آنگلا مرکل صدراعظم آلمان به تازگی با اعلام نگرانی نسبت به تشدید بحران بین قطر و برخی کشورهای عربی گفت ایران و ترکیه باید برای کاهش این بحران تلاش کنند.
مرکل که در دیدار با رئیس جمهوری مکزیک در مکزیکوسیتی به سر میبرد، با بیان اینکه سامان دادن شرایط نابسامان کنونی به نظر غیر ممکن میرسد گفت راه حل این موضوع همکاری همه کشورها برای حل این بحران است. صدراعظم آلمان گفت همکاری کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برای حل این بحران حیاتی است.
صدراعظم آلمان با تاکید بر اینکه تنها با مشارکت ایران، ترکیه و قطر میتوان راه حلی برای این بحران یافت، اظهار داشت: «هرگاه همه کشورهای ذینفع در تماس با یکدیگر باشند، میتواند یک راه حل سیاسی شکل گیرد. ما خواستار چنین امری هستیم و در این راستا تلاش خواهیم کرد.»
همسو با اظهارات مرکل، صدراعظم آلمان، زیگمار گابریل وزیر خارجه این کشور نیز در اظهاراتی جداگانه در خصوص بحران رخ داده بین کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تصریح کرده که این بحران میتواند به یک جنگ منجر شود. گابریل همچنین به دیدارهای اخیرش با وزرای خارجه ترکیه، قطر و عربستان و همچنین تماسهای تلفنی با همتایان ایرانی و کویتی خود اشاره کرده و گفت که در مذاکرات صورت گرفته، پیام نگرانی آلمان از وضعیت فعلی حاشیه جنوبی خلیج فارس را به اطلاع طرفهای مذاکره رسانده است.
در حالی که این چنین موضعگیری توام با نگرانی درباره بحران دیپلماتیک قطر از جانب دیگر رهبران غربی کمتر به چشم میخورد، اما برلین به شدت نسبت به تحولات قطر واکنش نشان داده است. واکنشی که با توجه به عدم موضعگیری دیگر کشورهای اروپایی تا اندازه زیادی عجیب و قابل تامل به نظر میرسد. در این شرایط این مسئله جای بررسی دارد که چرا آلمان برخلاف مواضع بی تفاوت دیگر کشورهای اروپایی، نگران بحران دیپلماتیک قطر در منطقه خلیج فارس است؟
نگرانی اقتصادی آلمان
ابراز نگرانی مقامات آلمانی نسبت به تحولات قطر چندان هم بی ارتباط با مراودات اقتصادی دوحه با آلمان و سایر کشورهای اروپایی نیست. در واقع روابط اقتصادی دوحه و برلین نقش بسزایی در اعلام نگرانی مقامات آلمانی دارد.
قطر بزرگترین صادرکننده گاز مایع در جهان است، اما علاوه براین، قطربرای آلمان یک شریک تجاری مهم نیز میباشد. صادرات 2.5 میلیارد یورویی آلمان به قطر در سال 2016 باعث شده تا قطر 52 مین مقصد کالاهای آلمانی به شمار رود، اما این کشور کوچک داراییها و سرمایهگذاریهای بزرگی را در سرزمین ژرمنها دنبال کرده است. از دویچه بانک، معروفترین بانک آلمان تا شرکت صنعتی زیمنس میتوان رد پای شاهزادگان قطری را پیدا کرد. همچنین 17 درصد از سهام شرکت فولکس واگن نیز متعلق به قطر است.
مقامات آلمانی نگران آن هستند که در صورت تداوم بحران دیپلماتیک کنونی و تنگتر شدن حلقه تحریمهای قطر از سوی برخی همسایگان منطقهای، این کشور کوچک مجبور به فروش و نقد کردن سرمایههای خود و خروج داراییهای مالیاش از آلمان شود. اقدامی که بدون شک تاثیرات مالی قابل توجهی را بر وضعیت شرکتهای آلمانی و به تبع آن اقتصاد آلمان خواهد داشت. در شرایطی که اقتصاد رو به رشد آلمان به سختی توانسته است از رکود اخیر خود را نجات دهد، تاثیرات اقتصادی خروج داراییهای قطر نمیتواند خبر خوبی در فضای اقتصادی آلمان باشد. از این رو شاید بخشی از نگرانیهای موجود در میان مقامات آلمانی در ارتباط با بحران دیپلماتیک قطر ناشی از حضور پررنگ اقتصادی این شیخ نشین کوچک در بازار آلمان باشد.
از طرف دیگر جایگاه قطر را به عنوان بزرگترین صادرکننده گاز طبیعی به اروپا نیز نمیتوان نادیده گرفت. در همان مراحل ابتدایی بحران دیپلماتیک قطر، قیمت گاز مایع در برخی کشورهای اروپایی از جمله بریتانیا متاثر از این تنش به یکباره افزایش یافت. گفته شده است که این افزایش قیمت بدلیل دشوار شدن تجارت گاز طبیعی مایع با بانکهای قطری و همچنین تغییر مسیر تانکرهای حامل ال ان جی صورت گرفته است.
همچنین تجار اروپایی نگران اند که عربستان سعودی و متحدانش محموله های گاز مایع طبیعی را که از قطر آمده است تحویل نگیرند، و حتی این احتمال وجود دارد که علی رغم تعهد قاهره به توافقات بین المللی، مصر در مواردی اجازه عبور محموله های ال ان جی قطر را از طریق کانال سوئز ندهد.
لذا در حالی که قطر هرساله بیش از هشت میلیارد متر مکعب گاز به کشورهای اروپایی صادر میکند، افزایش قیمت گاز صادراتی به اروپا بدلیل دشوارشدن مبادلات بانکی و یا تغییر مسیر دریانوردی این احتمال را خواهد داشت که مصرف کنندگان صنعتی گاز در اروپا و از جمله در آلمان مجبور به افزایش هزینه تمام شده کالاهای تولیدی خود نمایند که این وضعیت در شرایط فعلی برای بازار کم رمق اروپا چندان مناسب نیست. لذا تاثیر احتمالی تداوم بحران قطر بر قیمت تمام شده گاز در اروپا و تولید کنندگان صنعتی میباشد که مقامات آلمانی را نسبت به بحران دیپلماتیک فعلی نگران ساخته است.
ژست سیاسی آلمان
هرچند تاثیرات اقتصادی بحران قطر بر اروپا و بویژه در اقتصاد آلمان قابل توجه است، اما اعلام نگرانی مقامات آلمانی همزمان با شرایطی که دیگر مقامات اروپایی واکنش قابل توجه و دنبالهداری را نسبت به تحولات قطر اتخاذ نکردهاند، چندان بی ارتباط با خودنمایی و ژستهای رهبری ماآبانه برلین در میان کشورهای اروپایی نیست.
در حال حاضر در اتحادیه اروپا از میان سه کشور اصلی بریتانیا، فرانسه و آلمان، لندن در حال خروج از این اتحادیه و بیشتر درگیر مسائل داخلی خود در ارتباط با روند خروج و انتخابات پارلمانی اخیر است. در فرانسه نیز رئیس جمهور جوان و تازه کار در پاریس ترجیح خود را بر صدور یک بیانیه از طریق وزارت خارجه داده است و در این میان تنها مقامات سیاسی در برلین هستند که در خلا ناشی از عدم واکنش جدی در میان کشورهای اروپایی، علاقه دارند خود را به بازیگر فعال و برجسته اروپا در ارتباط با تحولات بینالمللی نشان دهند. حتی فراتر از اروپا، وضعیت در غرب نیز که زمانی جهتگیریها براساس نگاه به کاخ سفید دنبال میشد به مانند گذشته نیست. مواضع و رویکردهای سیاست خارجی واشنگتن بویژه در ارتباط با قطر بسیار متناقض و مبهم دنبال میشود و حتی نوع نگاه ترامپ باعث شد تا بطور کلی آمریکا در جریان بحران دیپلماتیک قطر، خود یک طرف مسئله باشد.
در شرایطی که نقش آلمان در اتحادیه اروپا متاثر از برگزیت و خروج بریتانیا نقشی به نسبت محوری و تعیین کننده است و فراتر از آن در کلیت جهان غرب نقش ایالات متحده متاثر از سردرگمی دستگاه سیاست خارجی و مواضع ناپخته ترامپ در واشنگتن، نقشی افول یافته و محدود است، به نظر میرسد این روزها برلین سخنگوی رسمی کشورهای غربی و اروپایی باشد و در این شرایط است که با وجود عدم واکنش جدی سایر بازیگران غربی نسبت به بحران دیپلماتیک قطر، اما وزارت خارجه در آلمان با نگاهی نگران نسبت به تحولات قطر واکنش نشان میدهد.