طرح ترامپ بر این مبنا است که فشارهای همه جانبهای بر ایران اعمال شود، تا در نهایت تهران شروط غیرعملی واشنگتن را برای ورود به مذاکره بپذیرد. در ارتباط با این طرح، بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسائل بینالمللی، طرح ضدایرانی ترامپ و هدف او برای وارد کردن تهران به پذیرش شروط متوهمانه آمریکا را بیشتر ناشی از کمتجربهگی و عدم شناخت او از جامعه سیاسی ایران میدانند و معتقد هستند خواست رئیسجمهوری آمریکا بیشتر شبیه یک خیالبافی بوده و فرسخها از واقعیات سیاسی فاصله دارد.
در میانه این وضعیت، دستاوردهای دیدار علی اکبر ولایتی با ولادیمیر پوتین در آستانه دیدار روسای جمهوری آمریکا و روسیه در 16 جولای 2018 (25 تیر 1397) در هلسینکی فنلاند را میتوان ناکامی بزرگ برای ترامپ، پیش از آغاز مذاکرات با پوتین ارزیابی کرد. در حقیقت، سفر ولایتی نشان داد که اتحاد میان ایران و روسیه، محکمتر از تصورات سادهانگارانه ترامپ پیرامون اعمال فشار جهانی بر ایران است. در واقع، از هم اکنون میتوان عنوان نمود که طرح ترامپ برای وارد کردن روسیه به آوردگاه ضدایرانی با شکست مواجه شده و عملا او نشست هلسینکی را در موضوع «ضدیت با ایران» با دست خالی ترک خواهد کرد.
ناکامی ترامپ در اعمال فشار بر ایران
نتایج اعلامی از دیدار میان نماینده ایران در مذاکره با رئیسجمهوری روسیه را میتوان ناکامی بزرگ ترامپ در اعمال فشار بر ایران ارزیابی کرد. در تشریح این موضوع میتوان به اظهارات علی اکبر ولایتی در ارتباط با نتایج دیدار با پوتین اشاره کرد. در مهمترین بخش دستاوردهای دیدار با پوتین، ولایتی اظهارکرد: رهبر ایران به روابط ایران و روسیه به عنوان رابطه راهبردی و استراتژیک از دیرباز نگاه میکنند و همچنان این سیاست جمهوری اسلامی ایران تحت اشراف و رهنمودهای رهبری دنبال میشود. آقای پوتین هم به همین اعتقاد دارد، مشترکات زیادی دو کشور را به هم پیوند میدهد و هر چه زمان گذشته، این روابط بسیار مستحکم شده است. فرستاده ویژه جمهوری اسلامی ایران به روسیه همچنین اظهارکرد: در مورد روابط دوجانبه آقای پوتین آماری را ارائه کردند در چهار ماهه نخست سال ۲۰۱۸ میزان تبادلات تجاری بین دو کشور ۳۶ درصد افزایش پیدا کرده است. در حوزه نفت نیز یکی از شرکتهای مهم نفتی روسیه با وزارت نفت ایران قراردادی را به مبلغ ۴ میلیارد دلار منعقد کرده که به زودی عملیاتی میشود. همچنین دو شرکت نفتی مهم روسیه یعنی روسنفت و گازپروم نفت نیز صحبتهایی آغاز شده و قراردادهایی تا ۱۰ میلیارد دلار میتوانند انجام دهند. وی ادامه داد: آماری که پوتین در این جلسه بیان کرد حاکی از این بود که وی تاکید داشت روابط نفتی ایران و روسیه تا سقف ۵۰ میلیارد دلار ادامه پیدا کند؛ یعنی روسیه آمادگی دارد در حوزههای نفتی و گازی ایران تا سقف ۵۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری کند و این رقم بالایی است و این میتواند جایگزین شرکتهای غربی شوند که ایران را ترک کردهاند.
در سطحی دیگر، ولایتی متعاقب ایراد اظهارات ترامپ که ایران را مجبور به پذیرش مذاکرات و توافق با آمریکا دانسته بود، هرگونه مذاکره با آمریکا را به شکل جدی رد کرد. در واکنش به این ادعای ترامپ، ولایتی در سخنرانی خود در اندیشکده «والدای»، اعلام کرد : ایران هیچ تمایلی به مذاکره با دولت آمریکا ندارد. آمریکا غیرقابل اعتماد است، پس چرا (دوباره) با آنها مذاکره کنیم، آرزوی آمریکا برای کاهش عرضه نفت ایران در بازار، باعث بالا رفتن قیمت آن و آسیب رسیدن به کشورهای مصرفکننده نفت میشود. ولایتی با اشاره به تهدید ترامپ درباره ممانعت از صدور نفت ایران از خلیج فارس، گفت: علیرغم تحریمها، ایران هیچ مانع برطرف نشدنی برای فروش نفت خود نمیبیند. ما حتی تحت تحریم نیز به صادرات نفت خود ادامه میدهیم. اگر ایران نتواند نفت خود را از خلیج فارس صادر کند، هیچ کسی دیگر هم نمیتواند این کار را انجام دهد.
افزون بر مسائل تنش با آمریکا، در بُعدی دیگر، علی اکبر ولایتی بر باقی ماندن ایران در سوریه تاکید کرد که میتوان این امر را نیز یکی از دستاوردهای سفر او به مسکو و دیدار با پوتین ارزیابی کرد. ولایتی در اظهاراتی اعلام کرد: حضور ایران در سوریه ادامه خواهد داشت. معتقدم اگر ما این کشور (سوریه) را ترک کنیم، روسیه هم بعد از ما ترک کند، همان تروریستهای قبلی دوباره به منطقه باز میگردند. وی با بیان اینکه ائتلاف آمریکایی ضد داعش بدون مجوز دمشق در این کشور حضور دارد، تاکید کرد: ایران با تهدیدات آمریکا، سوریه را ترک نمیکند و ما فقط در صورتی که مقامات سوری به ایران بگویند که دیگر به مشاوره نظامی ما نیاز ندارند، این کشور را ترک میکنیم.
مجموع اظهارات نماینده ویژه ایران به روسیه نشان میدهد که در سطوح مختلف اقتصادی و سیاسی توافق چشمگیری میان مسکو و تهران حاصل شده که به وضوح نمایانگر ناکامی ترامپ در طرح خود برای اعمال فشار بر ایران است. در ارتباط با این موضوع توجه به این امر ضروری است که در ماههای گذشته کشورهای اروپایی، چین و حتی هند مخالفت خود را با یکجانبهگرایی واشنگتن در خروج از برجام اعلام کردهاند. در شرایط کنونی نیز روسها باصراحت مخالفت خود را با سیاستهای آمریکا ابراز میکنند.
دلایل عدم همراهی روسها با ترامپ
با نگاه به مواضع روسیه در چند ماه گذشته و نیز مواضع دولتمردان روس در دیدار با فرستاده ایران به مسکو، میتوان این امر را مطرح کرد که به هیچ وجه ممکن روسها حاضر به همراهی با ترامپ و پذیرش خواستههای او نیستند. در ارتباط با دلایل این امر نیز میتوان به سه نکته مهم اشاره کرد. اولا مهمترین ضرورت استراتژیک روسیه در عرصه سیاست خارجی مقابله با نفوذ فزاینده غرب به رهبری آمریکا در مناطق تحت نفوذ آنها است. در واقع، روسها به شدت نگران بر هم خوردن توازن قوا در مناطق مجاور مرزهای این کشور هستند و از نفوذ کشورهای غربی به رهبری آمریکا هراس دارند. در نتیجه این راهبرد، در وضعیت کنونی میتوان عنوان نمود که روسها حاضر به پذیرش شرطها و خواستههای ترامپ نخواهند شد؛ زیرا آنها میدانند پذیرش خواسته ترامپ در منطقه، منجر به برهم خوردن توازن قوا در منطقه غرب اسیا به ضرر مسکو خواهد شد و نفوذ محور غرب را در منطقه بیش از پیش خواهد کرد. از این رو، به هیچ عنوان این فرضیه محتمل نیست که روسیه تمام تخممرغهای خود را در سبد آمریکا و وعدههای احتمالی دونالد ترامپ بگذارد و میداند که نمیتواند از همکاریهای با متحدان مورد اعتماد خود به ویژه ایران دست بکشد.
ثانیا، در نتیجه معادلات چند سال گذشته منطقه خاورمیانه اکنون میتوان از نیازمندی روسها به ایران برای مقاومت در برابر نفوذ غرب در خاورمیانه سخن به میان آورد. مسکو به خوبی از این مساله اطلاع دارد که تهران در مساله مبارزه با تروریسم و مقابله با گسترش نفوذ غرب در منطقه از نقشی کلیدی برخوردار است که به نوعی همراستای با اهداف و منفاع استراتژیک آنها در منطقه است. بنابراین، پایان اتحاد روسیه در منطقه غرب آسیا با تمرکز بر سوریه، همانند رویایی ناممکن است که از سوی دونالد ترامپ درخواست میشود اما از امکان اجرایی شدن برخوردار نیست. در حقیقت، اتحاد راهبردی ایران و روسیه در معادلات میدانی سوریه امری است که در نتیجه چند سال هماهنگی ایجاد شده و روسها به آسانی خواهان از میان رفتن این اتحاد نیستند.
ثالثا، در نتیجه همکاریهای چند سال اخیر ایران با روسیه در عرصه بحران سوریه، اکنون نوعی همسویی میان منافع روسیه با محور مقاومت شکل گرفته است. این همسویی بیش از اینکه بُعد تاکتیکی داشته باشد، بیشتر در سطح استراتژیک قابل توجه میباشد. در واقع، اکنون منافع مسکو با محور مقاومت به هم گره خورده است؛ به گونهای که شکست محور مقاومت میتواند شکست روسها نیز باشد و بر خلاف این معادله پیروزی محور مقاومت، همراستای با موفقیت روسها است. بنابراین، در چنین وضعیتی منطق عقلانی و سیاسی حکم میکند که روسها مواضعی متفاوت با آمریکا را در قبال مناسبات با ایران در پیش بگیرند و به نظر میرسد مذاکرات ترامپ و پوتین در هلسینکی نیز در ارتباط با ایران، با نتیجه خاصی همراه نخواهد شد.