۰
يکشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۰۶
ظرفیت‌ها و محدودیت‌های استفاده از ارزهای ملی به جای دلار

امپراطوری دلار چگونه در حال سرنگونی است؟

امپراطوری دلار چگونه در حال سرنگونی است؟
برای حداقل 70 سال، دلار آمریکا به عنوان ارز اصلی جهان شناخته شده است. بانک های مرکزی در سراسر جهان بخش بزرگی از ذخایر خود را به پول آمریکا دارند، در حالی که شرکت های خصوصی از آن برای معاملات بین المللی استفاده می کنند. تجارت در اوراق قرضه خزانه داری آمریکا عمیق ترین و بزرگترین بازار در جهان است. تمام این شرایط در نتیجه یک موضوع است، اقتصاد آمریکا از یک ارز بهره می برد که چرخ های سیستم مالی جهانی را می چرخاند. با این وجود مقاومت‌ها برای پایان دادن به این سلطه رو به افزایش است.

اظهارات ولادیمیر پوتین رئیس‌جمهوری روسیه در مجمع اقتصادی شرق که در شهر ولادیراستوک روسیه در 13 سپتامبر 2018 (22 شهریور 1397) مبنی بر گرایش جهانی برای کاهش سهم دلار از مبادلات بین‌المللی، به شکل جدی موضوع لزوم پایان سلطه دلار بر مبادلات اقتصادی و بازرگانی بین‌المللی را پیش کشیده است. پوتین در این نشست با تاکید بر اینکه «سقف بدهی‌های خارجی آمریکا از 20 تریلیون دلار فراتر رفته است، تاکید می‌کند: « حق مسلم کشورهاست تا مبادلات تجاری دوجانبه خودشان را با ارزهای ملی انجام دهند و این مسئله آنها را به سمت ثبات مالی سوق خواهد داد و ما هم به تدریج این سمت می‌رویم.»

ایراد این اظهارات از سوی پوتین، درخواست بسیاری دیگران از رهبران کشورهای مختلف جهان طی ماههای گذشته برای کنار گذاشتن دلار از عرصه مبادلات تجاری و اقتصادی میان طرفین، این مساله را مطرح کرده که آیا امکان حذف دلار از مبادلات ارزی میان کشورهای مختلف جهان وجود دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر در راستای مبادله با ارز ملی کشورها با یکدیگر و حذف دلار چه ظرفیت و محدودیت‌هایی وجود دارد؟ در راستای بررسی این پرسش، در نوشتار حاضر محدودیت‌ها و ظرفیت‌های اجرایی شدن مبادله با ارزهای ملی بررسی و سپس چشم‌انداز از موفقیت کنار گذاشته شدن دلار از عرصه مبادلات ارائه می‌شود.
 
محدودیت‌های پیش‌روی مبادله با ارزهای ملی

مهم‌ترین محدودیت کنار گذاشتن دلار از عرصه مبادلات مالی میان کشورهای مختلف را می‌توان در ارتباط با جایگاه تاریخی این واحد پولی به عنوان پشتوانه ارزی یا ارز ذخیره جهانی مورد تحلیل قرار داد. در واقع، در سال‌های بعد از جنگ جهانی دوم در قالب نظام «برتن وودز» آمریکا رهبری مدیریت مالی جهان سرمایه داری را بر عهده گرفت و واحد مالی دلار به عنوان پشوانه ارز ذخیره جهانی در آمد اما در دهه 1970 به دلیل وقوع بحران مالی آمریکایی‌ها تجدیدنظر در برتن وودز را در دستور کار قرار دادند و بخشی از تعهدات خود را کاستند. با این وجود از آن دوران تا کنون دلار همچنان در مقام بزرگ‌ترین و پشتوانه اصلی مبادلات ارزی و مالی در سطح بین‌الملل، مورد توجه قرار گرفته است. در نتیجه این امر قدرت و جایگاه دلار به صورتی نیست که یکباره و به آسانی قابل حذف باشد و یا یک کشور به تنهایی پول ملی خود را در دستور کار مبادلات ارزی خود قرار دهد.

از سوی دیگر تجربه نشان داده است موانع اجرای پیمان‌های پولی دو و چندجانبه دو دسته است؛ اول مربوط به قبل از امضای توافق است که مشکلاتی نظیر مذاکرات سیاسی، جلب نظر موافق طرفین و ایجاد اطمینان در تجار درباره کارایی ساز و کار جدید باعث تاخیر در امضای توافق می شود. دسته دوم مشکلات هم مربوط به بعد از امضای توافق سوآپ ارزی و افتتاح حساب های متقابل بین دو کشور می‌شود. بعضا دیده شده است که بعد از امضای این موافقت نامه ها، تجار علاقه ای به استفاده از آن نشان نمی دهند. مثلا درباره پیمان اخیر چین و روسیه، الکساندر گابویو، رئیس روسی «برنامه آسیا-پاسیفیک» چندی پیش اعلام کرد که «هنوز مشخص نیست چه تعداد از شرکت‌ها از مکانیزم قرارداد سوآپ چین و روسیه استفاده کرده‌اند. استفاده از این قرارداد در پرداخت‌های تجاری پرهزینه و پرخطر است». او تصریح کرده است که ممکن است علت استفاده نکردن از این پیمان، نوسانات زیاد واحد پولی روسیه باشد. علاوه بر نوسانات ارزش پولی یکی از کشورها، نداشتن توازن تجاری بین دو کشور نیز مانعی در راستای اجرای پیمان خواهد بود. چنان چه روند تجارت بین دو کشور یک طرفه باشد و میزان صادرات یا واردات یک کشور بسیار بیشتر از طرف مقابل باشد، در انتهای دوره باید میزان قابل توجهی از بدهی توسط بانک مرکزی یک طرف ( که صادرات کمتر و واردات بیشتر دارد) در قالب دارایی به طرف مقابل منتقل شود. این مشکل زمانی جدی تر می شود که بعد از امضای پیمان پولی، ترکیب تجاری دو کشور تغییر کند و کفه به سمت صادرات یا واردات یک کشور سنگین تر شود.
 
ظرفیت‌های کنار گذاشتن دلار از مبادلات تجاری

اراده جامع جهانی برای مقابله با زیاده‌خواهی‌های دونالد ترامپ و بهره‌گیری از دلار به عنوان ابزاری برای اعمال فشار آمریکا بر دیگر کشورها، را می‌توان مهم‌ترین ظرفیت برای اجرایی شدن جایگزینی ارزهای ملی در مبادلات به جای دلار ارزیابی کرد. در وضعیت کنونی به واسطه سیاست‌های رادیکال و جنگ اقتصادی ترامپ با قدرت‌های بزرگ اقتصادی، در میان قدرت‌های بزرگ عرصه بین‌اللمل، این اجماع حاصل شده که باید برای گذار از فشارهای اقتصادی واشنگتن که بخش بزرگی از آن‌ها با سیاست‌های پولی و به واسطه بهره‌گیری از دلار است، چاره‌ایی اندیشیده شود. این مساله سطحی بزرگ از کشورها را که گاها منافعی نامتوازن با یکدیگر دارند را در یک راستا قرار داده است که می‌توان گستره آن را در خواست قدرت‌‌های بین‌المللی همچون چین، روسیه، اتحادیه اروپا، ترکیه، جمهوری اسلامی ایران و بسیاری دیگر از کشورها مشاهده کرد.

از سوی دیگر رویداد بحرانهای مالی جهانی همواره یکی از مفرهای اصلی به تکاپو افتادن دولت ها برای خارج کردن دلار از چرخه مبادلات تجاری و ایجاد پیمان های پولی بوده است. لذا به عنوان مثال پس از بروز بحران مالی 1997 در جنوب شرق آسیا، جلسات بسیاری برای بررسی علل این بحران و طراحی ابزارهایی برای پیشگیری از آسیب پذیری و شکنندگی اقتصادها در بحران های مشابه برگزار شد. در نتیجه این جلسات سرانجام در سال 2000 میلادی وزیران اقتصاد کشورهای آسه‌آن+3 (کشورهای آسه‌آن به علاوه چین، ژاپن و کره‌جنوبی) در شهر «چیانگ مای» تایلند گردهم آمدند و به توافقی دست یافتند که منشأ تحولات عظیمی در حوزه ارزی جنوب‌ شرقی آسیا شد. یکی از مهم ترین مفاد «طرح چیانگ مای»، توسعه «پیمان های پولی دوجانبه» برای استفاده از پول های محلی در تجارت بین کشورهای آسه‌آن+3 بود تا آثار پول های پرقدرت جهانی مانند دلار و یورو در اقتصاد این کشورها کاهش یابد.

همچنین بعد از بحران مالی سال 2007 نیز بر تمایل کشورها برای برقراری پیمان های پولی افزوده شد. در فاصله هشت ساله 2007 تا 2015 تعداد پیمان ها چندین برابر شده  و حدود 54 پیمان تاکنون بین کشورها امضا شده است که چین با امضای 32 پیمان با کشورهای مختلف از همسایگانش مثل کره جنوبی تا کانادا و روسیه و برزیل، یکه تاز عرصه حذف دلار است. بعد از چین، ژاپن با 9 پیمان و کره جنوبی با شش پیمان در رتبه های بعدی قرار دارند. کشورهای اروپایی مثل انگلستان و سوئیس و کشورهای اقیانوسیه در مجموع 11 پیمان امضا کرده اند. مالزی و پاکستان چهار پیمان و  کشورهایی چون هند، روسیه، ترکیه، امارات و ... هم هرکدام با حدود سه پیمان نقشی در حذف دلار از مبادلات بین المللی ایفا کرده اند.

بهره‌گیری از "ارزهای ذخیره منطقه‌ای" دیگر راهبردی است که می‌تواند زمینه جایگزینی مبادله مالی با ارزهای مالی به جای دلار را وارد فاز اجرایی کند. بدین معنا که با تقلید از رویکرد اتحادیه اروپا، در ایجاد یک واحد مالی واحد و دارای پشتوانه، در دیگر مناطق مهم جهان همچون غرب آسیا، آمریکای جنوبی، و شرق آسیا واحد پولی جدید با مورد اجماعی برای مبادله مورد توافق قرار بگیرد و کشورهای حاضر در این منطقه مبادلات را بر اساس این واحد پولی انجام دهند. در راستای تایید این راهبرد بسیاری از فعالان اقتصادی مهم‌ترین مزیت حذف دلار را مقاوم‌سازی سیستم مبادلات مالی تجاری می‌دانند. به این ترتیب که همه ارزها قابل استفاده بوده و دیگر ارز غالبی وجود نداشته باشد. اقدامی که در 47 کشور دنیا پیاده سازی شده و این کشورها در چارچوب قراردادها و پیمان‌های دوجانبه و چندجانبه براساس واحد پول ملی مبادله می‌کنند.

دیگر ظرفیت موجود برای حذف دلار از عرصه مبادلات ارزی و تجاری در سطح جهانی را می‌توان در سیاست حذف تدریجی و نه یکباره دلار از عرصه مطرح کرد. بر این مبنا که در حال حاضر کارشناسان اقتصادی قدرت‌ها چین و روسیه این طرح را مطرح کرده‌اند که در برخی ار کالاهای اساسی معاملات با پول ملی همچون یوآن یا روبل انجام گیرد. در این میان، نفت مهم‌ترین کالایی است که می‌توان بر روی آن سرمایه‌گذاری کرد. در حقیقت، نفت پرمبادله‌ترین کالای جهان است و ارزش تجارت سالانه آن به ۱۴ تریلیون دلار می‌رسد. حذف دلار از عرصه مبادلات مالی این کالای اساسی با توجه به اینکه روسیه بزرگ‌ترین صادر کننده و چین مهم‌ترین وارد کننده آن است می‌تواند تاثیری بزرگ بر قدرت دلار داشته باشد و شوکی بزرگ به توان مالی واشنگتن وارد کند.

افزون بر این موضوعات، بر اساس تحقیقات صورت گرفته پایان سلطه دلار دیری نخواهید پایید. در همین راستا  Barry Eichengreen استاد اقتصاد دانشگاه کالیفرنیا و متخصص سیستم های ارز جهانی در کتاب خود با عنوان «چه زمانی ارزهای جهانی کار می کنند: گذشته، حال و آینده» که در سال 2017 منتشر شده با استفاده از شواهد جدید در مورد ذخایر بانک‌های مرکزی کشورها از دهه 1910 تا اوایل دهه 1970، با تمرکز ویژه بر دوره میان دوره ای دهه های 1920 و 1930، دریافته است که ارزهای ذخیره می توانند همسو باشند. به عنوان مثال، در دوره بین جنگ ها، به نظر می رسد پوند انگلیس و دلار ایالات متحده، سالیانه به طور مساوی ارز ذخیره بوده اند. قبل از جنگ جهانی اول، گرچه استرلینگ مهمترین ارز بود، فرانک فرانسه و مارک آلمان نیز بین المللی قابل توجه بودند. این بدان معنی است که روزهای دلار به عنوان ارز ذخیرۀ غالب، "به زودی و نه در آینده طولانی" پایان خواهد یافت. این کتاب نشان می دهد که ما برای بازگشت به زمانی که ارزها در بوطر مساوی در بازار های بین المللی همگام با هم بودند، زمان زیادی را پیش رو نخواهیم داشت.

با تمام این اوصاف، می‌توان این‌گونه جمع‌بندی کرد که برای حذف دلار از عرصه مبادلات مالی و ارزی جهانی در ابتدا ضروری است که کشورهای خواهان این سیاست، ذخیره طلا خود را به عنوان پشتوانه پول ملی افزایش دهند و از این طریق جایگزینی ارزهای ملی را تا حدود زیادی ممکن و دست‌یافتنی است.
 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۷۵۰۲۷۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
سرکوب رسانه بعد از دانشگاه
۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
نتانیاهو در آتش «آتش‌بس»
۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما