تنها در هفته اخیر حداقل دو گزارش مربوط به فعالیتهای مخفیانه کره شمالی در تداوم فعالیتهای مرتبط با هستهای در رسانهها انتشار یافته است. گزارش نخست به اعلام مقامات سازمان جاسوسی آمریکا مبنی رصد ماهوارهای فعالیتهای مخفی پیونگ یانگ در کارخانه "سانومدونگ" که محلی برای تولید موشکهای بالستیک Hwasong-۱۵ بودهاند، بازمیگردد که البته در این گزارش مستندات قوی ارائه نشده است و صرفاً به گمانه زنی اتکا میشود. با این حال در گزارش محرمانه سازمان ملل که روز شنبه در رسانهها انعکاس یافت تایید میشود که کره شمالی برنامه های موشکی و هسته ای خود را متوقف نکرده و برخلاف قطعنامههای شورای امنیت به مبادلات تجاری و نظامی با دیگر کشورها به صورتهای مختلفی اهتمام داشته است. با این وجود پرسشی که مطرح میشود مسأله مبهم آینده توافق کلی سنگاپور و به عبارتی مذاکرات میان ترامپ و کیم جونگ اون میباشد که آیا مانند دفعات پیشین باید آن را شکست خورده در نظر گرفت و یا هنوز میتوان به ثمربخش بودن این مذاکرات در آینده امیدوار بود؟
ترس هیستریک کره
رهبر کره پیش از آغاز مذاکرات با واشنگتن اعلام کرده بود که نمیخواهد آنچه برای قذافی در لیبی و صدام در عراق پیش آمد، که با حمله نظامی غرب سرنگون شدند، را وی نیز تجریه کند. واقعیت آن است که در خوانش رفتار رهبران کره شمالی یک متغیر همواره حضور پررنگی دارد و آن ترس از حمله آمریکا میباشد؛ چه هنگامی که انگیزه اصلی حرکت کره شمالی به سمت دستیابی به سلاح هستهای بود، چه مواقعی که در مذاکرات حضور مییابد و چه اکنون که فعالیتهای هستهای خود را بنابر گزارش سازمان ملل متوقف نکرده است.
سلاح هستهای مهمترین تضمین از سوی رهبران پیونگ یانگ برای حفظ نظام سیاسی در مقابل تهدیدات و اقدامات فشارآمیز ایالات متحده در طی دو دهه گذشته بوده است. این امر در نتیجه بیاعتمادی تاریخی به آمریکا میباشد که پیشتر در جریان چندین دور مذاکره به اثبات رسیده است. در حالیکه در سال 1953، همه طرفین درگیر در جنگ کره (اتحاد جماهیر شوروی سابق، چین، آمریکا، انگلیس و فرانسه) توافق موقت آتشبس را امضا کرده بودند و همه شرایط برای حل و فصل مسائل سیاسی منطقه فراهم بود، در سال 1957، آمریکا با طرح پیشنهاد استقرار تسلیحات هستهای در شبهجزیره کره عملا و به صورت یکجانبه بند 13 توافقنامه آتشبس را نقض کرد و یک سال بعد نیز موشکهای هستهای «آنست جان» (Honest John) خود را در کره جنوبی مستقر کرد.
در طول دهه 70 حداقل دوبار کره شمالی آمریکا را به به مذاکره برای یک معاهده صلح دعوت کرد که هربار واشنگتن از پذیرش آن سر باز زد. در دورا کلینتون توافق «چارچوب مورد توافق» با هدف متوقف و جایگزین کردن برنامه بومی نیروگاه هستهای کره شمالی مبان دو طرف امضا شد که به بیانیه تاریخی سال 2000 ختم گردید اما مجدداً این آمریکا بود که با روی کار آمدن دولت جرج بوش پسر و اتخاذ سیاستهای جنگ طلبانه و نامیدن این کشور به عنوان «محور شرارت» توافق را نقض کرد. این امر موجب شده تا بیاعتمادی به آمریکا در میان رهبران و مردم کره شمالی نهادینه شود به صورتی که میتوان گفت کره شمالی تا زمان دریافت تضمین امنیتی محکمی از سوی آمریکا و خروج کامل نیروها و تجهیزات آمریکایی از شبه جزیره (که در توافق سنگاپور نیز ذکر گردیده) فعالیتهای هستهای و موشکی خود را برنخواهد چید.
ترامپ فعلا خاموش میماند
به طور حتم یکی از اصلیترین انتقادات داخلی و بین المللی (در سطح شرکای منطقهای) به روش مذاکره ترامپ با کره شمالی، کلی و ابهام آمیز بودن توافق سنگاپور بود که انتقادی کاملاً درست است. کره شمالی همواره بر پذیرش خلع سلاح پس از سال 2006 و انجام اولین آزمایش هستهای خود تاکید میکرد و این امر به هیچ وجه موضوعی جدید نبود. از سوی دیگر تنها چند روز پیش از برگزاری نشست تاریخی ترامپ و اون، وزارت خارجه کره شمالی با صدور بیانیهای در 6 می شایعات در مورد پذیرش خلع سلاح هستهای و موشکی بدون نام بردن از حضور نیروهای آمریکایی در شبه جزیره را ابطال نمود. همچنین گزارشها در مورد سوءذن نهادهای اطلاعاتی آمریکا به عزم واقعی کره برای خلع سلاح به طور مداوم پس از حصول توافق کلی نیز به ترامپ ارائه میشد.
واقعیت آن است که دلیل اصلی این وضعیت به نوع مذاکره آمریکا و نبود اراده واقعی رهبران کاخ سفید برای حل مناقشه کره به عنوان یک اقتضای استراتژیک برای حفظ و تداوم حضور نظامی در شرق برای رقابت با چین و روسیه برمیگردد و نه فریبکاری کره شمالی. آمریکا برای جلوگیری از قدرت گیری چین به این حضور نیاز دارد و بحران اتمی کره بهانه لازم را برای حضور تجهیزات و نیروهای آمریکایی فراهم میآورد. در این راستا روز گذشته (شنبه) مایک پامپئو وزیرخارجه آمریکا در حاشیه نشست وزرای خارجه 10 کشور عضو سازمان آسه آن و سایر مقام های رسمی از دیگر کشورهای جهان در سنگاپور در جمع خبرنگاران اعلام کرد که واشنگتن منابع مالی امنیتی به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار را برای کشورهای جنوب شرق آسیا اختصاص خواهد داد. بطور حتم اختصاص این بودجه در شرایطی که آمریکا در دوران ترامپ با رویکرد تاجرمآبانه در پی کاستن از سطح تعهدات امنیتی خود در جهان نسبت به متحدین میباشد (از جمله متحدین استراتراتژیکی چون دولت های اروپایی ) اختصاص این بودجه حاکی از اهمیت بسیار زیاد این منطقه در راهبرد واشنگتن برای مقابله با چین می باشد. از این رو مشاهده شد که پس از حصول توافق سنگاپور درخواست تضمین امنیتی (یعنی خروج نیروها و سلاحهای استراتژیک آمریکایی همچون سیستم موشکی THAADاز شبه جزیره کره) با حمایت چین روبه رو گردید.
با این وجود رئیس کاخ سفید که به توافق با کره به عنوان دستاوردی مهم و بدون دادن هزینهای چشمگیر (به زعم خود) برای خود مینگرد این انتقادات را ناشی از دشمنی آشکار رسانهها و حزب رقیب عنوان میکند که به اعتقاد وی در پی قلب واقعیت هستند. ترامپ روز گذشته بی توجه به این گزارشها تشکر صمیمانه خود را از رهبر کره شمالی برای ارسال باقی مانده جنازه سربازان آمریکایی اعلام کرد و بار دیگر بر دیدار رودررو وعده داده شده در کاخ سفید تاکید نمود. به نظر میرسد که ترامپ قصدی برای بازگشت به تنشهای کلامی شدید با پیونگ یانگ ندارد چه از حیث اینکه اعتراف تلخی به شکست روش مذاکراتی خود خواهد بود و چه اینکه افزایش تنش مجدد همراهی مجدد چین و روسیه در بحث تحریمها را (به عنوان مهمترین عامل تمایل کره به مذاکره) در پی نخواهد نداشت.
حسین آرمند