مذاکرات مستقیم آمریکا با طالبان به بهانه ایجاد صلح در افغانستان در اواسط سال 1397 مطرح و پس از 11 دور مذاکرات رو درو، به توافق دوحه در 10 اسفند 1398 منجر شد. اما نکتهای که در این مذاکرات نادیده گرفته شد، حضور دولت افغانستان و بازیگران داخلیِ افغانستان بود.
در عین حال توافق دوحه چند خروجی مهم داشت که عملا به افزایش خشونتها و کشتار غیرنظامیان منجر شد. در واقع آمریکا در مذاکراتش با طالبان به جای تاکید بر آتشبس، به دولت اشرف غنی فشار آورد تا 5000 زندانی طالب آزاد شود و مذاکرات بینالافغانی نیز پس از آزادی زندانیان طالب، بین طالبان و دولت کابل برگزار گردد. در هیچ یک از مفاد توافق دوحه، بحثی از آتشبس نشد و عملا سالجاری را میتوان خونینترین سال در طول 20 سال گذشته عنوان کرد.
اکنون و با گذشت یک سال از توافق دوحه، هنوز اقدام اساسی برای اجرای تمام وکمال آتشبس انجام نشده است، در حالی که پیششرط هر مذاکره صلحی قبول و رعایت آتشبس است. بیراه نیست اگر بگوییم که این توافق برای انجام نشدن صلح و آتشبس صورت گرفته است. زیرا از سه ضلع این مثلث یعنی(آمریکا، دولت افغانستان و طالبان)، دولت افغانستان اعلام کرده به دلیل نبودن طرف توافق با طالبان، ملزم به اجرای توافقنامه امریکا و طالبان اعم از آزادی هفت هزار زندانی طالب پیش از انجام کامل توافقات صلح نیست. یکسال پیش آمریکا به نیابت خودخوانده از مردم افغانستان و بدون حضور مستقیم دولت افغانستان، با گروه طالبان درباره سرنوشت سیاسی و چشم انداز صلح کشور افغانستان، گفتگو و توافق کرد.
از طرف طالبان نیز به جرات میتوان گفت که این مذاکرات یک برنده بیشتر ندارد و آنهم فقط آمریکاست که روند مذاکراتش برد- برد خواهد بود. در حالی که این یکسال هیچ سرباز امریکایی و ناتو در افغانستان کشته نشده، اما برای مردم افغانستان به هیچ عنوان خشونتها کاسته نشده است. غیر نظامیان، زنان وکودکان بیدفاع افغانستان بارها و بارها به خاک و خون کشیده شدند که در باطن همه این جنایات، آستین آمریکا آشکار است. زیرا میخواهند با این اقدامات اوضاع را متشنج جلوه داده و ادامه اشغالگری خود را توجیه کنند.
دیپلماسی آمریکا، دیپلماسی جنگ و تروریسم مدیریت شده است. واشنگتن به ظاهر پیگیر صلح در افغانستان است تا وجه بینالمللی اش خدشه دارنشود، اما در واقع برای جنگ مهره چینی میکند. میز مذاکره را طوری میچینند که امکان تعامل برای طرف مقابل وجود نداشته و مذاکره را ترک کند. آن موقع است که اعلام میکنند طرف مقابل به دنبال تشنج و جنگ بود.
در حالی توافقنامه دوحه در تاریخ دهم اسفند یکساله شد که برخی در دولت بایدن خواستار باز بینی توافق صلح با طالبان و مذاکره مجدد هستند تا توافق خروج همه سربازان خارجی در اول ماه می (11 اردیبهشت 1400) را به دلایل واهی لغو کنند. طالبان نیز تهدید کردند که چنانچه این اتفاق رخ دهد و آمریکا تعهد خود را نقض کند، نیروهای آمریکایی و ناتو در امان نخواهند بود. بلند بودن دیوار بی اعتمادی در بین طرفهای مذاکره و فاصله عمیق آنها، موجب عدم موفقیت این توافقنامه شده است. از طرفی غرب و ایالات متحده با نادیده گرفتن حاکمیت دولت افغانستان، نقشههای دراز مدت خود در افغانستان را از طریق جبهههای دیگری دنبال میکنند. رشد و گسترش داعش در افغانستان تنها یک روش استعمارینو و تروریستی است که از سوی آمریکا پیگیری میشود تا به خیال خود شاید بتواند حضورش در افغانستان را توجیه نموده و عملا برای بازیگران رقیبش بویژه ایران، روسیه و چین هزینهسازی و چالشزایی کند.