۰
سه شنبه ۲ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۲۷
علل و ابعاد رویکرد تهاجمی کره شمالی در مسأله هسته‌ای

قاعده بازی با آمریکا، بهترین دفاع حمله

قاعده بازی با آمریکا، بهترین دفاع حمله
کره شمالی اعلام کرده که مذاکره‌ای با آمریکا بر سر برنامه هسته‌ای خود نخواهد داشت. وزارت خارجه کره روز جمعه 20 اکتبر گفته است که وضعیت فعلی حول کره شمالی، باعث تقویت موضع پیونگ‌یانگ درباره لزوم در اختیار داشتن سلاح اتمی می‌شود. به نوشته وبگاه «اینترفکس» این مقام کره شمالی تاکید کرد که این کشور به توازن نظامی با آمریکا رسیده‌ است و هیچگاه با آمریکا درباره سلاح‌های اتمی مذاکره نخواهد داشت و آتش را با آتش پاسخ می‌دهد.

همزمان با این اظهارات، یک دیپلمات کره‌شمالی نیز گفته است که پیونگ‌یانگ تا زمان حل مسائل خود با ایالات متحده به مذاکرات چند جانبه باز نمی‌گردد. خبرگزاری یونهاپ این اظهارات را شنبه در جریان نشستی در مسکو در یک مجمع بین‌المللی درباره خلع سلاح به نقل از چوئه سون-هویی، دبیرکل بخش آمریکای شمالی در وزارت خارجه کره‌شمالی مطرح کرد.

اکنون این پرسش مطرح است که چرا کره شمالی هرگونه راهکار مذاکراتی را برای حل مسأله هسته ای را رد و بی‌فایده می‌پندارد؟

تنش فراتر از مسئله هسته‌ای


تنش فعلی در روابط کره شمالی و آمریکا تنها محدود به مسئله هسته‌ای نیست. از بدو تاسیس کره شمالی در 1948 آمریکا همواره موضع خصمانه ای نسبت به این کشور داشته و نقش اساسی در انزوای آن در سطح بین المللی ایفا کرده است. این تنش بیش از هرچیز می‌تواند ناشی از نوعی تقابل ایدئولوژیکی تفسیر شود که از یک طرف پیونگ یانگ حاضربه پذیرش نقش رهبری جهانی واشنگتن نیست و از طرف دیگر ایالات متحده بدنبال تحت انقیاد قراردادن قسمت شمالی شبه جزیره کره به مانند قسمت جنوبی است.

پس از تاسیس کره، امریکا در سپتامبر 1956 تصمیم گرفت که بر خلاف بند 13 (د) قرارداد آتش بس دو کره، تسلیحات هسته ای در خاک کره جنوبی مستقر کند و این اقدام با واکنش کره شمالی روبرو شد. در سال 1963 کره شمالی از شوروی درخواست کمک کرد تا بتواند به تکنولوژی و تسلیحات هسته ای دست پیداکند و شوروی نیز موافقت کرد که به برنامه صلح آمیز هسته ای کره شمالی از جمله آموزش کارشناسان این کشور کمک کند.

بعد از آن چه به تنش‌های بیشتر در شبه جزیره کره دامن زده است، استقرار نیروهای آمریکایی در منطقه حائل مرز دو کره بود که همواره مورد اعتراض کره شمالی قرار گرفته است. این موضوع از طرف دیگر باعث شد تا وضعیت بین دو کره علیرغم قرارداد آتش بس همواره تنش آمیز و ناپایدار باشد و کره شمالی نیز نیروهای آمریکایی را نیروهای اشغالگر خواند.

بعد از فروپاشی شوروی، کره شمالی سعی کرد تا به توافقی امنیتی با آمریکا در راستای کسب اطمینان از عدم حمله واشنگتن دست یابد و برای این منظور پیشنهاد کرد که طی مذاکرات دوجانبه جهت عقد قرارداد عدم تجاوز با آمریکا امضا کند که آمریکا با این پیشنهاد موافقت نکرد. نظر آمریکا این بود که مذاکره با کره شمالی صرفا باید از طریق شش جانبه (شامل کره شمالی، کره جنوبی، آمریکا، روسیه، چین و ژاپن) صورت گیرد. با این حال با تلاش های دیپلماتیک چین، مذاکرات کره شمالی با آمریکا در قالب گروه شش جانبه در اوت 2003 شروع گردید و در سال های بعد به طور نه چندان منسجم ادامه یافت اما تا کنون هیچ نتیجه‌ای در بر نداشته است.

تجارب گذشته مذاکره با آمریکا


از سال 1994 که مسئله هسته‌ای کره شمالی تحت عنوان بحران هسته‌ای کره دامن زده شد، پیونگ یانگ و واشنگتن بعد از یکسری تلاش‌های دیپلماتیک، توافقاتی را به امضا رساندند که تا کنون هیچ‌ نتیجه‌ای حداقل در داخل برای کره شمالی در بر نداشته است.

بحران هسته‌ای کره شمالی با سفر جیمی کارتر به پیونگ یانگ و ملاقات و توافق وی با کیم ایل سونگ در ژوئن 1994 فروکش کرد و این دیدار منجر به تدوین یک "چارچوب توافق شده" بین آمریکا و کره شمالی در اکتبر 1994 گردید. این توافق دارای نکات مهم و قابل توجهی بود از جمله این که کره شمالی عمده فعالیت های هسته ای خود را متوقف (فریز) کرده و آژانس این توقف را تائید کند، و به "بیانیه مشترک هسته ای زدایی شبه جزیره کره" پایبند باشد؛ و در مقابل، آمریکا برای تشکیل یک کنسرسیوم بین المللی برای ساخت دو راکتور آب سبک در کره شمالی پیش قدم شود، و علاوه بر آن تا سال 2003 سالانه 500000 تن نفت در اختیار کره شمالی قرار دهد با این هدف و برنامه که در سال 2003 اولین راکتور آب سبک به مرحله عملیاتی شدن برسد. به علاوه، آمریکا رسما تضمین دهد که مبادرت به تهدید و یا استفاده از سلاح هسته ای علیه کره شمالی نخواهد کرد.

با این حال اما اعلام نارضایتی کره شمالی از تاخیر در ساخت راکتور آب سبک براساس "چارچوب توافق شده" منجر به آن شد که در سال 2001، دولت جرج بوش (پسر) رئیس جمهور آمریکا نگاه سخت گیرانه تری نسبت به اجرای "چارچوب توافق شده" دنبال کند و در این فضا بود که بوش در سخنرانی سالانه خود در کنگره از کره شمالی به عنوان "محور شرارت" نام برد.

متعاقب محور شرارت خواندن کره شمالی از جانب واشنگتن، تحویل محموله های نفت به پیونگ یانگ متوقف شد و کره شمالی هم متقابلا به توقف (فریز) فعالیت های هسته ای خود پایان داد و بازرسان آژانس را اخراج و در تاریخ 10 ژانویه 2003 اعلام کرد که از ان پی تی خارج خواهد شد.

از آن زمان تا سال فوریه 2012 مجموع مذاکراتی میان واشنگتن و پیونگ یانگ دنبال شد که همگی بی نتیجه و شکست خورده بوده است. طی این مذاکرات توافقاتی از جمله در سال 2007 میان دو طرف صورت گرفت که بر پایه آن کره شمالی موافقت کرد تا به تمام فعالیت های هسته ای خود پایان دهد و برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد و به ان پی تی بپیوندد و پادمان های آژانس را بپذیرد به طوری که همه این اقدامات ظرف مدت 60 روز صورت گیرد. در مقابل، بسته تشویقی شامل کمک های اقتصادی و انرژی به کره شمالی ارائه شود. همچنین آمریکا تعهد کرد که 25 ملیون دلار دارایی های کره شمالی را که در یکی از بانک های ماکائو ضبط شده بود، را آزاد کند. بانک مزبور بعدا اعلام کرد که به دلیل تحریم های آمریکا قادر نیست دارایی‌های کره شمالی را آزاد نماید و این موضوع در سال 2007 باردیگر مذاکرات را به شکست کشاند.

در فوریه سال 2012 مذاکراتی بین آمریکا و کره شمالی صورت گرفت که در نتیجه آن کره شمالی اعلام کرد که در مقابل دریافت کمک غذایی از ایالات متحده، وقفه ای در آزمایش هسته ای، غنی سازی اورانیوم، و آزمایش موشک های دوربرد را به مرحله اجرا می گذارد.با این وجود، آمریکا از پیشنهاد ارائه کمک غذایی خود به کره شمالی به دلیل این که این کشور مبادرت به پرتاب موشک حامل ماهواره به فضا کره است، صرف نظر کرد و بعد از آن تا به امروز نیز واکنش شورای امنیت به رهبری آمریکا و محور غرب همواره اعمال تحریم‌های بیشتر علیه کره شمالی بوده است.

عبرت آموزی از دیگر کشورها


در عین حال آن چه امروز کره شمالی را نسبت به مذاکره با ایالات متحده بی رغبت و حتی ناراضی نشان می‌دهد، علاوه بر عدم دستیابی به نتایج داخلی، تجربه شکست خورده مذاکرات پیشین میان واشنگتن و کشورهای غیرمتحد است.

تجربه مذاکره آمریکا با رهبران کشورهایی از جمله صدام حسین در عراق و قذافی در لیبی در این کشورها بی‌نتیجه و شکست خورده بوده است و سقوط این دولت‌ها به رهبری و با نقش پررنگ واشنگتن پس از دوره‌ای از مذاکرات و اتحادهای کوتاه مدت نشان ‌می‌دهد، مذاکرات آمریکا با برخی دولت‌‎های غیرمتحد بسیار کوتاه مدت و گذرا است. صدام در عراق پس از دوره‌ای از جلب حمایت واشنگتن در جنگ علیه ایران، با تحریم و در نهایت حمله نظامی آمریکا روبرو شد و برای قذافی نیز از زمان نزدیکی و اتحاد با غرب تا حمله ائتلاف غربی ناتو و سقوط قذافی بیشتر از سه سال به طول نیانجامید. در این شرایط مشخص است که برای کره شمالی مذاکره با آمریکا بدلیل تجارب شکست خورده پیشین یا دیگر کشورها چندان پذیرفته نیست. اما مسئله مهتر برای پیونگ یانگ مشاهده نحوه برخورد واشنگتن با توافق هسته‌ای انجام شده با ایران است. دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا علی رغم گزارش آژانس مبنی بر پایبندی ایران به تعهدات خود در توافقنامه هسته‌ای، به کارشکنی در زمینه توافقات انجام گرفته با ایران روی آورده است و اخیراً درخواست تجدید نظر و مطالبات فراتر از توافق را دارد. لذا پیونگ یانگ با مشاهده رفتارهای آمریکا دریافته اند که واشنگتن تنها زبان زور و مقابله را می‌فهمد و نمی‌توان بر پایبندی واشنگتن برتعهدات در صورت نشستن بر سر میز مذاکره اطمینان داشت.
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۶۷۸۸۳۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما