۰
يکشنبه ۲۵ خرداد ۱۳۹۹ ساعت ۱۱:۵۴

خون انقلابی

خون انقلابی
زمستان 97 وقتی نیکولاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا در بحبوحه بزرگ‌ترین بحران سیاسی معاصر در کاراکاس، یکی از پیشگامان  انقلاب بولیواری در کنار هوگو چاوز و یکی از کلیدی‌ترین و وفادارترین شخصیت‌های امنیتی و نظامی خود را به تهران اعزام کرد، در حقیقت این حرکت را به مثابه دراز کردن دست یاری به سوی دوستان ایرانی‌اش برای حیاتی‌ترین همکاری‌ها در حساس‌ترین شرایط انجام می‌داد. بدین ترتیب ورود «کارلوس آنتونیو آلکالا کوردونس» به عنوان سفیر جدید ونزوئلا به تهران به منزله بازگشت 2 کشور به دوران طلایی احمدی‌نژاد- چاوزی همکاری‌های‌شان بود. دورانی که نظام‌های انقلابی و ضداستکباری تهران و کاراکاس به این باور مشترک رسیده بودند که در میان قانون جنگل بین‌الملل تنها یار و برادر واقعی یکدیگر هستند. در ششمین سال ریاست ‌جمهوری روحانی، در حالی که ترامپ سند تنها دستاورد او را پاره کرده و برجام به سرنوشتی نافرجام دچار شده بود و در همان حال که واشنگتن، نفت‌خیز‌ترین کشور آمریکای لاتین را علاوه بر قرار دادن زیر فشار تحریم‌هایی مشابه ایران، به حمله نظامی و آشوب‌آفرینی داخلی برای تغییر حکومت تهدید می‌کرد، آفتابی شدن دوست و معتمد فرمانده چاوز فقید که حالا دست راست امنیتی جانشین او محسوب می‌شد در تهران نوید این را می‌داد که اتفاقاتی بزرگ در راه است. 2 سال بعد، عملیات مشترک پیچیده و چند بعدی ایران و ونزوئلا برای تبادل فرابحری سوخت از خلیج‌فارس تا کارائیب که با وادار کردن آمریکا به بی‌عملی در حیاط خلوت سابقش به یک پیروزی حماسی راهبردی برای 2 طرف انجامید،  آن اتفاق بزرگ بود. شاخص‌ترین تحلیلگران و استراتژیست‌های بین‌المللی این عملیات را «پل پیروزی در مقابل تحریم‌های آمریکایی» نامیدند. در همان روز تقدیر رهبر انقلاب از این عوامل و خدمه 5 نفتکش ایرانی که با موفقیت به سواحل ونزوئلا رسیده بودند، گفت‌وگویی با کارلوس کوردونس ترتیب دادیم. جالب است که سفارت جمهوری بولیواری ونزوئلا در شمال تهران هنوز هم حال و هوای چاوزی دارد.

* آقای سفیر! مجله آمریکایی «نیوزویک» از  نقش اساسی شما و همچنین همتای ایرانی‌تان در کاراکاس، حجت‌الله سلطانی، به عنوان سازمان‌دهندگان اصلی عملیات دریایی اخیر در ارسال 5 نفتکش به ونزوئلا یاد کرده است؛ ممکن است از دیگر ابعاد این عملیات ما را مطلع کنید؟ همان‌طور که مطلع هستید با توجه به تهدیدها و کارزار فشار حداکثری که ایالات‌متحده بر ایران و ونزوئلا اعمال می‌کرد، انتقال 5 نفتکش ایرانی تحت تدابیر شدید امنیتی انجام شد. به همین دلیل افشای جزئیات این عملیات نه معقولانه است و نه منطقی. اما چیزی که در موردش می‌توان سخن گفت شجاعت مردم و دولت ایران در ارسال 5 نفتکش حامل سوخت و نیز شأن و عزتی بود که برای کشورمان قائل شدند، که اقدامی عادلانه در دفاع از حق ملت‌هایی است که دنبال اجرای آزادانه تجارت خارجی هستند. ایرانی‌ها نشان دادند به دنبال روابط دیپلماتیک صلح‌آمیز با کشورهای برادر همچون ونزوئلا هستند.  

* عملیات دریایی موفقیت‌آمیز و مشترک اخیر بین ایران و ونزوئلا توسط تحلیلگران بین‌المللی با عنوان «پل پیروزی بر امپریالیسم آمریکا» نامیده شد؛ آینده این پل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ باید اشاره کنم که یکی از طراحان اصلی ساخت این پلِ حاکمیت و آزادی، بدون‌شک رئیس‌جمهور پیشین ما هوگو چاوز بود. او یک استراتژیست بود و بی‌تردید می‌توانیم بگوییم عملیات موفقیت‌آمیز تحویل سوخت به ونزوئلا از نگاه با بصیرت فرمانده ما آغاز شد، فردی که موجب ارتقای روابط دوجانبه ونزوئلا با جمهوری اسلامی ایران شد و آن را رابطه‌ای بسیار راهبردی بین 2 کشور در نظر گرفت که از رویارویی با امپراتوری آمریکا نمی‌ترسند. به‌رغم ارعاب و تهدیدهای ایالات‌متحده، این عملیات شجاعانه و دلاورانه انجام شد که فقط 2 ملت با خونی انقلابی در رگ‌های خود می‌توانند با آمریکا مواجه شوند. بنابراین آینده کشورهای قهرمان و شجاع با دولت‌هایی که به وسیله میراث رهبران‌شان تقویت شده‌اند، مانند فرمانده چاوز و آیت‌الله خمینی - که ندای آنها امروز به واسطه روسای جمهور ما نیکولاس مادورو و تحت هدایت رهبر معظم جمهوری اسلامی، آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای شنیده و عمل می‌شود - نمی‌تواند چیزی غیر از یک پل  ناگسستنیِ مادی و معنوی باشد که پرچم مشترک آن ضدیت با استکبار است.  

* یکی از وزرای شما اشاره کرده بود دامنه‌های همکاری بین 2 کشور فراتر از نفت خواهد بود؛ مقیاس کامل همکاری‌ها را چگونه توصیف می‌کنید؟  همکاری‌ها بین جمهوری اسلامی ایران و جمهوری بولیواری ونزوئلا بسیار گسترده است. امسال دقیقاً روابط دیپلماتیک بین 2 کشور به هفتادمین سال خود می‌رسد( ۹ آگوست 1950) که با احتساب این سابقه می‌توان گفت 2 کشور  به سطح روابط راهبردی رسیده‌اند. در حوزه انرژی و بازرگانی روابط ما در بالاترین سطح است. همچنین در زمینه‌های فناوری، آموزش، فرهنگ، مسکن، هوا فضا، صنعت، معدن و بهداشت بویژه در حال حاضر درباره ویروس همه‌گیر کرونا روابط رو به گسترشی داریم. در حوزه‌های امنیتی و دفاعی هم کانال تبادل قدرتمندی بین 2 کشور وجود دارد. ما با توان بسیار پیگیر هستیم و بزودی نهمین کمیسیون مشترک  2 کشور در عالی‌ترین سطح برگزار خواهد شد. این همکاری‌ها مبتنی بر اعتماد و  حمایت متقابل و  همبستگی بین  ونزوئلا و ایران است که ریشه‌های یک رابطه مستحکم را تغذیه می‌کنند.  

* آیا این یک تفسیر درست است که بگوییم ونزوئلا به مرکز مبادلات اقتصادی ایران و آمریکای لاتین تبدیل خواهد شد؟ جز نفت و سوخت، در چنین بازاری پتانسیل بالقوه کدام کالاها بیشتر است؟ متأسفانه تحریم‌های اقتصادی از سوی  قدرتی خارجی مانند آمریکا که کشور ما هم تحت تاثیر آن قرار گرفته و کارزار فشار حداکثری [واشنگتن]  با مجموعه‌ای از تحریم‌های یک‌جانبه و فراسرزمینی که اقتصاد و بهره‌وری را برهم ‌زده نه‌تنها در ونزوئلا، بلکه در سایر کشورهای منطقه مانند کوبا، اجازه پیشرفت به کشورها در حوزه‌های مختلف را نمی‌دهد. زمانی که شما به ونزوئلا به عنوان کشوری سرشار از منابع طبیعی با بیشترین ذخایر نفتی در جهان نگاه می‌کنید و ارزیابی ژئوپلیتیکی از خسارت‌های ناشی از تحریم‌ها را در نظر می‌گیرید، آن وقت درک تناقض خفگی اقتصادی که در حال حاضر به کشور ما تحمیل می‌شود دشوار نیست.
برای غلبه بر تبعات این تحریم‌ها باید به کشورهای هم‌پیمان متوسل شویم. بنابراین ونزوئلا دروازه‌ای گشوده به روی مبادلات اقتصادی با ایران و سایر کشورها و در عین حال بخوبی می‌دانیم که دشمن منتظر نمی‌ماند و مانع از هر تلاشی برای پیشرفت کشورهایی می‌شود که برای حاکمیت  و استقلال خود می‌جنگند.  ونزوئلا و به طور کلی کشورهای آمریکای لاتین و حوزه کارائیب در مواجهه با بحران اقتصادی [پساکرونا] که جهان درگیر آن است با چالش مواجهند. با وجود پتانسیل بسیار زیاد منابع طبیعی در منطقه، در حال حاضر فکر کردن به یک رویکرد اقتصادی که به کشورها امکان دهد اقتصاد و تولید منطقه‌ای خود را تقویت کنند، دشوار است. درباره ونزوئلا باید گفت تحریم‌های اعمال‌شده توسط دولت آمریکا مانع از توسعه طبیعی کشوری شده که از منابع بسیار خوبی برخوردار است و با توجه به تغییر در همگرایی نیروهای کشورهای منطقه، مبادلات تجاری بعید به نظر می‌رسد؛ اگرچه حوزه‌های دیگری وجود دارد که به‌طور طبیعی این همگرایی اتفاق می‌افتد، مانند مبادلات گردشگری و فرهنگی که منبع درآمد نیز هستند.  

* اقدام اخیر واشنگتن در اعزام صدها مستشار نظامی صاحب تجربه در جنگ افغانستان به کلمبیا را چطور ارزیابی می‌کنید؟ مگر آمریکایی‌ها شباهتی  بین ونزوئلا و افغانستان دیده‌اند؟ اعزام نیروهای امدادی و امنیتی پنتاگون به خاک کلمبیا با هدف احتمالی مشاوره به نیروهای نظامی این کشور در مبارزه با قاچاق موادمخدر آن هم بدون تأیید کنگره آمریکا جهت ورود این نیروها، نقض قانون ‌اساسی خود ایالات‌متحده محسوب می‌شود. بدون‌شک این چیزی نیست جز ادامه روال سناریوهای مداخله‌جویانه‌ آمریکا که علیه حاکمیت مردمی ونزوئلا و رئیس‌جمهور قانونی آن، نیکلاس مادورو مورو نوشته شده است. لیست تهاجمات بی‌پایان است؛ از تلاش‌هایی که به قصد ترور رئیس‌جمهور ما شکل گرفته تا اقدامات خرابکارانه‌ علیه سامانه برق سراسری، سرقت از شرکت نفت ملی سیتگو، عملیات اخیر گیدئون (توطئه‌ای از سوی دونالد ترامپ که اردیبهشت‌ماه توسط نظامیان اخراجی ونزوئلا و مزدوران شرکت امنیتی خصوصی آمریکایی به نام سیلورکورپ با هدف رخنه به این کشور از راه دریای کارائیب و کودتا علیه دولت مادورو انجام شد اما به شکلی مفتضحانه شکست خورد و دو مامور گارد حفاظت کاخ سفید هم در جریان آن بازداشت شدند)، اقدامات اخیر اتحادیه اروپایی و ژست تصنعی‌شان در تمایل به اقدام بشردوستانه برابر مهاجران ونزوئلایی در بحبوحه بیماری واگیر بیماری «کووید-19».
به طور خلاصه اینها بخشی از راهبرد آمریکایی‌ها برای سرنگونی دولت مشروع ما است و فقط مانده بود که اعزام نیروهای نظامی پنتاگون به کلمبیا نیز به این فهرست اضافه شود. واشنگتن پای ثابت سناریوی تحمیلی استکباری است تا با ادامه این روند میهن‌مان را محاصره کند. در برابر این فرضیه، نیروی مسلح ملی بولیواری در وضعیت آماده‌باش دائمی قرار دارد تا در کنار مردم ونزوئلا از وطن‌مان دفاع کند. اما پرسیدید مگر آمریکایی‌ها چه شباهت‌هایی بین ونزوئلا و افغانستان دیده‌اند که چنین کرده‌اند؟ من عقیده دارم ایالات‌متحده در قبال هر 2 کشور نقش یکسانی دارد و آن هم به دست گرفتن کنترل پتانسیل‌ها و منابع آنهاست. از یک سو در تلاش است منابع طبیعی و ثروت نفتی ونزوئلا را تصاحب کند و از سوی دیگر کنترل امور افغانستان را با درنظر گرفتن موقعیت راهبردی آن به دست گیرد تا بتواند سایه‌ سلطه خود در خاورمیانه را تقویت کرده و از توسعه‌ چین در منطقه و توازن قدرت در روسیه جلوگیری کند. با این حال آمریکا نتوانسته است به هدف سیاسی خود در افغانستان که 19 سال پیش طرح و برنامه‌اش را ریخته بود برسد؛ همان‌طور که بعد از 21 سال از انقلاب بولیواری، نتوانسته است انقلاب ما را به زانو دربیاورد، چرا که ونزوئلا از حمایت مردمی و بسیج نیروی مسلح ملی خود برخوردار است.   

* با در نظرگرفتن نافرمانی اخیر نیروی دریایی ایالات‌متحده از کاخ سفید که از اعزام ناوگروه به دریای کارائیب برای مقابله با ونزوئلا سر با‌ز زده بود، چشم‌انداز ادامه اختلافات بین ترامپ و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) را چگونه می‌بینید؟ بی‌شک دونالد ترامپ به خاطر این سیاست غیرمعقول و نامتوازن خود با چالش مواجه خواهد شد. اختلافات بی‌شمار داخلی این کشور بویژه خود را در تصمیماتی نشان داد که پس از کشته شدن ناگوار شهروند آمریکایی آفریقایی‌تبار «جرج فلوید» به دست نیروهای پلیس ایالات‌متحده اتخاذ شده‌اند؛ قتلی که موجی از اعتراض و نارضایتی را از جانب مردم آمریکا و نیز مقامات مختلف دولتی و ایالتی، مثل شهرداران و نمایندگان شوراها به‌وجود آورده و البته تظاهراتی (ضد آمریکایی) را هم در سطح بین‌المللی موجب شده است.
در ماجرای ونزوئلا و ارسال نفتکش‌های ایرانی حامل سوخت به کشورمان، آمریکا  نیروی دریایی خود را با هدف مداخله و ایجاد وقفه در روند انتقال سوخت در دریای کارائیب مستقر کرد. به همین دلیل ایران با ارسال نامه‌ای به  آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل، هرگونه اقدامی در این باره را «غیرقانونی و نوعی دزدی دریایی» دانست. افزون بر اینکه آمریکا را مسؤول عواقب هرگونه اقدام غیرقانونی در این خصوص اعلام کرد. این شکایت توسط ونزوئلا هم به سازمان ملل متحد مطرح شده بود که بر حق مشروع خویش در دفاع از حاکمیت خود و تمامیت ارضی‌اش صحه می‌گذاشت. به همین دلیل رئیس‌جمهور نیکلاس مادورو دستور داد اقدامات حفاظتی و امنیتی از 5 نفتکش ایرانی اجرا شود که در نهایت با موفقیت به خاک ما رسیدند و در مسیر عزت و حاکمیت که مشخصه‌ هر 2 ملت بزرگ است قدم گذاشتند.  

* پس از خیانت‌های متعدد خوان گوایدو و همدستانش در حزب اپوزیسیون «اراده مردمی» که منجر به استعفای دموکراتیک وی از ریاست مجمع شورای ملی (سنا) شد، چگونه است که جبهه غربی هنوز او را به عنوان رئیس‌جمهور  ونزوئلا به رسمیت می‌شناسد؟ آمریکا نه‌تنها به کشورهای مستقل و مشروع با هدف سرنگونی آنها فشار وارد می‌کند، بلکه با کشورهایی که نوکر و وفادارش هستند و از نقشه‌هایش پیروی می‌کنند نیز ارتباطی تنگاتنگ دارد، بنابراین یافتن کشورهایی که بلوک منطقه‌ای را تشکیل می‌دهند غیرمعمول نیست. مانند گروه «لیما» که عروسک‌های ساده امپراتوری [آمریکا] هستند و اصل عدم مداخله را که در منشور سازمان ملل متحد وجود دارد نقض می‌کنند. کشورهایی که گوایدو را به رسمیت می‌شناسند، بخشی از راهبرد ایالات‌متحده برای سرنگونی دولت مشروع نیکلاس مادورو هستند که طبق اصل دموکراسی و حق تعیین سرنوشت مردم عمل نمی‌کنند و همچنین از اصل بی‌طرفی در برابر بحران سایر کشورها پیروی نمی‌کنند.  

* برای ناظران بین‌المللی کشور شما جای سوال است که چرا رئیس‌جمهور مادورو به‌رغم همه خیانت‌های گوایدو، او را دستگیر یا محاکمه نمی‌کند، حتی بعد از اینکه یکی از دستیاران گوایدو اعتراف کرد با مزدوران آمریکایی در عملیات شکست‌خورده اخیر در ورود نافرجام به خاک ونزوئلا هم‌دست بوده است. ضمنا آیا واقعا قرار است دولت مادورو برای مقابله با ویروس کرونا، توافقنامه‌ای با گوایدو امضا کند؟ چگونه این اتفاق می‌افتد؟ بدیهی است زندانی شدن گوایدو باعث تشدید وضعیت می‌شود. یک سری مسائل باید در این باره مورد توجه قرار گیرند، مانند مواضع طرفین و پشتیبانی بین‌المللی که این سناریو را پیچیده‌تر می‌کند. دولت ما همیشه موضع گفت‌وگو و صلح را انتخاب کرده است اما متأسفانه مخالفان در حال بازی برای بی‌ثبات‌سازی و جنگ هستند. در حال حاضر حاشیه مذاکرات طرفین به میزان قابل توجهی کاهش یافته است اما با فرا رسیدن زمان مناسب، گوایدو باید با عدالت مواجه و برای اقدامات و اعمالش مجازات شود. اما درباره مذاکره با اپوزیسیون برای مبارزه با ویروس کرونا، این توضیح وجود دارد که رئیس‌جمهور مادورو همواره تمایلش نسبت به گفت‌وگو در جهت منافع مردم ونزوئلا را ابراز داشته است. پس جای تعجب ندارد که او اختلافات سیاسی را کنار گذاشته و برای منافع کشور، ابراز تمایل خود را به دیدار با بخش‌های معقول و منطقی مخالفان نشان دهد.  

* همان‌طور که می‌دانیم، ونزوئلا به همراه کوبا، موفق‌ترین کشورهای آمریکای لاتین در کنترل بیماری همه‌گیر ویروس کرونا هستند؛ چه عواملی منجر به این دستاورد شده است؟ از ابتدای همه‌گیری این بیماری، ونزوئلا «قرنطینه اجتماعی» و نیز یک طرح اقتصادی را برای مقابله با ویروس کرونا اعلام کرد. بسته شدن مرزها و قرنطینه در 7 ایالت بعد از شناسایی نخستین فرد مبتلا به این ویروس و همچنین محدودیت‌هایی که در کل کشور ایجاد شد، بر روند تشخیص گسترده و رویکرد سریع و مؤثر آن افزود. ونزوئلا همچنین از یک سیستم ملی برخوردار است که از طریق اینترنت اجازه پاسخگویی به میلیون‌ها سوال درباره علائم «کووید -۱۹» را داده است. همه اینها، علاوه بر تقویت سامانه بهداشتی و درمانی با عنوان  «باریو آدنترو»  و نیز اتحاد بین‌المللی با کشورهای کوبا، چین، روسیه و همچنین ارتقای حقوق بین‌المللی، نقش بزرگی در این موفقیت ایفا کرده‌اند. این گویای انسجام اجتماعی مردم ونزوئلا به‌رغم محاصره اقتصادی تحمیل‌شده از سوی آمریکاست که مانع از دستیابی به مواد غذایی و دارویی شده است. این مردم همچنان در این شرایط سخت، فرهنگ خود را نشان می‌دهند. رئیس‌جمهور مادورو سیاست‌های حمایت اجتماعی را که توسط دولت فرمانده هوگو چاوز فریاس آغاز شده بود، تعمیق داده که  امروز ستون مستحکمی است که اجازه می‌دهد این همه‌گیری مهار شود، آن هم با وجود اینکه ونزوئلا توسط کشورهایی که میزان آلودگی زیادی به ویروس کرونا دارند احاطه شده است؛  مانند کلمبیا، برزیل و اکوادور. همچنین باید مشکل هموطنانی را که از آن کشور‌ها به میهن بازگشته‌اند نیز در نظر گرفت.  

* می‌دانیم مهاجران ونزوئلایی که در ماه‌های فاجعه‌آمیز سال گذشته به کلمبیا و برزیل رفته بودند، در حال بازگشت به کشور خود هستند؛ چه اتفاقی برای آنها در خارج از کشور افتاد؟ بسیاری از ونزوئلایی‌ها در کشورهایی که به آنجا منتقل شده‌اند مورد تبعیض و بیگانه‌ستیزی قرار گرفته‌اند و این کارزار تحریک به نفرت باعث شده بسیاری از آنها به وطن خود بازگردند. علت دیگر نیز افزایش همه‌گیری ویروس کرونا در آن کشورهاست. بر همین اساس دولت ما پروازهای بشردوستانه‌ای را از طریق طرحی با عنوان «بازگشت به میهن»  ترتیب داده تا اتباع ما امکان بازگشت به کشور خود را داشته باشند. البته این امر باعث شده بسیاری از افراد مبتلا به کرونا به کشور وارد شوند. با این وجود، دولت در مقابل آسیب‌پذیری بزرگی که ونزوئلایی‌ها در خارج از کشور در معرض آن بودند، اعلان همبستگی کرده و حس انسان‌دوستانه از خود نشان داده است.
طرح  بازگشت به میهن توسط رئیس‌جمهور نیکولاس مادورو به نوعی پل هوایی و زمینی ایجاد می‌کند که برای بازگشت داوطلبانه همه مهاجران و خانواده‌های آنها که از لحاظ مالی قدرت برگشت به کشور خود را ندارند حیاتی است. این طرح اجتماعی بزرگ‌ترین طرح حمایتی  در قاره آمریکای جنوبی است. از سال گذشته هزاران مهاجر از 8 کشور به خاطر خانواده‌های خود و آینده میهن‌شان به کشور خود که با عشق و احترام از آنها استقبال می‌کند، بازگشته‌اند. به همین دلیل است که انقلاب بولیواری همچنان الگویی برای جهان خواهد بود و ما به پیروزی خود ادامه خواهیم داد!


شروین طاهری
مرجع : روزنامه وطن امروز
کد مطلب : ۸۶۸۵۲۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما