نويسنده: سيد محي الدين ساجدي
حزب الله لبنان هرگونه دخالت در پرونده رفيق الحريري،نخستوزير سابق لبنان را که فوريه 2005 ميلادي در انفجار مهيب بمب در بيروت ترور شد، رد ميکند.
سعد الحريري، نخستوزير مستعفي لبنان نيز در ويدئويي كه اخيرا از وي در شبكه تلويزيوني لبناني "الجديد" پخش شد و گفتگوي وي با يكي از شهود كذب را نشان ميداد، هرگونه مشاركت حزب الله را در ترور پدرش رد كرده است.
اين درحالي است که تاكنون منابع رسمي دادگاه بينالمللي رسيدگي به پرونده رفيقحريري، نامي را به عنوان متهم اعلام نكردهاند.
بلمار، دادستان اين دادگاه، هفته گذشته فهرست افرادي را كه به نظر وي متهم هستند به قاضي دادگاه تحويل داد تا وي درباره صلاحيت اين كيفرخواست بر اساس مداركي كه دادستان جمعآوري كرده است، نظر خود را اعلام كند.
قاضي ممكن است ظرف حداكثر 10 هفته پس از دريافت كيفرخواست از دادستان، همه يا برخي از متهمان را به دادگاه احضار کند. اگر اين روند بدون تأخير پيش رود، پيشبيني ميشود كه دادگاه تابستان آينده برپا شود.
اين پرونده تا كنون سه مرحله را با سه بازپرس پشتسر گذاشته است. در مرحله اول، دتلف ملسي (آلماني) سوريه را متهم اصلي عنوان كرد و گزارش خود به دبيركل وقت سازمانملل متحد را با ديدار رفيق الحريري با رئيس جمهوري سوريه آغاز كرد.
اين گزارش با ديگر تحولات خاورميانه هماهنگي داشت، زماني كه جرج بوش دوم (رئيس جمهور سابق امريکا) قصد داشت با فشار بر سوريه موجبات براندازي رژيم آن را فراهم آورد و يا آن را به تغيير رفتار خود ناچار کند. يك سال بعد از ترور نيز حمله سراسري اسرائيل به لبنان در 2006 ميلادي رخ داد كه اگر به پيروزي ميرسيد به معناي نابودي حزبالله و قطع كامل نفوذ سوريه و گسترش نفوذ اسرائيل در لبنان بود.
روند تحقيق دادگاه بر اساس شهادت افرادي شكل گرفت كه بعدها كذب بودن آنان برملا شد و تحقيقات دچار چنان ضعفي بود كه دبير كل سازمانملل بازپرس را بركنار كرد و به جاي او سرژ برامرتز (بلژيکي) را برگماشت.
در مرحله دوم، در زمان برامرتز، تحقيقات بيشتر بر احتمال و شبهه ترور به دست سازمان القاعده متمركز شد و بازپرس به نتايجي رسيد كه براي او شكي باقي نميگذاشت كه اين سازمان تروريستي عامل اصلي در قتل حريري و ترورهاي بعدي در لبنان بوده است.
ادامه اين روند به معناي تبرئه سوريه و هر سازمان لبناني و از جمله حزبالله بود. بدون علتي مشخص، ناگاه برامرتز از ادامه كار بازداشته شد و بلمار جايگزين او شد. در اين دوره (سوم) ، حزبالله لبنان جاي القاعده و سوريه را در تحقيقات گرفت.
با اينكه هنوز اسامي متهمان مورد نظر بلمار منتشر نشده است، ولي از ماهها قبل اسرائيل و همچنين سعدالحريري نخستوزير مستعفي لبنان در ديدار با رهبر حزبالله، متهم بودن اين حزب را مطرح كردهاند.
با اين حال، برخي هنوز معتقدند كه سوريه همچنان هدف اصلي است و متهم كردن حزبالله به معناي كشانده شدن دايره اتهام به سوريه و حتي ايران است كه از اين حزب در مقابله با اسرائيل حمايت ميكنند.
حتي اگر فرض شود كه دادگاه ـ سرانجام ـ متهمان را اعلام كند، هيچ دولت يا سازماني متهم نخواهد بود، بلكه افراد حقيقي متهم خواهند شد.
سعد الحريري پيشنهاد داده بود كه اين عده به عنوان عناصر "خودسر" شناخته شوند تا سازمان حزبالله از دايره اتهام خارج شود. با اين حال، روشن است كه متهم شدن عناصر اصلي در اين سازمان، به معناي درستي تبليغات امريكا و اسرائيل است كه حزبالله را همواره سازماني تروريستي ميخوانند.
فرض بعدي اين است كه حزبالله لبنان ـ همچنان که اعلام کرده است ـ اين افراد را به دادگاه تحويل ندهد. آيا دولت يا ارتش يا سازمان امنيت لبنان اقدام به دستگيري آنها خواهند كرد؟ اين عده كساني هستند كه بزرگترين شكست اسرائيل را در طول تاريخ اين رژيم رقم زدهاند. هيچكس حاضر به چنين كاري نيست، ولي شرايط براي حزبالله در لبنان و منطقه بهروشني دشوار ميشود. امكان نابودي سخت افزاري حزبالله وجود ندارد؛ بنا براين، طرح نابودي نرم افزاري آن در دستور كار قدرتهاي بزرگ قرار گرفته است.
كافي است به فهرست شبكههاي موجود در ماهواره نايلست نگاه كنيد. شبكههاي خبري و تفريحي شايد حدود 30% آن را تشكيل ميدهند. بقيه به شبكههاي مذهبي ميرسد كه بيشتر آنها ديدي منفي درباره شيعيان ترويج ميدهند و حتي افكاري نزديك به القاعده را تبليغ ميكنند تا جايي كه دولت مصر اواخر سال گذشته (2010 ميلادي) چند شبكه را به سبب دامن زدن به حساسيتهاي مذهبي تعطيل كرد.
پيامد متهم شدن حزبالله شيعي به ترور يكي از رهبران سياسي سني عرب تنها به لبنان محدود نميماند. سال گذشته يكي از مفتيان سعودي در ادعايي علني گفت، اسلام شيعيان، مشكوك است و رهبران شيعي كافرند.
اينگونه فتواها بهترين دستاويز براي سازمان القاعده و تندروهاي سلفي است تا خون شيعيان را مباح بدانند و حتي كشتن كودكان را هم مجاز بدانند.
اثر عملي اينگونه فتواها در جايي خود را نشان ميدهد كه ناامني زياد باشد. متاسفانه زمينه چنين برخوردهايي در لبنان نيز وجود دارد. صدور حكم دادگاه اگر به متهم شدن حزب الله منجر شود، محيط ناامني را در لبنان پديد ميآورد كه از آن به نام "فتنه" ياد ميشود.
ترديدي نيست كه دامنه درگيريهاي احتمالي به ديگر كشورهاي خاورميانه نيز كم و بيش كشيده خواهد شد و از محدوده شيعي و سني فراتر خواهد رفت؛ مانند حمله به كليساهاي مسيحي در عراق و مصر كه هيچ تضميني براي تكرار نشدن آن وجود ندارد.