«یاسر الصالح» در مقالهای در روزنامه الرأی کویت نوشت: باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در شرایط کنونی چندمین نامه خود را به آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی ایران فرستاد، در حالی که ظاهرا وی به این نتیجه رسیده است که جنگها و درگیریهای آشکار و مخفی که منطقه شاهد آن است بین دو محور اساسی در جریان است: یک طرف آن ایالات متحده آمریکا و صهیونیستها و کشورهای غربی و برخی هم پیمانان منطقهای آنها قرار دارند و طرف دیگر نیز محور مقاومت است که ایران و هم پیمانان مشهور آن در منطقه و همچنین روسیه و چین با درجه کمتر قرار دارند.
اوباما اگر از نتایج این جنگها که بین دو محور اساسی در جریان است راضی بود هیچگاه به رهبر معظم ایران نامه نمینوشت. اوباما هم اکنون در حال مبارزه با محور مقاومت است آن هم با اموال و ثروتهایی که کشورهای خلیج فارس در اختیار وی گذاشتهاند. وی همچنین با افکار و عقاید تکفیریها جنگ با محور مقاومت را به راه انداخته است. این در حالی است که هم اکنون نیز برخی همپیمانان آمریکا از داعش و جبهه النصره حمایت میکنند. از حامیان گروههای تروریستی منطقه میتوان ترکیه را نام برد. ترکیه حمایتهای لجستیکی خود را با کمک ثروتهای برخی کشورهای خلیج فارس به گروه داعش تقدیم کرد؛ به طوری که خودروهای زرهی و ماشینهای جنگی ژاپنی که قدرت موتور به چهار چرخ این خودروها منتقل میشود در اختیار آنها گذاشت، همچنین اقدام به خرید نفتی کرد که گروه داعش از عراق و سوریه به سرقت برده بودند و حتی این نفت سرقتی را در کشورهای دیگر بازاریابی کرد. از سوی دیگر اسرائیل و صهیونیستها نیز حمایت و پشتیبانی از جبهه النصره را به عهده گرفتند؛ گروهی که خود شاخهای از سازمان القاعده هستند. اسرائیل کمکهای مالی و بهداشتی و حتی میدانی خود را در اختیار جبهه النصره قرار داد به طوری که بارها از توپخانه رژیم صهیونیستی برای اهداف از پیش تعیین شده جبهه النصره در منطقه جولان سوریه که صهیونیستها حضور دارند استفاده میشد.
بنابراین حجم جنایتهایی که ایالات متحده آمریکا و همپیمانان آن با استفاده از سلاح تکفیر و ابزار آلات آن در منطقه مرتکب شدند بسیار زیاد است و گردابی که در آن غرق شدهاند برای همه آشکار شده است. اما این تکفیریها در نهایت نتوانستند جنگ و درگیریهای موجود در منطقه را به نفع خود پایان دهند، بلکه اختلافات داعش و جبهه النصره به خوبی برای همه نمایان شده است، و در این شرایط تکفیریها در مقابل هم پیمانان ایران در عراق و سوریه عقب نشینی میکنند و البته این عقب نشینیها بر اثر حملات هوایی ائتلاف به اصطلاح مبارزه با داعش نیست زیرا این بمبارانهای این ائتلاف بیشتر به لطیفهای شبیه است.
نویسنده مقاله در ادامه یادآور شد : آیت الله خامنهای بیست سال است که رهبری ایران را به عهده دارد در این مدت حکمت و مدیریت عالی خود را در این کشور به اثبات رساند؛ به طوری که در اداره پروندههای داخلی و در زمینه اقتصاد و فناوری و رشد و پیشرفت و سیاست و امنیت به رغم همه تحریمهای موجود و محاصره قرار گرفتن ایران از سوی آمریکا و اسرائیل و کشورهای غربی و حتی تحریمهای جهانی، شایستگی و لیاقت خود را نشان داد. همچنین هوش و ذکاوت و حکمت خود را در پروندههای منطقهای و بینالمللی به اثبات رساند.
بنابراین باراک اوباما پس از تحمل شکست در سیاست هایش در منطقه نیاز دارد که با شخصیتی با این عظمت به گفتگو و مذاکرات بنشیند. اوباما همانند دولت خود عملگرای واقعی است و این نامه نگاریها به رهبر معظم ایران نشان میدهد وی، قدرت ایران را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر پذیرفته است.
منبع: کیهان