سايه فقر بر سرزمين ژرمنها

 فقر در آلمان تحت تاثير بحران اقتصادي نمودي عيني تر پيدا كرده است .بر اساس اعلام مرکز آمار آلمان، هم اکنون 13 ميليون آلماني در معرض قرار گرفتن زير خط فقر قرار دارند.
البته اين مرکز به تعداد افرادي که هم اکنون زير خط فقر قرار دارند اشاره اي نکرده است. با اين حال 13 ميليون آلماني يا 6/15 از جمعيت آلمان در معرض فقر قرار دارند. اين در حالي است که سه کشور جمهوري چک،هلند و اتريش از وضعيت بهتري نسبت به آلمان قرار دارند.

هم اکنون 9 درصد از شهروندان جمهوري چک ،10 درصد از شهروندان هلند و 12درصد از شهروندان اتريش در معرض قرار گرفتن زير خط فقر قرار دارند.

به نظر مي رسد در صورت تداوم بحران اقتصادي و افزايش قيمتها در اتحاديه اروپا،اين در آمد نيز نتواند پاسخگوي زندگي بسياري از شهروندان آلماني باشد.در هر صورت آلمان به لحاظ اقتصادي وضعيت مطلوبي ندارد و بحران اقتصادي به صورت مستقيم بر وضعيت اين کشور تاثير گذاشته است.در هر صورت فقر در آلمان به صورتي علني رخ نمايان ساخته است.
اين در حالي است كه مركل توجهي به وضعيت سخت مردم كشور خود نداشته و همچنان سعي دارد خود را نجات بخش بحران يورو نشان دهد!بسياري از شهروندان آلماني از مرکل و احزاب ائتلافي دولت وي يعني دموکراتهاي آزاد خواسته اند تا هر چه سريع تر بر روي معضلات اقتصادي داخلي اين کشور متمرکز شده و از روياپردازي در اروپاي واحد دست بر دارند اما به نظر مي رسد مرکل قصد ندارد تن به چنين کاري دهد.
اگر چه بحران اقتصادي برلين و منطقه يورو پيوسته است و حل بحران اقتصادي آلمان در گروي حل بحران يورو است، اما مرکل نمي تواند نقش منجي منطقه يورو را براي ساير ملتهاي اروپايي ايفا کند.
صدر اعظم آلمان و حزب متبوع وي يعني دموکرات مسيحي، توانايي اقناع شهروندان آلماني در حوزه بحران منطقه يورو را نداشته اند و حال قصد دارند براي همه ملتهاي اروپايي تصميم گيري کنند!اگرچه مرکل ادعا مي کند که توانسته است بر فقر داخلي در آلمان غلبه کند، اما آمار موجود اين ادعاي صدر اعظم آلمان و همراهانش را مورد تاييد قرار نمي دهد.
مرکل از زمان تشديد بحران اقتصادي يونان و تاثيرگذاري آن بر سرتاسر اروپاي واحد درصدد بوده است تا با ارائه طرح هاي نجات اقتصادي و تحميل آن به ملتهاي اروپايي، خود را به عنوان ناخداي کشتي توفان زده اروپا معرفي کند اما در اين مسير با شکستي سخت مواجه شده است.در هر صورت بهتر است مركل نيم نگاهي به وضعيت بحران زده كشور خود بيندازد!

بحران اقتصادي در آلمان بسيار فراتر از آنچه است كه هم اكنون مشاهده مي كنيم!در اين خصوص لازم است مروري كوتاه بر وضعيت زندگي زناني كنيم كه به صورت پاره وقت به استخدام كارفرمايان در آمده اند .ميليونها زن آلماني که هم اکنون به صورت نيمه وقت توسط کارفرمايان استخدام شده اند، ناچارند دوران بازنشستگي خود را با مستمري کمتر از 200يورو در ماه سپري کنند. هم اکنون 4/7 ميليون نفر از کارگران آلماني به صورت پاره وقت به استخدام کارفرمايان در آمده اند.

حدود 70 درصد از اين جمعيت کثير را زنان تشکيل مي دهند. بر اين اساس 65/4 ميليون نفر زن ناچارند پس از سالها کار پاره وقت از مزاياي مستمري 129 يورويي در دوران پيري بهره مند شوند!اگرچه آمار ارائه شده توسط روزنامه Suddeutsche Zeitung صرفا مربوط به افراد داراي شغل پاره وقت است، اما نبايد فراموش کرد که با تشديد بحران اقتصادي اروپا، تعداد متقاضيان مشاغل پاره وقت در آلمان و ديگر کشورهاي عضو منطقه يورو افزايش خواهد يافت.

در اين صورت بسياري از افراد که بيشتر آنها را زنان تشکيل مي دهند دوران پيري سختي را خواهند گذراند.از سوي ديگر،تبديل مشاغل پاره وقت به تمام وقت نيز عملا از عهده بسياري از زنان بر نمي آيد زيرا زمينه اي براي اين تبديل شغل در شرايط بحران وجود ندارد.بسياري از افراد ناچارند در شرايط بحران اقتصادي به مشاغل پاره وقت پناه ببرند که اين موضوع خود مي تواند مولد بحرانهاي تازه در آلمان و حتي ديگر کشورهاي اروپايي باشد.
كار فرمايان نيز معمولا در بسياري موارد ترجيح مي دهند متقاضيان کار را به صورت پاره وقت به استخدام خود در آورند تا تعهدات استخدامي کمتري در برابر آنها داشته باشند.با اين وجود آلمان طي سالهاي بعدي با جمعيت کثيري از زنان و مردان داراي کار پاره وقت مواجه خواهد شد.افرادي که چشم انداز روشني در دوران پيري و بازنشستگي ندارند.

در حالي که آنگلا مرکل خود را ناجي اصلي منطقه يورو دانسته و هزينه هاي سياسي زيادي را صرف قرار گرفتن در کانون مديريت بحران يورو کرده است، اما خود شهروندان آلماني بحران يورو به صورتي علني حس مي کنند.به عبارت بهتر مرکل توان مديريت اقتصاد داخلي آلمان را نيز ندارد و حال تکليف اروپاي واحد با آن همه پيچيدگي ها و معضلات پايان ناپذير مشخص است.

در سال 2007 ميلادي 15 درصد از شهروندان آلماني در خطر فقر قرار داشتند اما در حال حاضر 6/15 درصد از آنها با چنين خطري مواجه هستند.اين افزايش نسبي نشان
مي دهد که دولت آنگلا مرکل در غلبه بر فقر داخلي در کشورش موفقيت آميز عمل نکرده و آثار بحران اقتصادي در ساير شهرهاي آلمان به طور کامل به چشم مي خورد.

با اين وجود مرکل ترجيح مي دهد به جاي ايفاي نقش خود به عنوان صدر اعظم آلمان،
خود را صدر اعظم کل اتحاديه اروپا قلمداد کند!

شهروندان آلمان هم اکنون خود را نسبت به شهروندان کشوري مانند جمهوري چک در وضعيت بدتري مي بينند و همين مسئله تاثير رواني سختي بر روي آنها خواهد داشت.بدون شك ادامه سياستهاي مركل منجربه تشديد اين احساس آزار دهنده در بين شهروندان آلماني خواهد شد .