در واقع، وزارت خارجه عربستان با صدور بیانیهای از سفیر کانادا در ریاض به عنوان «عنصر نامطلوب» یاد کرد و بر توقف کلیه تبادلات مالی و تجاری خود با کانادا تاکید کرد. همچنین در این بیانیه عربستان ضمن محکوم کردن مداخله کانادا در امور داخلی خود اعلام کرد: ریاض این حق را برای خود محفوظ میداند که اقدامات تلافیجویانه بیشتری را در این خصوص انجام دهد. در این بیانیه همچنین تصریح شده بود: هرگونه اقدام مداخلهجویانه دیگر از جانب اتاوا این اجازه را به عربستان میدهد که در امور داخلی کانادا مداخله کند. بیانیه شدیداللحن ریاض با واکنش نسبتا نرم اوتاوا همراه شد. در همین راستا، «ماری پیر بارسل» سخنگوی دولت کانادا در واکنش به اقدام ناگهانی عربستان سعودی در اخراج سفیر این کشور از ریاض، اعلام کرد، دولت کانادا تلاش میکند تماسها با عربستان سعودی را ادامه دهد.
صدور بیانیه آتشین دولت عربستان و تعلیق مناسبات دیپلماتیک دو کشور در شرایطی است که عربستان یکی از بزرگترین بازارهای صادراتی کانادا در جهان به شمار میرود. برای نمونه، در سال 2016، حدود 45 درصد از مجموع صادرات کانادا به عربستان را تانک، خودروهای زرهی و سایر ادوات نظامی تشکیل میدادند. در همین مدت، 98 درصد واردات کانادا از عربستان نیز شامل نفت خام و سنگ مس بود. عربستان همچنین از سال 2016 حدود 6 میلیارد دلار در کانادا سرمایهگذاری کرده است. از ابتدای سال جاری میلادی نیز کانادا مجموعا 1.4 میلیارد دلارِ کانادا کالا به عربستان صادر کرده و حدود 2 میلیارد دلارِ کانادا نیز از این کشور محصول وارد کرده است. این سطح از مناسبات گسترده اقتصادی میان دو طرف، اکنون بازخوانی دلایل اقدام عربستان به تعلیق مناسبات با کانادا و انتقاد اوتاوا از ریاض در زمینه مسائل حقوق بشری را ضروری میسازد. در همین راستا، میتوان در سه سطح به تحلیل این مساله پرداخت.
اتخاذ ژست استقلال خواهی در مقابل غرب برای رفع اتهام سرسپردگی
علت پنهان و شاید مهمترین دلیل عربستان برای قطع یکباره و غیرمنتظره مناسبات دیپلماتیک، اقتصادی و آموزشی با دولت کانادا را میتوان در ارتباط با خدشهدار شدن وجهه این کشور در میان مسلمان و جهان، به عنوان سرسپرده غربیها دانست. در حقیقت، طی سالهای اخیر کشورهای ایران و تاحدودی ترکیه، با تاکید بر استقلال هیات حاکمه و ملت خود، غربیها را از هر گونه دخالت در امور داخلی کشور خود برحذر داشته و در مناسبات سیاسی با خارج روح استقلالخواهی را حفظ کردهاند اما بر خلاف این دو کشور، عربستان با همراهی بیچونوچرای خود با مواضع آمریکا و دیگر کشورهای غربی، عملا در نقش سرسپرده آنها در میان جهان عرب و مسلمانان جهان بازنمود پیدا کرده است. اکنون دولتمردان سعودی قصد دارند با اتخاذ ژستی مبتنی بر استقلال در مواضع (آنهم در مقابل کشوری که قدرت چندانی در روابط بین الملل ندارد)، اتهام سرپسرده بودن غربیها را از خود بردارند. هر چند گستره سرپسردگیهای سعودیها به اندازهای است که با چنین ژشتی نمیتوان آن را زدود.
معیارهای دوگانه غربیها در مساله حقوق بشر
واکنش سعودیها به بیانیه دولت کانادا نسبت به نقض حقوق بشر در این کشور، به وضوح نشان دهنده معیارهای دوگانه دولتهای غربی در برخورد با مسائل حقوق بشری است. نقض حقوق بشر در عربستان به هیچ عنوان مسالهای جدید نیست بلکه طی دهههای گذشته حتی با شدتی بیشتر از شرایطی کنونی، وجود داشته است اما اکنون اگر کانادا در مقام یکی از دولتهای درجه دوم غربی کوچکترین انتقادی از سعودیها میکند، حاکمان ریاض حتی این مقدار را نیز نمیپذیرند. در سطحی دیگر، واقعیات نشان دهنده آن است که این انتقاد نیز واقعی نیست؛ زیرا اگر بر مبنای واقعیات باشد، میبایست دولت کانادا و دیگر کشورهای غربی بیش از هر مساله دیگری، جنایات سعودیها را در حق شهروندان مظلوم کشور یمن محکوم میکردند و اقدامی برای جلوگیری از تداوم آن که به فاجعه قرن تبدیل شده، اتخاذ کنند. از این رو، میتوان عنوان نمود که همچنان معیارهای دوگانه غربیها نسبت به حقوق بشر تداوم دارد.
عریان شدن نقض حقوق بشر سعودیها به واسطه شبکههای اجتماعی
در تحلیل مساله قطع مناسبات میان عربستان و کانادا میتوان به نقش فضای مجازی نیز اشاره داشت. نقض حقوق بشر در عربستان دارای سابقهای طولانی و چندین دههای است اما در گذشته به واسطه خواست غربیها همواره این امر سرپوش گذاشته میشد اما اکنون امکانات جدید تکنولوژی و نقش مهم شبکههای اجتماعی، واقعیات اجتماعی و سیاسی داخل عربستان را برای افکار عمومی در سطح جهانی بر ملا کرده است. در نتیجه میتوان موضع گیری دولت کانادا را تاحدود زیادی ناشی از فشارهای افکار عمومی و شبکههای اجتماعی دانست که در آن شهروندان غربی از دولتهایشان محکوم کردن جنایات و نقضهای حقوق بشر سعودیها را انتظار دارند.