«جورج فلوید» مرد سیاه پوست 46 ساله آمریکایی، دوشنبه پنج خرداد 1399 در جریان دستگیری، توسط پلیس شهر مینیاپولیس آمریکا کشته میشود. او بارها در جریان دستگیری و در حالی که دوربینهای موبایل شهروندان آمریکایی آن را ثبت کردهاند، فریاد میزند: «نمی توانم نفس بکشم». اما افسر پلیسی که زانوی خود را بر گردن فلوید گذاشته، گوشش به این حرفها بدهکار نیست. او به دوربینها زل زده و با شکار خود که حالا دیگر بعد از هشت دقیقه نفس نمیکشد، عکس یادگاری میگیرد.
تصاویر و فیلمهای مربوط به این جنایت بلافاصله در سراسر آمریکا منتشر شده و اعتراضاتی را به دنبال داشته است، این اعتراضات هنوز ادامه دارد. شدت اعتراضات آشوبها و درگیریها در بسیاری از شهرهای آمریکا به گونهای است که بسیاری از کارشناسان و رسانههای آمریکایی، وضعیت کنونی را در نیم قرن اخیر بیسابقه میدانند. پرسشی که در این میان طی روزهای اخیر ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده، این است که چرا جامعه سیاهان آمریکا با گستردگی به این جنایت واکنش نشان داده و چرا اعتراضات علیه نژادپرستی، به سرعت حالت شورشهای ویرانگر را در سراسر این کشور به خود گرفت، تا آنجا که «دونالد ترامپ» برای سرکوب اعتراضات، به ارتش متوسل شده است.
شاید هیچ کس بهتر از « مارتین لوتر کینگ»، رهبر جنبش حقوق مدنی سیاهان آمریکا نتواند به این پرسشها پاسخ داده و نژادپرستی ساختاری در آمریکا را توضیح دهد. وی که سالها در آمریکا با نژادپرستی مبارزه کرده و در نهایت نیز بدون تحقق رویایش، یعنی برابری نژادی، به قتل رسیده است، در سخنرانی معروف خود تحت عنوان «رویایی دارم»، در سال 1963 میگوید:« 100 سال پیش اعلامیه آزادی بردگان در آمریکا امضا شد امروز، یکصد سال از آن روز میگذرد، اما هنوز سیاهپوستان آزاد نیستند. پس از یکصد سال، با تاسف باید اذعان کنیم که زندگی سیاهپوستان هنوز هم اسیر بند و زنجیرهای تبعیض و جدایی نژادی است. پس از یکصد سال، در پهنه بیکران دریای رفاه مادی آمریکا، هنوز سیاهپوستان در جزیره دورافتاده فقر به سر میبرند. تابستان سوزان ناخشنودی مشروع سیاهپوستان به پایان نخواهد آمد، مگر اینکه پاییز روحبخش آزادی و برابری جای آن را بگیرد....ما تا روزی که سیاهپوستان قربانی وحشت غیرقابل بیان بیرحمی پلیساند نمیتوانیم راضی شویم».
به باور لوترکینگ شورش نتیجه پایان ظرفیت تحمل سیاهان و هراس از افتادن در ورطه ناامیدی است. وی در نامه خود در 16 آوریل 1963 از زندان «بیرمینگهام» میامی در این باره مینویسد: «شاید برای کسانی که هرگز زخمهای سوزاننده تبعیض نژادی را نچشیدهاند آسان است که بگویند منتظر بمانید. اما وقتی مردم شروری را میبینید که مادرها و پدرهایتان را به خواست خود به قتل میرسانند و خواهر و برادرهایتان را از روی هوا و هوس غرق میکنند، وقتی اکثریت عظیمی از 20 میلیون برادر سیاهپوست خود را میبینید که در قفس تنگ فقر در میان جامعهای مرفه در حال خفه شدن هستند؛ وقتی که تلاش میکنید به دختر ۶ سالهتان توضیح دهید که چرا نمیتوانید به شهربازی بروید، وقتی که به او گفته میشود که شهربازی به روی کودکان رنگینپوست بستهاست و ابرهای شوم خود کمبینی را ببینید که در ذهن او در حال شکل گرفتن هستند. وقتی که در خارج از جادههای اصلی شروع به رانندگی در صحرا میکنید و مجبور میشوید هر شب در گوشهای از اتوموبیل خود بخوابید چرا که هیج مسافر خانهای شما را نمیپذیرد.. وقتی که تا همیشه در حال جنگیدن با حس منحط هیچکس بودن باشید، آنگاه خواهید فهمید که چرا برای ما طاقتفرسا است تا منتظر بمانیم. زمانی میرسد که ظرفیت تحمل انسان تمام میشود و دیگر مایل نیست تا در ورطة ناامیدی فرورود»
مارتین لوترکینگ در سال 1967 نیز با صراحت بیشتری در مورد ریشههای شورشهای سیاهان و علل تداوم این شورشها سخن میگوید وی در سخنرانی خود در دانشگاه استنفورد میگوید: «ادامه برخی شرایط در جامعه ما باید به همان اندازه محکوم شوند که شورشها محکوم میشوند. اما در تحلیل نهایی باید گفت که شورش، زبان شنیده نشدههاست؛ آنچه آمریکا تا کنون آن را نشنیده گرفته، چیست؟ صدای بدتر شدن وضعیت فقر در میان سیاهپوستان در سالهای اخیر، وعدههای آزادی و عدالتی که برآورده نشده و اینکه بخش زیادی از سفیدپوستان جامعه بیشتر نگران آرامش و حفظ وضع موجود هستند تا انسانیت، برابری و عدالت. بنابراین تابستان شورش در کشور ما در پی زمستان تعویق و تاخیر آمده است. تا زمانی که آمریکا عدالت را به تعویق بیندازد، ما بارها و بارها با خشونت و شورش مواجه خواهیم شد. این عدالت اجتماعی است که به قطع پیشگیری از شورش را ضمانت میکند».
به باور رهبر جنبش مبارزه با تبعیض نژادی در آمریکا شورش زبان کسانی است که تا حالا دیده نشدهاند زبان کسانی است که قرنها با فقر، بیکاری، تبعیض اجتماعی، نگاه تحقیر آمیز و خشونت افسارگسیخته پلیس مواجه بودهاند. آنها به چشم خود دیدهاند ارادهای برای تغییر وجود ندارد و روشهای مسالمتآمیز اعتراض نیز مانند صندوق رای به دلایل ساختاری منجر به تغییر وضع موجود نمیشود. به باور لوترکینگ تا زمانی که انسانیت برابری و عدالت اجتماعی در جامعه آمریکا نهادینه نشود و تا زمانی که عدالت به تاخیر بیفتد؛گریزی از این شورشها نخواهد بود و حتی اگر پلیس و ارتش آمریکا به کمک هم بتوانند این شورشها را سرکوب کنند. گدازههای بحران زیر پوسته نژادپرست جامعه آمریکا در حرکت بوده و روزی دیگر در شهری دیگر و به دنبال قتل وحشیانه رنگین پوستی دیگر به بیرون پرتاب خواهد شد.
سیدمحمد امین آبادی