چکیده
از میان جمهوریهای برآمده از فروپاشی اتحاد شوروی، جمهوری آذربایجان با توجه به همجواری جغرافیایی، هممیراثی تاریخی- فرهنگی و همسانی مذهبی فرصتی ممتاز برای پیشبرد هدفهای جمهوری اسلامی ایران و گسترش حوزۀ نفوذ آن در منطقۀ آسیای مرکزی و قفقاز است؛ اما آنچه در عرصۀ عمل روی داد، شکلگیری تدریجی رابطهای نه چندان دوستانه میان دو کشور بود که در بسیاری زمانها با غیریتسازی و امنیتیسازی متقابل همراه بوده است. در کنار عوامل گوناگون، سازههای فرهنگی بهویژه مواریث مشترک فرهنگی نیز به سهم خود در تکوین این رابطه میان دو کشور نقش پررنگی بازی کردهاند. این نوشتار تلاشی است برای بررسی این پرسش که «آیا مواریث مشترک فرهنگی بهجای واگرایی فرهنگی، میتواند میان ایران و جمهوری آذربایجان فهم متقابل را بهبود ببخشد و به همگرایی هرچه بیشتر دولت، ملت و منافع این دو کشور کمک کند؟» در پاسخ با کاربست نظریۀ «سازهانگاری فرهنگی» نشان داده خواهد شد که تمرکز بر نقش مواریث مشترک فرهنگی در ساخت اجتماعی واقعیت، میتواند به شکلگیری هویت جمعی مبتنی بر فرهنگ در رابطۀ دو کشور و به همگرایی عملکرد آنها بهعنوان یک «ما» کمک کند.
نویسندگان:
محمد رضا مجیدی: دانشیار مطالعات منطقهای دانشگاه تهران
حسین صوراناری: دانشجوی دکتری مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز دانشگاه تهران
دو فصلنامه مطالعات اوراسیای مرکزی - دوره 9، شماره 2، پاییز و زمستان 1395.
برای مشاهده کامل مقاله
کلیک کنید.