۰
پنجشنبه ۲۴ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۱۳

کوبانی؛ رواندایی دیگر و بی‌تفاوتی جامعه بین‌المللی

کوبانی؛ رواندایی دیگر و بی‌تفاوتی جامعه بین‌المللی
حلقه محاصره کوبانی روزبه روز تنگ تر می شود و درگیری بین نیروهای مدافع خلق ( hpg ) یا نیروهای دفاع مردمی ( هیزی پاراستنی گه ل ) وارد بیستمین روز خود می شود. تروریست های داعش با حمایت برخی از کشورهای منطقه درصدد کنترل کامل این شهر هستند. جنگ تبلیغاتی داعشی ها برای تسلط بر این شهر و تاثیرات منطقه ای این بحران نمونه ای بارز از استالینگراد دیگری است که این بار کشورهای اسلامی و مسلمان را تهدید می کند.

در عین حال، جامعه بین المللی و به خصوص اردوگاه سلطه خواه غرب با آگاهی از روند تحولات در قبال کشتار کوبانی بی تفاوت است. نتایج این بحران چیست و آیا نسل کشی و کشتار غیرنظامیان بار دیگر بعد از حادثه رواندا تکرار خواهد شد؟ نوشتار حاضر با بررسی بحران کوبانی به تطبیق و مقایسه آن با حادثه رواندا می پردازد.

تحلیل رویداد

آوریل 1994 سالی تلخ و ننگین برای جامعه بین المللی و اردوگاه سلطه خواه غرب به رهبری آمریکا در اوان نظم نوین مد نظر آمریکایی بود. تنها به فاصله چند روز پس از سقوط هواپیمای حامل رئیس جمهور رواندا – هابی آریمانا - قوم هوتو اقدام به نسل کشی و قتل عام قوم توتسی می نماید. هابی آرمانا از قوم هوتو بود و بهانه های لازم برای قتل عام قوم توتسی فراهم شد. شواهد، قرائن و اسناد جدید منتشر شده نشان می دهد که آمریکا، بلژیک و فرانسه سه ماه قبل از وقوع رویداد تلخ نسل کشی از پیدایش آن خبر داشتند.

حتی دو ماه قبل از این نسل کشی، ژاک راجر بوبو، نماینده ویژه سازمان ملل متحد، به روآندا اعزام شد. وی با گزارش هایی که از این کشور دریافت می کرد، می دانست فاجعه یی در این کشور در حال رخ دادن است. اما بیل کلینتون با تعلل در این بحران و عدم واکنش به موقع، موجبات این فاجعه را فراهم نمود. توتسی ها به شکل وحشیانه ای با ساتورهای هوتوها به قتل رسیدند. حتی برخی از آنان از بلژیکی ها التماس می نمودند که ما را اسلحه های خود بکشید اما نگذارید با ساتور هوتوها کشته شویم.

اکنون نیز اردوگاه غرب با توجه به روندهای اخیر در کوبانی و محاصره این شهر توسط تروریست های داعش، فرصت هایی را فراهم می آورد که زمزمه های رواندایی دیگر به گوش میرسد. این در حالی بود که بعد از پایان نسل کشی در رواندها، جامعه بین المللی با ترسیم شعار دوباره هرگز ( never again ) خواستار عدم تکرار نسل کشی شد. تروریست های داعش به طرز فجیعانه ای شهر کردنشین کوبانی را محاصره نموده اند. بهانه آنان برای تسخیر این شهر همکاری با رژیم بشار اسد و ایران است.

از سه
ماه پیش، داعش با نزدیکی به مواضع نیروهای دفاع مردمی، نقشه شوم نسل کشی در کوبانی را ترسیم نمود. حتی نمایندگان سازمان سیا نشست های محرمانه ای را با حزب اتحاد دمکراتیک کردستان سوریه برگزار نمودند و از این حزب خواستند که با رژیم بشار اسد وارد کارزار شوند. رابرت فورد، سفیر اسبق آمریکا، به این نشست ها اعتراف نموده است و شورای ملی کردهای سوریه نیز با توجه به نشست های استانبول از آن خبر داشت. نتایج این نشست ها بدین سمت بود که کوبانی تمایلی به پیوستن به اردوگاه غرب و ترکیه ندارد و با تثبیت این نتیجه، ائتلاف غرب نسبت محاصره این شهر بی تفاوت ماندند. برآیند این بی توجهی از چند جهت قابل بحث است:

الف)
آمریکا و محور غرب تا جایی برای حقوق بشر و کرامت انسانی ارزش قائلند که در راستای منافع آنان باشد. در کشتار رواندا، بیل کلینتون سکوت کرد تا هشتصد هزار نفر از اقوام توتسی به دست هوتوها قتل عام شوند. بعد از کشتار و وقوع نسل کشی، به طور ننگینی آمریکا دخالت نمود. در محاصره کوبانی نیز غرب درصدد کشتار و قتل عام کردهای کوبانی توسط گروه داعش است تا بهانه لازم برای دخالت فراهم شود. این مساله حاکی از وجود نوعی ارتباط بین داعش و آمریکا می باشد.

حتی بمباران هایی که توسط غرب صورت می گیرد، نمادی از همین سیاست منافع محور غرب است. ائتلاف ضد داعش به مدت 21 روز است که نظاره گر محاصره کوبانی توسط داعش است و کمتر توجهی به وضعیت غیرنظامی های این شهر ندارد. حتی ساکنان این شهر از کمک های غیرنظامی محرومند، ولی غرب به رهبری آمریکا سکوت نمود. به عبارتی، سؤال مهمتر اینجاست که چرا در مدت این 21 روز، ائتلاف تحت رهبری آمریکا از نزدیک شدن داعش به کوبانی و بمباران مواضع آنان ممانعت نکرد؟ پاسخ به این سوال واضح است و آن اینکه کوبانی تمایلی به اردوگاه غرب و ترکیه ندارد. مردم کوبانی به خوبی می دانند خمپاره اندازهای داعش و تسلیحات این گروه تروریستی از نوع آمریکایی است و برهمین اساس از همان شروع بحران، غرب را مسئول بحران دانستند.

ب)
ترکیه و داعش پیوند راهبردی دارند: اول اینکه کوبانی از سه طرف شرق – غرب و جنوب در محاصره کامل است و تنها راه ارتباط آنان با دنیای خارج، شمال کوبانی است. در سمت شمال نیز تانک های ترکیه و نظامیان این کشور مانع و سد محکمی در برابر کمک های مردمی به ترکیه فراهم نمودند. دوم، اینکه نیروهایی که از فرودگاه های ترکیه به داعش می پیودند به آسانی قابل شناسایی هستند و به راحتی می توان مانع از پیوستن
آنان به داعش شد. اما ترکیه نه تنها ممانعتی نمی نماید، بلکه مقدمات ورود آنان به سوریه و عراق را نیز فراهم می کند.

این درحالی است که این کشور از ورود کمک های غذایی کردهای ترکیه به کوبانی جلوگیری می کند. سوم، اینکه تضاد ترکیه و موضع گیری های اردوغان در برابر بشار اسد ایجاب می کند که از داعش استفاده ابزاری نماید. گفته های کمال قلیچدار اوغلو، رهبر حزب جمهوری خلق ترکیه، مبنی بر همسویی حزب عدالت و توسعه با سیاست های داعش مبین همین موضع است. با این واقعیات و شناخت کامل ترکیه از محاصره کوبانی، مشخص می شود که این کشور نیز به مانند بلژیک همان سیاست سکوت و تشویق را انجام می دهد.

ج )
تلاش برای تجزیه سوریه و گسست در نظم خاورمیانه جدید: تکرار سناریوی عراق در سوریه و تلاش انگلیس و فرانسه برای ایجاد منطقه ممنوع در شمال سوریه از حمایت قاطع آمریکایی ها برخوردار است. محاصره کوبانی و حتی اشغال آن همراه با فاجعه انسانی در این شهر بسترهای مناسب برای اجرای سناریوی فوق را فراهم می سازد. تلاش فرانسه برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع و دیدار فرانسوا اولاند با رجب طیب اردوغان و مسعود بارزانی تلاشی برای تحقق سناریوی عراق در سوریه و بسترهای لازم برای تجزیه سوریه است. کوبانی نقطه شروع این طرح است.

د )
تثبیت مرزهای اسرائیل ارتباط مستقیمی با تجزیه کشورهای اسلامی و به طور مشخص سوریه دارد. کوبانی و وقوع فاجعه انسانی در این شهر بسترهای لازم برای تجزیه سوریه و دخالت غرب تحت عنوان مداخله بشردوستانه را فراهم می آورد. این بدان معناست که داعش با اسرائیل و مقامات رژیم صهیونیستی از مدتها قبل برای کوبانی سناریوسازی نموده اند. تا بدین وسیله هم سوریه ضعیف شود و هم مرزهای رژیم غاصب صهیونیستی تثبیت شود.

برآیند رویداد

فاجعه کوبانی و سقوط این شهر، مسئولیت اخلاقی و حقوقی برای جامعه بین المللی و علی الخصوص اردوگاه غرب است که در بیست سال پیش و در هنگام نسل کشی رواندا با شعار «دوباره هرگز»، درصدد برآمد تا مانع نسل کشی در جهان شود. تعلل غرب و آمریکا در بحران کوبانی و تسلیح داعش، تداعی کننده واقعه روانداست که در آن آمریکا و غربی ها برای دستیابی به منافع سیاسی خود در قبال فاجعه انسانی سکوت نمودند و تنها پس از پایان نسل کشی بود که وارد بحران شدند. در صورت غفلت امت اسلامی و بی توجهی به قساوت های داعش، باید منتظر رواندایی دیگر ماند اما این بار نه در آفریقا بلکه در خاورمیانه و شهر کوبانی.

هادی محمدی‌فر
کد مطلب : ۴۱۴۸۸۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما