۰
دوشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۷ ساعت ۱۰:۱۵

قدرت خون سیدالشهدا

قدرت خون سیدالشهدا
بُشر پسر عمرو بن احدوث، از مردم حضرموت و از قبیله کنده بود. او از نیکان و یاران حضرت امام علی (علیه السلام)، و دلاوری فرزندان او در نبردها زبان‌زد بود. جناب بشر یکی از دو مردی بود که پیش از شهادت جوانان بنی‌هاشم، از یاران حسین (علیه السلام) باقی مانده بودند. در تاریخ نقل شده است که در روز عاشورا به بشر، در حالی‌که مشغول جنگیدن بود، گفته شد: «پسرت در مرزهای ری اسیر شده است». بشر گفت: «خودم و او را به حساب خدا می‌گذارم». خبر این جریان به امام حسین (علیه السلام) رسید. حضرت به او فرمودند: «خدای تعالی تو را رحمت کند، تو از بیعت با من آزادی، پس برو و در آزادی پسرت کوشش کن». بشر عرض کرد: «یا اباعبدالله! درندگان مرا زنده زنده بخورند، اگر از شما جدا شوم».[1]

و این ویژگی بُشر و جمله زیبایش که برآمده از ایمان بود این‌قدر مهم است که مورد عنایت امام زمان (علیه السلام) قرار گرفته و در زیارت ناحیه مقدسه به بشر بن عمرو خضرمی سلام می‌دهند. این‌جا یک سوال مطرح است و آن این است‌که چه ویژگی سبب شد یاران اباعبدالله چنین وفادار باشند و تحت هیچ شرایطی امامشان را تنها نگذارند؟ و چطور شیعه انقلابی با وجود این‌که بیعت از او برداشته می‌شود باز امامشان را رها نمی‌کند. چطور انسان تا این حد از خود گذشتگی پیدا می‌کند؟

این ویژگی انقلابی‌بودن یک شیعه است که او را تا این حد بالا می‌برد؛ که خدای متعال در توصیف چنین انسان‌هایی می‌فرماید: «مؤمن کسی است که هیچ چیزی را بر امام و ولی خودش ترجیح نمی‌دهد». «قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَآؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُواْ حَتَّى يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِهِ وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ [توبه / 24] بگو اگر پدران‌تان و فرزندان‌تان و برادران‌تان و زنان‌تان و خويشاوندان‌تان و اموالی که اندوخته‌ايد و تجارتی که از کساد آن بيم داريد، و خانه‌هايی که بدان دلخوش هستيد برای شما از خدا و پيامبرش و جهاد کردن در راه او دوست داشتنی‌تر است، منتظر باشيد تا خدا فرمان خويش بياورد و خدا نافرمانان را دوست ندارد».

انقلابی شدن با منقلب شدن فرق می‌کند. انقلاب یعنی یک دگرگونی همه جانبه و اساسی؛ در حالی‌که کسی‌که منقلب شده تنها در اثر واقعه‌ای دچار یک اوج احساسی شده است که بعد از مدت کوتاهی هم این احساس فرو می‌نشیند و نتیجه‌ای نخواهد داشت، اما یک شخصیت انقلابی، انقلابش حاصل مجموعه‌ای از اعتقاد و ایمان و یقین است که برگرفته از یک معرفت عمیق است. در جریان کربلا شیعیانی بودند که منقلب شده بودند، ولی انقلابی نشده بودند. امثال طرماح‌ها و عبیدالله بن حر جعفی‌ها. عبید الله ابن حر جعفی کسی است که سید الشهداء (علیه السلام) از او یاری خواست، اما توفیق همراه شدن در کاروان کربلا را نیافت و امام را یاری نکرد او حتی با این‌که حضرت با جمعی از یارانش به پیش او رفت و از او خواست که همراهی‌اش کند؛ عبیدالله بن حر باز هم نپذیرفت و این کرامت و توفیق را رد کرد و از روی خیرخواهی (!) حاضر شد اسب زین شده و شمشیر برّان خویش را به امام می‌دهد. امام فرمود: «اسب و شمشیرت از آن خودت، ما از خودت یاری و فداکاری می‌خواستیم. اگر حاضر به جانبازی نیستی، ما را نیاز به مال تو نیست». وی پس از حادثه کربلا، به شدت از کوتاهی در یاری امام پشیمان شده بود و خود را ملامت می‌کرد و تاسف می‌خورد. ولی این پشیمانی دیگر سودی نداشت.[2]

جریان عاشورا صرفاً یک حرکت علیه ظلم نیست، بلکه یک انقلاب است که در طول تاریخ به یک جریان انقلاب‌ساز تبدیل شده است. تا جایی که رهبر و الگوی آزادگان جهان شده است. حتی غیر مسلمانی مثل گاندی که رهبر هند بود، امام حسین را رهبر خود می‌داند. انقلاب اسلامی خودمان را ببینید! امام خمینی درباره انقلاب‌ساز بودن جریان کربلا می‌فرمایند: «سیدالشهدا (علیه السلام) اسلام را بیمه کرد. گمان نکنید که اگر این مجالس عزا نبود و اگر این دستجات سینه‌زنی و نوحه‌سرایی نبود، 15 خرداد پیش می‌آمد. هیچ قدرتی نمی‌توانست 15 خرداد را آن‌طور کند، مگر قدرت خون سیدالشهدا (علیه السلام) و هیچ قدرتی نمی‌تواند این ملتی را که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرت‌های بزرگ برای او توطئه چیده‌اند، این توطئه‌ها را خنثی کند، الا همین مجالس عزا».[3]

دانش آموز شهید، سید عبد النبی مساوات در وصیت نامه‌اش می‌نویسد: «رفته‌ام تا به ندای هل من ناصر ینصرنی حسین زمان لبیک بگویم...».[4] شیعه انقلابی یعنی کسی که مثل  یاران ابا عبدالله عمل کند. اسم عملیات‌ها، اسم رمزها و... حکایت این است که کربلا یک جریان انقلاب‌ساز است که ایرانی و غیر ایرانی هم نمی‌شناسد. ما در طول هشت سال دفاع مقدس حدود 4600 شهید امت اسلام داریم، شهدای غیرایرانی که در نبرد حق علیه باطل شرکت کردند و به فیض شهادت نایل آمدند. یکی از این شهدا یک جوان بحرینی به نام شهید «محمد نور الشواف» است که در سال 1365 در منطقه حاج عمران به شهادت رسید. همرزم این شهید بزرگوارمی‌گوید: «در منطقه حاج عمران سه شبانه روز نخوابیده بود و دائم می‌دوید و به بچه‌ها کمک می‌رساند و هرجا نیاز بود حاضر می‌شد. می‌گفت: "دارم به این فکر می‌کنم که جنگ که تمام شد باید پیام امام و انقلاب را به دنیا برسانم"».[5] بله انقلابی دو بعد دارد. اول خودش منقلب می‌شود بعد جامعه را منقلب می‌کند. این تحول اساسی هم باید در خودت پدید بیاید و هم باید در دیگران پدید بیاوری.

امروزه در کشورهای زیادی بیداری اسلامی شکل گرفته و یا در حال شکل‌گیری است. نگاه این کشورها به انقلاب و کشور ماست. از انقلاب ما الگو گرفته و پیش می‌روند؛ اما این مایه تاسف است که ما خودمان دچار خواب غفلت باشیم. ما امروز تکلیف داریم برای بیدار کردن نسل جوانمان نسل‌های بعد خودمان برای زنده نگه داشتن بعد انقلابی نهضت اباعبدالله و جریان کربلا و برای انقلابی بار آوردن هیئت‌ها و هیئتی‌ها و جامعه. امام حسین(علیه السلام)  به ما آموخت کسی مثل حسین با کسی مثل یزید بیعت نمی‌کند! حتی اگر عاشورا بپا کند ولو زن و بچه‌اش را به اسارت ببرند. خود حضرت فرمودند: «یزید مردی است فاسق و شراب‌خوار قاتل مردم بی‌گناه و شخصی است که به علنی فسق و فجور می‌کند شخصیتی مثل من ابدا با یزید بیعت نخواهد کرد».[6] یک شیعه انقلابی اهل سازش با دشمن نیست باید مقابل دشمن، انقلابی ایستاد. عده‌ای می‌گویند راهی جز سازش و تسلیم در برابر زیاده‌خواهی دشمن (مثلا غرب و آمریکا در برنامه هسته‌ای و ...) نداریم. این برخلاف سیره ابا عبدالله است شیعه انقلابی اهل سازش به هر قیمتی نیست. اگر بخواهیم حسینی زندگی بکنیم نمی‌توانیم با یزیدی‌های زمان بسازیم!


پی‌نوشت:
[1]. تنقیح المقال، نویسنده: مامقانی، ناشر: موسسه آل البیت (علیهم السلام)، لاحیاء التراث، محل نشر: قم ،ج1، ص173.
[2]. تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، انتشارات اساطیر ، 1365 ، ج 5، ص 407.
[3]. صحیفه نور (مجموعه بیانات و نامه‌‎های امام خمینی) ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، تهران،  ١٣٧٨، ج 16، ص 374.
[4]. با راویان نور، دفتر سوم، موسسه روایت سیره شهدا، ص 232.
[5]. همان.
[6]. بحارالانوار ، نويسنده: مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ناشر: دار إحياء التراث العربي‏ ،بيروت‏، 1403 ق‏. ج 44، ص 326.
مرجع : پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب
کد مطلب : ۷۵۰۵۴۸
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما