۰
سه شنبه ۸ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۰۷:۵۶

هزارتوی بحران در قره باغ

هزارتوی بحران در قره باغ
نیروهای نظامی آذربایجان و ارمنستان در منطقه قره‌باغ برای چندمین بار در ماه های اخیر با یکدیگر درگیر شدند. آغاز این درگیری در شرایطی است که ارمنستان و آذربایجان تا سال ۱۹۹۴ بر سر این قلمروی مورد اختلاف، جنگ کردند و بعد از پایان این جنگ، دو طرف در حال انجام مذاکرات صلح با میانجی‌گری گروه مینسک سازمان همکاری و امنیت اروپا هستند.

در روز اول درگیرها مقامات نظامی ارشد ارمنستان، با اعلام «بسیج کامل نظامی» مدعی شده که تاکنون 2 هلیکوپتر و 3 پهپاد و 3 تانک آذربایجان را نابود کرده است در مقابل نیز مقامات دولت آذربایجان از کشته شدن 32 سرباز ارمنی، اندام دوتانک و نابود کردن 12 محل تاسیسات هوایی متعلق به ارمنستان اطلاع داده‌اند.
شایان ذکر است که دو ماه پیش نیز در درگیری‌های مرزی میان دو کشور، حداقل ۱۶ نفر کشته شدند. بعد از این درگیری، بزرگترین تظاهرات سال‌های اخیر در باکو پایتخت آذربایجان انجام شد و تظاهرات کنندگان خواستار بسیج کامل نیروها و بازپس گیری کامل منطقه از ارمنستان شدند. در واقع، چهار دهه است که مناقشه بر سر مالکیت منطقه قره‌باغ موجب تنش در این منطقه شده است، از لحاظ حقوق بین‌الملل این منطقه بخشی از جمهوری آذربایجان است اما تحت کنترل اقوام ارمنی قرار دارد. 
 
ریشه‌های بحران قره‌باغ
اگارنو قره باغ منطقه ای است که در قفقاز جنوبی واقع شده است که 5 درصد از خاک آذربایجان را به خود اختصاص داده  که حجم جمعیتی آن را هم 21% آذری و 77% ارمنی تشکیل می دهد. هر یک از ارمنی‌ها و آذری‌ها طی دهه‌های گذشته مدعی کنترل بر این منطقه هستند. آرتساخ  نامی است که از طرف ارامنه نام قدیمی و سرزمین تاریخی ارمنیان و قره باغ می باشد و از سوی آذرها نام ولایتی تاریخی است که متعلق به قومیت آنهاست. اما برای پی‌بردن به ریشه منازعه بر سر قرباغ در قبل از هر امر دیگری ضروری است که به سال‌های پایانی جنگ جهانی اول و تشکیل دو دولت ارمنستان و آذربایجان اشاره کرد.

پس از شکل گیری کشور های آذربایجان و ارمنستان در گیرودار سقوط امپراتوری تزاری و انحلال جمهوری ماورء قفقاز در حدود سال 1918 مسئله ی بغرنج اراضی بوجود آمد که پیشینه و ذهنیت تاریخی طرفین نیز، بحران را عمیق تر می شاخت. حکومت آذربایجان در اعلامیه ای در تاریخ 28/1/1919 قره باغ را بخشی از سرزمین خود اعلام کرد که پس از اعمال حاکمیت بلشویک ها بر قفقاز ابتدا قره باغ ، نخجوان و زنگه زور از سوی مسکو بخشی از حکومت کمونیستی آذربایجان شمرده می شد که با پیوستن ارمنستان به جبهه کمونیست این موضع گیری از سوی مسکو تغییر یافت و رهبران حزب کمونیست آذربایجان نیز از ادعای خود دست کشیدند و منطقه قره باغ و نخجوان بخشی از سرزمین ارمنستان شد.

اما این روند با تغییر سیاست های شوروی دگرگون شد و در قرارداد 1921 میان شوروی و ترکیه در ماده ی 3 نخجوان و قره باغ بصورت جمهوری های خود مختار  به آذربایجان تعلق یافت و زنگه زور نیز به حاکیمیت ارمنستان در آمد و همچنین در این قرار داد در ماده ی 14 شوروی مکلف شد که مفاد قرار داد را به جمهوری های قفقاز بقبولاند که در دوران استالین این موضوع قطعیت یافت و منطقه ای با نام قره باغ کوهستانی برای اسکان در اختیار ارمنیان قرارگرفت.

با این وجود، بحران قره‌باغ به مدت چند دهه مسکوت ماند تا اینکه در دهه 1980 منجر به درگیری میان ارمنستان و آذربایجان شد. پارلمان قراه باغ در 12 ژوئن 1988 به جدایی کامل قره باغ از آذربایجان و پیئستن به ارمنستان رای داد. که با مخالفت شدید مسکو و باکو همراه بود. در نتیجه این تحرک جنگ قره‌باغ در سال ۱۹۸۸ آغاز شد و پس از فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۱ همچنان ادامه یافت. حدود ۲۰ درصد از اراضی جمهوری آذربایجان به تصرف ارمنستان درآمده است. در سال ۱۹۹۴ به کمک گروه مینسک (آمریکا، روسیه و فرانسه) توافقنامه آتش‌بس میان آذربایجان و ارمنستان به امضا رسید. این تنش تاکنون بیش از ۳۰هزار قربانی بر جای نهاده است.

در گیرو دار درگیریهای قومی در این منطقه ، آذربایجان در 31 اوت 1991 و ارمنستان نیز در 23 سپتامبر 1991  اعلام استقلال کردند. اما در این میان قره باغ همچنان مسئله حل نشده و محل درگیری های این دو کشور باقی ماند. اختلافات ارضی این دو کشور تازه استقلال یافته بصورت منسجم تر و با رنگ و بوی ملی گرایی بشکل بحران هویتی بدل شد. شعله های درگیری و جنگ برافروخته شده تا جولای 1994 گدازان بود، که توافقنامه آتش بس میان کشورهای آذربایجان ، ارمنستان و NK  با میانجگری روسیه و قرقیرستان امضا شد.
 
غرب در کنار ارمنستان و ترکیه در کنار آذربایجان
وقوع درگیری کنونی میان ارمنستان و آذربایجان در شرایطی است که ترکیه همواره از باکو حمایت کرده و حتی بارها از مداخله نظامی مستقی در بحران سخن به میان آورده است. اخیرا نیز اردوغان و دیگر مقامات دولت ترکیه، اعلام کرده‌اند که در حمایت از آذربایجان آماده ورود به بحران بوده و خواهان آن هستند که این بار برای همیشه حاکمیت منطقه قره‌باغ به آذربایجان برسد. در مقابل، تحرکات احتمالی ترکیه در حمایت با باکو، اکنون پیچیدگی ماجرا این است که کشورهای غربی در جبهه مقابل آذربایجان و ترکیه، از ارمنستان حمایت می‌کنند و همین امر حصول توافق یا برتری یکی از طرفین بر دیگری را بسیار دشوار کرده است. با لحاظ این دو سطح حمایتی، قدر مسلم این است که بحران قره‌باغ به آسانی و با جنگ اخیر نه تنها پایان پیدا نمی‌کند بلکه می‌تواند عمق و گستره بیشتری نیز داشته باشد.
 
مصرف داخلی بحران قره‌باغ
یکی از مسائل مهم پیرامون بحران قره‌باغ را می‌توان در بهره‌گیری دولت‌های دو طرف از بحران برای  سرپوش گذاشتن بر بحران داخلی خود از طریق اجرای سیاست های پوپولیستی می باشد. واقعیات حاکم بر نگاه سیاسی شهروندان در آذربایجان و ارمنستان نشان‌گر آن است که هر دو طرف نسبت به بحران قره‌باغ و حاکمیت کشور خود بر این منطقه حساسیت ویژه‌ای دارند. طی دهه‌های گذشته بیشتر از حکومت‌ها، حتی این شهروندان بوده‌اند که خواهان درگیری و آغاز جنگ بر ای کنترل بر این منطقه مورد مناقشه بوده‌اند. برای نمونه دو ماه قبل، بزرگ‌ترین تظاهرات خیابانی آربایجان در حمایت از اغاز جنگ برای به اصطلاح آزادسازی قره‌باغ توسط ارتش آذربایجان اتفاق افتاد.

اما علاوه بر این مساله، مقامات سیاسی دو کشور ارمنستان و آذربایجان از بحران در قره‌باغ به عنوان عاملی برای کسب مشروعیت برای خود بهره می‌گیرند. از یک سو، رهبران سیاسی دو طرف به ویژه مقامات سیاسی دولت ارمنستان از بحران قره‌باغ به عنوان ابزاری برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی‌های خود در انتخابات بهره می‌گیرند و از سوی دیگر، بحران قره‌باغ عاملی برای کسب مشروعیت و محبوبیت برای سیاست‌مداران است. به ویژه در ارمنستان طی انتخابات ریاست جمهور یهمواره نامزدها از حل و پایان دادن به این بحران به عنوان ابزاری برای گردآوری رای بهره می‌گیرند. این مساله به نظر می‌رسد در نهایت زمینه‌ساز تداوم بحران در قره‌اغ خواهد شد؛ زیرا هیچ اراده واقعی‌ای بری حل بحران وجود ندراد.
 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۸۸۹۱۳۵
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما