تصمیم جنجالی ترامپ در مورد بیت المقدس واکنشهای بسیاری را در جهان اسلام و حتی در کشورهای غیراسلامی به همراه داشته است و در این ارتباط تا کنون ناظران و کارشناسان گوناگون نظرات متفاوتی را ارائه دادهاند.
در این میان یک موضوع قابل توجه به نظر میرسد و آن این که با توجه به تصمیم جنجالی ترامپ در مورد شهر بیت المقدس آیا بطور کلی امکان شکلگیری انتفاضه جدید در سرزمینهای فلسطینی وجود دارد؟
برای پاسخ به این سوال لازم است تا در ابتدا، نگاهی گذار به سابقه انتفاضه در فلسطین داشته باشیم
نگاهی گذار به تاریخچه انتفاضه در فلسطین
بطور کلی انتفاضه فلسطین شامل سه دوره تاریخی مشخص میباشد:
دوره نخست انتفاضه که از سال 1978آغاز و تا 1993 ادامه یافت. جرقه انتفاضه اول در جریان زیرگرفتن عمدی تعدادی کارگر فلسطینی توسط رانندهای صهیونیسم صورت گرفت. سپس این اعتراضات به سایر مناطق فلسطین کشیده شد. این انتفاضه شش سال به درازا کشید ودر نهایت با پیمان صلح اسلو فروکش کرد. گفته شده حداقل 1200 فلسطینی در دوره انتفاضه اول به شهادت رسیدند.
انتفاضه دوم از سال 2000 تا 2005 معروف به انتفاضه الاقصی با ورود آریل شارون به مسجدالاقصی ودرگیری نیروهای فلسطینی و اسرائیلی آغاز شد که این درگیری به گسترش اعترضات به سراسر مناطق فلسطین منجر گردیدو حدود 4 هزار فلسطینی در این دوره به شهادت رسیدند.
در مورد انتفاضه سوم که از سال 2014 تا کنون جریان دارد، نظرات متفاوت است. برخی آن را انتفاضه میدانند و برخی دیگر اعتراضات صورت گرفته را در حد و اندازه یک انتفاضه تمام عیار به مانند دو دوره گذشته ارزیابی نمیکنند. در انتفاضه سوم نفرات کمتری درگیر شدند، هرچند استفاده فلسطینیان از سلاح سرد و گرم و زیر گرفتن با خودرو ، ظریب تاثیر این انتفاضه را بیشتر ساخت. در این دوره از انتفاضه حداقل 300 فلسطینی به شهادت رسیدند.
ویژگیهای انتفاضه ها در فلسطین
با این حال مجموعه انتفاضههای صورت گرفته در فلسطین دارای ویژگیهای مشترکی میباشند که از جمله مهمترین آنها عبارتند از:
- جنبشهای انتفاضه عمدتا از طریق تظاهرات مردمی و جریان های اسلامی و تحت تاثیر انقلاب اسلامی ایران صورت گرفته است.
- عاملان انتفاضهها در فلسطین بیشتر جوانان و نوجوانان بودهاند .
- شکلگیری انتفاضهها ناشی از عوامل مستقیم و غیرمستقیم مانند حضور شارون در مسجدالقصی به عنوان عامل مستقیم و یا توسعه طلبی و تداوم اشغالگری به عنوان عوامل جاری بودهاند.
با این حال انتفاضههای فلسطین با گذشت زمان دچار تغییر و تحولاتی بودهاند. در انتفاضه اول سلاح ها ابتدایی و تنها پرتاب سنگ بود. در انتفاضه دوم کوکتل مولوتف و به میزان پراکنده حماس از راکت استفاده میکرد و در انتفاضه فعلی از سلاح گرم، خودرو و چاقو برای ضربه زدن استفاده میشود.
همچنین میزان تلفات نیروهای فلسطینی در مقایسه با طرف صهیونیستی قابل مقایسه نیست. در انتفاضه اول تلفات اسرائیلیها در مقابل فلسطینیها یک به شش بود. در انتفاضه دوم یک به چهار و در حال حاضر میزان تلفات یک به هفت است که این مسئله حاکی از عدم وجود موازنه قدرت و عدم تناسب مقدورات و امکانات دو طرف میباشد.
در واقع میتوان گفت که فلسطینی ها اگرچه در قالب انتفاضه نتوانستند موازنه قدرت برقرار کنند اما در مقابل موازنه وحشت را علیه نیروهای اسرائیلی برقرار کردند و هزینه امنیتی را علیه صهیونیستها افزایش دادند.
تشدید اقدامات تامینی توسط صهیونیستها در هر مرحله از انتفاضه از جمله ساخت دیوار حائل در قدس یا تجهیز مناطق مشترک به دوربین نشان دهنده افزایش هزینههای امنیتی و افزایش نگرانیها از سوی رهبران صهیونیست است.
امکانسنجی شکلگیری انتفاضه جدید در فلسطین پس از سخنان ترامپ
حال با این شرایط، آیا تحولات اخیر در مورد فلسطین و اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی ترامپ میتواند سرآغاز انتفاضه جدیدی در سرزمینهای فلسطینی شود؟
برای پاسخ به این پرسش لازم است تا دو بعد هویتی و سیاسی شرایط فعلی را در نظر بگیریم.
از نظرهویتی شهر قدس اولین قبله مسلمانان و همچنین مقدسترین شهر اسلامی بعد از مکه ومدینه به شمار میرود و همچنان اکثر جمعیت این شهر را مسلمانان تشکیل میدهند. لذا تبدیل این شهر مقدس اسلامی به پایتخت یهودی چالش هویتی بسیار بزرگی برای جهان اسلام است. لذا از نظر هویتی، مسئله بیت المقدس این ظرفیت را دارد که هرگونه تغییر وضعیت در آن زمینه ساز ایجاد انتفاضه جدید در فلسطین شود.
از نظر سیاسی ترامپ و راستگرایان صهیونیستی بر کلیت تصرف شهر قدس تاکید دارند و در صورت پذیرش این موضوع، این به معنای حذف قدس است و اگر قرار بر تشکیل دولت فلسطینی باشد، این دولت در رام الله تشکیل خواهد شد. در صورت وقوع چنین وضعیتی، مذاکرات صلح بر مبنای دو دولت نادیده گرفته خواهد شد و این اقدام ترامپ در واقع به معنای بالفور شماره 2 و به رسمیت شناختن شهر قدس برای اسرائیل و یهودی سازی این شهر است.این مسئله نیز برای فلسطینیان قابل قبول نخواهد بود. بویژه در شرایطی که حقوق بین الملل، قطعنامه ها و مواضع یکپارچه جهان و منطقه در بحث قدس، در حمایت از فلسطینیها قرار دارد.
شکست مذاکرات سازش، مهمترین پیامد اشغال بیت المقدس است. بویژه در شرایطی که فلسطینیها در طول دوره مذاکرات گذشته بخوبی تجربه کرده اند که اسرائیل دنبال مذاکره نیست و یا در مذاکرات، حاضر نیست هیچگونه امتیازی به طرف فلسطینی بدهد. این امر خود بخود جریان امر را به سمت تنها گزینه یعنی مقاومت و شکل گیری انتفاضه سوق خواهد داد.
از سوی دیگر تحقق انتقال سفارت و یهودی سازی قدس، تلاش برخی دولتهای عربی محافظهکار از جمله عربستان و بحرین را برای علنیسازی روابط خود با صهیونیستها به سختی ممکن خواهد ساخت و دولتهای محافظهکار عربی بار دیگر مجبور خواهند بود تا طرح های عادی سازی روابط خود را بصورت مخفیانه انجام دهند.
همچنین این شرایط مسئله فلسطین را باردیگر به مسئله اول جهان اسلام ارتقا خواهد داد و حساسیتها بر روی مسئله فلسطین دوباره تشدید خواهد شد.
اما چرا انتفاضه ها تا کنون موفقیت ملموسی نداشته اند؟
چون فاقد طرح مشخص و مقدمات لازم بوده اند.
انتفاضهها برای موفقیت نیاز به مقدمات و زمینههایی میباشند. این زمینهها میتواند شامل موارد ذیل باشد:
اولین نیاز انتفاضه فلسطین، وحدت فلسطینی ها در اهداف و روشهاست.
شرط دوم برای موفقیت انتفاضه رهبری هدایت گری و بسیج کنندگی واحد است.
و عامل مورد نیاز سوم منابع لازم و کافی اعم از منابع مالی و لجستیکی است. بطور کلی سلاح، لوازم انتفاضه است و بدون سلاح نمیتوان به موفقیت انتفاضه خوش بین بود.
همچنین حمایت خارجی از انتفاضه بسیار تعیین کننده است، هرچند این حمایتها لازم است اساسی و بدون محافظهکاری باشد. نمیتوان روی حمایت کشورهایی که با آمریکا و اسرائیل همسویی و ارتباط دارند، حساب باز کرد. حمایت برخی از کشورها از فلسطین – ودر حال حاضر مسئله قدس- فرصت طلبانه و تاکتیکی است.
در بعد فرهنگی نیز ، مردم فلسطین لازم است مسئله مقاومت را بطور گسترده و عمیق بپذیرند و اعتقاد راسخ به آن داشته باشند. این در حالی است که دشمن تلاش زیادی دارد تا تفکر مقاومت را از مردم فلسطین بگیرد. تفکر و اصل مقاومت، تنها گزینه پیش رو برای فلسطینیان است بویژه در مقابل دشمنی که فقط زبان زور را متوجه می گردد.