۰
دوشنبه ۱ شهريور ۱۴۰۰ ساعت ۱۶:۱۸

آینده مناسبات چین و افغانستان؛ تهدیدات و ضرورت‌ها

آینده مناسبات چین و افغانستان؛ تهدیدات و ضرورت‌ها
سقوط کابل طی یک هفته گذشته به مهم‌ترین سوژه خبری در رسانه‌های جهانی تبدیل شده است. سقوط حکومتی که به مدت دو دهه تحت حمایت دولت آمریکا قرار داشت امروزه برای عامه مردم و ناظران سیاسی به عنوان رسوایی بزرگ واشنگتن مورد خطاب قرار می‌گیرد. در واقع، گروه طالبان در ۱۵ آگوست 2021 (۲۴ مرداد 1400) بعد از خروج «اشرف غنی»، رئیس‌جمهور سابق افغانستان وارد شهر کابل شد. قدر مسلم این است که ورود نیروهای طالبان به منزله خاتمه تلاش‌های ۲۰ ساله آمریکا و دیگر کشورهای غربی برای پیشبرد دولت‌سازی بر مبنای مدل غربی خواهد بود.

اما علاوه بر ایالات متحده آمریکا، تحولات اخیر کشور افغانستان از سوی دیگر بازیگران و قدرت‌های بین‌المللی مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، کشور چین یکی از بازیگرانی است که با دقت و تامل خاص تحولات کشور افغانستان را در یک ماه گذشته پی‌گیری کرده است. پکن اخیراً از آماگی لازم برای برقراری روابط دوستانه با کایل در دوران رهبری طالبان خبر داده است و مقامات طالبان نیز از چین به عنوان گزینه‌ای مناسب برای سرمایه‌گذاری در افغانستان یاد کرده‌اند. حال این پرسش مهم برای ناظران سیاسی، رسانه ها و افکار عمومی در سطح جهانی مطرح شده که آینده مناسبات و روابط چین با گروه طالبان بعد از کنترل آن‌ها بر کابل چگونه خواهد بود؟ یا در سطحی دیگر این پرسش مطرح است که روی کار آمدن طالبان در افغانستان و ایجاد مجدد امارت اسلامی در این کشور چه تهدیدات و ضرورت هایی را برای پکن به همراه خواهد داشت؟
 
نگرانی‌های چین از روی کار آمدن طالبان
در یک نگاه کلان می‌توان به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان را حامل تهدیداتی جدی برای کشور چین مورد ارزیابی قرار داد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
 
گسترش افراط گرایی در منطقه سین کیانگ: بدون تردید، مهم‌ترین دغدغه چین نسبت به تحولات اخیر افغانستان و به قدرت رسیدن گروه طالبان با دغدغه داخلی این کشور نسبت به ترویج و توسعه موج افراط‌گرایی در منطقه مسلمان‌نشین سین کیانگ ارتباط دارد. منطقه سین‌کیانگ، همانند تبت در جنوب چین، رسما یک منطقه خودگردان است. اویغورها که در استان سین کیانگ چین ساکن هستند، مسلمان و از تبار ترک هستند. آن‌ها حدود ۴۵ درصد جمعیت سین‌کیانگ را تشکیل می‌دهند. طی دهه‌های گذشته همواره گزارش‌هایی از اعمال محدودیت و سخت‌گیری دولت پکن نسبت به اویغوری‌ها منتشر شده است. در شرایط فعلی نیز به نظر می‌سد نگرانی و دغدغه اصلی چینی‌ها همچنان بر محور واهمه از تقویت افراط‌گرایی در این منطقه خودمختار بعد از تشکیل امارات اسلامی در افغانستان است. در واقغ، در شرایط کنونی می‌توان تاکید کرد که اولویت شماره یک چین توقف جنگ است؛ زیرا هر گونه اشاعه هرج و مرج زمینه‌ساز تقویت موج افراط گرایی مذهبی و تروریسم در این کشور خواهد شد.

در همین زمینه شاهد هستیم که همزمان با تحولات افغانستان در هفته‌های منتهی به سقوط کابل، «گلوبال‌تایمز»، نشریه وابسته به حزب کمونیست چین، رسانه‌های غربی را به تلاش برای تخریب روابط میان پکن و طالبان متهم کرد: «غرب واقعا به حقوق بشری اویغورهای سین‌کیانگ اهمیت نمی‌دهد؛ تنها امیدوار است که بتواند از این طریق میان پکن و طالبان اختلاف ایجاد کند.» هم‌زمان، هو شیجین، سردبیر این نشریه دولتی چین، نیز در مطلبی که به‌طور گسترده در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک گذاشته شد، به این موضوع اشاره کرده است که طالبان، چین را «دوست» خود می‌داند.

در ظاهر ماجرا نیز طالبان در پیامی روشن بر چشم‌پوشی خود از سرکوب مسلمانان در چین صحه گذاشت. در همین زمینه شاهد هستیم که سخنگوی طالبان در ماه جولای در گفت‌گو با روزنامه وال‌استریت‌ژورنال تاکید کرد که این گروه در رابطه با «ادعاهای مربوط به سرکوب اقلیت‌های مسلمان در سین‌کیانگ چین»، تمایلی به انتقاد از آن کشور را ندارد. او تاکید کرده بود: «ما به موضوع ستم بر مسلمانان اهمیت می‌دهیم، اما در امور داخلی کشور چین دخالت نخواهیم کرد.» هر چند این اظهارات برای مقامات چینی بسیار امیدبخش است اما نمی‌تواند به معنای رفع کامل نگرانی‌های پکن از تهییج مسلمانان اویغوری در منطقه سین کیانگ باشد.
 
بر هم خوردن روند توسعه طرح «یک کمربند و یک جاده»: چین از دهه 1980 تلاشهای وسیعی را برای گسترش روابط اقتصادی و سیاسی استراتژیک با جهان آغاز نمود تا به یکی از قطب‌های بزرگ قدرت در جهان تبدیل شود. این کشور در سیاست‌گذاری جدید خود برای اجرایی کردن این راهبرد، طرح «یک کمربند و یک جاده» است. ین طرح که از آن  راه ابریشم نوین یاد می‌شود، ترکیبی از سیاست سال‌های پایانی دهه ۹۰ تحت عنوان به بیرون برو (go out policy) راه باستانی ابریشم است. اهمیت طرح یک کمربند و یک جاده در مشارکت‌های استراتژیک چین در آن است که کشورهای مختلف را با توجه به جذابیت های آن در انتقال کالا، ترانزیت و سرمایه گذاری خارجی تشویق به انعقاد قراردادهای استراتژیک با چین می‌کند.

اکنون بسیاری از ناظران سیاسی بر این باور هستند که احساس انفعال و خیانت دولت باید نسبت به دست نشاندگان خود در کابل اقدامی برای مقابله با طرح یک کمربند و یک جاده چین بوده است. در همین زمینه، پیر محمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان در گفتگو با «الوقت» بر این باور است که «در ظاهر امر آمریکا شکست خورده است اما اگر از نگاهی موشکافانه‌تر به مساله نگریسته شود، این کشور استراتژی کلانی در سطح جهانی دارد و رفتار این کشور نیز در افغانستان در همین چارچوب قابل تحلیل است. آمریکایی‌ها در حال پیاده کردن نقشه‌ای از پیش تعیین شده هستند. اینکه هزینه‌های چند میلیارد دلاری آمریکا در افغانستان تماما بدون ثمر بوده است بسیار ساده انگارانه می‌باشد. آمریکایی‌ها با پی بردن به اشتباه خود در دلبستگی به طیف سکولارها، مجددا به سوی طالبان بازگشتند؛ زیرا این نیرو قدرت اجتماعی بالایی دارد و توانایی تاثیرگذاری بر معادلات را دارد. اکنون آمریکا قصد دارد از روی کار آمدن طالبان به عنوان ابزاری برای مقابله با طرح «یک کمربند و یک جاده» بهره بگیرد. در واقع، آمریکایی‌ها بر این باور هستند که افغانستان و طالبان مهم‌ترین مانع برای اجرای قدرت گیری پکن هستند.»

در ماه جولای میلادی (ماه گذشته) وقتی 13 نفر از جمله 9 کارگر چینی در پاکستان در اثر یک حمله انتحاری در اتوبوس کشته شدند، خطرات ناشی از بی‌ثباتی منطقه برای چین در اجرایی ابتکار خود یعنی طرح یک کمربند و یک جاده، مشخص شد. چین در حال ساخت پروژه های زیربنایی عظیم در پاکستان به منظور اجرایی شدن این طرح خود است اما هر گونه تقویت افراط گرایی می‌توان تهدیدی برای اجرایی شدن این مگاپروژه باشد.
 
ضرورت‌های تعامل (فرصت‌های) روی کار آمدن طالبان برای چین
علاوه بر تهدیدات مورد اشاره روی کار آمدن طالبان می‌تواند فرصت‌ها و ضرورت‌هایی را برای دولت‌مردان چینی به همراه داشته باشد که مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:

طالبان نیرویی ضد غرب و متمایل به پکن: یکی از قواعد مهم در دنیای سیاست به طور سنتی از سویی تحلیل‌گران و سیاستمداران مورد تاکید قرار گرفته این جمله مشهور است: «دشمن دشمن من دوست من است.» هرچند این جمله به طور کامل پیرامون خوانش مناسبات چین و طالبان صادق نمی‌باشد اما نکته مهم این است که طالبان از نظر ایدئولوژیک و کنش عملی یک نیروی ضد غرب و آمریکایی محسوب می‌شود. در حقیقت می‌توان به این قاعده مهم اشاره داشت که بر خلاف روسیه یا ایالات متحده آمریکا هرگز طالبان با چین سر ستیز و جنگ نداشته و حتی کمترین میزان تلاش برای تاثیر گذاری بر معادلات سیاسی این کشور را در دستور کار قرار نداده است.

با توجه به همین قاعده نیز وقتی یک قدرت بزرگ آسیایی مانند چین حاضر به ملاقات صریح با رهبران طالبان می‌شود این امر یک پیروزی دیپلماتیک بزرگ را به طالبان می دهد. لذا می‌توان اظهار داشت که طالبان در مقام یک نیروی ضد غرب و ضد آمریکایی و متمایل به پکن قابلیت همکاری خواهد داشت. تمامی موضع‌گیری‌های مقامات سیاسی چین نیز به وضوح از پیش گرفته شدن چنین سیاستی حکایت دارند.
 
تلاش چین برای همکاری با نسخه معتدل طالبان: در سطحی دیگر به نظر می‌رسد که دستگاه دیپلماسی چین از هم اکنون بر روی تعامل با یک طالبان «میانه‌رو» یا «اعتدال‌گرا» سرمایه‌گذاری کرده است. مواضع مقام‌های سیاسی چین یک ماه گذشته به طور متناوب، بر ارسال سیگنال‌های مثبت برای حمایت از روند مسالمت آمیز قدرت و همکاری با دولت موقت احتمالی استوار بوده است. به گونه‌ای که وزارت خارجه چین روز دوشنبه ۲۵ مرداد و یک روز پس از سقوط پایتخت افغانستان اعلام کرد که مایل است پس از تسلط کامل طالبان بر افغانستان، روابط دوستانه ای با آن‌ها برقرار کند. همچنین، وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در 19 گوست 2021 (28 مرداد 1400) در طی یک تماس تلفنی با «دومینیک راب» وزیر امور خارجه انگلیس از جامعه جهانی درخواست کرد تا از هرگونه اعمال فشار به افغانستان در جریان روند انتقال قدرت و همچنین استفاده از آن به عنوان میدان نبرد برای تسویه حساب‌های خود خودداری کنند. این اظهارات به وضوح نمایان‌گر پیام مثبت آشکار پکن به طالبان است؛ بدین معنا که آن‌ها مخالف مداخله خارجی در روند انتقال قدرت در افغانستان هستند.

همچنین، در ماه گذشته میلادی (جولای) دیداری میان «وانگ یی» وزیر خارجه چین با هیاتی از طالبان در شهر بندری تیانجین در شمال این کشور برگزار شده بود که می‌توان از آن به عنوان اقدام پیش‌دستانه وزارت خارجه این کشور برای تعامل سازنده با طالبان یاد کرد. در حقیقت، دولت‌مردان چینی و رسانه‌های این کشور با در پیش گرفتن یک دیپلماسی فعال در پی آن هستند که نسخه‌ای معتدل از طالبان ارائه کنند و حتی برای سیاست‌های این گروه در عدم توسل به رویه افراط‌گرایی تاثیرگذار باشند.
 
مرجع : الوقت
کد مطلب : ۹۴۹۹۴۳
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما