۰
يکشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۰۶

چین و روسیه چه موضعی در قبال مناقشات کشمیر دارند؟ (4)

چین و روسیه چه موضعی در قبال مناقشات کشمیر دارند؟ (4)
چند ماهی است که زخم کهنه منطقه مهم «کشمیر»، مناقشات و درگیری‌ها بین دو کشور پاکستان و هند بر سر این منطقه سر باز کرده و توجه دولت‌های منطقه‌ای را معطوف به خود ساخته است.

ماجرا از چند ماه پیش (بهمن 1397) شروع شد، زمانی که یک اتوبوس حامل نظامیان هندی در بزرگراه حومه شهر «سرینگر» پایتخت تابستانی ایالت «جامو و کشمیر» هند، هدف حمله انتحاری یکی از اعضای گروه تروریستی «جیش المحمد» با استفاده از یک خودرو بمب‌گذاری‌شده قرار گرفت.

با اینکه دهلی‌نو آمار رسمی از تلفات این حادثه ارائه نداد اما گفته می‌شود حداقل 40 نفر از نظامیان سرنشین این اتوبوس کشته شدند. این اولین بمب‌گذاری توسط تروریست‌ها علیه نیروهای هندی طی دو دهه اخیر و بعد از سال 2000 (دی ماه 1379) بود. دولت هند، سال‌هاست که پاکستان را به پناه دادن به «تروریست‌ها» و تشویق آنها به انجام حملات علیه نیروهای خود در منطقه هندی کشمیر متهم می‌کند.

تنش جدید بین پاکستان و هند ادامه پیدا کرده و تندتر شد به نحوی که حدود یک ماه بعد دو کشور، به‌صورت متقابل جنگنده‌های یکدیگر را به ادعای تجاوز به حریم هوایی، سرنگون کردند. همچنین نظامیان دو کشور با حضور در مناطق نزدیک مرز جداکننده مناطق کشمیر تحت کنترل هند و پاکستان، چند باری تبادل آتش داشتند.

در چهاردهم مرداد ماه نیز دولت هند در اقدامی کم‌سابقه و تنش‌زا، بند 370 قانون اساسی این کشور را که مربوط به وضعیت ویژه و خودمختاری ایالت جامو و کشمیر بود، لغو کرد. «نارندا مودی» نخست‌وزیر هند مدعی است که خودمختاری کشمیر فقط باعث رواج فساد و رابطه‌سالاری شده بود اما قصد دارد این منطقه را دوباره به «شکوه پیشین» خود بازگرداند. «عمران خان» نخست‌وزیر پاکستان اما با رد ادعاهای مقامات هندی، ضمن هشدار درباره طرح هند برای پاکسازی نژادی مسلمانان از منطقه جامو و کشمیر، گفت دولت دهلی‌نو به دنبال مداخله نظامی در بخش پاکستانی کشمیر است.

گذشته پرشکوه کشمیر که مودی اکنون داعیه‌دار آن شده و درباره‌اش صحبت می‌کند، مربوط به زمان حکمرانی مهاراجه «رانجیت سینگ» معروف به شیر پنجاب و موسس امپراتوری سیک‌ها در منطقه بزرگ پنجاب (1799 تا 1849 میلادی) است که در سال 1819 میلادی بعد از شکست دادن مسلمانان افغان، مناطق کشمیر و سرینگر را به ناحیه حکومت خود الحاق کرد.
*******


 
نقش چین و شوروی سابق در مناقشات کشمیر
دولت‌های تازه تاسیس قلمرو هند و قلمرو پاکستان که بعد از چندپارگی کشور هندوستان بزرگ (امپراتوری هندِ بریتانیا) متولد شدند، از همان هفته‌های نخستین،‌ به دلیل توطئه انگلیسی‌ها در بلاتکلیف گذاشتن وضعیت منطقه مهم کشمیر، بر سر مالکیت این منطقه به مناقشه و نزاع پرداختند.

مسئله منطقه کشمیر فقط یک خودمختاری یا الحاق ساده به یکی از کشورهای هند و پاکستان نبود، بلکه موضوع دین و آیین مذهبی عامل اصلی تعیین‌کننده در سرنوشت این منطقه بود. به دلیل اینکه کشمیر از گذشته‌های دور دارای بافت جمعیتی اکثرا مسلمان بود، ساکنان این منطقه طبق اصول دینی نه می‌توانستند و نه می‌خواستند که حکمرانی یک دولت غیرمسلمان (هندو) را بر خود بپذیرند.

دولت هند اما به دلیل تسلط چندین ساله قوم و خویشان آنها بر منطقه کشمیر و پنجاب (حکومت مهاراجه سینگ و امپراتوری سیک‌ها) خواستار الحاق این مناطق به سرزمین‌های خود بود. از طرفی دولت پاکستان به عنوان مدافع مسلمانان در کشمیر با اینکه داعیه الحاق این منطقه به خود را نداشت اما تاکید می‌کرد به دلیل غالب بودن دین اسلام در میان ساکنان کشمیر، دست‌کم این منطقه باید خودمختار باشد و زیر سلطه هند قرار نگیرد.

همین مناقشات باعث وقوع سه جنگ بزرگ میان دولت‌های هند و پاکستان بر سر منطقه کشمیر شد. شروع این اختلافات در بحبوحه ظهور کشورهای چین و اتحاد جماهیر شوروی [سابق] به‌عنوان قدرت‌های بلوک شرق رقم خورد و به دلیل مجاورت مرزی که چین با کشمیر داشت، پای این دو دولت نیز به مناقشات بر سر این منطقه باز شد. با اینکه هویت مذهبی چین و شوروی، تفکرات الحادی کمونیسم و مارکسیسم بود اما محاسبات دیپلماتیک باعث شد هر کدام از آنها یک طرف منازعه کشمیر را بگیرد. برای اینکه مواضع چین و شوروی سابق (و فدراسیون روسیه کنونی) در موضوع کشمیر بهتر درک شود، ابتدا به توضیح مختصری درباره روابط این دو کشور با هند و پاکستان می‌پردازیم.

روابط پاکستان با چین و شوروی سابق
دولت پاکستان با اینکه از سال 1947 بارها تلاش کرد حمایت شوروی سابق را به دست بیاورد و با آنها روابط دیپلماتیک برقرار کند اما با بی‌اعتنایی مسکو مواجه شد. با این حال شوروی بعد از مواجه شدن با دو اتفاق در آن سال‌ها، مجبور شد به درخواست‌های پاکستان برای برقراری روابط پاسخ مثبت دهد.

اولین واقعه، تصمیم هند برای باقی ماندن در جمع اتحادیه کشورهای مشترک‌المنافع بود که از نظر شوروی، متمایل شدن آشکار هندی‌ها به سمت کشورهای غربی و حرکت زیر سایه ایالات متحده تلقی می‌شد. اتفاق دوم نیز سفر رسمی «جواهر لعل نهرو» نخست‌وزیر وقت هند به آمریکا در هفتم می 1949 بود.
 

سفر محرمانه «هنری کسینجر» مشاور امنیت ملی وقت آمریکا به چین با وساطت پاکستان
 
شوروی نیز در اقدامی تلافی‌جویانه، از «لیاقت‌علی خان» نخست‌وزیر وقت پاکستان دعوت کرد به مسکو سفر کند و اولین مقام عالی‌رتبه دولتی از دولت‌های مشترک‌المنافع باشد که به یک کشور کمونیست می‌رود. البته این سفر بیشتر جنبه تبلیغاتی و صوری داشت زیرا خود مقامات شوروی مقدمات و حتی تاریخ این سفر را نیز معین نکردند.

پاکستان نیز که با این توهین روس‌ها مواجه شده بود، تصمیم گرفت که لیاقت‌علی خان را در سال 1950 ذیل یک سفر رسمی با هدف کسب کمک‌های اقتصادی و صنعتی، روانه ایالات متحده کند. وی در آنجا موفق شد بزرگترین بسته حمایتی دیپلماتیک و نظامی آمریکا در آن زمان را به دست آورد که ضربه بزرگی برای منافع شوروی به حساب می‌آمد.

اندیشکده امور داخلی پاکستان درباره اختلافات آن دوره مسکو و کراچی می‌نویسد:‌ «واگرایی‌های مهمی از منظر دیدگاه بین پاکستان با پیشینه اسلامی و اتحاد جماهیر شوروی با پیشینه الحادی و مارکسیسم وجود داشت... پاکستان همچنین تحقیری را که بر متحدان شوروی تحمیل شده بود مشاهده می‌کرد... به علاوه، این سوال نیز مطرح بود که آیا روس‌ها می‌توانند در زمانی که لازم است، به‌صورت فوری کمک‌های مورد نیاز پاکستان را ارائه کنند».

نفوذ بمب‌افکن آمریکایی «یو-2» به حریم هوایی شوروی بعد از برخاستن از پایگاه هوایی ایالات متحده در پاکستان، و سرنگونی آن توسط پدافند هوایی یکاترینبورگ که رسوایی بزرگی برای واشنگتن به بار آورد؛ باعث تخریب بیش از پیش روابط پاکستان و شوروی شد. مسکو نیز برای تلافی این کمک کراچی به آمریکا، اقدام به ارائه حمایت نظامی گسترده به دهلی‌نو در زمان جنگ دوم هند-پاکستان نمود.

در همین حین، با اینکه پاکستان ابتدا نسبت به حضور یک کشور با تفکرات کمونیستی در مرزهای خود تردید داشت اما برای متوازن کردن کفه روابط منطقه‌ای و پاسخ دادن به اقدامات هند و شوروی، تصمیم گرفت تا روابط خود با چین را بهبود بخشد.

با شدت گرفتن تنش‌های مرزی هند و چین که منجر به وقوع جنگ بین دو کشور در سال 1962 شد، دولت‌های کراچی و پکن که هر دو مجادلات مرزی با دهلی‌نو داشتند، برای اینکه اتحاد این کشور با مسکو را تضعیف کنند، به یکدیگر نزدیک شدند. یک سال بعد از جنگ هند و چین، دولت پاکستان برای تقویت بیش از پیش روابط با پکن و خاتمه دادن به اختلاف‌نظر محدود با چین بر سر مناطق مرزی شمال شرق کشمیر، باریکه «ماورای قراقروم» (موسوم به شاکسگام) را به این کشور بخشید.

بعد از آن، اتحاد غیررسمی چین و پاکستان که در ابتدا به دلیل مواضع ضد هندی شکل گرفته بود، به یک روابط دوستانه پایدار تبدیل شد و منافع اقتصادی، دیپلماتیک و نظامی زیادی را برای دو کشور به ارمغان آورد. پاکستان همچنین به عنوان کانال دیپلماتیکی برای چین عمل کرد تا روابط آن با کشورهای غربی را توسعه دهد.

از آن زمان همچنین روابط نظامی محکمی بین چین و پاکستان برقرار شده است. این روابط در ابتدا با هدف مقابله با ماجراجویی آمریکا و هند در منطقه بود که بعدها شکل ضد شوروی به خود گرفت. دولت چین از سال 1962 به عنوان منبع ثابتی برای ارائه تجهیزات نظامی به ارتش پاکستان ایفای نقش کرده و علاوه بر صادرات فناوری‌های برتر نظامی، به ساخت کارخانه‌های تولید تسلیحات در این کشور نیز کمک کرده است.


اسکورت هواپیمای حامل رئیس‌جمهور چین توسط جنگنده‌های پاکستانی
 
روابط هند با چین و اتحاد جماهیر شوروی
رابطه صمیمانه شوروی با هند از دهه 1950 آغاز شد که می‌توان از آن به عنوان موفق‌ترین نمونه از تلاش‌های مسکو در برقراری روابط با کشورهای جهان سوم یاد کرد. این روابط با سفر نهرو به مسکو در سال 1955 و سفر متعاقب «نیکیتا خروشچف» وزیر اول حزب کمونیسم به دهلی‌نو در پاییز همان سال کلید خورد.

مناسبات قوی شوروی با هند در زمان خروشچف، نه تنها منجر به تضعیف روابط هند با چین شد، بلکه روابط مسکو با پکن را نیز دستخوش تغییراتی کرد. با اینکه شوروی یک بار در سال 1959 و مجددا در زمان جنگ هند و چین در اکتبر 1962، بی‌طرفی خود را در قبال مناقشات مرزی دو کشور اعلام کرد اما این موضوع تاثیری در بهبود روابط طرفین منازعه نشد.

شوروی سابق در همان زمان که درباره مناقشات مرزی چین-هند-پاکستان اعلام بی‌طرفی کرده بود، به حمایت نظامی و اقتصادی گسترده از هند نیز مبادرت می‌ورزید به‌گونه‌ای که هند تا سال 1960 بیشترین مقدار کمک تسلیحاتی را از شوروی دریافت کرده بود. شوروی حتی در سال 1962 موافقت کرد تا با انتقال فناوری ساخت هواپیماهای نظامی به هند، جنگنده «میگ-21» را به صورت مشترک با دهلی‌نو تولید کند؛ اقدامی که پیش از آن علی‌رغم قرار داشتن با چین در یک جبهه، از انجام دادن آن برای پکن خودداری کرده بود.

بعد از وقوع رسوایی حادثه «یو-2» و مخدوش شدن روابط پاکستان و شوروی، دولت هند اما تلاش کرد تا از این فرصت نهایت استفاده را برده و ضمن فاصله گرفتن از کشورهای غربی، روابط خود با شوروری را بهبود بخشد. شوروی و هند دست به دست هم داده و با استفاده از دیپلماسی فشرده، ایالات متحده و قدرت‌های غربی را مجاب کردند تا تحریم نظامی و تسلیحاتی بر پاکستان را حفظ کنند.

بعد از جنگ دوم هند-پاکستان در سال 1965، رقابت تسلیحاتی بین دو کشور شدت گرفته و بیش از پیش نامتوازن شد. تحریم‌های تسلیحاتی غربی و کمک‌های نظامی شوروی به هند باعث شد این کشور بتواند از نظر قدرت نظامی، ارتش پاکستان را پشت سر بگذارد.

در حالی که دولت هند از روابط نزدیک با شوروی لذت می‌برد اما وجود یک کشور کمونیست دیگر در مرزهای شمالی‌اش که از قضا از سال 1948 در موضوع تبت و مناطق مرزی کشمیر با هم اختلافات شدیدی داشتند، کام آنها را تلخ کرده بود. با اینکه هند و چین از سال 1950 روابط دیپلماتیک خود را کلید زدند، اما دو کشور چهار سال بعد و در پی اقدام دهلی‌نو در انتشار نقشه‌ای که منطقه «اقصی چن» واقع در سرحدات شمال شرقی کشمیر را در حوزه سرزمینی خود نشان می‌داد، وارد فاز تقابل شدند.

چین اما مدعی بود که منطقه‌ای به وسعت 104 هزار کیلومتر مربع از اراضی شرق کشمیر – که دولت هند در نقشه مذکور تحت حاکمیت خود نشان داده بود – متعلق به آنهاست و خواستار اصلاح مرزی شد. امتناع هند از واگذار کردن این مناطق به چین و تداوم مناقشات دو کشور بر سر بخش‌های شرقی کشمیر نهایتا منجر به درگیری نظامی در 20 اکتبر 1962 شد.

هند بعد از عقب‌نشینی 48 کیلومتری در عمق خاک خود و دشت‌های «آسام»، شکست در این جنگ را پذیرفت. نیروهای چینی همچنین توانستند تا پیش از برقراری آتش‌بس در 21 نوامبر همان سال، نقاط استراتژیک در منطقه «اقصی چن» و منطقه «دمچوک» در استان «لداخ» را به تصرف خود درآورند.
 

ورود سفیر شوروی سابق به دهلی‌نو جهت برقراری روابط دیپلماتیک
 
موضع شوروی در قبال مناقشات کشمیر
با شروع جنگ اول هند و پاکستان در سال 1947 بر منطقه کشمیر، اتحاد جماهیر شوروی سابق بی‌طرفی خود را در این منازعه اعلام کرد اما کشورهای غربی در حمایت از دهلی‌نو، موضوع را به شورای امنیت سازمان ملل کشانده تا با صدور قطعنامه‌ای جانبدارانه، جنگ را به نفع هند خاتمه دهد. بی‌طرفی شوروی، وضعیت قابل قبولی برای هند بود تا به برتری علیه پاکستان ادامه دهد.

اما دو اتفاقی که در سال‌های پس از آن رخ داد (به بخش روابط پاکستان با چین و روسیه مراجعه کنید)‌ و شوروی را به حرکت به سمت پاکستان متمایل کرد، زنگ خطری برای هند بود تا مانع حمایت این قدرت بلوک شرق از رقیب دیرینه خود شود.

شوروی اما بعد از مواجه شدن با عضویت پاکستان در سازمان پیمان آسیای جنوب شرقی (سیتو)‌ و سازمان پیمان مرکزی (سنتو) که برای مقابله با نفوذ کمونیسم در کشورهای آسیایی در سال‌های 55-1954 شکل گرفته بودند، رویکردی حامی دهلی‌نو در پیش گرفته و به‌طور علنی اعلام کرد که کشمیر را بخشی از سرزمین هند می‌داند.

خروشچف زمانی که در پاییز 1955 به دهلی‌نو سفر کرده بود، صراحتا اعلام کرد اتحاد جماهیر شوروی، حاکمیت هند بر مناطق مورد مناقشه کشمیر را به رسمیت می‌‌شناسد. بعد از وقوع جنگ دوم هند و پاکستان در سال 1965، شوروی اما به عنوان یکی از واسطه‌های آتش‌بس بین دو کشور ایفای نقش کرد. در آن سال «الکسی کاسیگین» رئیس شورای وزیران شوروی با نمایندگان هند و پاکستان دیدار و مذاکرات دو طرف برای پایان دادن به درگیری‌ها را تسهیل کرد.

شوروی همچنین نقش مهمی در جنگ سوم هند و پاکستان در سال 1971 ایفا کرد. این کشور ابتدا با دولت هند معاهده دوستی و همکاری امضا کرد و سپس با بنگالی‌هایی که خواستار جدایی پاکستان شرقی از دولت مرکزی پاکستان و تشکیل کشور مستقل بنگلادش بودند، ابراز همدردی کرد. مسکو سپس به حمایت تمام‌عیار تسلیحاتی و لجستیکی از شوروشیان ارتش آزادی‌بخش بنگلادش و سپس ارتش هند در جنگ با پاکستان پرداخت.

در مقابل اما دولت آمریکا به ریاست «ریچارد نیکسون» از پاکستان در جنگ‌های سال 1971 (جنگ آزادی بنگلادش و جنگ سوم با هند) حمایت کرد. شوروی حتی برای تضعیف هرچه بیشتر مواضع پاکستان و آمریکا در منطقه، نیروی دریایی خود را مشتمل بر زیردریایی‌های هسته‌ای به آب‌های اقیانوس هند اعزام کرد که تهدید جدی برای نیروی دریایی پاکستان به حساب می‌آمدند.

در تنش‌های اخیر نیز فدراسیون روسیه به حمایت از هند درخصوص کشمیر پرداخته است. «نیکلای کوداشِف» سفیر روسیه در هند در تاریخ 28 آگوست 2019 با بیان اینکه موضع مسکو در قبال کشمیر، دقیقا مشابه موضع دهلی‌نو است، گفت: «تصمیم هند [در لغو خودمختاری ایالت جامو و کشمیر] یک تصمیم مستقل و بخشی از قانون اساسی این کشور است».

پیش از آن نیز دیپلمات‌های ارشد روسیه در سازمان ملل، بعد از برگزاری جلسه غیرعلنی شورای امنیت برای بررسی تحولات اخیر کشمیر، گفته بودند با اینکه این مسئله دارای ماهیتی دوجانبه بین هند و پاکستان است اما مسکو حامی موضع هند بوده و معتقد است اقداماتی که درباره مناطق تحت کنترل خود در کشمیر انجام می‌دهد، موضوعی داخلی است.

 

جلسه میان‌دولتی کمیته‌های روسی و هندی با موضوع روابط نظامی
 
موضع چین در قبال مناقشات کشمیر
دولت جمهوری خلق چین علی‌رغم ماهیت کمونیستی که داشت، اما از موضع پاکستان در قبال منطقه تحت مناقشه کشمیر، یعنی لزوم ملحق نشدن آن به هند و خودمختار باقی ماندن این منطقه، حمایت می‌کرد. در عوض این حمایت نیز، پاکستان در موضوع مناقشات تبت، تایوان و شینجیانگ از چین طرفداری می‌کرد.

حمایت چین از موضع پاکستان در قبال کشمیر فقط مختص دوران جنگ‌های هند و پاکستان نمی‌شود بلکه پکن در ژانویه 1994 نیز آمادگی خود را برای کمک به حل منازعات مرزی و یافتن راهکاری برای پاسخ دادن به خواسته‌های دو طرف و همچنین مردم کشمیر اعلام کرد. چین در همان زمان تصریح کرد نه تنها حامی مذاکرات برای یافتن راهکار مناسب در این موضوع است بلکه مخالف به‌وجود آمدن هرگونه دولت مستقل و جدید در منطقه است.

البته مناقشات چین با هند بر سر مناطق شمال شرقی کشمیر هنوز ادامه داشت به شکلی که پکن در سال 2006 مجددا مدعی حکومت بر 38 هزار کیلومتر مربع از مناطق مذکور شد که تحت کنترل هند قرار داشت. پکن همچنین برای بیشتر کردن فشارها بر دولت هند، در سال 2007 اعلام کرد که صدور ویزا برای ساکنان ایالت جامو و کشمیرِ هند را متوقف کرده است.

در جریان تحولات جدید در موضوع کشمیر و جلسه شورای امنیت در این باره، وزارت خارجه چین با صدور بیانیه‌ای ضمن اطمینان دادن به پاکستان درباره حمایت و تعهد پکن به مواضع اسلام‌آباد، تصریح کرد که این کشور به‌شدت درباره تنش‌ها و درگیری‌های جدید در ایالت جامو و کشمیرِ هند نگران است.

 
مرجع : خبرگزاری فارس
کد مطلب : ۸۱۳۹۰۰
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما