۰
شنبه ۱۰ تير ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۲۱

چشم‌انداز بحران در روابط کشورهای شورای همکاری با قطر

چشم‌انداز بحران در روابط کشورهای شورای همکاری با قطر
بحران در روابط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس یکبار دیگر ماهیت نامنسجم و پرچالش ساختار سازمان منطقه‌ای شورای همکاری را به خوبی نمایان ساخت. ساز ناهمخوان دولت‌های این پیمان منطقه‌ای در موضوعات مختلف، جز در موارد دیکته‌‌های از بیرونِ غرب، از آغاز تشکیل آن تاکنون هرگز هارمونی متناسب با سیمای همگرایی را از خود نشان نداده است. این ناهمخوانی راهبردی در سیاست‌های منطقه‌ای کم و بیش در طول فعالیت بیش از 4 دهه‌ای شورای همکاری خلیج فارس همواره مشاهده است اما مناقشه اخیر دولت‌های عربستان، امارات، بحرین و کویت با دیگر عضو این سازمان یعنی قطر، که با پشتیبانی آمریکا جنبه‌ای فراگیرتر در جهان عرب یافته است، بیش از هر زمان دیگری پرده از اختلافات و عمق بحران در روابط دولت‌های عربی را نمایان می‌سازد به صورتی که اکنون پس از گذشت حدود یک ماه از تعطیلی سفارت‌خانه‌های این دولت‌ها در دوحه و فرا رسیدن پایان مهلت 10 روزه التیماتوم اعضای شورای همکاری به قطر برای پذیرش شروط 13 گانه، از احتمال اقدام نظامی به رهبری عربستان علیه قطر سخن گفته می‌شود. اما اینکه این احتمال (رویارویی نظامی) تا چه اندازه به واقعیت خواهد پیوست و در این مناقشه کدامیک از طرفین از مواضع خود بازخواهد گشت موضوع مباحثات و گمانه‌زنی‌ها در محافل سیاسی و رسانه‌ای شده است که در ادامه ما نیز این مبحث را با توجه به مواضع و منافع بازیگران عمده تأثیرگذار در بحران پی خواهیم گرفت.
 
دهن‌کجی به التیماتوم و تشدید خط و نشان‌ها


با اعلام شروط 13‌گانه‌ی اعضا شورای همکاری به قطر برای عادی‌سازی روابط با این کشور و دادن فرصتی 10 روزه به قطر در عمل به این شرایط برای پایان دادن به تحریم همه‌جانبه علیه آن، واکنش دوحه نه‌تنها در مسیر همراهی با خواسته‌های تحریم‌کنندگان نبوده است بلکه در تعارض با این شروط پیش رفته است. مهمترین ابعاد شروط کشورهای عربی برای قطر را می‌توان همراهی و همکاری در راهبرد ضد ایرانی اتحاد آمریکا، دولت‌های عربی و رژیم صهیونیستی و همچنین پایان دادن حمایت‌های مالی و رسانه‌ای (شبکه الجزیره) قطر از جنبش‌های اسلامی در منطقه -که عموماً خواستار سرنگونی دولت‌های وابسته به غرب و همسو با سیاست عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی هستند- قلمداد کرد. در ارتباط با این خواسته‌ها قطر نه تنها روابط خود با تهران را کاهش نداد بلکه تحریم‌ها موجب درخواست دوحه به افزایش مبادلات اقتصادی و سیاسی با ایران شده است. همچنین با افزایش تهدیدها علیه قطر، دوحه اجرای پیماننامه نظامی با ترکیه را برای احداث پایگاه نظامی این کشور در خاک قطر تسریع کرده و اولین بخش از نظامیان ترک به قطر اعزام شدند.

اما با اعلام کلامی و عملی حاکمان قطر به عدم التزام به شروط دیگر اعضای شورای همکاری، این کشورها نیز تأکید کردند که اجرای تمامی بندهای شروط تسلیمی به دوحه را خواستار بوده و حاضر به گفتگو و میانجگری برای کاستن از فشارها و یا کوتاه آمدن از برخی شروط اعلامی خود نیستند. این اقدامات هم‌اکنون راه‌های دیپلماتیک برای پایان دادن به بحران را تاحدود زیادی به بن بست کشانده است.
 
دشواری‌های امکان مواجهه‌ی نظامی

انسداد شریان‌های مذاکرات برای ختم سیاسی بحران پیش آمده، گمانه‌های رویارویی نظامی طرف‌ها را به طور کم‌سابقه‌ای بالا برده است. مع الوصف وجود برخی پارامترهای ناهمخوان و کاهنده در توان بازیگران عمده و نتایج غیر قابل پیشبینی، توسل جستن عربستان و دیگر متحدان این کشور را به انجام اقدام نظامی علیه قطر، به منظور حذف رقیب دیرینه و دستیابی به رهبری بلامنازع در شورای همکاری، با دشواری روبه رو کرده است. نخست اینکه عربستان بیش از دو سال است که درگیر در جنگ یمن می‌باشد و با وجود همراهی تقریبی تمام دولت‌های بزرگ عربی و کشورهای غربی نتوانسته است به اهداف اصلی خود به طور کامل دست یابد و این امر ورود به جنگی دیگر را دشوار کرده است. از بعدی دیگر ترکیه با افتتاح پایگاه نظامی خود در قطر حمایت کامل خود را از دوحه اعلام داشته است تا هزینه‌های اقدام نظامی علیه قطر مجهول باقی بماند. همچنین یوسف العتیبه سفیر امارات در واشنگتن 24 خردادماه اعلام کرد که هیچ گونه اقدامی نظامی علیه قطر درکار نیست.

اما با این وجود، عزم و اتحاد بوجود آمده میان دولت جدید آمریکا، رژیم صهیونیستی و نسل جدید حاکمان سعودی برای خاموش کردن مخالفت‌های دوحه با روند عادی‌سازی روابط اعراب و اسرائیل، کاهش فشارها بر قطر تا پیش از پذیرش ایجاد چنین تغییری در سیاست خارجی خود را غیرمحتمل کرده است. لذا با توجه به آنچه گفته شد می‌توان این گونه نتیجه گرفت که اگرچه توسل به اقدام نظامی علیه قطر توسط کشورهای شورای همکاری به همراه مصر با چراغ سبز آمریکا به طور کامل منتفی نیست اما با توجه به محدودیت‌های موجود برای انجام چنین اقدامی، سیاست اصلی تحریم‌کنندگان و حامیان آن، فشار از بیرون بر دوحه برای پذیرش رهبری عربستان در شورای همکاری و یا تشویق و تقویت مخالفان داخلی حکومت به سرنگونی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی می‌باشد.
 
حسین آرمند
کد مطلب : ۶۴۹۸۶۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما