۰
چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۴۶
به گزارش روزنامه "راي اليوم"، عبدرالباري عطوان نويسنده و تحليلگر مشهور جهان عرب با اشاره به مشاركت جنگنده‌هاي عربستان، امارات، قطر، بحرين و اردن در حملات هوايي به مقر داعشي‌ها در سوريه گفت: مي‌توان حدس زد كه عربها در مقابل پيوستن به ائتلاف بين‌المللي عليه داعش و شركت در حملات هوايي از آمريكا قول گرفتند كه اين حملات به سرنگوني نظام بشار اسد در سوريه منتهي شود همانطوركه پيش از اين حملات نيروهاي ناتو به ليبي موجب سرنگوني نظام معمر قذافي شد.
وي با انتشار مقاله‌اي در اين باره نوشت: با مشاهده تصاوير مربوط به جنگنده‌هاي پنج كشور عربي و شادي خلبانان آن از نابودي مواضع و اهداف گروههاي تندرو و هيجان آنان براي كشتار هرچه بيشتر تروريست‌ها و البته بسياري از غيرنظاميان و چه بسا كودكان، چشم خود را بسته و اين رويا را تصور كردم كه خلبانان از ماموريت فلسطين اشغالي به پايگاه‌هاي خود بازگشته‌اند؛ ماموريتي كه در جريان آن با جنگنده‌هاي اسرائيلي كه بمب‌هاي خود را بر سر اهالي بي‌گناه و در محاصره غزه ريختند، باز مي‌گردند.
به هر حال خواب و رويا شيرين است و بر اساس قوانين ضد تروريستي آمريكا و كشورهاي عربي ممنوعيتي نيز براي آن وجود ندارد و شايد در اين شرايط سخت كه در تاريخ امت عرب بي‌سابقه است، خواب و رويا پردازي تنها چيزي باشد كه براي آنان باقي مانده است.
عطوان يادآور شدكه سخنگوي وزارت دفاع آمريكا تاكيد كرد: جنگنده‌هاي عربي در حملات هوايي اخير عليه مواضع داعش در سوريه شركت گسترده و فعالي داشتند و 10 جنگنده از عربستان و امارات به همراه 6 جنگنده آمريكايي پالايشگاه‌هاي نفت تحت تسلط داعش را هدف قرار داده و آن را به طور كامل ويران كردند. در اين شرايط روشن است كه ماموريت خلبان‌هاي عرب ساده و كاملا بي‌خطر است، زيرا شرايط پرواز براي آنان مهيا بوده و قربانيان نيز عربها و مسلمانان هستند و دشمن هيچ رادار، توپخانه و يا موشك‌هاي ضد هواپيما در اختيار ندارد، و به نوشته روزنامه سوري الوطن، دولت سوريه نيز كه تهديد كرده بود هر هواپيمايي كه حريم هوايي آن را نقض كند، منهدم مي‌سازد، خود را در يك جبهه در كنار آمريكايي‌ها و در مقابل تروريسم مي‌بيند.
به هرحال حملات هوايي به مواضع تروريست‌ها در سوريه كمك مي‌كند كه متوجه شويم چرا آمريكا از تجهيز مخالفان مسلح سوريه به موشك‌هاي دوش پرتاب، خودداري كرده و به كشورهاي عربي نيز اجازه اين كار را نداد. به عبارت بهتر دليل اين اقدام آمريكا اين بود كه بيم داشت برخي از اين موشك‌ها به دست گروههاي تندرو در سوريه افتاده و در نتيجه آنان نيز در آينده از آن عليه هواپيماهاي آمريكايي و عربي استفاده كنند.
عطوان در ادامه اين مطلب مي‌نويسد: هر چند نمي‌توان پيش‌بيني كرد كه پنج كشور عربي مزبور پس از پايان حملات هوايي و زماني كه ديگر چيزي براي بمباران باقي نماند و به عبارت بهتر پس از نابودي پالايشگاه‌هاي ابتدايي نفت تروريست‌ها و برخي مواضع گروههاي تروريستي و نيز زيرساخت‌هاي آنان در مرحله بعد نيروي زميني به سوريه اعزام خواهند كرد يا خير؟ اما مي‌توان حدس زد كه اگر آمريكا به آنان قول نمي‌داد كه هدف نهايي اين جنگ تغيير نظام سوريه است، آنان در اين حملات شركت نمي‌كردند زيرا اين حملات هم شبيه حملات هواپيماهاي ناتو به ليبي است كه در نهايت منجر به سرنگوني نظام معمز قذافي شد.
اما آنچه احتمال صحت حدس و گمان ما را تقويت مي‌كند، اظهارات لوران فابيوس وزير خارجه فرانسه است مبني بر اينكه دشمنان كشورش در سوريه دو برابر شده‌اند و دشمن شماره يك همان بشار اسد است و پس از آن دولت اسلامي در عراق و شام قرار دارد.
در اين ميان اظهارات وزير خارجه فرانسه بسيار حائز اهميت بوده و بيانگر سياست‌هاي كلي اين جنگ و نيز ماموريت هر يك از طرف‌هاي شركت‌كننده در آن است، بنابراين هدف از طرح مسائلي مانند دمكراسي و حقوق بشر و نيز افراط گرايي اسلامي چيزي جز منحرف كردن نگاه‌ها از واقعيت‌ها نيست، درست همانطور كه قبلا در مورد سلاح كشتار جمعي در عراق مطرح شد.
عطوان در بخش ديگري از اين مطلب يادآور شد كه باراك اوباما رئيس‌جمهور آمريكا در سخنان اخير خود در مورد حملات هوايي به سوريه گفت كه وي شروع اين حملات را شتاب بخشيد؛ زيرا گرو تروريستي خوراسان وابسته به القاعده نقشه اجراي عمليات تروريستي در آمريكا و كشورهاي اروپايي را طراحي كرده و درصدد بود آن را از سوريه به اجرا درآورد. وي افزود: "سوگند به پروردگار كه از زمان تشكيل القاعده در سال 1996 (1375ش) تمام گروههاي ريز و درشت مرتبط با آن را پيگيري كردم و دو كتاب نيز در اين باره نوشته‌ام و سومي نيز در دست چاپ است، اما به هيچ وجه اسم گروهي به نام خوراسان به گوشم نخورده و فقط اوباما است كه اين نام را به زبان آورده است.
از سوي ديگر بايد پرسيد ايمن الظواهري چه نيازي دارد كه براي عملياتي كه اوباما به آن اشاره دارد، گروه جديد را در سوريه تاسيس كند در حالي كه سه گروه بزرگ مانند دولت اسلامي در عراق و شام، جبهه النصره و احرار الشام را در اختيار دارد و علاوه بر اين ده‌ها گروه كوچك ديگر كه پيرو افكار و ايدئولوژي القاعده هستند نيز وجود دارند.
سوال ديگر اينكه چگونه اين گروه، عمليات تروريستي را عليه آمريكا به اجرا در خواهد آورد در حالي كه گروه بزرگتر از آن يعني القاعده تقريبا از 10 سال پيش به دليل اقدامات امنيتي فوق‌العاده در تمام فرودگاه‌هاي غرب از اجراي چنين عملياتي ناتوان مانده است؟
عطوان تاكيد مي‌كند: ائتلاف بين‌المللي جديد به رهبري آمريكا بر اساس نقشه‌‌اي عمل مي‌كند كه فصل نخست آن به اختصار به شرح زير است:
نخست: خشكاندن منابع مالي داعش از طريق بمباران 22 پالايشگاه نفتي در منطقه ديرالزور و الرقه واقع در شمال و شرق سوريه كه روزانه دو ميليون دلار در آمد دارد. البته اين اقدام به قيمت نابودي زيرساخت‌هاي سوريه صورت مي‌گيرد.
دوم: از بين بردن نيروي انساني داعش با استفاده از قطعنامه شوراي امنيت به استناد بند هفتم منشور سازمان ملل مبني بر اينكه هيچ دولتي نبايد اجازه دهد كه مبارزان خارجي به گروههاي تروريستي به ويژه داعش ملحق شوند و اين اقدام جرم محسوب مي‌شود.
عطوان در ادامه گفت: اما اين موضوع كه هدف آمريكا و متحدان آن از ائتلاف عليه داعش، گردآوري تروريست‌هاي اسلام گرا در يك نقطه و نابودي آنان به طور يكجا است، جاي ترديد دارد به ويژه اينكه حتي برخي اسلامگرايان خود در صحت اين ادعا به ديده ترديد مي‌نگرند؛ زيرا برخي از كشورهايي كه اكنون به ائتلاف بين‌المللي عليه داعش ملحق شده‌اند، همان كشورهايي بودند كه به مخالفان سوريه براي سرنگوني نظام بشار اسد كمك كردند و به تندروهاي اسلامگرا از كشورهاي مختلف جهان اجازه دادند از تركيه، اردن و عراق عبور كرده و آنان را آموزش داده و تحت حمايت مالي قرار دادند.
به هر حال اين جنگ همچنان در روزها و هفته‌هاي نخست خود متزلزل است، از همين رو ارزيابي آن و پيش‌بيني نتايج و در نتيجه صدور حكم در مورد آن دشوار است، زيرا هر ائتلافي ممكن است دستخوش تغيير شده و برخي از اعضاي آن انصراف داده و اعضاي جديدي به آن ملحق شوند و تفنگ‌هاي برخي از شانه راست به شانه چپ يا برعكس جابجا شود، بنابراين جنگ‌ها همواره در دل خود رخدادهاي غير منتظره‌اي را جا مي‌دهند و همه نقشه‌ها و اجراي آن همانطور كه طراحان آن پيش‌بيني كرده و در نظر دارند، پيش نمي‌رود.
* برخي از كشورهايي كه اكنون به ائتلاف بين‌المللي عليه داعش ملحق شده‌اند، همان كشورهايي بودند كه به مخالفان سوريه براي سرنگوني نظام بشار اسد كمك كردند و به تندروهاي اسلامگرا از كشورهاي مختلف جهان اجازه دادند از تركيه، اردن و عراق عبور كرده و آنان را آموزش داده و تحت حمايت مالي قرار دادند
وي با انتشار مقاله‌اي در اين باره نوشت: با مشاهده تصاوير مربوط به جنگنده‌هاي پنج كشور عربي و شادي خلبانان آن از نابودي مواضع و اهداف گروههاي تندرو و هيجان آنان براي كشتار هرچه بيشتر تروريست‌ها و البته بسياري از غيرنظاميان و چه بسا كودكان، چشم خود را بسته و اين رويا را تصور كردم كه خلبانان از ماموريت فلسطين اشغالي به پايگاه‌هاي خود بازگشته‌اند؛ ماموريتي كه در جريان آن با جنگنده‌هاي اسرائيلي كه بمب‌هاي خود را بر سر اهالي بي‌گناه و در محاصره غزه ريختند، باز مي‌گردند.
به هر حال خواب و رويا شيرين است و بر اساس قوانين ضد تروريستي آمريكا و كشورهاي عربي ممنوعيتي نيز براي آن وجود ندارد و شايد در اين شرايط سخت كه در تاريخ امت عرب بي‌سابقه است، خواب و رويا پردازي تنها چيزي باشد كه براي آنان باقي مانده است.
عطوان يادآور شدكه سخنگوي وزارت دفاع آمريكا تاكيد كرد: جنگنده‌هاي عربي در حملات هوايي اخير عليه مواضع داعش در سوريه شركت گسترده و فعالي داشتند و 10 جنگنده از عربستان و امارات به همراه 6 جنگنده آمريكايي پالايشگاه‌هاي نفت تحت تسلط داعش را هدف قرار داده و آن را به طور كامل ويران كردند. در اين شرايط روشن است كه ماموريت خلبان‌هاي عرب ساده و كاملا بي‌خطر است، زيرا شرايط پرواز براي آنان مهيا بوده و قربانيان نيز عربها و مسلمانان هستند و دشمن هيچ رادار، توپخانه و يا موشك‌هاي ضد هواپيما در اختيار ندارد، و به نوشته روزنامه سوري الوطن، دولت سوريه نيز كه تهديد كرده بود هر هواپيمايي كه حريم هوايي آن را نقض كند، منهدم مي‌سازد، خود را در يك جبهه در كنار آمريكايي‌ها و در مقابل تروريسم مي‌بيند.
به هرحال حملات هوايي به مواضع تروريست‌ها در سوريه كمك مي‌كند كه متوجه شويم چرا آمريكا از تجهيز مخالفان مسلح سوريه به موشك‌هاي دوش پرتاب، خودداري كرده و به كشورهاي عربي نيز اجازه اين كار را نداد. به عبارت بهتر دليل اين اقدام آمريكا اين بود كه بيم داشت برخي از اين موشك‌ها به دست گروههاي تندرو در سوريه افتاده و در نتيجه آنان نيز در آينده از آن عليه هواپيماهاي آمريكايي و عربي استفاده كنند.
عطوان در ادامه اين مطلب مي‌نويسد: هر چند نمي‌توان پيش‌بيني كرد كه پنج كشور عربي مزبور پس از پايان حملات هوايي و زماني كه ديگر چيزي براي بمباران باقي نماند و به عبارت بهتر پس از نابودي پالايشگاه‌هاي ابتدايي نفت تروريست‌ها و برخي مواضع گروههاي تروريستي و نيز زيرساخت‌هاي آنان در مرحله بعد نيروي زميني به سوريه اعزام خواهند كرد يا خير؟ اما مي‌توان حدس زد كه اگر آمريكا به آنان قول نمي‌داد كه هدف نهايي اين جنگ تغيير نظام سوريه است، آنان در اين حملات شركت نمي‌كردند زيرا اين حملات هم شبيه حملات هواپيماهاي ناتو به ليبي است كه در نهايت منجر به سرنگوني نظام معمز قذافي شد.
اما آنچه احتمال صحت حدس و گمان ما را تقويت مي‌كند، اظهارات لوران فابيوس وزير خارجه فرانسه است مبني بر اينكه دشمنان كشورش در سوريه دو برابر شده‌اند و دشمن شماره يك همان بشار اسد است و پس از آن دولت اسلامي در عراق و شام قرار دارد.
در اين ميان اظهارات وزير خارجه فرانسه بسيار حائز اهميت بوده و بيانگر سياست‌هاي كلي اين جنگ و نيز ماموريت هر يك از طرف‌هاي شركت‌كننده در آن است، بنابراين هدف از طرح مسائلي مانند دمكراسي و حقوق بشر و نيز افراط گرايي اسلامي چيزي جز منحرف كردن نگاه‌ها از واقعيت‌ها نيست، درست همانطور كه قبلا در مورد سلاح كشتار جمعي در عراق مطرح شد.
عطوان در بخش ديگري از اين مطلب يادآور شد كه باراك اوباما رئيس‌جمهور آمريكا در سخنان اخير خود در مورد حملات هوايي به سوريه گفت كه وي شروع اين حملات را شتاب بخشيد؛ زيرا گرو تروريستي خوراسان وابسته به القاعده نقشه اجراي عمليات تروريستي در آمريكا و كشورهاي اروپايي را طراحي كرده و درصدد بود آن را از سوريه به اجرا درآورد. وي افزود: "سوگند به پروردگار كه از زمان تشكيل القاعده در سال 1996 (1375ش) تمام گروههاي ريز و درشت مرتبط با آن را پيگيري كردم و دو كتاب نيز در اين باره نوشته‌ام و سومي نيز در دست چاپ است، اما به هيچ وجه اسم گروهي به نام خوراسان به گوشم نخورده و فقط اوباما است كه اين نام را به زبان آورده است.
از سوي ديگر بايد پرسيد ايمن الظواهري چه نيازي دارد كه براي عملياتي كه اوباما به آن اشاره دارد، گروه جديد را در سوريه تاسيس كند در حالي كه سه گروه بزرگ مانند دولت اسلامي در عراق و شام، جبهه النصره و احرار الشام را در اختيار دارد و علاوه بر اين ده‌ها گروه كوچك ديگر كه پيرو افكار و ايدئولوژي القاعده هستند نيز وجود دارند.
سوال ديگر اينكه چگونه اين گروه، عمليات تروريستي را عليه آمريكا به اجرا در خواهد آورد در حالي كه گروه بزرگتر از آن يعني القاعده تقريبا از 10 سال پيش به دليل اقدامات امنيتي فوق‌العاده در تمام فرودگاه‌هاي غرب از اجراي چنين عملياتي ناتوان مانده است؟
عطوان تاكيد مي‌كند: ائتلاف بين‌المللي جديد به رهبري آمريكا بر اساس نقشه‌‌اي عمل مي‌كند كه فصل نخست آن به اختصار به شرح زير است:
نخست: خشكاندن منابع مالي داعش از طريق بمباران 22 پالايشگاه نفتي در منطقه ديرالزور و الرقه واقع در شمال و شرق سوريه كه روزانه دو ميليون دلار در آمد دارد. البته اين اقدام به قيمت نابودي زيرساخت‌هاي سوريه صورت مي‌گيرد.
دوم: از بين بردن نيروي انساني داعش با استفاده از قطعنامه شوراي امنيت به استناد بند هفتم منشور سازمان ملل مبني بر اينكه هيچ دولتي نبايد اجازه دهد كه مبارزان خارجي به گروههاي تروريستي به ويژه داعش ملحق شوند و اين اقدام جرم محسوب مي‌شود.
عطوان در ادامه گفت: اما اين موضوع كه هدف آمريكا و متحدان آن از ائتلاف عليه داعش، گردآوري تروريست‌هاي اسلام گرا در يك نقطه و نابودي آنان به طور يكجا است، جاي ترديد دارد به ويژه اينكه حتي برخي اسلامگرايان خود در صحت اين ادعا به ديده ترديد مي‌نگرند؛ زيرا برخي از كشورهايي كه اكنون به ائتلاف بين‌المللي عليه داعش ملحق شده‌اند، همان كشورهايي بودند كه به مخالفان سوريه براي سرنگوني نظام بشار اسد كمك كردند و به تندروهاي اسلامگرا از كشورهاي مختلف جهان اجازه دادند از تركيه، اردن و عراق عبور كرده و آنان را آموزش داده و تحت حمايت مالي قرار دادند.
به هر حال اين جنگ همچنان در روزها و هفته‌هاي نخست خود متزلزل است، از همين رو ارزيابي آن و پيش‌بيني نتايج و در نتيجه صدور حكم در مورد آن دشوار است، زيرا هر ائتلافي ممكن است دستخوش تغيير شده و برخي از اعضاي آن انصراف داده و اعضاي جديدي به آن ملحق شوند و تفنگ‌هاي برخي از شانه راست به شانه چپ يا برعكس جابجا شود، بنابراين جنگ‌ها همواره در دل خود رخدادهاي غير منتظره‌اي را جا مي‌دهند و همه نقشه‌ها و اجراي آن همانطور كه طراحان آن پيش‌بيني كرده و در نظر دارند، پيش نمي‌رود.
* برخي از كشورهايي كه اكنون به ائتلاف بين‌المللي عليه داعش ملحق شده‌اند، همان كشورهايي بودند كه به مخالفان سوريه براي سرنگوني نظام بشار اسد كمك كردند و به تندروهاي اسلامگرا از كشورهاي مختلف جهان اجازه دادند از تركيه، اردن و عراق عبور كرده و آنان را آموزش داده و تحت حمايت مالي قرار دادند
مرجع : خبر گزاری جمهوری اسلامی
کد مطلب : ۴۱۲۶۸۴
منتخب
۶ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۵ ارديبهشت ۱۴۰۳
۳ ارديبهشت ۱۴۰۳
۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
۲ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما
