۰
يکشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۳۰

استراتژی آمریکا در افغانستان و 5 نکته کلیدی

استراتژی آمریکا در افغانستان و 5 نکته کلیدی
در تابستان گذشته دونالد ترامپ، رئیس جمهور جنجالی آمریکا پس از چند ماه تاخیر، سرانجام استراتژی خود در مورد افغانستان را با تاکید بر افزایش نظامیان خارجی در این کشور و ادامه حضور این نیروها تا مدت زمان نامحدود اعلام کرد.

ترامپ این استراتژی را در یک سخنرانی تلویزیونی در پایگاهی در نزدیکی گورستان نظامی آرلینگتون در حومه واشنگتن اعلام کرد؛ جایی که محل دفن تعداد زیادی از مجموع ۲۴۰۰ سرباز آمریکایی است که در افغانستان کشته شده‌اند.

با این حال آن گونه که به نظر می‌رسد، راهبرد آمریکا در مورد افغانستان موضوع جدیدی نیست و این راهبرد پیش از این در دوره اوباما نیز مطرح شده بود. لذا راهبرد آمریکا دوره ترامپ همان تکرار راهبرد دوره اوباما است که هدفش فشار بر طالبان برای بازگشت به میز مذاکره و مدیریت ایران و روسیه در منطقه است. هر چند در این ارتباط نکات قابل توجهی وجود دارد:

1- آمریکایی‌ها براساس استراتژی خود مدعی هستند که در تلاش برای جلوگیری از فروپاشی دولت افغانستان می‌باشند، چون در نگاه دولت ترامپ، استراتژی پیشین در دوره اوباما به معنای فروپاشی دولت کابل است. در واقع اوباما در استراتژی خود اعلام کرده بود که بدنبال تقویت ارتش افغانستان و خروج نیروها می‌باشد، اما به نظر ترامپ این استراتژی باعث فروپاشی دولت مرکزی خواهد شد و در نهایت شکست آمریکا در افغانستان را بدنبال خواهد داشت.

در حال حاضر آن گونه که واشنگتن مدعی است، استراتژی ترامپ با عنوان استراتژی صفرپایه، بدنبال به صفر رساندن خطاها و تلفات و حداکثر کردن منافع است که از آن تحت عنوان مدل بازیگر خردمند برای تصمیم گیری در روابط بین الملل یاد می‌شود. مرکز ثقل این استراتژی نجات دولت افغانستان از فروپاشی است و بنابر ادعای مقامات آمریکایی قرار است در این استراتژی افغانستان از بهشت تروریست‌ها نجات یابد. اما آیا واقعا هدف آمریکایی‌ها از استراتژی خود در افغانستان ایجاد ثبات و امنیت کامل است؟ شواهد موجود مبنی بر گسترش ناامنی و بی‌ثباتی در افغانستان چنین موضوعی را ثابت نمی‌کند.

2- آمریکا تا کنون 800 میلیارد دلار هزینه و بیش از 2 هزار نفر تلفات در افغانستان داشته است. این هزینه‌ها بطور سالانه 50 میلیارد دلار است و این غیر از کمک مالی مستقیم به دولت کابل است. اما شواهد حاکی از آن است که آمریکایی‌ها نه بدنبال ایجاد ثبات و امنیت مطلق در افغانستان، بلکه بدنبال مدیریت و کنترل اوضاع در افغانستان هستند. کنترل اوضاع در افغانستان هم می‌تواند از طریق ایجاد شکاف در یک جبهه و مثلا رودرو قرار دادن جبهه مجاهدان شمال افغانستان در دوران اشغال توسط شوروی و یا به مانند امروز آزاد گذاشتن برخی گروه‌های تروریستی مانند داعش در صحنه نبرد در افغانستان و همزمان تضیف دیگر گروه‌های شورشی مانند طالبان باشد. لذا واشنگتن بدنبال مدیریت و کنترل وضعیت در افغانستان است نه استقرار ثبات و امنیت کامل.

از سوی دیگر بخش مهمی از اهداف واشنگتن در افغانستان از طریق پاکستان قابل پیگیری است. در مورد گروه‌های تروریستی و شورشی لازم است تا پاکستان همراهی کامل را با آمریکا داشته باشد، اما اسلام‌آباد این همسویی کامل را ندارد.

3- برخلاف آمریکا، پاکستانی‌ها بدنبال تضعیف طالبان در افغانستان نمی‌باشند و از این روست که امروزه در استراتژی آمریکا و پاکستان برای افغانستان اختلاف نظر بوجود آمده و واشنگتن، اسلام آباد را به حمایت از تروریسم متهم می‌کند. پس از اوج گیری اختلافات میان پاکستان و آمریکا در افغانستان، ترامپ مدعی شده پاکستان در حال دور زدن آمریکاست، تا مواضع اسلام آباد برای تقویت طالبان را تعدیل کند. در حال حاضر، پاکستان بر تضعیف داعش و در مقابل حمایت از طالبان در افغانستان تاکید دارد و این برخلاف مسیری است که آمریکا طی می‌کند. البته حمایت پاکستان از طالبان موضوع عجیب و دور از انتظاری نیست و پاکستان بدلیل ضعف منابع داخلی خود مجبور به مزیت‌سازی است. در واقع پاکستان بدلیل وجود طالبان درآمدزایی می کند و این درآمدزایی حداقل از طریق ارتش پاکستان صورت می‌گیرد.

در این میان البته تفاوت داعش و طالبان در افغانستان قابل توجه است. از آن جا که داعش بومی افغانستان نیست، لذا برای این گروه دولت سازی در افغانستان به سختی امکان پذیر است. در واقع تفکر تکفیری به سختی امکان رشد و باروری در افغانستان دارد و طی چند دهه گذشته نیز تنها نحله‌ای از این جریان فکری توانست در ننگرهار زمینه رشد بدست آورد، هرچند به دیگر مناطق افغانستان تسری نیافت.

4- در عین حال مدل استراتژی آمریکا در افغانستان شبیه به مدل عراق است. در عراق ابتدا ساختار امنیتی تضعیف شد و سپس با سقوط دولت صدام، آمریکایی‌ها کنترل اوضاع را بدست گرفتند. راهبرد آمریکا درافغانستان نیز براساس تضعیف ساختار امنیتی است و این کار در حال حاضر صورت می گیرد و ساختار امنیتی کابل به شدت آشفته است. به عنوان مثال در حمله تروریستی اخیر به هتل کابل، این حملات با برنامه و دستور العمل ویژه انجام شد و مهاجمین به درب اتاق ها مراجعه کرده و می دانستند به کدام اتاق برای کدام شخصیت بروند. این اتفاق بدون هماهنگی عوامل داخلی امکان پذیر نیست.

لذا یکی از اقدامات آمریکاییها در افغانستان ناکارآمد کردن سیستم امنیتی افغانستان است تا از این طریق بهانه ورود به کنترل امنیتی افغانستان را بدست آورند. در نتیجه،آمریکا بدنبال از بین بردن افغانستان نیست بلکه هدف آن کنترل امور برای اهداف بلند مدت است.

از سوی دیگر، هدف آمریکا از تضعیف ساختار امنیتی افغانستان ورود شرکت های خصوصی مانند بلک واتر است. تضعیف ساختار امنیتی افغانستان، به راحتی زمینه ساز ورود شرکت‌ها و پیمانکاران امنیتی آمریکایی را فراهم خواهد آورد و این موضوع با هدف ترامپ کاملا همسو و هماهنگ است.

5- در حال حاضر تحولات جاری در افغانستان نشان می‌دهد اولویت‌ها و اهداف این کشور و آمریکا چندان مشابه نیست. برای افغانستان، سه مسئله طالبان، داعش و پاکستان به عنوان سه اولویت اصلی عنوان می‌شود، اما برای آمریکا اولویت‌ حضور در جنوب آسیا و از جمله افغانستان مبنی بر موازنه نظامی و مدیریت رقبای خود از جمله چین و روسیه، مقابله با ایران و تامین امنیت اسرائیل و در نگاهی کلان‌تر مبتنی بر انحصارطلبی حضورش در منطقه و جلوگیری از حضور دیگران تعریف می‌شود.

در حال حاضر و در دوره ترامپ فشار بر پاکستان چند برابر شده، اما این فشار ، هدف نهایی واشنگتن نیست بلکه آمریکا از طریق فشار بر این کشور بدنبال تضعیف بیشتر اسلام‌آباد برای همسویی با اهداف خود در افغانستان و در واقع فاصله‌گیری از ایران و پیوستن پاکستان به نظم مورد نظر آمریکاست.

همین رفتار مشابه را نیز در عراق شاهدیم و واشنگتن برای فشار بر بغداد برای فاصله گرفتن از تهران بسیار تلاش می‌کند، هرچند در این هدف تا کنون موفق نبوده است. لذا امریکا با فشار بر پاکستان تلاش دارد تا اسلام‌آباد را با استراتژی خود که مبنی بر ادامه حضور در افغانستان است همراه سازد. در این ارتباط می‌توان هزینه های سنگین نظامی، ایجاد پایگاه های نظامی بگرام، موافقت نامه ها با دولت افغانستان را از سوی آمریکا از جمله نشانه‌ها و دلایل حضور بلندمدت آمریکا در افغانستان عنوان کرد.

در نهايت بايد اذعان كرد كه استراتژي آمريكا در افغانستان به دلايل متعدد جنگ‌محور بوده و فشار به پاكستان يا طالبان، به نوعي توجيهی براي كوتاهي‌هاي صورت گرفته و عدم مبارزه صادقانه واشنگتن در مبارزه با گروه‌هاي تروريستي است و همين امر نشان مي‌دهد كه هدف و راهبرد آمريكا، يك راهبرد منطقه‌اي و حتي فراتر از آن است و به همين جهت، سياست كنترل ناامني در دستور كار آمريكايي‌ها قرار دارد
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۷۰۰۴۳۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما