عربستان سعودی با در اختیار داشتن حدود ۴۲ میلیارد متر مکعب نفت، دومین کشور از نظر ذخایر نفتی است و در نتیجه سرمایهگذاری عظیم توانسته است به یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت جهان تبدیل شود. عربستان صاحب بزرگترین ذخایر نفت قابل استخراج در جهان است. همچنین اطلاعات زمینشناسی نشان میدهد که ممکن است بیش از ۱۰۰ میلیارد بشکه نفت کشفنشده در اعماق بیابانهای عربستان وجود داشته باشد.
حال عربستان با در اختیار داشتن چنین منابع غنی نفتی، چندی است که به شدت به دنبال دستیابی به فناوری تولید انرژی هسته ای است. این کشور تا پایان سال 2018 میلادی، قرارداد ساخت دو راکتور هستهای در این کشور را منعقد خواهد کرد. در همین حال، خبرگزاری 'واس' عربستان گزارش داد که پکن و ریاض در حال رایزنی برای افزایش همکاریهای خود در زمینه فناوری هستهای هستند. موضوع پیگیری دستیابی به انرژی هستهای از سوی عربستان که البته بیشتر پنهان و با رویکرد نظامی بوده است، در گذشتهای نه چندان دور ریشه دارد. شاید یکی از مهمترین موضوعات مطرحشده در این زمینه پناهندگی محمد خلیوی دیپلمات سابق عربستان به امریکا در سال 1994 بود. وی مدارکی درباره تلاشهای پنهانی عربستان برای دستیابی به سلاح هستهای در اختیار داشت. سال 2003 توافقنامه دفاع هستهای بین پاکستان و عربستان امضا شد. همچنین در سال 2008 نیز عربستان یادداشت تفاهم همکاری هستهای را با آمریکا امضا نمود؛ اما همه این مسائل در شرایطی رخ داده است که این کشور از نظر زیرساختهای هستهای در سطح بسیار نازلی قرار دارد و غالب طرح ها و قراردادهای یادشده دستاورد خاصی را برای عربستان در بر نداشته است.
اهداف عربستان
همانطور که ذکر شد عربستان از ذخایر عظیم و سطح تولید نفتی بالایی برخوردار است و از نظر جمعیتی نیز کشور پرجمعیتی تلقی نمیگردد. شواهدی که درباره توانمندی عربستان در حوزه انرژی ذکر شد، بیانگر این واقعیت است که عربستان نیاز عاجلی به انرژی هستهای برای رفع نیازهای داخلی خود ندارد؛ ضمن اینکه برخی دادههای ماهوارهای بیانگر این هستند که ذخایر نفت عربستان سعودی از ابتدای سال ۲۰۱۶ به آرامی افزایش یافته و کاهشی نداشته است . ریاض در در راستای اهداف و سیاستهای جاه طلبانه خود در سطح منطقه و مقابله با محور مقاومت، بدنبال افزایش توانمندیهای خود در زمینه ای مختلف می باشد.
رویکرد دولت آمریکا
اصولاً رویکرد دولت ترامپ در قبال مسائل بینالمللی بیشتر کاسبکارانه است. ترامپ چه در مسائل داخلی و چه در مسائل بین المللی اولویت را به منافع بینالمللی اقتصادی آمریکا میدهد؛ برای مثال او اعتقاد دارد که حمایت آمریکا از همپیمانانش نباید رایگان باشد باید در قبال این حمایتهای امنیتی و نظامی از سوی آمریکا، هزینه بدهند. او در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری آمریکا نیز در گفتوگویی با شبکه فاکسنیوز در اظهارنظری پیرامون سرنگونی سرهنگ قذافی، رئیسجمهور لیبی، گفته بود که دولت اوباما میبایست در مقابل سرنگونکردن قذافی نیمی از نفت لیبی را از معارضان لیبیایی دریافت مینمود.
حال اگر موضوع بر سر کشوری همچون عربستان باشد، موضوع برای ترامپ جذابتر خواهد بود. عربستان سعودی همواره بر سر قراردادهای تجاری با ایالات متحده دست و دلبازانه رفتار نموده است. اوایل سال جاری بود که در پی سفر ترامپ به عربستان، قراردادی به ارزش110 میلیارد دلاری برای خرید تسلیحات از آمریکا میان این دو کشور منعقد شد.
عربستان نیز به عنوان متحد آمریکا در منطقه توقع دارد که آمریکا از خواسته هستهایشدن این کشور حمایت کند. همچنین باید اضافه کرد که برخی از جمهوریخواهان محافظهگرا پیرامون این بحث از دولت آمریکا توقع دارند در مقابل ایران، عربستان نیز مجهز به توانمندی هسته ای شود.
از طرف دیگر ایالات متحده بارها و بارها به طور رسمی و غیررسمی اذعان نموده است که نهایت تلاش خود را برای جلوگیری از گسترش نفوذ قدرت منطقهای ایران به کار خواهد گرفت. دولت آمریکا در تلاش است تا از نفوذ مادی و معنوی ایران به عنوان رهبر محور مقاومت در منطقه بکاهد و همچنین توانمندیهای هستهای و موشکی ایران را به هر نحوی با چالش روبرو سازد و مسلم است که برای دستیابی به این هدف، ابزار عربستان، به عنوان دشمن منطقهای و ایدئولوژیک ایران گزینه بسیار مناسبی خواهد بود.
اما با توجه به اینکه عربستان سعودی تحت فشار آمریکا عضو پیمان ان.پی.تی شده است و آمریکا نیز تمایلی به تسلیحاتیشدن انرژی هستهای ندارد، سعی خواهد نمود تا با انتقال محدود دانش هستهای به عربستان در قبال بهایی گزاف، هم به نوعی توقع عربستان را برآورده نماید و هم از این شرایط برای ایجاد موازنه هستهای(توانمندی صلح آمیز هسته ای) در برابر ایران و نوعی اهرم فشار بر ایران استفاده نماید.
دورنمای هستهای شدن عربستان
با توجه به فقدان ظرفیتهای علمی و فناورانه و صنعتی و نیز کمبودهای شدید زیرساختی عربستان در زمینه انرژی هستهای بسیار بعید است که عربستان بتواند خودساخته به این انرژی و احیاناً تسلیحات هستهای دست یابد. از طرف دیگر اسرائیل به هیچ وجه علاقهای ندارد که قدرت منطقهای دیگری را نیز در منطقه تحمل کند؛ حتی اگر کشور همپیمانی مانند عربستان سعودی باشد. از سوی دیگر بسیاری از مقامات آمریکایی بر این باورند که هستهایشدن عربستان و دست یابی این کشور به سلاح هسته ای، توازن خاورمیانه را به هم میزند و موازنه در این منطقه از شکل سنتی به تقابل اتمی تبدیل خواهد شد. همچنین دستیابی عربستان به توان هستهای منجر به این خواهد شد که دیگر کشورهای عربی منطقه نیز این امر را عاملی برای تضعیف توازن قوا در برابر سعودی بپندارند و بنابراین خواهان دستیابی به توانمندی هستهای شوند که این امر به هیچ وجه مطلوب آمریکا و به ویژه اسرائیل نخواهد بود. گذشته از همه این مباحث، دستیابی یا عدم دستیابی عربستان به انرژی هستهای امری است که منوط به مجوز از سوی آمریکا است و آینده عربستان هستهای نه در داخل مرزهای عربستان بلکه در واشنگتن و تل آویو مشخص خواهد شد.