۰
سه شنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۰۹:۳۴

آمریکا و نشانه‌های افول قدرت

آمریکا و نشانه‌های افول قدرت
ظهور قدرتی به نام آمریکا در قرن بیستم یک واقعیت است. این قدرت بزرگ در رقابت با رقبای خود، بر این تصور بود که می تواند به دلایل گوناگون، تنها قدرت برتر در قرن بیست ویکم بوده و نظم نوین جهانی را در چارچوب یک نظام تک قطبی با پشتوانه های ایدئولوژیک متضاد ولکن مادی گرایانه ایجاد کند. انقلاب اسلامی در چنین وضعیتی در بستر یک جهان بینی الهی با مجموعه ای از اعتقادات و باورهای آسمانی به پیروزی رسید. نفی ایدئولوژی های موجود اعم از شرقی یا غربی از سوی انقلاب اسلامی و تأکید بر اسلام ناب، پایه گذار حرکتی شد که اکنون تحولات بزرگی را شکل داده و جهان را در آستانه یک تحول بنیادین قرار داده است. با فروپاشی ابرقدرت شرق در سال 1991 میلادی اینک نشانه های فراوانی مبنی بر افول قدرت آمریکا به عنوان ابرقدرت غرب و مدعی رهبری جهانی ملاحظه می شود. با فروپاشی ابرقدرت غرب، ساختار قدرت در جهان به نفع مسلمانان و ملل محروم و مستضعف تغییر خواهد کرد. نشانه های این افت قدرت را می توان در محورهای زیر خلاصه کرد:

1- بحران ایدئولوژیک
ظهور قدرت های بزرگ و تأثیرگذار بر دیگر ملت ها بر اساس تجارب تاریخ بشر، همواره در بستر نوعی جهان بینی و مجموعه ای از باورها و اعتقادات تحقق یافته است. هیچ قدرت بزرگی در نمی توان یافت که فاقد یک ایدئولوژی محرک و پیشران در زمان خود باشد. در واقع رابطه ای بین قدرت ها، امپراتوری ها و ایدئولوژی ها وجود دارد و بر همین اساس طول عمر قدرت ها و امپراتوری ها، گره خورده است با طول عمر آن ایدئولوژی ها، باورها و اعتقاداتی که بر آنها استوارند. یک ایدئولوژی هر قدر از منطق، جذابیت، استحکام، و پویایی بیشتری برخوردار باشد، قدرت متکی بر آن پایداری بیشتری داشته و دوره تاریخی اش طولانی تر خواهد بود.

جهان ظهور و افول قدرت های بزرگ فراوانی را مشاهده کرده و تاکنون هیچ قدرتی دراین جهان، همیشگی نبوده است. شوروی آنگاه فروریخت که ناتوانی و ضعف ایدئولوژی سوسیالیسم آشکار شد. اکنون غرب در آستانه فروپاشی قرار گرفته، چون لیبرال دموکراسی غربی نه تنها در جهان جاذبه ندارد، بلکه در میان خود ملت های غربی ضعف ها و ناتوانی هایش آشکار شده و ملت های غربی در اعتراض به نظام سرمایه داری متکی بر این ایدئولوژی به صحنه آمده اند.

2- بحران اقتصادی
نظام سرمایه داری از درون دچار بحران شده و یکی از چهره های این بحران در حوزه اقتصاد است. بحران اقتصادی در آمریکای مدعی قدرت برتر در جهان، جدی تر، آشکارتر و برای دولت ایالات متحده به دلیل حضورش در مناطق مختلف جهان آزاردهنده تر و شکننده تر است. گسترش بیش از حد آمریکا در جهان با احداث پایگاه های نظامی و اعزام نیروهای نظامی به خارج از مرزهای خود، هزینه های سرسام آوری را بر ملت آمریکا تحمیل کرده است.

آمریکا در 700 نقطه جهان دارای پایگاه بوده و بیش از 150 هزار نظامی در خارج از مرزهای آمریکا، حافظ منافع این کشور هستند. هزینه های سنگین نظامی گری آمریکا، موجب شده اکنون این کشور بیش از 16 تریلیون دلار بدهی داشته باشد و برآورد می شود طی چند سال آینده، این رقم به بالای 20 تریلیون برسد. در واقع تمامی نشانه ها، از آن حکایت می کند که دولت آمریکا قادر به تغییر جهت در میزان بدهی و کسری بودجه خود نخواهد بود.

بر اساس آمار منتشره میزان بیکاری عمومی در آمریکا 10 درصد و این میزان در جوانان به 25 درصد می رسد. این میزان بیکاری سبب شده طی چند سال اخیر، حدود چهل میلیون نفر آمریکایی زیر خط فقر قرار گیرند و در روندی بازگشت ناپذیر، بانک ها و موسسات اقتصادی مسیر ورشکستگی را طی کنند. بحران اقتصادی در غرب از یک طرف و شکوفایی اقتصادی شرق از طرف دیگر، چرخش در اقتصاد جهانی از غرب به شرق را در پی خواهد داشت. افول قدرت اقتصادی آمریکا در این چرخش، یک امر قطعی و بازگشت ناپذیر است.

3- شکست‌های سیاسی- نظامی

پیروزی انقلاب اسلامی در مهم ترین منطقه راهبردی جهان، یک شوک بزرگ ژئوپلیتیکی برای آمریکا بود. انقلاب اسلامی، ثبات در نظام دو قطبی و موازنه قوا بین شرق و غرب را برهم زد و بیش از همه غرب با محوریت آمریکا را به وحشت انداخت. مجموعه ای از اقدامات آمریکا طی 33 سال گذشته برای برقراری موازنه استراتژیک به نفع غرب در منطقه راهبردی غرب آسیا(خاورمیانه) تماماً به لحاظ سیاسی و نظامی با شکست مواجه شده است. لشکرکشی های آمریکا در دهه اخیر با هزینه های سنگین به این منطقه نه تنها هیچ سودی برای آمریکا نداشته، بلکه نتیجه عکس داده است. به عنوان نمونه، آمریکایی ها در عراق بسیار هزینه کردند، لکن بدترین نتیجه ممکن را تاکنون به دست آورده اند.

متحدان سیاسی آمریکا در جهان اسلام، متزلزل، بعضاً فروریخته و یا در حال فروریختن هستند. رژیم صهیونیستی به رغم تمامی حمایت ها و کمک های آمریکا در حال فروریختن است. سه جنگ 33 روزه، 22روزه و هشت روزه، نشان داد که چگونه موازنه قدرت در منطقه، به ضرر اسرائیل غاصب و حامیان غربی اش و به نفع انقلاب اسلامی تغییر کرده است. حربه حقوق بشری آمریکا برای جهانیان رنگ باخته و این کشور، نه تنها قدرت اقناع و جذب خود در دیگر جوامع را از دست داده، بلکه تنفر و انزجار از آمریکا در میان ملت های مختلف و به ویژه در جهان اسلام روزافزون است.

دلایل سه گانه فوق که نیازمند شرح و بسط بیشتر است، به خوبی نشان می دهد، عمر امپراتوری آمریکا رو به پایان است. این واقعیتی است که خود آمریکایی ها به آن پی برده اند و بر همین اساس برخی از موسسات این کشور، در خوشبینانه ترین حالت، سال 2030 را، سالی می دانند که دیگر از قدرت برتر آمریکا در جهان خبری نخواهد بود.
 
مرجع : بصیرت
کد مطلب : ۷۷۳۴۵۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما