به گزارش
اسلام تایمز، بنیامین نتانیاهو در اظهارتی که در جمع مدیرانی از وزارت خارجه رژیم صهیونیستی ایراد گردیده، بر وقوع تحولی بزرگ در روابط اسرائیل با کشورهای عربی منطقه تاکید و روابط فعلی با کشورهای عربی را "بیسابقه" توصیف کرد.
خبرگزاری آناتولی ترکیه نیز با تائید این اظهارات از قول نتانیاهو افزوده است که هنوز حجم این همکاریها مشخص نشده اما بسیار بیشتر از هر زمان دیگر و این تغییری بزرگ است.
همه کشورهای عربی پیشرو در نزدیکی به صهیونیستها
باوجود افشاگری و اعتراف نتانیاهو به گسترش روابط با کشورهای عربی، اما در این میان به نظر میرسد آن چه نتانیاهو آن را گسترش روابط با کشورهای عربی میخواند در موارد بیشتری متوجه چند کشور عربی خاص است. در همین ارتباط بطور معمول طی یک سال گذشته، گسترش روابط صهیونیستها با امارات و عربستان و از طرف دیگر تقویت پیوندها با اردن و مصر بیش از دیگر کشورها مورد توجه قرار گرفته است.
یورونیوز به نقل از روزنامه تایمز نوشته است که دامنه روابط اقتصادی و تجاری تل آویو و ریاض در مرحله نخست به مواردی چون امکان فعالیت تجاری شرکتهای اسرائیل در خلیج فارس و امکان پرواز خط هواپیمایی اسرائیل در حریم هوایی عربستان سعودی محدود خواهد بود. این خبر به روشنی نزدیکی غیررسمی صهیونیستها با عربستان را تائید میکند.
پایگاه خبری العهد نیز فاش شدن همکاری نظامی عربستان و اسرائیل در دریای سرخ را در حالی دانسته است که همکاری اقتصادی این دو نیز بر کسی پوشیده نیست و علاوه بر این واگذاری جزایر صنافیر وتیران از سوی مصر به عربستان با وجود دارا بودن موقعیت استراتژیک برای صهیونیستها اما بدون هیچ اعتراضی از سوی اسرائیل صورت گرفت. درهمین ارتباط پایگاه تحقیقاتی «ویتراس تودی» از امضای یادداشت تفاهم همکاری نظامی مشترک بین اسرائیل و عربستان در دریای سرخ خبر داده و نوشت اسناد این توافق را یکی از مسئولان نظامی عالی رتبه مرتبط با حزب چپگرای میرتس در سال 2014 فاش کرده است .
العهد همچنین به اظهارات یک مسئول اسرائیلی استناد و همچنین اعلام میکند که اسرائیل در سال 2015 میزبان تعدادی از افسران سعودی بود که در نظر داشتند در دوره های آموزش نظامی در پایگاه بولونیوم در بندر حیفا شرکت داشته باشند.
در میان این اخبار اگرچه روابط ریاض و تلآویو بیشتر مورد توجه و بحث قرار میگیرد، اما همزمان نمیتوان روابط امنیتی و علنی برخی دیگر از کشورهای عرب همچون اردن و یا مصر با رژیم صهیونیستی را نادیده گرفت.
در ارتباط با همکاریهای امنیتی اردن و صهیونیستها، پایگاه میدل ایست، به دیدار سال گذشته رئیس موساد با ملک عبدالله دوم پادشاه اردن اشاره و از قول «یئیر گولان» معاون رئیس ستاد ارتش اسرائیل میافزاید که بازوهای امنیتی اسرائیل به منظور کمک به مصر و اردن در مبارزه با داعش، اطلاعاتی را در اختیار آنان قرار می دهند.
تلاش امارات نیز در این موضوع برای نزدیکی به تلآویو قابل توجه است. در این ارتباط «شمس الدين النقاز» در پایگاه «عربی 21» میگوید: روابط امارات و رژیم صهیونیستی عادی نیست تا جائیکه در بسیاری از مناسبت ها نفوذ لابی صهیونیست در داخل محافل تصمیم گیری ابوظبی به اوج خود رسیده و «محمد دحلان» جاسوس اسرائیل به عنوان مشاور امنیتی «محمد بن زاید» ولی عهد امارات تعیین شده است. به گفته النقار، این روابط ابتدا از منافع اقتصادی مشترک بین دو رژیم اماراتی و اسرائیلی و سپس گشایش سفارتخانه اسرائیل در امارات آغاز شده و به مشارکت نیروی هوائی امارات برای دو بار متوالی در مانورهای هوائی مشترک ارتش های خارجی از جمله اسرائیل می رسد.
روزنامه «هاآرتص» نیز در اواخر ماه مارس گذشته از مانور هوائی مشترک اسرائیل با تعدادی از جنگنده های ارتش های خارجی از جمله امارات در پایگاه هوائی یونان خبر داد. این روزنامه در گزارش خود اشاره کرد که این مانورها با وجود فقدان روابط دیپلماتیک رسمی بین اسرائیل و امارات اجرا می شود اما گزارش های رسانه ای خارج حاکی از وجود روابط غیر رسمی و محرمانه بین دو طرف است.
از سوی دیگر، سایت اطلاعاتی «انتلیجنس آن لاین» فرانسه تأکید کرده است که شرکت بین المللی «ER GT» اسرائیل قراردادی به ارزش 800 میلیون دلار برای تجهیز تاسیسات و امکانات حیاتی امارات به دوربین های مدار بسته، نرده ها الکترونیکی و سنسورها برای نظارت بر زیرساخت ها ومیدان های استراتژیک نفتی امضا کرده است.
با این حال آن چه عادی سازی روابط امارات و اسرائیل را بیش از گذشته علنی و در مرکز توجهات قرار داد، افشاگری ویکی لیکس درباره عادی سازی سریع روابط میان اسرائیل و امارات میباشد. این خبر را روزنامه میدل ایست مانیتور در نیمه سپتامبر 2017 منتشر و به نقل از اسناد منتشر شده تومسط ویکی لیکس اظهار داشت که یوسف العتیبه، سفیر امارات در آمریکا تلاش گستردهای را برای عادی سازی روابط میان کشورش و اسرائیل دنبال میکند. براساس این اسناد امارات نه تنها به مرکز منافع امنیتی و اقتصادی اسرائیل تبدیل شده است بلکه تلاش میکند تا جهان عرب را به همراهی با خود وادار کند.
چرا صهیونیستها و برخی کشورهای عربی به هم نزدیک میشوند؟
با وجود آن که روابط رسمی و علنی رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی تنها محدود به چند کشور از جمله اردن و مصر است، اما این مسئله جای بررسی است که چرا برخی دیگر از کشورهای عربی نیز از جمله امارات و عربستان متمایل به دنبال کردن روابط غیررسمی و گسترش روابط خود با صهیونیستها و در نهایت عادی سازی روابط خود با اسرائیل میباشند.
بدون تردید حرکت تدریجی و پنهانی برخی کشورهای عربی برای عادی سازی روابط خود با اسرائیل، هدفی است که از جانب دو طرف ماجرا دنبال میشود. یعنی به همان میزان که طرف عربی متمایل به گسترش روابط خوذ با صهیونیستهاست، در تلآویو حتی اشتیاق دستیابی به عادی سازی روابط دوچندان است.
در واقع مشروعیت زایی و تلاش برای تثبیت موقعیت رسمی دولت-ملت مهمترین هدف صهیونیستها از تلاش برای عادی سازی روابط خود با برخی کشورهای عربی میباشد که پیش از این و از زمان اعلام مو جودیت در سال 1948 هنوز نتوانستهاند به آن دست یابد. اما در طرف دیگر ماجرا هدف ریاض و ابوظبی از تلاش برای عادی سازی روابط خود با تلآویو چگونه ارزیابی میشود؟
بی شک یکی از مهم ترین اهداف عادی سازی روابط برخی اعراب با تلآویو در راستای اهداف موردنظر غرب در منطقه دنبال میشود و براین اساس این هدف با جلب مساعدت و همکاری غرب نیز همراه خواهد بود. به عبارت دیگری آن چه که از آن عادی سازی روابط ریاض و ابوظبی با تلآویو یاد میشود، جز در راستای استحکام پیوند اعراب و غرب ارزیابی نمیشود و گویی که نزدیکی به تلآویو ضمانت با دوامی برای برخی کشورهای عربی جهت جلب حمایت غرب خواهد بود.
حال این که چرا برخی رهبران عربی خود را نیازمند حمایت غرب میبینند، متاثر از ساختار سیاسی اقتدارگرای این کشورهاست. به عبارت دیگر، عدم وجود حمایت عمومی گسترده و مردمی از یک طرف و فضای سرد ارتباطی میان تودهها و حاکمان در برخی کشورهای عربی مانند امارات و عربستان باعث شده تا رهبران این کشورها، حمایت غرب را تضمین بقای حاکمیتهای غیردموکراتیک و اقتدارگرای خانوادگی خود بدانند و از این منظر با هدف حفظ حایت سیاسی خود در پرتو حمایت امنیتی غرب، عادی سازی روابط با تلآویو را در دستور کار خود قرار دهند. با توجه به این موضوع باید گفت که فقدان دولتهای مردم سالار در برخی کشورهای عربی مانند امارات و عربستان گرایش به عادی سازی روابط با اسرائیل را با هدف جلب حمایت غرب رقم زده است.
این ادعا حتی با واقعیتهای موجود نیز سازگار و هماهنگ است و وقتی به کشورهای دموکراتیک عربی نگاه میکنیم که در آنها روسای دولت در فرایندی انتخاباتی و مردمی قدرت را بدست گرفتهاند، به خوبی میتوان به این نکته پی برد که چندان گرایشی برای عادی سازی روابط با تلآویو دنبال نمیشود. نمونه بارز این مسئله در کشورهای عربی مانند لبنان و یا عراق که در آنها دولت در فرایندی انتخاباتی قدرت را بدست میگیرد، دیده میشود و در این گونه کشورها جریانات متمایل به عادی سازی رابطه یا صیونیستها بسیار ضعیف و فاقد فضای کافی سیاسی و اجتماعی برای عرض اندام میباشند. نمونه بارز دیگر در این ارتباط کشور عربی تونس است که دولت غربگرا و سکولار آن به رهبری حزب ندای تونس، با مانع جدی افکارعمومی و سایر احزاب چپ برای علنی کردن و رسمیت بخشیدن به رابطه سیاسی با صهیونیستها مواجه است و تا کنون از دنبال کردن این موضوع ناتوان مانده است.
در مقابل شرایطی که در آن دولتهای دموکراتیک عربی با مانع مستحکم افکار عمومی برای عادی سازی رابطه با اسرائیل روبرو میباشند، اما دیده میشود که جوامعی با حاکمیت سیاسی توتالیتر یا پادشاهی مانند امارات و عربستان بدون توجه به موانع داخلی افکار عمومی تحرکات پشت پرده خود را برای گسترش روابط با صهیوینستها دنبال میکنند. تحرکاتی که بواسطه تلاش برای جلب حمایت غرب در شرایط فقدان مشروعیت فراگیر داخلی پیگیری میشود.