عربستان سعودی از زمان آغاز بحران سوریه در سال 2011 نقش پررنگی در حوادث این کشور ایفا کرده است. سعودیها به محض شروع برخی اعتراضات مردمی در تعدادی از استانهای سوریه به جای تلاش برای حلوفصل بحران ایجاشده، خود به معرکهگردان اصلی تبدیل شدند و با حمایتهای مالی و تسلیحاتی از مخالفان دولت دمشق، زمینه لازم برای آغاز یک جنگ داخلی در سوریه را فراهم کردند. طی بیش از شش سال و نیمی که از آغاز بحران سوریه سپری میشود، حمایتهای مالی و تسلیحاتی عربستان سعودی از گروههای تروریستی ـ تکفیری در این کشور قطع نشده و یا حتی کاهش هم پیدا نکرده است؛ حمایتهایی که تحت عناوین فریبندهای همچون «کمک به گروههای مسلح معتدل و یا میانهرو» به تکفیریها ارائه شدهاند. با این حال، مدتی است که زمزمههای تغییر سیاستهای عربستان در قبال بحران سوریه به گوش میرسد؛ زمزمههایی که طی قریب به سه هفته گذشته در گذر زمان، تقویت نیز شدهاند.
تأکید ریاض بر بازسازی هیأت معارضان
در روز 3 آگوست سال جاری میلادی بود که «عادل الجبیر» وزیر خارجه عربستان سعودی نشست مشترکی را با هیأت عالی معارضان سوری به ریاست «ریاض حجاب» برگزار کرد. در ابتدا اینگونه استنباط میشد که نشست میان سران عربستان سعودی و اعضای ارشد معارضان سوری همچون دهها نشست طی سالهای گذشته با هدف آمادگی جهت شرکت در مذاکرات سیاسی آینده در ژنو، برگزار شده است. اما اخبار منتشر شده در رسانهها نشان داد که موضوع مورد بحث در این جلسه مسأله دیگری بوده است. پس از این نشست، ریاض حجاب در میان خبرنگاران حاضر شد و به سؤالات آنان پاسخ داد. وی درخصوص محتوای نشست معارضان با وزیر خارجه سعودی گفت: «الجبیر در این نشست بر لزوم اتخاذ یک رویکرد جدید و متناسب با واقعیتهای میدانی در سوریه توسط مخالفان تأکید کرد». وی در ادامه افزود: «الجبیر همچنین خواستار بررسی نتایج منازعات میان مخالفان و نیروهای سوری طی سال گذشته شد».
علاوه برآنچه که ذکر شد، عادل الجبیر همچنین در جلسه فوق خواستار بازسازی ساختار هیأت معارضان سوری و گستردهتر شدن دامنه مشارکت در این هیأت شده است. وزیر خارجه سعودی از معارضان خواسته تا اعضای هیأتهای مخالفان سوری در مسکو و قاهره را نیز به سمت خود جذب کنند تا بدینترتیب، ساختار هیأت معارضان بازسازی شود. پس از انتشار این اخبار، وزارت خارجه سعودی با صدور بیانیهای اعلام کرد که اظهارات الجبیر در نشست با معارضان، اشتباه تفسیر شده است و موضع ریاض در قبال بحران سوریه ثابت است. این درحالی است که سلسله رخدادهای بعدی نشان داد که عربستان سعودی در صدد تغییر سیاستهای خود در قبال بحران سوریه است.
الجبیر خطاب به معارضان سوری: چارهاندیشی کنید
روز 24 آگوست یک مقام آگاه سعودی به خبرگزاری آمریکایی «آسوشیتدپرس» اعلام کرد که عادل الجبیر معارضان سوری را خطاب قرار داده و به آنها گفته است: «بهتر است به فکر چاره باشید و راهکار جدیدی را اتخاذ کنید». این مقام سعودی که نخواست نامش فاش شود، در ادامه میگوید: «اصلیترین مسأله در سوریه ماندن یا نماندن اسد است و بدون شک اتخاذ راهکار جدید نیز ناظر برهمین مسأله است». انتشار چنین خبری در رسانهها با توجه به جنجالهای نشست حدود سه هفته پیش میان الجبیر و معارضان سوری، گمانهزنیها پیرامون تصمیم ریاض برای تغییر در سیاستهای خود در قبال بحران سوریه را بیش از پیش قوت بخشید. اینگونه به نظر میرسد که عربستان سعودی با توجه به حجم شکستهایی که در منطقه متحمل شده است و البته پیامدهای وخیم این شکستها بر اقتصاد ریاض طی سالهای گذشته، در صدد است تا معارضان سوری را وادار به اتخاذ رویکردی جدید در قبال دولت دمشق کند.
ریاض خواهان بقای اسد در قدرت است؟
همانگونه که پیشتر ذکر شد، الجبیر از معارضان تجدیدنظر در ساختارشان را خواستار شده و پیشنهاد جذب مخالفان سوری در مسکو و قاهره را به آنها داده است. نگاهی به مواضع مخالفان سوری مستقر در مسکو و قاهره کاملا گویای این واقعیت است که آنها خواستار بقای بشار در مسند قدرت در طول دوره انتقالی در سوریه هستند و ورود به مذاکرات و گفتگوهای سیاسی را بدون مطرح کردن هیچگونه پیششرطی همواره نصبالعین خود قرار دادهاند. در نقطه مقابل، معارضان سوری که از آنها به عنوان «هیأت ریاض» یاد میشود هیچگاه چنین مواضعی اتخاذ نکرده و اساسا با آنها مخالف هستند. هیأت معارضان سوری به ریاست «ریاض حجاب» در واقع، تحقق چنین مسألهای را به مثابه موافقت با بقای بشار اسد در قدرت در دوره انتقالی میداند.
تشدید اختلافات میان ریاض و مخالفان
پس از مقاومت «ریاض حجاب» در قبال خواسته عادل الجبیر، اختلافات میان دو طرف بالا گرفت. ریاض حجاب عربستان سعودی را تهدید کرد که در صورت پافشاری بر خواسته خود مبنی بر جذب اعضای هیأتهای مخالف سوری ساکن مسکو و قاهره در ائتلاف معارضان، از سمت خود کناره گیری خواهد کرد. در راستای همین اختلافات بود که وزیر خارجه سعودی از حضور در نشستی که قرار بود در تاریخ 9 آگوست با معارضان در ریاض برگزار کند، امتناع و قائممقام وزارت خارجه عربستان به جای وی، در این نشست مشارکت کرد. عدم مشارکت الجبیر در این نشست که با هدف بررسی تحولات سیاسی و میدانی در ریاض برگزار شد، از وجود اختلافات عمیق میان مقامات سعودی و سران معارضان سوری در قبال بحران سوریه به صورت عام و مسأله بقای بشار اسد در قدرت به صورت خاص، پرده برداشت. اما سؤالی که در این میان مطرح می شود، این است که چه چیزی موجب شده تا سیاستهای ریاض پس از گذشت بیش از شش سال و نیم در قبال سوریه تغییر کند؟
اشتباه محاسباتی بزرگ
بدون شک خاندان سعودی اکنون به این مسأله پی بردهاند که در سوریه دچار اشتباه محاسباتی بسیار بزرگی شدهاند. سعودیها در ابتدا گمان میکردند که در مدت کوتاهی قادر به زیر کشیدن دولت دمشق هستند و میتوانند از این طریق سیاست اصطلاحا «با یک تیر و دونشان» را پیادهسازی کنند؛ از یک سوی، یکی از بازوان قدرتمند محور مقاومت را قطع کرده و موجبات گسترش نفوذشان در منطقه را افزایش دهند و از سوی دیگر، با نشاندن عوامل خود بر کرسی قدرت در سوریه، منابع نفتی آن را به غارت ببرند. با تمام اینها، عربستان سعودی طی بیش از شش سال و نیم اخیر موفق به تحقق هیچیک از این اهداف نشده است. دولت دمشق همچنان با قدرتِ برآمده از آراء ملت به کار خود ادامه میدهد و دست متجاوزان نیز هنوز به منابع نفتی آن نرسیده است؛ هرچند که منابع نفتی در مناطق تحت تصرف تکفیریهای داعش در سوریه نیز به دست ترکیه می رسد و نه عربستان. افزون براین، خوشرقصی سعودیها برای صهیونیستها در سوریه جهت تضعیف قدرت نیروهای مقاومت در این کشور هم پس از این سالها به نتیجه نرسید تا ناکامی دیگری به پرونده ریاض در سوریه اضافه گردد.
دستاوردهای استراتژیک نیروهای مقاومت
تروریستهای تکفیری تحتالحمایه عربستان سعودی پس از ظهور در سوریه موفق شدند بر تعدادی نه چندان کم از مناطق استراتژیک در این کشور سیطره یابند. تکفیریها حتی با بکارگیری شگردهای خاص خود از طریق قتل و کشتار و همچنین ایجاد موجی از ترس و وحشت در صفوف غیرنظامیان، حتی توانستند برای چند سال کنترل برخی مناطق راهبردی سوریه را نیز در دست داشته باشند. همین مسأله موجب شد تا سعودیها و همپیمانان آنها کار دولت سوریه را به ظاهر تمام شده فرض کنند اما ورود متحدان دمشق یعنی حزبالله و جمهوری اسلامی ایران به کارزار سوریه همه چیز را به کلی دگرگون ساخت. پس از آن بود که نیروهای مقاومت دستاوردهای مهم و راهبردی در عرصه میدانی را یکی پس از دیگری محقق ساختند؛ از آزادی «القصیر» گرفته تا شکست محاصره شهرکهای شیعه نشین «نبل» و «الزهراء». کار تاجایی پیش رفت که در 12 دسامبر سال 2016 شهر حلب به طور کامل به کنترل نیروهای مقاومت درآمد. پیش از آغاز نبرد بزرگ حلب، از این نبرد به عنوان «أمالمعارک» یاد میشد و از پیروز آن نیز به عنوان «فاتح میدان نبرد» نام بُرده میشد. از آن زمان تا کنون سلسله دستاوردهای میدانی و نظامی نیروهای مقاومت به مراتب افزایش پیدا کرده و مرزهای مشترک با لبنان و اردن را نیز فرا گرفته است. چنین دستاوردهایی مقامات ریاض را به کلی از تحقق پیروزی در برابر نیروهای سوری در صورت ادامه کمک به معارضان و تروریستها ناامید ساخته است.
نادیده گرفته شدن ریاض در توافقهای بینالمللی
مدتی است که توافق مناطق کاهش تنش در سوریه با نقش آفرینی روسیه و ایالات متحده آمریکا به مرحله اجرائی درآمده است. اکنون در مناطق واقع در حومه ادلب و مناطق همجوار آن، مناطق شمال شرقی حومه لاذقیه، حومه غربی حلب، حومه شمالی حماه و بخشهایی از دیرالزور توافق مناطق کاهش تنش به اجرا درآمده است. ازهمین روی، عربستان سعودی شاهد نوعی از همکاریهای بینالمللی در جهت کاهش تنش در سوریه بوده؛ همکاریهایی که صدالبته موازنه قدرت را به نفع نیروهای سوری تغییر داده است. مقامات سعودی به خوبی دریافته اند که قدرت های جهانی در تصمیم گیری های خود برای سوریه هیچ ارزشی برای خواست و اراده ریاض قائل نیستند. به همین دلیل، به نظر می رسد اکنون خاندان سعودی درصددند تا پیش از حذف کامل و ذلتبار ریاض از معادلات بینالمللی در سوریه، برای حفظ اندک آبروی باقی مانده خود، سیاستهایشان در قبال دولت دمشق را تغییر دهند.
شکست استراتژی ریاض در عراق
تغییر یکباره سیاستهای عربستان سعودی در قبال دولت دمشق نمیتواند با سلسله ناکامیهای بزرگ خاندان سعودی در منطقه طی سال های گذشته بی ارتباط بوده باشد. عربستان سعودی طی سال های گذشته به صورت مستقیم در یمن و به صورت غیرمستقیم در سوریه و عراق دست به اقدام نظامی زد و ماجراجویی های بزرگی را در منطقه کلید زد؛ ماجراجویی هایی که سعودیها هیچگاه گمان نمی کردند که نتایج هیچیک از آنها به نفعشان تمام نشود. در عراق، سعودی ها به شدت از تکفیری های داعش حمایت کرده و سخت ترین فشارها در عرصه دیپلماتیک را بر نیروهای مقابل آنها یعنی نیروهای «حشد الشعبی» اعمال کردند. با تمام اینها، امروز شاهد آن هستیم که آخرین دژ داعش در عراق نیز در شهر تلعفر درحال فروریختن است و این گروه تروریستی دیگر در عراق، هیچ پایگاهی ندارد. شکست تکفیریهای مورد حمایت عربستان سعودی در عراق نیز موجب شده تا ریاض همچون در سوریه، به تجدیدنظر در سیاستهایش در قبال این کشور مبادرت ورزد. درهمین ارتباط، روز 10 آگوست سال جاری میلادی «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی اعلام کرد که ریاض به دنبال گسترش صلح و ثبات در عراق است. وی همچنین در سخنانی از اهتمام کشورش بر توسعه روابط با دولت بغداد در زمینههای گوناگون خبر داد.
ناکامی در یمن
ناکامی عربستان سعودی در تحقق اهدافی که به خاطر آن، فقیرترین کشور عربی یعنی یمن را هدف تجاوز نظامی وحشیانه قرار داد نیز ازجمله دیگر عواملی محسوب می شود که ریاض را وادار به چرخش موضع در برخی سیاست های منطقه ای خود کرده است. عربستان سعودی انتظار مقاومت جانانه ارتش و کمیته های مردمی یمن در برابر حملات تجاوزکارانه خود به این کشور از زمین، آسمان و هوا را نداشت. سعودیها در حمله به یمن از تحقق اهداف خود یعنی بازگرداندن «عبد ربه منصورهادی» رئیس جمهوری مستعفی یمن به کرسی قدرت و همچنین تسلط بر مناطق استراتژیک این کشور ناکام ماندند. زمزمه هایی به گوش می رسد که نشان می دهد آنها علاوه بر سوریه و عراق، در یمن نیز به دنبال تغییر موضع خود هستند. درهمین راستا، برخی رسانه ها اعلام کردند که بر اساس اسناد به دست آمده از ایمیلهای هکشده «یوسف العتیبه» سفیر امارات در واشنگتن، «محمد بن سلمان» ولیعهد سعودی در جریان دیدار با برخی مقامات آمریکایی نسبت به خروج ریاض از جنگ ابراز تمایل کرده است.
کسری هنگفت بودجه
حمایت های مالی گسترده سران سعودی از گروه های تروریستی ـ تکفیری در سوریه و عراق و همچنین هزینه های جنگی آنها در یمن طی سالهای گذشته برای عربستان سعودی پیامدهای اقتصادی وخیمی را نیز به دنبال داشته است. به دنبال صرف همین هزینه های هنگفت بوده است که سعودیها طی چند سال اخیر با کسری بودجه بی سابقه ای مواجه شدهاند؛ به گونه ای که وضعیت اقتصادی آنها تحت الشعاع قرار گرفته است. عربستان سعودی برای جبران کسری بودجه خود راهکار «ریاضت اقتصادی» را در پیش گرفت و دستمزد کارکنان شرکت های دولتی و خصوصی در این کشور را به شدت کاهش داد. سعودیها برای پُر کردن خلأ کسری بودجه همچنین به افزایش مالیت ها و افزایش جریمه های تخلفات مختلف در کشور متوسل شدند؛ هرچند که چند ماه پیش تعداد کمی از بندهای سیاست ریاضت اقتصادی در عربستان ملغی اعلام شد. عربستان سعودی در سال 2015 بیسابقه ترین رقم کسری بودجه در طول 16 سال اخیر را تجربه کرد، چراکه برای اقتصاد عربستان در این سال بیش از 98 میلیارد دلار کسری بودجه ثبت شد. کسری بودجه سعودی ها در سال 2016 نیز قریب به 80 میلیارد دلار بود که این رقم، خود ناکامی بزرگی برای اقتصاد عربستان به شمار میرود. در سال جاری میلادی نیز ارقام مختلفی درخصوص کسری بودجه عربستان شنیده می شود که بیشترین آنها تاکنون 52 میلیارد دلار بوده است. پر واضح است که سلسله ناکامیهای اقتصادی سال های گذشته در عربستان نشأت گرفته از سیاستهای جنگ طلبانه خاندان سعودی در منطقه بوده است. اکنون که پیامدهای داخلی وخیم این سیاستهای نابخردانه آشکار شده، سعودی ها به منظور جلوگیری از بدتر شدن اوضاع اقتصادی و به تبع آن ظهور و بروز اعتراضات مردمی، تصمیم گرفته اند در سیاست های منطقه ای خود تجدیدنظر کنند.
سخن پایانی
با گذشت چندین سال از بحران سوریه و توفیقات نیروهای سوری در نبرد با تکفیریها که در واقع به نیابت از حامیانشان با نیروهای مقاومت می جنگند، دایره شمول موافقان بقای بشار اسد در قدرت روز به روز گستردهتر شده و می شود. در این میان، عربستان سعودی نیز که به خوبی به پیامدهای داخلی و خارجی اقدامات مخرب خود در منطقه و به ویژه در سوریه پی برده است، تلاش می کند تا از باتلاقی که در آن گرفتار شده نجات پیدا کند؛ هرچند که باید منتظر ماند و دید که آیا تغییر مواضع ریاض در قبال سوریه و دیگر کشورهای منطقه تنها در حد حرف و کلام است و یا در عرصه عمل نیز خاندان سعودی شجاعت سر دادن فریاد ندامت و پشیمانی را دارند؟