۰
شنبه ۱۹ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۱:۱۱
تحولات افغانستان نشان می‌دهد طالبان روش خشونت‌آمیز خود را تغییر نداده است

از «طالبان 1996» تا «طالبان 2021»

از «طالبان 1996» تا «طالبان 2021»
سران عالی‌رتبه طالبان روزانه به رسانه‌ها و مقامات کشورهای جهان می‌گویند روش‌های پیشین خود را تغییر داده‌اند و دیگر قائل به استفاده از زور و قتل‌عام نیستند؛ همزمان با این اظهارنظرها اما نیروهای میدانی این گروه با استفاده حداکثری از قدرت نظامی با اتکا به زور و کشتار دیگران، می‌کوشند خاک افغانستان را تصرف کنند. تناقض بین مواضع سیاسی طالبان با اقدامات میدانی این گروه در افغانستان را می‌توان پدیده‌ای قابل توجه دانست. طالبان در گذشته در جایگاه سیاسی مواضعی خشونت‌آمیز داشت که در سطح جامعه نیز با اعمالی خشونت بار پیگیری می‌شد. امروز اما در جایگاه سیاسی مواضع نرم‌تر شده‌اند ولی در میادین نبرد همچنان بسیاری از قواعد توسط جنگجویان طالبان اجرا می‌شود.
 
طالبان می‌گوید قصد دارد از تمام گروه‌ها و اقوام در حکومت آینده خود استفاده کند. چنین جمله ارزش‌مداری اما در صحنه عمل به شکلی دیگر توسط این گروه جریان پیدا کرده است. از آنجایی که گروه طالبان میان پشتون‌تباران ایجاد شده و تقریبا تنها میان آنان محبوبیت دارد، نمی‌توان انتظار داشت در مناطق غیرپشتون‌نشین افغانستان که نیمی از جمعیت و وسعت این کشور را شامل می‌شوند طالبان حضور داشته باشد، اما امروزه سران این گروه خود اذعان دارند که بر 85‌درصد کشور مسلط هستند.

دور جدید درگیری‌ها در افغانستان زمانی آغاز شد که شهرهای شمال این کشور که جمعیت کمی از پشتون‌تباران را در خود جای داده است مورد حمله طالبان قرار گرفت. در این مناطق هزاره‌ها، تاجیک‌ها و ازبک‌ها اکثریتی تقریبا قاطع دارند، به‌گونه‌ای که برخلاف جنوب در شمال درصد کمی از جمعیت به پشتون‌ها تعلق دارد. اگر شیوه طالبان نسبت به گذشته تفاوت کرده و دیگر اعمال زور بی‌حدواندازه از دستور‌کار این گروه خارج شده است به چه دلیل درگیری‌های اخیر در شمال افغانستان متمرکز بوده است؛ جایی که اکثریت قاطعی از مردم آن هیچ نسبتی با طالبان ندارند. برخی از فیلم‌های منتشرشده در فضای مجازی نشان می‌دهد نیروهای طالبان پس از دستیابی به یکی از مواضع ارتش افغانستان سربازان زخمی را به رگبار بسته و به آنها تیر خلاص می‌زنند. استفاده از خشونت عریان و انتشار آن در فضای مجازی توسط نیروهای طالبان آن چیزی است که این گروه پیش‌تر در دهه 90 میلادی با توسل به آن، قدرت گرفته بود. داعش نیز از چنین قاعده‌ای پیروی می‌کرد؛ چیزی که در میان تروریست‌ها «فتح بالرعب» نام دارد. در این سیاست تعدادی از مخالفان به طرز فجیعانه‌ای کشته می‌شوند تا آوازه آن به گوش دیگران برسد و‌ انگیزه مقابله از بین برود.

طالبان تغییر کرده است اما این تغییر چندان قابل توجه نیست و آنچه نیز از سوی دفتر سیاسی آن به جهان مخابره می‌شود، در بهترین حالت یک تغییر تاکتیکی برای همراهی سایر کشورها با این گروهک است. دفتر سیاسی طالبان به جای انعکاس «فتح بالرعب» در مواضع سیاسی، سیاست «فریب در ظاهر» را جایگزین کرده است. در این سیاست سران سیاسی از تغییر و مذاکره و مفاهمه و احترام به دیگران صحبت کرده ولی نیروهای نظامی طالبان در میدان طرف‌های مذاکره، مفاهمه و کسانی که قرار است مورد احترام قرار گیرند را از دم تیغ می‌گذرانند.

طالبان همچنان مصر است خود را بدون حامی خارجی نشان دهد اما آنچه در صحنه بین‌المللی، منطقه‌ای و دخلی افغانستان قابل مشاهده است همکاری بسیاری از بازیگران با این گروه است. سقوط پی‌در‌پی و سریع شهرهای افغانستان آن هم در مناطقی که طالبان خواستگاه مردمی چندانی ندارد چندان قابل درک نیست. البته طالبان در دهه 90 میلادی نیز به شمال افغانستان لشکر کشیده و آن را به تصرف خود درآورده است اما در آن دوره شرایط با امروز فرق داشت. در آن دوره طالبان جدیدالتاسیس بود و مورد حمایت علنی سه کشور عربستان، امارات و پاکستان قرار داشت اما حالا از جنگی بین‌المللی و 20 ساله بیرون آمده است. در آن دوره خطوط تدارکاتی این گروه در داخل افغانستان مشخص بود و تصرف شهرها تا حدی گام‌به‌گام انجام می‌شد اما درحال حاضر به ناگهان در شمال جنگ رخ می‌دهد؛ اقدامی که نشان‌دهنده آن است که کسانی نخواسته‌اند جابه‌جایی تدارکات و نیروهای طالبان جلوی چشم‌ها انجام شود.

طالبان امروزه نه‌تنها در روش خشونت‌آمیز خود تغییری ایجاد نکرده است بلکه همچنان مانند گذشته چشم به‌سوی همکاری با طرف‌های بین‌المللی دارد. باید دانست در دهه 90 میلادی و قبل از همکاری طالبان با القاعده حتی آمریکا نیز موافق حضور این گروه در رأس قدرت بود. طالبان امروز با همکاری پاکستان، سعودی‌ها، صهیونیست‌ها و آمریکا درحال گام برداشتن در مسیری است که می‌تواند برای افغانستان و دیگر کشورهای همسایه آن گران تمام شود. با فرض محال تغییر این گروه، به نظر نمی‌رسد آنها بتوانند پایگاه ایدئولوژیک خود را نیز توجیه کنند که از رفتارهای گذشته‌شان درس بگیرند.

طالبان سیاسی شاید در کنار رفتارهایش در افغانستان، نیم‌نگاهی به مواضع سایر کشورها داشته باشد، اما طالبان مذهبی و طالبان افراطی جنگجو به این سادگی حاضر به فهم حقوق سایر اقوام نخواهد شد. این پایگاه افراطی دوباره قدرت خواهد گرفت و دوباره وضع به سیاق گذشته بازمی‌گردد، آزادی‌ها محدود می‌شود، زنان بدون محارم خیلی از حقوق‌شان ضایع می‌شود و باید به پستوها بروند و دختران از تحصیل بازمی‌مانند. همه این شرایط از یک جنگ داخلی تمام‌عیار و بی‌پایان دیگر در افغانستان حکایت دارد؛ جنگی که قرار است به توسعه ناامنی در مرزهای ایران، روسیه و چین بینجامد.
 
مرجع : فرهیختگان
کد مطلب : ۹۴۲۶۱۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما