۰
يکشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۴۵

ايران نقطه عطف بيداري اسلامي در منطقه

ايران نقطه عطف بيداري اسلامي در منطقه
امام خمینی(ره) به همراه مردم توانست پس از پیروزی انقلاب اسلامی در مقابل ابرقدرت‎های جهان مواضع محکمی را اتخاذ کند و از همین جهت سبب شد جنبش‎های اسلامی که در کشورهای مختلف تحت فشار و کنترل دولت‎ها توان انجام هیچ کاری را نداشتند جانی دوباره در کالبد خود احساس کردند و با افزایش فعالیت‎های خود فصل نوعی را پیش روی خود گشادند.

امام خمینی(ره) نیز با سخنان و پیام‎هایی که خطاب به جنبش‎های آزادی‎بخش جهان اسلام ارسال می‎کرد خود عاملی مهم در جهت افزایش مقاومت جنبش‎های اسلامی شده و تأثیرات بسیار زیادی را روی آنها گذاشته است، به عنوان نمونه در پیامی می‎گوید: «شما ای جنبش‎های آزادی‎بخش؛ و ای گروههای در خط به دست آوردن استقلال و آزادی! بپاخیزید و ملتهای خود و ملل اسلامی را هشدار دهید که زیر بار ستم رفتن بدتر و قبیح‎تر از ستمکاری است.»

یا در جای دیگری خطاب به جنبش‎های اسلامی می‎گوید: «من بار دیگر از تمام جنبش‎های آزادی‎بخش جهان پشتیبانی می‎نمایم و امیدوارم تا آنان برای تحقق جامعه آزاد خویش پیروز شوند. امید است دولت اسلامی در مواقع مقتضی به آنان کمک نماید.»

در این راستا باید گفت که عامل مهم دیگری که سبب اقبال مسلمانان سایر کشورها به خصوص جنبش‎های اسلامی از انقلاب اسلامی ایران شد، عدم سکوت انقلاب اسلامی در برابر مواضع کشورهای غربی به ویژه آمریکا بود و اجرای اصل نه شرقی و نه غربی و مبارزه با رژیم صهیونیستی عوامل دیگری بود که انقلاب اسلامی را در محور قرار داده و سبب تأثیرپذیری از آن شده است.

انقلاب اسلامی با توجه به گسترش حوزه نفودش توسط فراگیر شدن بیداری اسلامی در منطقه همواره تلاش داشته است از این طریق بتواند در جهت تقویت اتحاد اسلامی گام بردارد و در حال حاضر با گذشت سه دهه از انقلاب اسلامي شاهد تاثيرات انقلاب اسلامي در ميان ملت هاي مسلمان منطقه هستيم كه با توانسته اند پايه هاي ديكتاتوري را در منطقه متزلزل كنند.

انقلاب اسلامی وعربستان


وقوع انقلاب اسلامی ايران را می‎توان نقطه عطفی در حرکت جنبش‎های اسلامی معاصر محسوب کرد زیرا انقلاب اسلامی با تکیه به اصول و ارزشهای اسلامی با رهبری امام خمینی(ره) توانست به شکل نهضت اسلامی و انقلابی در میان سایر دول اسلامی مطرح شود و به این شکل الگویی الهام‎بخش برای مسلمانان در سطح جهان شد.

در عربستان سعودی بر خلاف بسیاری از کشورهای اسلامی، اقلیت قومی وجود ندارد و تنها اقلیت شیعه مذهب است که تعداد آنها حدود 700 هزار نفر است و در مناطق شرقیه و تعدادی نیز در مدینه منوره سکونت دارند. حکومت وهابی عربستان حساسیت‎های زیادی نسبت به شیعیان دارد.

این حساسیت پس از انقلاب اسلامی بیشتر شده و مسأله محل سکونت شیعیان و کارهایی که این اقلیت در صنعت نفت عربستان به عهده دارند به نقش آنها اهمیت بیشتری داده شده است.

با وقوع انقلاب اسلامی در ایران و فرو ریختن پایه‎های ظلم و استبداد، باعث ایجاد هراس در بین سلاطین دیگر حوزه خلیج فارس شد.

عربستان سعودی که بیش از یک چهار منابع شناخته شده نفت جهان را در اختیار داشت سرنگونی سلطنت در ایران، تاج و تخت‎های دیگر منطقه، من جمله سلطنت سعودی‎ها را بیش از پیش با خطر رو به رو کرد.

فرو ریختن پایه‎های استبداد در ایران باعث ایجاد وحشت در بین کشورهای محافظه‎کار منطقه شد که در عربستان با ناآرامی‎های منطقه شرقیه، اشغال خونین مسجدالحرام در محرم 1400 هـ.ق کشف توطئه سرنگونی هواپیمای فهد، ولیعهد وقت انفجار بمب در ریاض و جده ادامه یافت.

البته باید گفت که مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 ما شاهد فتح مکه توسط گروه اخوان‎المسلمین عربستان هستیم که گرچه وهابی بودند اما هنگام فتح مکه، شعارهای آنها با اعتقاد به اینکه تنها راه مبارزه راه امام حسین(ع) است و نیز اعتقاد به مهدویت آنها (که هر دو این عناصر، عناصر اصلی تشکیل دهنده انقلاب اسلامی بودند) باعث شد علما و حکومت‎گران سعودی آنها را متهم به اثرپذیری از انقلاب اسلامی ایران و اندیشه‎های امام خمینی(ره) بکنند و دقیقا در همان برهه نیز شاهد شورش 400 هزار نفری شیعیان عربستان هستیم که توسط دولت سعودی در روز عاشورا در شهر حصا به خاک و خون کشیده شدند که این خود نشانه از تحرک یافتن جنبش‎ها و گروههای مسلمان با تأثیر از انقلاب اسلامی است.

حکومت سعودی برای کاستن از اثرات انقلاب اسلامی ایران بر جامعه عربستان، دست به اقدامات پرهزینه‎ای زد.

تأسیس مؤسسات تبلیغاتی برای خدشه‎دار کردن چهره انقلاب، تشکیل شورای همکاری خلیج فارس، حمایت همه‎جانبه از رژیم بعثی در جنگ تحمیلی، خریدهای تسلیحاتی و... بخشی از اقدامات این حکومت بود. تشدید اقدامات امنیتی در داخل عربستان به منظور زیر فشار گذاشتن طرفداران انقلاب اسلامی از دیگر اقدامات رژیم عربستان سعودي بود.

انقلاب اسلامی و بحرین


بخش قابل ملاحظه‎ای از اهل تسنن بحرینی را اعراب و یا اعرابی که در زمانی در سواحل جنوبی ایران می‎زیسته‎اند تشکیل می‎دهند.

در گذشته، بحرین همچون احساء از مراکز سنتی شیعه به حساب می‎آمد اما با تغییراتی که به دلایل عدیده تاریخی و جغرافیایی پیش آمد، این مرکزیت از دست رفته است.

علی رغم اکثریت عددی شیعیان، حکومت در دست خاندان سنی آل خلیفه می‎باشد و به تبع فقر بالنسبه چشم‎گیر شیعیان این امارت در ساختار سیاسی آن جایگاهی نداشتند.

با پیروزی انقلاب اسلامی و اوج‎گیری مجدد شور و احساسات شیعی و مآلاً تجدید مطلع یافتن دعاوی دیرینه اکثریت شیعه به برخورداری از حق برابر در حاکمیت و مجدداً در سال‎های 1980 – 1379 از سرگرفته شد.

نماینده سازمان آزادی‎بخش بحرین، چرایی و چگونگی تأثیرات انقلاب اسلامی ایران را در آن کشور این‎گونه توصیف می‎کند: تنها آرزوی ملت بحرین پیروزی انقلاب در ایران بود و اهمیت اخبار ایران به جایی رسید که در بحرین هرکسی فکر می‎کرد این اخبار در داخل بحرین جریان و به خود مردم بحرین مربوط است... همبستگی و اتحاد مردم مسلمان بحرین با مردم ایران به حدی است که سازمان آزادی‎بخش بحرین به عنوان نماینده همین مردم، قبل از پیروزی شکوهمند 22 بهمن با رهبران انقلابی ایران ارتباط داشته، همکاری می‎کرد... بسیاری از اعضای این سازمان سخنرانی‎های امام را ترجمه و به مردم ارائه می‎دادند تا مردم را به خوبی از خواسته‎های رهبر انقلاب و خط مشی او مطلع نمایند و نیز سعی می‎کردند که نوارهای سخنان ایشان را در اختیار مؤمنین قرار دهند.

از سوی دیگر هرایر دکمجیان بر این نظر است که امام خمینی(ره) بر خلاف شاه که تلاش می‎کرد بحرین را ضمیمه ایران کند، می‎خواهد با انقلابی کردن شیعیان بحرین حکومت آل خلیفه را براندازی کند و جبهه اسلامی برای آزادی بحرین برای همین منظور ایجاد و حمایت می‎شود او شروع این حرکت را در بحرین ناشی از اقدامات آقای هادی مدرسی دانسته و معتقد است که وی پس از تبعید از بحرین از طریق «برنامه‎های رادیویی آتش افروز» خود از ایران فعالیت کرده است.

مسلمانان بحرین با تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی و نیز حمایت انقلابیون ایرانی، حرکات چندی بر علیه حکام خود انجام دادند. طی سالهای 1979 و 1980 رژیم‎هایی که مواجه با اعتراضات شدید و بعضا خشونت‎بار بودند، توجه بی‎سابقه‎ای به تدوین فرمول سیاسی در قبال سکنه شیعه خود مبذول داشتند.

این هم بر تشویق مبتنی بود و هم بر تنبیه. در سایر کشوهای خلیج فارس نیز برنامه‎های مشابهی به مورد اجرا گذاشته شد. در عین حال شیوه‎های توسل به زور نیز از نظر مقامات برای سرکوب کردن شورش‎های شیعه دور نگه داشته نشد. با این اوصاف رهبران جبهه آزادی‎بخش اسلامی بحرین به این نتیجه رسیدند که تظاهرات مردمی هرگز به سرنگونی منجر نمی‎شود، بنابراین به روش‎های ستیزه‎جویانه متوسل شدند.

بنا به گفته رهبر جبهه، تظاهرات آوریل و مه 1980 که به «شهادت» برخی از شرکت‎کنندگان شیعه منجر شد، جبهه را بر آن داشت که تکوین یک جنبش مردمی فی نفسه کافی نیست و واکنش مناسب‎تر، توسل به اقدامات مستقیم ضدحکومتی است.

سازمان‎های انقلابی شیعه با در پیش گرفتن اقدامات تند عملی، بهانه لازم را به حکومت برای تشدید اقدامات سرکوب‎گرانه دادند. در نتیجه باید گفت که تا قبل از قیام امام خمینی(ره) شیعیان خلیج فارس فاقد سابقه مقاومت ستیزجویانه در برابر حکومت‎های زورگو بودند.

آنان در بسیاری موارد احساس می‎کردند که در حاشیه قرار دارند، لیک هیچ‎گاه شکایات و نارضایتی‎های خود را به صورت قیام و طغیان بروز نداده و نیز نکوشیده بودند که از طریق کودتا، دولتی را سرنگون کنند.

برخی از آنان حداکثر از طریق تظاهرات و ناآرامی به نفوذهای خارج از جامعه خود، واکنش نشان می‎دادند. پیروزی انقلاب اسلامی ایران فصل جدیدی را پیش روی حرکت‎‎های انقلابی در کشورهای مسلمان گشود و در این جهت کشور بحرین نیز یکی از جاهایی بود که تأثیرپذیری انقلاب اسلامی بر آن منجر به تحرک جنبش‎های اسلامی در این کشور شد.

انقلاب اسلامی و عراق


مسئله «حکومت اسلامی» یکی از مسائل مهم شیعه پس از غیبت امام دوازدهم(ع) است که به گونه‎ای نظام‎مند با مسئله اعتراض و حق شورش پیوند دارد و در عراق که شیعه با فعالیت‎های ایدئولوژیکی و سیاسی شهید محمدباقر صدر تجهیز شده بود، با انقلاب ایران به خروش آمد و تقاضای انقلاب ایران را تکرار کرد، گرچه به شدت سرکوب شد، در هر صورت جنبش شیعیان عراق و گروه‎های معارض عراق پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران، به دلایل گوناگون مهم‎ترین کانون پذیرش و ترویج آمال و اهداف انقلاب در جهان اسلام بود به هر حال، قیام مردم عراق در عاشورای 1979 و سرکوب و کشتار خونین مردم عراق و اعدام آیت‎الله محمدباقر صدر چند ماه پس از انقلاب اسلامی نشان از تأثیرات عمیق انقلاب در روند بیداری اسلامی و فعال شدن جنبش‎های اسلامی داشته است و تا شروع جنگ تحمیلی با ایران ادامه داشت كه درواقع، بازتاب انقلاب اسلامی بر شیعیان عراق به شمار می‎آید.


انقلاب اسلامی و مصر


اولین واکنش‎ گروههاي مصري نسبت به انقلاب اسلامی ایران به وسیله جماعت اخوان المسلمین صورت گرفت. این جماعت طی اعلامیه‎ای در سال 1979 انقلاب اسلامی ایران را مورد ستایش و انقلاب ایران را بدین گونه مورد تأیید قرار دادند؛ روحی که پشت انقلاب اسلامی ایران بوده شبیه همان روحی بود که مسلمانان اولیه را به اسلام هدایت کرد.

همچنین اعلام کردند که هیچ جدایی بین دین و سیاست در اسلام وجود ندارد و اسلام دین جامعی است که برای این جهان و جهان دیگر قانون دارد. و همه امور زندگی را سامان می‎بخشد.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهدیم که دولت مصر جمهوری اسلامی ایران را به صدور انقلاب خود به جهان عرب متهم و از مخالفان عرب ایران حمایت کرد. اما عقد قرارداد کمپ دیوید موجب انزواي مصر شد براي همين تلاش زیادی کردند تا با طرح چنین ادعاهایی خود را از انزوا خارج کند.

انقلاب اسلامی و لبنان

وقوع انقلاب اسلامی زمینه‎ساز نهضت شیعی در کشور لبنان و الهام‎بخش رهایی مردم شیعه مناطق جنوب این کشور شد. این امر، بخصوص با توجه به سال‎های اقامت امام موسی صدر در کشور لبنان و نیز اشغال جنوب این کشور در ژوئن 1980 م توسط اسرائیل، این کشور را به صورت مناسب‎ترین محل رشد و پرورش افکار انقلابی شیعه درآورد.

آمیختگی تشیع و سیاست در لبنان، با وقوع انقلاب اسلامی شدت یافت. از سال 1981 م طرفداران اندیشه اسلامی در درون گروه «امل» فعالیت‎های خود را گسترش دادند. این گروه آشکارا از اندیشه‎های پان اسلامیسم حمایت می‎کردند و از اندیشه‎های انقلابی ایران متأثر بودند.

اما با این اوصاف باید گفت که متأثرترین گروه شیعی در لبنان كه از انقلاب اسلامی ایران متاثر شد، حزب الله لبنان است، این گروه به عنوان یک جنبش مخالف سیاسی و اجتماعی، به دنبال شکست لبنان از اسرائیل و تحت تأثیر آرمان‎های انقلاب اسلامی در میان شیعیان پدید آمد.

انقلاب اسلامي و سودان


صادق المهدي در زمينه تاثير انقلاب ايران در سودان مي گويد: انقلاب اسلامي ايران بر مردم سودان تاثير عميقي داشته است آنان بسياري از پديده هاي تاريخي خود را در انقلاب ايران يافته اند. زيرا آنان صد سال پيش دست به انقلاب زدند و دولت هاي انگلستان، بلژيك، ايتاليا را شكست دادند.

همچنين مردم سودان عليه حكام غير قانوني عثماني دست به انقلاب زدند و توانستند شريعت اسلام را در اين كشور پياده كنند. مردم سودان در انقلاب اسلامي ايران يك بعثت جديد را مي يابند. در سودان عده اي بودند كه اسلام را به عنوان يك راه حل براي مشكلات نمي پذيرفتند آنها معتقد بودند كه راه حل ها از طريق ناسيوناليسم با پيروي از افكار غربي به دست مي آيد.

ولي انقلاب ايران اين افكار را به كلي دگرگون و ثابت كرد كه اسلام زنده و متحرك است و مي تواند در مقابل امواج ايدئولوژيك ايستادگي كند.

انقلاب اسلامي و الجزاير

بازتاب هاي انقلاب اسلامي در متن جامعه الجزاير با زمينه ها و استعدادهايي كه در آنجا موجود بوده، در دهه اول نقش موثري در توسعه و تحكيم جنبش هاي الجزاير در دهه دوم داشته است.

در واقع اثراتي كه به طرق مختلف در دهه اول انقلاب اسلامي در الجزاير بجاي گذاشت و در دهه دوم به صورت جبهه نجات اسلامي و جنبش هاي الجزاير بروز و ظهور كرده است. دولت الجزاير در مقابل رشد و فشار جنبش هاي اسلامي عكس العمل هاس متفاوتي نشان مي دهد.

نقش و تاثير انقلاب اسلامي در جنبش اسلامي الجزاير در حد خود قابل اثبات و اندازه گيري است.

اما آن چه كه براي آينده قابل توجه است، فرصت ها و تهديدهايي است كه توسعه و تداوم جنبش اسلامي الجزاير براي ايران و انقلاب اسلامي در پي خواهد داشت. يكي از فرصت هاي جنبش اسلامي الجزاير، ارائه الگوي اسلامي و سياسي جبهه نجات اسلامي است.

انقلاب اسلامي و تونس


اثرگذاري انقلاب اسلامي در كشور تونس به خصوص در سال هاي اوليه پيروزي انقلاب اسلامي محسوس و محرز است. در راس امواج اوليه جنبش اسلامي تونس شيخ راشد الغنوشي قرار دارد كه در نهايت وي بازداشت و محاكمه شد.

بايد گفت كه يكي از مهم ترين بازتاب هاي انقلاب اسلامي، تاثير افكار و مواضع امام و انقلاب در ديدگاه نخبگان جهان اسلام است.

اين تاثيرات در دراز مدت نمودهاي عيني پيدا كرد منجر به پيروزي نهضت تونس و سرنگوني بن علي ديكتاتور تونس پس از سال ها شد. نكته بسيار مهم اينكه اثرگذاري آراي امام خميني(ره) علي رغم تفاوت مذهب شيعه و سني است.

گفتار غنوشي در مراسم دومين سالگرد رحلت امام، حاوي بسياري از واژگان و ارزش ها است كه امام خميني از آغاز نهضت اسلامي ايران از سال 1340 در گفتارها و نوشتارهايش تبليغ و ترويج كرده است و اين بيانگر بخشي از تاثيرات برون مرزي انقلاب اسلامي است.

انقلاب اسلامي و گروههاي فلسطيني


دولت‎های منطقه پیروزی انقلاب اسلامی را برای خود تهدیدی تلقی کردند ولی با این حال حمایت از مردم فلسطین در برابر رژیم صهیونیستی و شعار نه شرقی و نه غربی موجب طرد كمونيسم و عاملي برای استقبال بیشتر به انقلاب اسلامی شد زیرا تا قبل از این حمایت کشورهای عرب از فلسطین به بهانه نژادی و ناسیونالیسم عربی صورت می‎گرفت اما وارد شدن انقلاب حمايت ها رويكرد اسلامي به خود گرفت و مسأله فلسطین به عنوان مسأله اصلی جهان اسلام تبدیل شد و از این جهت انقلاب منشأ الگویی اعراب شد و انقلاب اسلامي پس از آن به نوعی رهبری جریان حمایت از فلسطین را به دوش گرفت.

بنابراین ما شاهد تغییر رویکرد عظیم مبارزاتی مردم و مسلمانان فلسطین متأثر از انقلاب اسلامی از جنبش ساف که رویکردی سوسیالیستی داشت به سمت مبارزات مسلحانه اسلامی به سبک جهاد اسلامی و حماس هستیم.

انقلاب اسلامي و شوروي سابق

سوسیالیستی و آموزهاي آن تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي يكي از محورهاي اصلي برخي گروههاي مبارز در مسير حركت شان به سمت اهداف بود اما پس از پيروزي انقلاب اسلامی بايد گفت كه اثرات آن موجب تسریع در روند بیداری اسلامی شد چرا که بررسی‎ها نشان می‎دهد سرخوردگی مسلمانان از حکومت‎های خود چه در جهان عرب و چه در آسیای میانه در تأمین نیازهای مادی و معنوی آنها و بالاخص مسئله فلسطین در جهان عرب موجب بیداری اسلامی شده بود.

اما انقلاب اسلامی با پیروزی خود توانست این روند را تسریع کند به طوری که از پیروزی انقلاب اسلامی تا فروپاشی شوروی سابق تعداد مساجد در این 10 سال به 2 برابر کل تاریخ شوروی رسید که تحلیل‎گران معتقدند که انقلاب اسلامی ايران باعث رشد بیداری اسلامی در اتحاد جماهير شوروي سابق شد و فروپاشی اين ابرقدرت را 10 سال به جلو انداخت.
کد مطلب : ۶۰۶۶۳۴
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما