در طول دهه های گذشته یکی از تفاسیر افراطی از اسلام متعلق به وهابیت بوده است. این ایدئولوژی محافظه کارانه با نگاهی بسته به دین و سیاست، تاثیرات مخربی بر تحولات منطقه داشته است که نزدیک ترین نمونه آن تشکیل گروه های تکفیری و افراط گرا می باشد. در این میان عربستان سعودی مهمترین حامی و مروج این تفکر در منطقه بوده است که این از گسترش وهابیت در راستای پیشبرد اهداف داخلی و خارجی خود بهره گرفته بود. در همین راستا روز گذشته 3 آبان، محمد بن سلمان ولیعهد جوان سعودی که طی ماههای اخیر پارهای برنامه های اصلاحی را در حوزه احتماعی کلید زده است، در مصاحبه ای با روزنامه گاردین اعلام نمود که عربستان را به اسلام میانه رو بازخواهیم گرداند. وی همچنین با بیان اینکه کشورش طی سه دهه گذشته از زمان انقلاب اسلامی ایران روندی عادی نداشته است، مدعی شد دکترینهای سختگیرانه و انعطافناپذیری که در داخل در واکنش به انقلاب اسلامی ایران بر عربستان حاکم شد، باعث شد که عربستان به سمت محافظهکاری حرکت کند. پیشتر در نشستی مربوط به پروژه اقتصادی نئوم وی گفته بود: «ما به آن اسلام میانه رو و معتدل باز خواهیم گشت و جلوی افکار افراطی و تندرو را خواهیم گرفت تا زندگی طبیعی داشته باشیم. ما هرگز 30 سال آینده را در تعامل با افکار افراطی صرف نخواهیم کرد.»
سخنان بن سلمان حاوی نکاتی است که برای درک درست علت انجام تغییرات نمایشی اخیر در این کشور مفید خواهد بود.
اعتراف بن سلمان به افراط گرایی عربستان: بدون شک هیچ یک از رهبران سعودی تا کنون به این صراحتی که بن سلمان به افراط گرایی پیشینیان خود اشاره نمود به پیوند نظام سیاسی عربستان و ایدئولوژی های افراط گرایانه اعتراف نکرده بودند. سخنان بن سلمان اعتراف به نقش عربستان در تشکیل گروههای تروریستی در طی چندین دهه گذشته و حمایت های مالی و نظامی از این گروهها برای به آشوب کشیدن کشورها و ایجاد بی ثباتی در منطقه و جهان است. گروه هایی که با اقدامات جنایت بار خود علاوه بر ریختن خون دههها هزار از نفر از مسلمانان بویژه در افغانستان، عراق و سوریه و یمن و لیبی و پاکستان، موجبات حضور و دخالت چندین ساله قدرت های فرامنطقه ای را در اوضاع کشورهای مسلمان و کشتار مسلمانان فراهم کرده است. در وقاع سخنان بن سلمان اعتراف به چندین دهه پیگیری سیاست ایجاد بی ثباتی در منطقه می باشد. امری که همواره سعودی ها و متحدان فرامنطقه ای آن دیگر کشورها را متهم به دامن زدن به بی ثباتی میکنند.
مقابله با امواج دموکراسی خواهی در منطقه: ولیعهد سعودیها همچنین اعتراف کرد که محافظه کاری و تندروی های آل سعود به دلیل گرایش ملتهای منطقه به انقلاب اسلامی ایران بوده است. توسلجویی سعودیها به ترویج افراگرایی و تروریسم برای مقابله با نفوذ روزافزون انقلاب اسلامی در دو بعد سیاست خارجی و سیاست داخلی قابل ردگیری است. در بعد سیاست خارجی ترس از براندازی حکومتهای غیردموکراتیک و مرتجع منطقه، و در بعد سیاست داخلی وحشت از بالارفتن توقعات مردم و امواج آزادیخواهی در عربستان با توجه به تحولات انقلابی در ایران عامل گرایش سعودی به سمت تفسیرهای سختگیرانه و افراطی به عنوان راه حل جایگزین شدهاند تا هم در داخل مردم عربستان را منفعل نموده و هم در منطقه بتوانند با جنبش های تجدیدنظر طلب و دموکراسی خواه مقابله نمایند.
تاکتیکی بودن استفاده و کنار گذاشتن وهابیت: بعد دیگر سخنان محمد بن سلمان به استفاده ابزاری سعودیها از وهابیت و اندیشه های تکفیری برای پیشبرد اهداف و سیاست های داخلی و منطقه ای عربستان باز میگردد. در واقع سعودی ها که ماهیتاً نظامی غیرابدئولوژیک و کاملا سکولار هستند پس از آنکه متوجه منفور شدن اندیشه های تکفیری در میان ملت های مسلمان- همچون اجلاس موسوم به اهل سنت که در چچن روسیه و با حضور بزرگان این مذهب برگزار شد و رسماً وهابیت از جمع مذاهب اسلامی خط خورد- و افزایش محبوبیت الگوهای دیگر اسلامی نظیر الگوی مقاومت با ته مایه فکری مبارزه با مستکبرین و الگوی اسلام میانه رو اخوانی مورد تبلیغ ترکیه شده اند و همچنین به دلیل فشارهای خارجی که از طرف های مجامع بین المللی و دولت های غربی به دلیل حمایت آشکار و پنهان سعودی ها از گروه های تروریستی و تکفیری وارد آماده است، اکنون هزینه تداوم بهرهگیری از ابزار هابیت را بیشتر از فواید آن دانسته و به همین دلیل مجدداً به صورت تاکتیکی روی به سوی اسلام میانه رو آورده است. این موارد به خوبی نشان میدهد که عربستان دیگر نخواهد توانست با چنین ایدئولوژی افراط گرا که بن مایه های سلفی گری را تقویت می نماید نقش تاثیرگذاری در منطقه و جهان داشته باشد.
ضعف اقتصادی عربستان و تاثیرات فکری غرب: بن سلمان همچنین در سخنانش به حمایت جهانی از تغییرات عربستان امیدوار بود و بزرگترین دلیل آن را هموار سازی مسیر سرمایه گذاری خارجی در این کشور دانست. با توجه به کسری بودجه عظیم این کشور در پی کاهش بهای فروش نفت، تنها راه چاره جذب اعتبارات و سرمایه های خارجی خواهد بود که به همین دلیل باید توجه غرب را به خود جلب نماید. انجام اصلاحات غربگرایانه یکی از مواردی است که در این مسیر مورد توجه مقامات سعودی قرار گرفته است. اسلام میانه رو به تعبیری همان اسلام مورد علاقه غرب است که بن سلمان به دنبال آن خواهد بود.
با تمامی این تفاسیر اما همچنان تضمینی برای بازگشت سعودیها به حمایت از افراطی گری و محافظه کاری وجود ندارد زیرا اساساً نگاه سعودی ها به امر دین و مذهب ابزارانگارانه است. علاوه بر این اقدامات به صورت بسیار ناهماهنگ با جامعه بسته، مذهبی و محافظه کار عربستان اتفاق افتاده و واکنش بعدی خصوصا در بین مراجع مذهبی وهابی که در طول دهههای گذشته با حمایت دولت قدرت زیادی یافتهاند غیرقابل پیش بینی است.