از انقلاب مصر به ایران که پس از دههها قطع روابط، امید برقراری روابط را زندهساختهبود و طرف ایرانی امیدوار بود که جبهه واحدی را ضد استکبار ساماندهد، با آب سرد سخنرانی مرسی، نقش بر آب شد، سخنرانیای که مرسی ترجیحداد با زندهکردن اختلافهای سنی و شیعه در باب خلفای نخستین اسلامی به گستردگی و عمق اختلافهای شیعه و سنی اشارهکند؛ همچنین تحولات بعدی نشاندادند که انتظارها برای ایجاد جبههای واحد در برابر قدرتهای جهانی، بیش از حد آرمانگرایانه بود.
درواقع بایستیگفت بهرغم امیدها و شوقها برای وحدت جهان اسلام، در سطحی رئال و از منظری واقعگرایانه نمیتوان بهسادگی شکاف شیعه و سنی را نادیده انگاشت؛ ازسویدیگر، روابط حسنه گفتمانهای اسلام سلفی و اسلام سکولار با غرب ظرفیتها و فرصتهایی بسیار برای این دو گفتمان و بهخصوص گفتمان سلفی برای محدودسازی گفتمان اسلام انقلابی ایران پدیدآوردهاست.
این نکته مهم بهنظرمیرسد که چالشهای مذهبی امروز، نهتنها سیر حرکتهای اسلامی منطقه را کندمیکنند، بلکه موجب میشوند ظرفیت عظیم موجود بهجای استفاده برای رشد مادی و معنوی جهان اسلام صرف خودزنی و تحلیل و نابودسازی دیگر بدنههای فعال امت اسلام شود. فرقهگرایی، آفتی خطرناک است و امت اسلام از آن بسیار رنجکشیده، بر اثر آن، خونهایی بسیار ریختهشدهاست. میدانیم که خیزش اسلامی دراصل، خاستگاه فرقهای ندارد و در مسیری اسلامی، حرکت خود را آغازکرده، ثمراتی خوب هم داشتهاست. ولی گرایشهای فرقهای در برخی از عرصههای خیزش بهچشممیخورد که تهدیدی برای آن تلقیمیشود و میتواند آن را از مسیر درست و مطلوب آن منحرفسازد (دهشیری، 1391: 300).
نکته شایان اشاره، این است که کشور عربستان با داعیه فرقه وابسته وهابیت، یکی از مهمترین عوامل تشدید شکاف عقیدتی میان شیعه و سنی در منطقه است. کمکهای اقتصادی این کشور و سرمایهگذاریهای آن در مصر و حمایت از حزب سلفی نور در این کشور که گفتمان سازش با غرب و ضدیت با شیعه را بهیدکمیکشد، مانعی است بر سر راه بهبود روابط ایران و مصر در عصر بیداری اسلامی پس از سقوط رژیم مبارک است. سفر رئیسجمهور ایران در بهمن ماه 1391 به مصر میتوانست نقطهعطفی پس از سی سال روابط سرد میان دو کشور باشد و بهرغم تمایل اخوانالمسلمین به گسترش روابط سیاسی میان دو کشور، حزب سلفی نور از سفر مقامهای ایرانی استقبالی بهعملنیاورد.
نتیجهگیری
انقلاب 11 فوریه (22 بهمن 1389) در مصر را باید مهمترین پدیده در منطقه خاورمیانه دانست. از تبعات انقلاب مصر در مدت هجده روز، 850 شهید و 6500 زخمی برجایماندند که گوشهای کوچک از واقعیت سقوط رژیم مبارک را نشانمیدهد (2011:1whba,). وجود سه گفتمان اسلام انقلابی با حمایت ایران، اسلام سکولار به حمایت ترکیه و اسلام سلفی که از عربستان سعودی و گروههای افراطی، مانند القاعده باعث شدهاست که گفتمانهای رقیب برای کسب سهمی بیشتر از ساختار و قدرت سیاسی در این کشورها به تضعیف و بهحاشیهراندن یکدیگر تلاشکنند. مصر و ایران به دلیل موقعیت استراتژیکشان در منطقه، دو کشور مهم جهان اسلام و خاورمیانه محسوبمیشوند. روابط ایران و مصر در طول تاریخ فراز و فرودهایی بسیار داشتهاست.
با وقوع انقلاب در مصر و رویکارآمدن اسلامگرایان در این کشور انتظارمیرفت که روابط دو کشور ایران و مصر پس از سی سال بهبودیابد و موجب وحدت هرچه بیشتر جهان اسلام شود. اما مشاهدهمیشود که روابط سیاسی دو کشور به نقطه مورد انتظار نرسید و با سقوط اخوانالمسلمین، امیدها رنگباختند.
سفر محمد مرسی، اولین رئیسجمهور، پس از انقلاب مصر به ایران که پس از دههها قطع روابط، امید برقراری روابط را زندهساختهبود و طرف ایرانی امیدوار بود که جبههای واحد را ضد استکبار ساماندهد با آب سرد سخنرانی مرسی، نقش بر آب شد؛ سخنرانیای که مرسی ترجیحداد با زندهکردن اختلافهای سنی و شیعه در باب خلفای نخستین اسلامی به گستردگی و عمق اختلافهای شیعه و سنی اشارهکند؛ همچنین تحولهای بعدی نشاندادند که انتظارها برای ایجاد جبههای واحد در برابر قدرتهای جهانی، بیش از حد آرمانگرایانه بود.
از نگاه این مقاله، مبنای نظری و بستر عینی- عملی برای تحلیل تحولهای منطقه، بایستی بر واقعیت شکاف شیعه و سنی و آرمان وحدت این دو، استوار شود. تعامل دوسویه واقعیت و آرمان در تحلیل تحولهای منطقه، ضروری است. بیتوجهی به واقعیت عینی و تمرکز صرف بر آرمان وحدتگرایی، سبب غفلت از درونمایه اصلی تحولها شده، تحلیل اشتباه در باب سیر رخدادها را بهدنبالخواهدداشت و بیتوجهی به آرمان و تمرکز صرف بر واقعیت نیز اصل تلاش برای بهبود و اصلاح امور را عبث و بیهودهخواهدداشت.
ازاینرو در سطحی واقعگرایانه، مهمترین دلیل عدم بهبود روابطِ ایران و مصر، شکاف عقیدتی شیعه و سنی و تفاوت نگاه انقلاب ایران و اخوانالمسلمین به مسئله رابطه با آمریکا و غرب است؛ مسائلی که نقش و اهمیت آن در تحولهای اخیر منطقه نادیده انگاشتهشد و برخی مواضع نسنجیده را بهدنبالداشت. از مهمترین عوامل تشدید شکاف میان تشیع و تسنن، سلفیگری با حمایتهای عربستان و طرح هلال شیعی است؛ درعینحال در سطحی آرمانگرایانه، همواره بایستی به تلاش برای کاهش شکافها و اختلافها نظرداشت. در این نوشتار، هدف، بررسی تکعلتی موانع روابط ایران و مصر نبودهاست؛ بیتردید دلایل عدم شکلگیری مطلوب این روابط میتواند بسیار بیشتر از موارد مورد تأکید باشد.
مراجع
فهرست منابع
1- منابع فارسی
- قرآن کریم
- ابراهیمی، نبیالله (1389)؛ «گفتمان اسلام سلفی و جهانیشدن امنیت خاورمیانه»، فصلنامه مطالعات راهبردی؛ سال سیزدهم، ش 4.
- احمدی، سید عباس (1390)؛ ایران، انقلاب اسلامی و ژئوپلیتیک شیعه؛ چ 1، تهران: اندیشهسازان نور.
- اسپوزیتو، جان ال (1382)؛ انقلاب ایران و بازتاب جهانی آن؛ ترجمه دکتر محسن مدیر شانه چی؛ تهران: مرکز بازشناسی اسلام و ایران.
- بروجردی، عبدالهادی (1386)؛ «توسعه روابط ایران و عرب»، مجموعه بحثهای نشست اندیشمندان ایران و عرب؛ چ 1، تهران: نشر وزارت امور خارجه.
- پاک آیین، محسن (1388)؛ محبت اهل البیت علیه السلام حلقه اتصال مسلمانان ایران و مصر؛ دفتر مطالعات سیاسی و بینالملل، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی.
- پیشگاهی فرد، زهرا و صغرا میراحمدی (1388)؛ «تحلیل تاریخی- ژئوپلیتیکی ایران و مصر از جنگ جهانی دوم تا انقلاب اسلامی ایران»، فصلنامه تاریخ روابط خارجی؛ ش 40.
- جمالی، جمال (1386)؛ «هلال شیعی و هژمونی آمریکا»، فصلنامه علمی-پژوهشی شیعهشناسی؛ ش 20.
- جمشیدی راد، جعفر (1389)؛ «فرقه وهابیت و اهداف سیاسی آن»، فصلنامه مطالعات سیاسی؛ سال سوم، ش 9.
- حاذق نیکرو، حمید (1391)؛ «قدرت نرم انقلاب اسلامی و تأثیر آن بر بیداری اسلامی در جهان»، پانزده خرداد؛ دوره سوم، سال نهم.
- دهشیری، محمدرضا (1391)؛ «چالشهای مشترک فرهنگی مذهبی فرآروی گفتمان بیداری اسلامی»، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی؛ ش 28.
- رویوران، حسین (1391)؛ «جنبش اخوانالمسلمین در مصر»، مطالعات بیداری اسلامی؛ سال اول، ش 3.
- سلیمی، فاطمه (1391)؛ «مروری جامعهشناختی بر نهضت بیداری اسلامی مصر»، نشریه علوم اجتماعی؛ دوره پانزدهم، ش 57.
- الشرقاوی، باکینام (1379)؛ «روابط ایران و مصر»، ترجمه سید محمود موسوی بجنوردی؛ فصلنامه مطالعات خاورمیانه؛ سال هفتم، ش 24.
- شکوه، حسن (1391)؛ «درآمدی بر حضور اقتصادی عربستان و قطر در مصر»، پایگاه خبری بولتون نیوز.
- صیفوری، منوچهر (1387)؛ بازتاب جهانی انقلاب اسلامی؛ چ 3، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
- ضیائی، رحمتالله (1390)؛ «وهابیت و تحریف میراثهای علمی»، فصلنامه سراج منیر؛ سال اول، ش 4، زمستان.
- علیزاده، حسین (1384)؛ «بررسی تحلیلی و توصیفی تاریخ روابط ایران و مصر (دو قدرت منطقهای خاورمیانه)»، وزارت امور خارجه.
- فوزی، یحیی، بهروز پایاب (1390)؛ «مقایسه تطبیقی اشتراکات و افتراقات اندیشه سیاسی جنبش اسلامی سنی اخوانالمسلمین در مصر و جنبش اسلامی شیعی در آن»، فصلنامه علمی- پژوهشی شیعهشناسی؛ ش 36، زمستان.
- فیرحی، داود (1378)؛ قدرت، دانش و مشروعیت در اسلام؛ تهران: نشر نی.
- فیروزآبادی، سید جلال و مهدی فرازی (1391)؛ «بیداری اسلامی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه علمی- پژوهشی مطالعات انقلاب اسلامی؛ ش 28.
- قربانی شیخنشین، ارسلان و جواد کارآزما (1391)؛ «بیداری اسلامی و دستگاه دیپلماسی ایران؛ فرصتها و تهدیدها»، فصلنامه علمی- پژوهشی انقلاب اسلامی؛ سال نهم، ش 28.
- موسوی، محمد (1391)؛ «انقلاب اسلامی ایران و تحولات ژئوپلیتیکی مصر»، فصلنامه علمی-پژوهشی انقلاب اسلامی؛ سال اول، ش 4.
- نخعی، هادی (1376)؛ توافق و تزاحم منافع ملی و مصالح اسلامی؛ تهران: وزارت امور خارجه.
- نکاست، اسحاق (1387)؛ شیعیان در جهان عرب مدرن؛ ترجمه ارسلان قربانی شیخنشین؛ تهران: دانشگاه امام صادق(ع).
- وردانی، صالح (1382)؛ شیعه در مصراز آغاز تا عصر امام خمینی(ره)؛ ترجمه عبدالحسین بینش؛ نشر مؤسسه دایره المعارف فقه اسلامی.
- هوشنگ مهدوی، عبدالرضا (1374)؛ سیاست خارجی ایران در دوره پهلوی 1300 تا 1357؛ تهران: نشر البرز.
2- منابع انگلیسی
- Wahba, Khaled (2011), The Egyption Revolution 2011: The Fall of Virtual Wall, The Revolution Systems Thinking Archetype, International System Dynamics Conference, Washington, DC, U.S.A., july ,24-28.
- Kinninmont, Jane, ‘Bread, Dignity and Social Justice’: Transition, Middle East and North Africa Programme, April 2012, MENAP BP 2012/01
3- منابع الکترونیکی
- Alanoud al sharekh، (2011)؛ Reform and rebirth in the middle east, Survival , April –May 2011, http://www.informaworld.com/terms-and-conditions-of-access. pdf
نویسندگان:
حمید نساج: عضو هیات علمی دانشگاه اصفهان
پرویز جمشیدی مهر: دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
نصیبه عبدی پور: دانشجوی کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
فصلنامه جامعه شناسی سیاسی جهان اسلام شماره 5
انتهای متن/