۰
پنجشنبه ۵ دی ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۷

حمله به یمن یک فریب استراتزیک است

حمله به یمن یک فریب استراتزیک است
به گزارش اسلام تایمز،چندین ماه است که رژیم سعودی مردم بی دفاع یمن را آماج حملات وحشیانه خود قرار داده است.در این بخش به بررسی دلایل حمله عربستان به یمن اشاره می شود.

بالاگرفتن جنگ قدرت در عربستان با مرگ ملک عبدالله
- دو عامل درونی و بیرونی مهمترین دلائل حمله و تجاوز وحشیانه آل سعود به یمن می باشد. تحولات درونی یمن که برخلاف منافع سعودی در این کشور می باشد یکی از عمده ترین دلایل تجاوز به این کشور می باشد.

همچنین اختلاف بین شاهزادگان سعودی و بحران قدرت در عربستان  از دلائل بیرونی فاجعه ای است که ماه های گذشته یمن را به آتش کشیده است .ملک عبدالله قبل از مرگ خود در حال فراهم کردن بسترهای لازم برای پادشاهی فرزند خود متعب بود در حالی که با مرگ وی ملک سلمان  ولیعهد برادر ناتنی خود مقرن بن عبدالعزیز که از مادری یمنی الاصل است را انتخاب  کرد. مقرن بن عبدالعزیز که از مادری یمنی متولد شده است تهاجم علیه یمن را برنتافته و به این مسئله معترض می شود .این اعتراض منجر به عزل مقرن بین عبدالعزیز شده و برادرزاده خود را  به نام محمد بن نایف که از سدیری ها به شمار می رود به عنوان ولیعهد عربستان انتخاب می شود . محمد بن سلمان  34 ساله  به سمت ولیعهد دوم  و وزیر دفاع عربستان انتخاب می شود .

دیگر شاهزادگان و نوادگانی که از محمد بن نایف و محمد بن سلمان بزرگتر بوده و خود را لایق حضور در پست های مهم می دانند نیز با حس تضییع حقوق خود نسبت به آنچه در عربستان رخ داد واکنش نشان داده اند . بندر بن سلطان که داعیه دار پادشاهی در عربستان است ،همچنین  خالد بن سلطان برادر ناتنی او وترکی فیصل ،عبدالرحمان بن عبدالعزیز برادر ملک سلمان نیز در سودای رسیدن به قدرت در عربستان به سر می برند که با تحرکات جوان 34 ساله ای مواجه می شوند که در حال بستر سازی برای پادشاهای آینده عربستان است  .محمد بن سلمان با حیله و نیرنگ نه تنها راه را برای به قدرت رسیدن دیگر شاهزادگان هموار نمی کند بلکه با ساکت نمودن امرای مختلف در عربستان آنها را قانع می نماید که اکنون فرصت مناسبی برای جنگ قدرت نیست جنگ یمن و توافق هسته ای ایران می تواند به مراتب از مسائل داخلی و بحران به قدرت رسیدن شاهزادگان در عربستان  مهمتر باشد از این رو با توسل به چنین نیرنگی تجاوز علیه یمن آغاز می شود..

مشکلات اقتصادی عربستان به مرز بحران می رسد.
 .مشکلات درونی عربستان که اعم از امنیتی ،سیاسی ،اقتصادی است موجب شد تا این کشور در دهه های اخیر با مشکلات و معضلات مختلفی دست و پنجه نرم کند .کاهش قیمت نفت و افزایش صادرات آن  که عربستان از آن به عنوان اهرمی علیه جمهوری اسلامی ایران بهره جست اینک به عنوان شمشیر دو لبه ای عمل کرده که قلب اقتصاد عربستان را نشانه رفته است.  براساس قانون عرضه و تقاضا ،عرضه بیش ازحد هر کالایی موجب کاهش ارزش ، تقاضا و قیمت آن کالات منجر می شود .صادرات نفت ایران یک میلیون و سیصد هزار بشکه است در حالی که صادرات نفت عربستان چیزی درحدود نه و نیم میلیون بشکه نفت می باشد . زیان اقتصادی نفتی عربستان و تهدیدات امنیتی داعش  وحشت از قیام شیعیان شرق عربستان موجب شده عربستان بیش از پیش در سرگردانی و بحران قرار بگیرد .

  انصار الله کابوس  عربستان
  قیام انصار الله ، ارتش و نیروهای امنیتی پلیس و اکثر گروه های سیاسی یمنی  در راستای مبارزه با فساد مالی وسرنگونی  دولت منصور هادی ،همچنین شکست منصور هادی در کودتا و شکست جایگزینی عدن به جای صنعا و فرار منصور هادی به ریاض عامل دوم برای تجاوز عربستان به یمن است .

منصور هادی برای بقای حکومت غیر قانونی خود از عربستان تقاضای کمک و حمله به یمن را می کند تا بتواند انصار الله  را از پایتخت خارج کند .بی تردید عربستان با همفکری رئیس جمهور نامشروع یمن به چنین موضوعی می اندیشیدند که با حمله عربستان به مواضع انصارالله موجب شکست نهایی آنها شده تا حدی که در یک اقدام غافلگیرانه و عاجل بتوانند موجب خروج باقی مانده تشکیلات انصارالله از پایتخت شوند  .

حضور نمایشی انصار الله درپای میز مذاکره در صعده وکور کردن  نقش سیاسی و محوری انصار الله یکی دیگر از آرزوهای بود که عربستان در حمله به یمن در سر می پرورانده است .

هراس عربستان از تشکیل حکومت ائتلاف ملی در یمن
تشکیل حکومت ائتلاف ملی در یمن چهارمین علت تجاوز به یمن بود از آن رو که عربستان همواره از تشکیل حکومت ائتلاف ملی در یمن در هراس بوده است .بی تردید در صورت عدم حمله متجاوزانه عربستان به یمن هم اکنون حکومت ائتلاف ملی تشکیل شده بود به نحوی که شواهد نشان داد آقای جمال بن عمر نماینده سازمان ملل به این موضوع اذعان داشت که در حال توافق برای تشکیل حکومت ائتلاف ملی بودیم که  عربستان میز مذاکره را به هم ریخت .

 عربستان به دلیل وقایعی که در منطقه به وقوع پیوسته بود یا در شرف وقوع بود به یمن تجاوز نمود .  افزایش نفوذ معنوی،  سیاسی ، فرهنگی و محبوبیت رو به گسترش ایران در میان ملتهای یکی از مهمترین واهمه های عربستان برای راه اندازی جنگی خانمان برانداز در یمن است .

توافق ایران با 5+1نیز یکی از مهمترین دلایلی است که عربستان را با علامت سئوالهای بسیاری مواجه کرد . تبعا توافقی که  توام با حفظ عزت و کرامت و  احقاق حقوق حقه ملت ایران باشد می تواند منجر به توسعه و بستر سازی برای رشد اقتصادی ایران شود از این رو ایران می تواند با قدرت بیشتری در منطقه و در سطح جهان حاضر شود لذا ایران هراسی و ایجاد رعب و وحشت از ایران اتمی حربه جدیدی در دست شاهزادگان جوان ،متکبر و بی تجربه سعودی می شود تا بدین وسیله نگرانی ناشی از نفوذ استراتژیک ایران در سطح منطقه  را در جنگ با یمن به نمایش بگذارند و از منزوی شدن عربستان بدین شکل فرار کنند .

با اعلام توافق هسته ای و عدم اجرای نهایی آن وزرای خارجه و هیات های بلند پایه اقتصادی کشورهای اروپایی راهی ایران می شوند تا در مسیر توسعه و شکوفایی اقتصاد ایران تعامل و مراودات تجاری و اقتصادی بیشتری با ایران داشته باشند ،عربستان سعودی با مشاهده چنین تعاملاتی نکران قدرتمندی ایران در منطقه است از این رو وحشت خود را در قالب بمب بر سر مردم یمن تخلیه می کند بنابراین می توان گفت پنجمین عامل حمله به یمن هراس از قدرتمندی هر چه بیشتر ایران در سطح منطقه و بین الملل می باشد .

شکست عربستان در شش محور
  عربستان در سالهای اخیر علی رغم برنامه ریزی ها و سرمایه گذاری هایی که انجام داده است در شش محور با شکست غیر قابل باوری مواجه شده است .
شکست در لبنان و فعالیتهایی که بر علیه حزب الله انجام داده است ،همچنین صرف مبالغ میلیارد دلاری برای حضور تروریست ها از سراسر دنیا در سوریه نه تنها دستاوردی برای عربستان در پی نداشت بلکه با ورود روسها در عرصه جنگ سیاست های عربستان در این کشور با شکست مواجه شد .هفت ماه از جنگ در یمن می گذرد اما عربستان به هیچ یک از اهداف مد نظر خود نرسیده است .توافق هسته ای ایران نیز یکی دیگر از شکست های مختلف عربستان در منطقه بود که عربستان بتواند با درگیر کردن منطقه تا حدودی مانع نفوذ سیاسی ایران در منطقه شود تا به نوعی بتواند میان خود و ایران  توازن استراتژیکی در منطقه برقرار نماید.

جنگ های نیابتی توسط عربستان
 امریکا به سبب ناتوانی اقتصادی ، بحران های داخلی ، فروپاشی هژمون و سلطه بر جهان جنگ تمام عیاری را در سطح جهان به صورت نیابتی رقم زده است به نحوی که می توان به جنگ های نیابتی که از سوی آمریکا هدایت می شود.

  حمله عربستان به یمن ، حمله داعش به  سوریه و عراق و حتی حمله اسرائیل به حمایت از امریکا علیه لبنان ، تهاجم تروریست ها در صحرای سینا در مصر در لیبی ، تونس و الجزایراشاره کرد .هنگامی که مردم آمریکا از حضور فرزندانشان در دیگر مناطق دنیا خسته شده و به ارتش اجازه نمی دهند که انها را خارج از خانه به کشتن بدهند آمریکا جنگ سوری –سوری را با همراهی عربستان سعودی و هم پمانانش به راه می اندازد .

توطئه دومی که آمریکا و اسرائیل در منطقه بدان توسل جسته اند  انهدام یا تضعیف نیروهای مسلح کشورهای منطقه است .با حمله امریکا در  سال 2003به  عراق ،نابودی ارتش این کشور رقم می خورد  ،حمله به لیبی نیز چنین عاقبتی را در پی داشت  به نحوی که جنگ خانگی در لیبی و عدم انسجام و برخورداری از ارتش منسجمی از ره آورد جدیدترین توطئه آمریکا و اسرائیل در منطقه است .

یکی از اهداف حمله به یمن نیز  تضعیف بنیه ارتش این کشور می باشد .در سوریه نیز هدف تضعیف ارتش در سالهای گذشته به شدت مشاهده شده است .تضعیف ارتش های مصر، ایران و ترکیه  نیز در لیست سیاهی است که آمریکا مترصد فرصتی برای محقق کردن آن است .با از بین رفتن ارتشهای قدرتمند منطقه اهداف  امریکا و اسرائیل  در منطقه با سهوت بیشتری صورت می گیرد . بنابراین توطئه امریکا و اسرائیل برای تضعیف نیروهای مسلح منطقه اعم از مسلمان ، عرب  و عجم یکی از مسائلی است که در سالهای اخیر به شدت قوت گرفته است .

  درآمد زایی آمریکا با کاهش ذخیره ارزی کشورهای مسلمان
  طرح کاهش ذخیره ارزی کشورهای منطقه  به ویژه کشورهای نفت خیزنیز یکی از مهمترین طرحهایی است که آمریکا برای تضعیف قدرتهای منطقه آن را در دستور کار خود قرار داده است  . فروش نفت ذخیره ارزی را به دنبال دارد از این رو دلارهای نفتی کشورهای آسیایی در بانکهای اروپایی ذخیره می شوند سرقت قانونی این پولها راه حل مناسبی همچون ایجاد درگیری و جنگ در منطقه می خواهد راه حلی که بتواند  کشورهای مرتجع عربی را وادار به بستن قرار دادهای نجومی تسلیحاتی کند ، در حالی که این ذخایر باید صرف  امادگی این کشورها در برابر دشمنان اسلام شود.

حمله به یمن یک فریب استراتژیک است                            
 عامل چهارم که جزء یکی از مهمترین عوامل جنگ در منطقه است  رقابت ابرقدرتهای جهان بر گسترش نفوذ خود  در دو محور است .محور امریکا ، ناتوو  اسرائیل ، کشورهای مرتجع عربی و ترکیه است و دیگری محور روسیه چین و مجموعه شانگهای و جریان مقاومت ضد صهیونیستی به رهبری ایران است .

بنابراین می توان گفت  رقابت های بین منطقه ای بهانه  خوبی برای حمله عربستان  به یمن است .سعودی ها با توسل به دو موضوع که ایران درصدد حضور در یمن است و تقاضای عبدربه منصور هادی برای کمک به یمن به این کشور تجاوز می کنند در حالی که  مجوزی  از اتحادیه  عرب ، سازمان همکاری اسلامی و از شورای امنیت در این باره  صادر نشده است .اگر صرف اینکه رئیس جمهور غیر قانونی یمن از عربستان تقاضای حمله می کند این سئوال مطرح می شود که آیا اقای منصور هادی از چنین مشروعیتی برای  تقاضا برخوردار بود که  شما  تقاضای وی را  اجابت کردید ؟

با پایان یافتن دوره قانونی ریاست جمهوری اقای منصور هادی از سال  2012 تا 2014هنگای که  حوثی ها حرکت اعتراضی خود را آغاز و نزدیک است که  مذاکره به  حکومت وحدت ملی منجر شود  عربستان با واهمه ازاین مسئله و خوف از به فرجام رسیدن این حکومت به اقای منصور هادی دستور  کودتا داد و متذکر شد در صورت شکست در کودتا از یمن فرار کن تا در یمن  خلاء قانونی  ایجاد شده و شما به عنوان رئیس جمهوری یمن از عربستان درخواست حمله داشته باشید!!!!  لذا اقای هادی استعفا می دهد پارلمان یمن استعفای ایشان را قبول می کند بعد ازآن  عربستان آقای منصور هادی  را پشیمان کرده از ایشان می خواهد همچنان در سمت رئیس جمهور باقی بماند!!زیرا در صورت استعفا دیگر ایشان رئیس جمهور قانونی یمن نخواهد بود و درخواست کمک از عربستان وجهه قابل قبولی نخواهد داشت ...

حمله به یمن در شرایطی  اتفاق می افتد که  تقاضای آقای منصور هادی از عربستان  کاملا غیر قانونی و  برخلاف تمامی کنوانسیونهای بین المللی است باتوجه به استعفای ایشان و پذیرفتن آن توسط پارلمان ،آقای منصور هادی   مجددا  استعفاش را پس می گیرد!!!! بی تردید بازپس گیری استعفا و بازگشت به ریاست جمهوری منوط به قبول پارلمان یمن بوده است که پارلمان با توجه به بحران به وجود آمده در یمن  فعالیت قابل توجهی نداشته است ،  بنابراین آنچه که عربستان سعودی به آن تکیه می کند غیر قانونی است و  حمله به یمن حتی به بهانه نابودی رزمندگان انصار الله یک فریب استراتژیک است .

بی تردید هدف از حمله به یمن نابودی زیر ساخت های این کشور است که مقدمه تقسیم یمن را فراهم خواهد کرد .با توجه به اینکه عربستان نمی تواند بر کل یمن مسلط شده وانصار الله را نابود کند درصدد تجزیه یمن است . یمن شمالی و جنوبی ، یمن شمالی از آن حوثی ها و حزب کنگره علی عبدالله صالح شود و یمن جنوبی در اختیار  القاعده عربستان ،قطر،  امریکا و اسرائیل قرار بگیرد .

 
مرجع : قدس آنلاین
کد مطلب : ۸۳۴۸۷۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما