نشست وزیران خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی روز چهارشنبه 19 می در شهر دوشنبه، پایتخت تاجیکستان برگزار شد. ریاست این نشست به عهده وزیر خارجه تاجیکستان سراجالدین مهرالدین بود که کشورش ریاست دورهای این سازمان را به عهده دارد. چهار بیانیه از جمله در زمینه همکاری سازمان پیمان امنیت جمعی با سازمانهای بینالمللی و مشورتها در رابطه با مسائل سیاست خارجی، امنیت و دفاع برای نیمه دوم سال جاری میلادی و نیمه نخست 2022 به تصویب این نشست رسید. با وجود تصویب این بیانیهها و تأکید بر همکاری بین اعضای سازمان اما در این نشست هیچ اشارهای به درگیری سه هفته قبل بین دو عضو این سازمان نشد که در پی آن 55 نفر کشته و بیش از 250 نفر زخمی شدند. علاوه بر این، موضوع خروج امریکا از افغانستان و پیامدهای آن بر این نشست سایه انداخته بود، چنانکه مهرالدین بعد از برگزاری نشست به خبرنگاران گفت که اعضای سازمان تصمیم گرفتند مرز جنوبی کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی را تقویت کنند. این مسائل حکایت از وجود آتش زیر خاکستری در حیاطخلوت روسیه دارد که این سازمان برای مقابله با آن به وجود آمده است.
میراث شوروی
سازمان پیمان امنیت جمعی، Collective Security Treaty Organization (CSTO)، در 15 می 1992 به نام پیمان امنیت جمعی، CST، در قالب کشورهای مستقل همسود یا مشترکالمنافع، Commonwealth of Independent States (CIS)، به وجود آمد. از آنجایی که این سازمان را کشورهایی به وجود آورده بودند که پیش از این عضو اتحاد جماهیر شوروی بودند، پس هم این سازمان و همپیمانی شکل گرفته در آن به نوعی میراث شوروی شناخته میشد که برخی از اعضای پیشین آن میخواستند با جمع شدن دور خود از منافع مشترک به خصوص در مقابل دستاندازیهای اروپا و امریکا دفاع کنند. در واقع، میراث شوروی در هر دو پیمان کشورهای همسود و امنیت جمعی از دو جهت دیده میشد. جهت نخست آن دسته از کشورهای عضو شوروی سابق هر دو پیمان را به وجود آوردند که بر خلاف کشورهایی همانند استونی و لیتوانی روابط نزدیکی با غرب نداشتند و نگران از نفوذ غرب و بحرانهای داخلی بودند. این کشورها نیاز به جمع شدن دور یکدیگر داشتند تا با کمک یکدیگر امنیت اقتصادی و سیاسی خود را تأمین کنند.
جهت دوم همان منطقی است که شوروی بنا بر آن بلوک شرق و پیمان ورشو را مقابل بلوک غرب و پیمان ناتو تشکیل داد و اعضای پیمان همسود بر مبنای همان منطق بود که پیمان امنیت جمعی را تشکیل دادند تا به نوعی اتحاد نظامی سابق خود در بلوک شرق را احیا کرده باشند. این منطق طی سالهای بعد از تأسیس پیمان امنیت جمعی و به واسطه وقوع دو اتفاق قابل توجه اهمیت بیشتری پیدا کرد؛ نخست گسترش ناتو به سمت شرق و تلاش امریکا و اروپا برای کشاندن کشورهای اروپای شرقی به سمت خود و دوم، ایجاد سازمانی به نام سازمان توسعه اقتصادی و دموکراسی گوآم که گرجستان، اوکراین، جمهوری آذربایجان و مولداوی آن را برای مقابله با تأثیر نفوذ روسیه به وجود آوردند. جدا شدن کشورهای گرجستان، جمهوری آذربایجان و ازبکستان از سازمان پیمان امنیت جمعی، شکنندگی این سازمان را نشان داد. هرچند که ازبکستان بعداً دوباره به این سازمان پیوست اما حالا زمزمههایی در قرقیزستان شنیده میشود که میتواند منجر به خروجش از این سازمان بشود.
جنگ دو کشور عضو
از جمله اهداف سازمان امنیت جمعی حفظ و تأمین امنیت کشورهای عضو و ایجاد پایگاه نظامی در برخی کشورهای عضو به منظور افزایش امنیت اعضا است اما با وجود این، درگیری نظامی بین دو کشور عضو این پیمان ضعف اساسی آن را نشان داد؛ چراکه قادر به کنترل اختلافات و ممانعت از بروز درگیری نبود. درگیری نظامی بین دو کشور تاجیکستان و قیرقزستان از 28 آوریل سال جاری تا یکم می ادامه داشت و باعث شد تا گذشته از کشته و زخمیهای این درگیری، بیش از 33هزار نفر از مناطق درگیری فرار کنند. تقریباً نیمی از مرز 900 کیلومتری بین دو کشور علامتگذاری نشده و این موضوع به خصوص در منطقه موسوم به باتکن و منابع آبی رودخانه آقسای در آبگیر گلاونایا زمینهساز تنش بین اهالی هر دو کشور بوده که در نهایت با دخالت نیروهای نظامی تاجیکستان و ورود آنها به داخل خاک قرقیزستان منجر به جنگ بین دو طرف شد.
این درگیری به سرعت تأثیر سیاسی خود را در قرقیزستان نشان داد؛ چراکه ایبک عثمانوف و شیلا بک آتازوف، نمایندگان حزب مکنیم قرقیزستان در پارلمان قرقیزستان، طرحی را در صحن علنی پارلمان کردند که بنا بر آن، باید حضور قرقیزستان در سازمان پیمان امنیت مورد تجدید نظر قرار بگیرد. هرچند که بعید است بیشکک به واسطه ضعف نیروی نظامی حاضر به پیگیری این طرح باشد و بخواهد با خروج از این پیمان روابط خود را با مسکو تیره کند اما به نظر میرسد که جنگ اخیر با تاجیکستان دست کم این سؤال را برای برخی از سیاستمداران قرقیزی مطرح کند که حضور کشورشان در این سازمان چه منفعتی دارد. در واقع، وضعیت آنان همانند وضعیتی است که ازبکستان قبل خروج از این پیمان داشت و تصور میکرد درخواستهایش مورد توجه قرار نگرفته و حالا آنها هم احساس مشابهی دارند و انفعال سازمان در قبال این جنگ و در نظر گرفته نشدن منافع بیشکک باعث شده تا همانند ازبکستان، فکر خروج از این سازمان برای آنها مطرح شود.
رخنه امریکا
بروز حس بیاعتمادی به سازمان پیمان امنیت جمعی میتواند به ضرر این سازمان بشود و راهی را برای رخنه امریکا در میان اعضای آن باز کند. باید توجه داشت که مدتی است امریکا برنامه خروج نیروهای خود را از افغانستان شروع کرده و بنابر ادعای جو بایدن رئیسجمهور امریکا قرار است آخرین سرباز امریکایی در 11 سپتامبر و بعد از 20 سال اشغال خاک افغانستان، این کشور را ترک کند. خروج امریکا از افغانستان بدون تردید به معنای خروج این کشور از منطقه نیست. دیوید هلوی، سرپرست معاونت امور اقیانوس هند و آرام در وزارت دفاع امریکا، در جلسه 12 می کمیته خدمات مسلح مجلس نمایندگان امریکا به جاپاهایی در منطقه اشاره کرده که امریکا در جنگ به اصطلاح با تروریسم به آنها نیاز دارد و تأیید کرد که امریکا نظر به مناطقی «نزدیک به افغانستان» دارد.
ژنرال کنت اف مکنزی، فرمانده ستاد فرماندهی مرکزی ارتش امریکا، در 20 آوریل به کنگره گفت که واشنگتن به دنبال گزینههایی در آسیای مرکزی است تا از آنها برای واکنش به هر تهدیدی استفاده بکند. در واقع، امریکا و متحدانش از ابتدای تهاجم به افغانستان با تعدادی از کشورهای آسیای مرکزی همانند ازبکستان، تاجیکستان و قرقیزستان همکاری داشتند و از پایگاههای هوایی کارشی خانآباد در ازبکستان و ماناس در قرقیزستان استفاده میکردند هرچند که قرقیزستان در 2014 به این همکاری نظامی پایان داد و ازبکستان نیز با تغییر قوانینش راه همکاری نظامی و میزبانی از نظامیان خارجی را مسدود کرده است. همچنان که از اظهارات این مقامهای ارشد امریکایی پیداست، واشنگتن قصد ندارد با خروج سربازانش از افغانستان منطقه را ترک کند بلکه نگاهش به سمت آسیای مرکزی است تا همکاری گذشته را در قالب تازهای احیا و حتی گستردهتر از قبل کند. نکته قابل توجه این موضوع با توجه به احتمال صلح دولت افغانستان با طالبان و مشارکت این گروه در ساختار سیاسی آینده افغانستان است؛ چراکه بازگشت طالبان در افغانستان به معنای تهدید امنیت کشورهای آسیای مرکزی به خصوص کشورهای هممرز با افغانستان است و امریکا سعی میکند تا از این تهدید به عنوان ابزاری برای رخنه در این منطقه بهرهبرداری کند.
سفرهای چند هفته اخیر زلمی خلیلزاد، نماینده ویژه امریکا در افغانستان، به دو کشور تاجیکستان و ازبکستان و گزارش اخیر روزنامه امریکایی والاستریت ژورنال در مورد احتمال استقرار سربازان امریکایی در آسیای مرکزی گویای چنین تلاشی از سوی واشنگتن است. سرگئی ناریشکین رئیس سرویس اطلاعات خارجی روسیه در مورد این موضوع گفته است: «ما اطلاعاتی داریم که چنین تلاشهایی در حال انجام است اما امیدواریم علاوه بر شرکای ما، متحدان سازمان پیمان امنیت جمعی نیز با این اقدام موافقت نکنند.» در واقع، روسیه همواره آسیای مرکزی را حیاطخلوت امنیتی خود میدانست و بعد از واقعه 11 سپتامبر نیز تلاش زیادي کرد تا کشورهای این منطقه را از همراهی با امریکا و متحدانش باز دارد اما به نظر میرسد که امریکا بار دیگر به دنبال رخنه در این حیاطخلوت است و شک و تردیدهای ناشی از جنگ تاجیکستان و قرقیزستان نسبت به سازمان پیمان امنیت جمعی میتواند زمینهای را برای رخنهاش فراهم کند.
سیدنعمتالله عبدالرحیمزاده