۰
شنبه ۳ فروردين ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۲۳

هدف دموکرات‌ها از پیشنهاد مذاکره 2 جانبه با ایران چیست؟

دولت اوباما و تداوم سیاست شکست‌خورده چماق و هویج
هدف دموکرات‌ها از پیشنهاد مذاکره 2 جانبه با ایران چیست؟
به گزارش اسلام تایمز ؛  اخیرا مسئولان آمریکایی با بهره‏ گیری از ظرفیت گسترده رسانه ‏ای اعلام کر دند که خواستار نشستن بر سر میز مذاکره مستقیم و دو جانبه با جمهوری اسلامی ایران هستند.

این سیاست دولت امریکا را - که این بار با صراحت و شجاعت بیشتری نسبت به موارد مشابه پیشین اتخاذ شده است - می‌توان در پی انتخاب مجدد اوباما به ریاست جمهوری و در قالب دیپلماسی جدید ایالات متحده تحلیل کرد.
 
دولت جدید دموکرات‏ها، نیازمند روش و حرف تازه ای در دور جدید زمامداری است و با توجه به اولویت‏های اقتصادی و سیاسی موجود در خاورمیانه برای آمریکا از جمله وجود ذخایر عظیم نفت، حضور رژیم اشغالگر اسراییل و تحقق انقلاب در کشورهای عربی، دیپلماسی خاورمیانه‏ای ایالات متحده در راس منافع و نیازمندی‏های دیپلماسی این کشور قرار داشته ولاجرم ایجاد تغییر و بهبود در راهبردهای خاورمیانه‏ای، در زمره مهمترین و جلوه‏گر ترین اقدامات برای دولت آمریکا است.
 
در همین راستا، ایران به دلایلی در راس ماموریت‌های چالشی حوزه دیپلماسی ایالات متحده قرار گرفته که اهم آن از این قرار است:
 
- موقعیت جغرافیایی حساس از لحاظ اشراف بر شاهراه نقل و انتقال نفت جهان و همچنین قرارگرفتن در مسیر اتصال آسیا، اروپا و حتی آفریقا
 
- جایگاه قابل توجه نسبت به سایر کشورهای منطقه از لحاظ تجهیزات، توانمندی و اقتدار دفاعی و موقعیت استراتژیک نظامی در دستیابی به آب های آزاد از طریق شمال و جنوب.
 
- برخورداری از ایدئولوژی ارزش مدار و انقلابی بر مبنای دین مبین اسلام به عنوان دین فراگیر ملت‏های منطقه و همچنین اتخاذ و اجرای راهبردهای سیاسی و بین المللی بر این مبنا که نتیجه آن ایجاد تقابل با سیاست های توسعه طلبانه و امپریالیستی قدرت های جهانی است.
 
- دستیابی به برخی تکنولوژی های حساس و در انحصار قدرت‏های معدود از جمله فناوری هسته‏ای به ویژه درشرایط عدم استیلا و کنترل از سوی قدرت‏های جهانی (غربی).
 
این شرایط، با عنایت به عدم موفقیت چشم گیر و موثر در قبال جمهوری اسلامی ایران، به عنوان چالش بزرگ حوزه دیپلماسی ایالات متحده در 34 سال گذشته و همچنین با توجه به وقوع انقلاب در کشورهای اسلامی منطقه و افزایش چالش‌های آمریکا در مواجهه با تشکیل دولت‏های پایبند به اصول و ایدئولوژی اسلامی-که مهمترین و چالش بر انگیز ترین آن‏ها با روی کار آمدن اخوان‏المسلمین و تدوین قانون اساسی اسلامی در مصر در حال وقوع است- دولت دموکرات اوباما را بیش از دولت‏های گذشته برای ایجاد تغییردر مدیریت و اعمال دیپلماسی فعال به منظور موفقیت در ماموریت مهم خاورمیانه‏ای دستگاه دیپلماسی امریکا، تحت فشار قرار داده است.
 
با این حال سیاستمداران آمریکایی همچنان از آموزه‏های قدیمی خود در حوزه سیاست خارجی و روابط بین‏الملل، دست بردار نیستند و علی‏رغم اینکه تاکنون این تاکتیک ها در قبال ایران نتوانسته برای آنان بهره‏ای به همراه داشته باشد، کماکان بر اعمال این سیاست‏ها اصرار دارند؛ چنانکه گویی سیاست مداران و مسئولان آمریکایی درمانده شده و چاره‏ای جز پیروی از سیاست‏های پیشین در قبال جمهوری اسلامی ایران به عنوان چالش چندین ساله و لقمه گلوگیر دستگاه دیپلماسی خود نمی یابند.
 
رفتار اخیر آمریکا به وضوح موید این مساله است. مسئولان بلندپایه آمریکایی از جمله رییس جمهور و وزیرخارجه آمریکا در اظهارات صریح، مکرر و پرحجمی، به اعلام سیاست جدید ایالات متحده مبنی بر مذاکره مستقیم و دوجانبه با ایران پرداخته و اعلام آمادگی خود را با استفاده از ظرفیت گسترده رسانه‏های همسو، در افکار عمومی منتشرکردند.
 
تا این مرحله، همه شواهد گویای اتخاذ سیاست جدید و شجاعانه دولت اوباما در برخورد با چالش جدی آمریکا در حوزه دیپلماسی است که در داخل و خارج این کشور، مورد توجه ناظران قرار گرفت.
 
از سوی دیگر رهبری جمهوری اسلامی ایران نیز در پاسخی قاطع و مستدل با بیان موانع و دلایل آنچه تاکنون موجب سردی و قطع روابط سیاسی دو کشور شده است، ضمن اشاره به سابقه و نتایج مذاکرات پیشین با آمریکا، موضع رسمی ایران را برقراری گفتگوی دوجانبه پس از رفع موانع آن، اعلام کردند.
 
آنچه اهم موانع در برقراری ارتباط و مذاکرات گسترده میان ایران و آمریکا قلمداد می شود، رفتار دوگانه دولتمردان آمریکا در اتخاذ همزمان سیاست تهدید و ترغیب است. چه آنکه در دوره های پیش از این نیز مذاکرات مستقیم و رسمی در موضوع عراق و افغانستان، میان طرفین برگزار شده بود که می توانست آغازی برای گسترش و ادامه مذاکرات در موضوعات دیگر ازجمله چالش‏های میان طرفین باشد، اما در پی رفتار متناقض و غیر محترمانه طرف آمریکایی، اینچنین نشد.
 
اکنون نیز دولتمردان آمریکا موضع مذاکره و گفتگو را به عنوان ژِست بشردوستانه و ظاهری زیبا برای دستیابی به اهداف خود علیه ایران انتخاب کرده و در کنار اظهارات پرطمطراق، ضمن دعوت ایران به گفتگوی دوجانبه، همچنان به اتخاذ مواضع تهدیدآمیز و بالا نگه‏داشتن چماق حمله نظامی ادامه می دهند.
 
اظهارات پی‏درپی دولتمردان آمریکایی در کنفرانس صهیونیستی آیپک - بزرگترین لابی صهیونیستی در آمریکا- مبنی بر مطرح بودن گزینه نظامی علیه برنامه هسته ای ایران و تاکید «جوبایدن» معاون رییس جمهور آمریکا بر بلوف نبودن گفته های اوباما درباره استفاده از گزینه نظامی برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هسته ای-که ایران بارها آن را نفی کرده است- در قاموس روابط متقابل بین المللی، عباراتی غیر محترمانه و ساختار شکنانه است و بطور حتم از سوی جمهوری اسلامی ایران موضعی غیرسازنده و نامنطبق بر سیاست‏های راهبردی آن تلقی خواهد شد که هرگونه پاسخ مثبت به طرف درخواست کننده گفتگوی دوجانبه را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
 
اگرچه نقش و تاثیر حمایت‏های متقابل دولت‏ آمریکا و آیپک از یکدیگر برای ناظران بین المللی به وضوح روشن است اما دولت آمریکا باید مسئولیت رفتار و گفتار ساختار شکنانه خود را پذیرا باشد.
 
پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران، دولت های مختلفی در آمریکا به قدرت رسیده‏اند و در گذشته‏ای نه چندان دور، دولت جمهوری‌خواهان که نئوکان های جنگ طلب نیز در آن حضور داشتند، زمامدار امور گشته و جنگ‏هایی در خاورمیانه به راه افتاد که پس از سال‏ها تحمیل هزینه بر مالیات دهندگان آمریکایی، دستاورد متناسبی به همراه نداشته است. جنگ‏های افغانستان و عراق که آمریکا مستقیما در آن دخیل بود و جنگ 33 روزه لبنان و جنگ‏های 22 روزه و 8 روزه غزه که از سوی آمریکا پشتیبانی مالی و لجستیکی می شد و همچنین جنگ نیابتی در سوریه که هم‏اکنون درحال اجرا است، از جمله آن‏ها است.
 
از این رو تهدید نظامی برای ایران امر تازه‏ای نیست و جمهوری اسلامی با بهره‏گیری از توان نظامی قابل توجه و تجارب نبرد نامتقارن، به خوبی از شیوه های خنثی نمودن تهدیدات و پاسخگویی به حملات آگاه است و استراتژیست های آمریکایی در ارتش و وزارت دفاع آمریکا کاملا بر این امر ناظر و واقفند.
 
چنانچه ایالات متحده برای برون رفت از چالش 34 ساله دیپلماسی خود در خاورمیانه، به دنبال راهکاری جدید است، باید نسبت به تغییرات بنیادین در اندیشه‏های راهبردی خود اقدام نماید و در این صورت خواهد دید، ایران چگونه پاسخی متناسب به این تغییر خواهد داد.
 
آنچه تاکنون موجب موفق نبودن و عدم تاثیرگزاری دیپلماسی آمریکا در قبال دولت های مستقل و مقتدر همچون جمهوری اسلامی ایران بوده است، گرفتار شدن مسئولان آمریکایی در سیاست‏های قدیمی از جمله تاکتیک چماق و هویج است.
 
برون رفت از این چالش برای دولت امریکا تنها با تغییر رویکرد کلان دیپلماسی در این کشور حاصل خواهد شد و حال سوال این است، آیا رویکرد قدرت طلبانه و زور مدارانه دولتمردان آمریکا که برخاسته از تعالیم امپریالیستی و مستکبرانه است، در دولت جدید اوباما تغییر خواهد کرد؟ 

نویسنده: محمد شیرازی
کد مطلب : ۲۴۸۶۴۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما