۰
سه شنبه ۲۸ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۵۶

ظرفیت‌های مستشاری و نهضتی خود در منطقه را پای کار می‌آوریم

طرح استراتژیک همکاری چهارجانبه، ایرانی است نه روسی
ظرفیت‌های مستشاری و نهضتی خود در منطقه را پای کار می‌آوریم
ورود نظامی ارتش روسیه به کارزار جنگ بین‌المللی سوریه، باعث تغییر معادلات نظامی و امنیتی در این کشور شده است. این ورود پرقدرت و سریع، تحلیل‌های مختلف ناظران را برانگیخته و هر یک از زاویه‌ای خاص به بررسی این تغییر معادلات می‌نگرند و محاسبات گوناگونی در قبال این اقدام داشته‌اند.
 

*** تحولات اخیر در عرصه نظامی در سوریه را که به تغییر برخی معادلات انجامیده است چگونه می‌توان تحلیل کرد و همکاری چهار کشور ایران، سوریه، روسیه و عراق را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آن‌چه در معادله سیاسی سوریه اتفاق افتاده، همکاری نظامی مشترکی است که میان چهار کشور، ایران، روسیه، سوریه و عراق توافق شده است. با توجه به این‌که یک "توافق" صورت گرفته، نه "پیوستن" کشوری به کشور دیگر، این‌که بگوییم ایران دارد تحت امر روسیه کار می‌کند، اشتباه است. همین‌طور هم اگر گفته شود روسیه دارد تحت نظر ایران کار می‌کند، اشتباه است. واقعیت این است که اعضای این گروه، نشسته‌اند و بر اساس سیاست‌ها و اصول خودشان و با لحاظ مصالح و منافع خودشان، پای یک برگه را امضا کرده‌اند و در یک همکاری دسته‌جمعی شرکت کرده‌اند، که من نمی‌خواهم نام خاصی روی آن بگذارم و بگویم ائتلاف هست یا نیست. قطعاً این‌گونه است که هر کدام از این چهار کشور، سیاست‌های سه کشور دیگر را مغایر با منافع و سیاست‌های خود ندیده است و بر اساس نقاط مشترک، کار را در سوریه شروع کرده‌اند.

 

این‌که نتیجه چه خواهد شد، بستگی دارد به این هر کدام از این چهار کشور تا چه اندازه تعهداتی را عملی کنند که در چارچوب این همکاری به عهده گرفته‌اند. به طور مشخص، روسیه در زمینه پشتیبانی تسلیحاتی و هوایی، وعده داده و وارد عمل شده است. تا این‌جا هم می‌توان گفت دارد به تعهداتش عمل می‌کند. ایران وعده داده که از ظرفیت‌های مستشاری و نهضتی خود را در سطح منطقه، پای کار بیاورد و در صحنه مبارزه با تروریسم ایفای نقش کند. ایران هم در حد و اندازه‌های خودش ورود کرده است و در حال انجام تعهدات خود در چارچوب همکاری مشترک است.

 

عراقی‌ها بر اساس تجربه مبارزه با تروریسم که خودشان هم الآن به شدت درگیر با آن هستند، وعده داده‌اند که در زمینه کنترل‌های مرزی و پشتیبانی اطلاعاتی و استفاده از ظرفیت‌هایی که در حوزه نهضتی دارند، به سوریه کمک کنند. آن‌ها هم در حال عمل به تعهداتی هستند که وعده آن‌ها را داده‌اند. سوریه هم در این توافق، متعهد شده تا ارتش و سازمان دفاع وطنی و تجهیزاتی و موقعیت‌های لجستیکی را که دارد، در اختیار این همکاری مشترک قرار بدهد. سوری‌ها هم در حال عمل به تعهداتش است.

 

اگر این همکاری‌ها ادامه پیدا کند، که طبیعتاً هم این‌گونه خواهد بود، هدف مشترکی که در نظر گرفته‌اند، یعنی مبارزه با تروریسم در سوریه، محقق می‌شود و در عراق هم تحقق پیدا می‌کند. در نهایت، این مسئله می‌تواند الگویی باشد از یک اقدام مشترک موفق بین‌المللی-منطقه‌ای و این تجربه می‌تواند در جاهای دیگر نیز به کار گرفته شود. من فکر می‌کنم این همکاری چهارجانبه اگر به موفقیت برسد، به زودی به یک همکاری مشترک با حضور کشورهای دیگر تبدیل خواهد شد. کشورهای دیگر هم می‌توانند به این پیمان بپیوندند، از جمله کشورهای آفریقایی که به شدت با مسئله تروریسم درگیرند، لیبی، مصر، تونس، الجزایر و کشورهای دیگر چنین گرایش‌هایی را نشان داده‌اند.

 

اگر این اتفاق بیفتد، یک واقعیت استراتژیک بسیار بزرگ خواهد بود. آمریکایی‌ها خیلی تلاش کردند یک ائتلاف نظامی، امنیتی و سیاسی را حول محور خودشان پدید بیاورند. بر همین اساس هم گاهی صحبت از ائتلافی با حدود 120 کشور می‌کردند، یا ائتلاف 80 کشور. گاهی مدعی ائتلاف با 40 کشور بودند. در این ائتلاف مدنظر آمریکایی‌ها، کشورهای غربی بودند، کشورهای اسلامی بودند، آفریقایی‌ها و آسیایی‌ها بودند، که البته این طرح آمریکا در منطقه با شکست کامل مواجه شد.

 

آیا ورود روسیه به سوریه موقعیت ایران را به مخاطره می‌اندازد؟/ در همکاری چهار جانبه ضد داعش هر کدام از کشورها چه نقشی بر عهده دارند/ طرح همکاری چهارجانبه یک طرح ایرانی است نه روسی/ نابودی تروریست‌ها در سوریه ظرف سه یا چهار ماه می‌تواند تحقق پیدا کند/

از این طرف، اگر این همکاری چهارجانبه به نتیجه مثبت و قابل ارائه‌ای برسد، می‌تواند در سایر بحران‌های منطقه‌ای و بین‌المللی مورد استفاده قرار بگیرد. آن‌وقت، اساساً می‌تواند فضای بین‌المللی را تعیین کند و به سمت دیگری ببرد. به همین دلیل هم غربی‌ها به شدت با این همکاری مخالف هستند. اگرچه تا همین چند هفته پیش ادعای مبارزه با داعش را داشتند و می‌گفتند ائتلاف ضدداعش تشکیل داده‌اند و عملیات‌هایی را انجام داده‌اند، اما وقتی یک عملیات واقعی با استفاده از ظرفیت‌های زمینی و دریایی و هوایی صورت گرفت، با این عملیات مخالفت کردند و ادعا می‌کنند این اقدامات کمکی به حل بحران و معضل تروریسم نمی‌کند.

 

من معتقدم همکاری اخیر، یک همکاری استراتژیک خواهد بود. البته همیشه در کشور ایران تبلیغاتی علیه همکاری‌های ایران و روسیه وجود داشته و طرف‌داران رابطه با آمریکا این تبلیغات سیاسی را پشتیبانی کرده‌اند. تعدادی از این‌ها حتی در دستگاه‌های کشور هم حضور دارند و دائماً فریاد بی‌اعتمادی به روس را می‌زنند. با این حال، من فکر می‌کنم این همکاری امنیتی، دارای منطق روشنی است و روس‌ها هم بر اساس آن‌چه که تا کنون دیده‌ایم، نشان داده‌اند که سیاست‌های قابل اعتمادی دارند. البته هیچ چیز را نمی‌توان به طور مطلق گفت، اما آنها طی چهار، پنج سال گذشته هزینه‌های سنگینی را بابت پشتیبانی از دولت سوریه پرداخته‌اند. این در حالی است که سوریه طی این سال‌ها هیچ‌گونه نفع مستقیمی را برای روس‌ها نداشته است. به شکل‌های دیگر هم می‌توان ثابت کرد که همکاری روس‌ها با جبهه مقاومت در صحنه مبارزه با تروریسم یک همکاری جدی بوده است.

 

این را هم باید اشاره کنیم که خود روس‌ها با خطر افراط‌گرایی مذهبی مواجه هستند. دور تا دور این کشور را جنبش‌های شبه‌داعش فراگرفته‌اند و چنان‌چه در سوریه این جنبش‌ها بتوانند موفق شوند، روسیه هم با یک بحران و چالش امنیتی مواجه خواهد شد. بنابراین روس‌ها برای دفع یک خطر حتمی پا به سوریه گذاشته‌اند و لذا می‌توان به قول و قرارهای روس‌ها اعتماد کرد.

آیا ورود روسیه به سوریه موقعیت ایران را به مخاطره می‌اندازد؟/ در همکاری چهار جانبه ضد داعش هر کدام از کشورها چه نقشی بر عهده دارند/ طرح همکاری چهارجانبه یک طرح ایرانی است نه روسی/ نابودی تروریست‌ها در سوریه ظرف سه یا چهار ماه می‌تواند تحقق پیدا کند/

*** آیا ورود روسیه به سوریه موقعیت ایران را به مخاطره می‌اندازد؟

 

نه. تحولات منطقه ما و حضور روسیه در این پرونده پس از آن صورت گرفته که روس‌ها از دالان ایران عبور کردند، یعنی همکاری روسیه با سوریه از مسیر ایران است که محقق شده است. هم‌چنین از مسیر ایران است که گفتگوهای امنیتی میان روسیه و عراق جریان پیدا کرده که مسئله جدیدی هم نیست، بلکه از زمان نوری مالکی، سفرها و دیدارها میان مقامات ارشد عراق و روسیه وجود داشته است. ساختار تسلیحاتی عراق در حال حاضر تا حد زیاد متأثر از روسیه است. خود این‌ها نشان می‌دهد که تحولات اخیر، اتفاقات جدیدی نیست.

 

نکته مهم دیگر این است که در منطقه ما آن‌چه که تعیین تکلیف می‌کند، مقاومت و جبهه مقاومت است که یک جبهه اسلامی است، چه در فلسطین، چه در لبنان، چه در سوریه، چه در عراق، چه در یمن و چه در کشورهای دیگر، ماهیت مقاومت، یک ماهیت اسلامی است. اسلام و مقاومت در این‌جا با هم ترکیب شده است. لذا اگر روس‌ها و حتی چینی‌ها به این جمع بپیوندند، در نهایت باید در محیطی ایفای نقش کنند که حال آن در سبد مقاومت ریخته می‌شود، نه به یک معنا در سبد روسیه یا چین. عملیات در سوریه و بر اساس آن چیزی انجام می‌شود که حتی غربی‌ها هم پیش‌بینی کردند و آن هم تثبیت موقعیت اسد است. اسد هم آموخته است که با اتکای به ایران هست که می‌تواند تداوم حیات بدهد.

 

همین طرح همکاری چهارجانبه هم بیش از آن‌که یک طرح روسی باشد، یک طرح ایرانی است. گام اولیه برای این همکاری از سوی ایران برداشته شده است و قطعاً این محاسبه را کرده است که موقعیتش در منطقه به خطر نیفتد. به علاوه، روس‌ها هم در پی ضربه زدن به موقعیت ایران نیستند. برای آن‌ها، یک ایرانِ قوی مقابل آمریکا و غرب، بسیار مغتنم است، چون هزینه‌های آن‌ها را کم می‌کند، چون کاری را در خارج از مرزهای روسیه انجام می‌دهد که روس‌ها باید در داخل مرز خود انجام بدهند.

 

*** روس‌ها گفته‌اند کارشان در سوریه بیش‌ از سه یا چهار ماه طول نمی‌کشد. به نظر شما می‌توانند در عرض این مدت کار را تمام کنند؟

قطعاً در سوریه نمی‌شود درگیری‌های نظامی برای یک مدت طولانی ادامه پیدا کند. نه به نفع روس‌هاست و نه به نفع ما که بخواهیم درگیر یک جنگی چالشی و فرسایشی شویم. بنابراین عقل و منطق حکم می‌کند که این پرونده را با سرعت به یک جایی برسانیم لذا این مدتی که روس‌ها اعلام کرده‌اند که البته قطعی نیست و صرفاً یک تخمین است، می‌تواند تحقق پیدا کند.

 

*** اسرائیلی‌ها در ابتدا گفتند که ما با این ائتلاف موافق هستیم. حتی نتانیاهو با پوتین دیدار هم داشت و با این همکاری موافقت کرد. بعد از مدتی، اخبار ضد و نقیضی از موضع اسرائیل منتشر شد و گفته شد که اسرائیل با این همکاری مخالف است. به نظر شما موضع اسرائیل چیست؟ آیا از روی ناچاری و چون نمی‌تواند با روسیه درگیر بشود، با همکاری اخیر موافقت کرده است؟

اولاً موافقت یا مخالفت اسرائیلی‌ها در این مسئله اساساً تعیین‌کننده نیست. چهار کشور تصمیم گرفته‌اند برای مقابله با تروریسم با هم همکاری امنیتی و نظامی داشته باشند. در این مسئله، نه روسیه تحت تأثیر اسرائیل است، نه ایران و نه عراق و سوریه. بنابراین نظر اسرائیل در این‌باره اصلاً تعیین‌کننده نیست.

آیا ورود روسیه به سوریه موقعیت ایران را به مخاطره می‌اندازد؟/ در همکاری چهار جانبه ضد داعش هر کدام از کشورها چه نقشی بر عهده دارند/ طرح همکاری چهارجانبه یک طرح ایرانی است نه روسی/ نابودی تروریست‌ها در سوریه ظرف سه یا چهار ماه می‌تواند تحقق پیدا کند/

 

اما این‌که آیا اسرائیلی‌ها با همکاری اخیر موافق هستند یا نه، باید واکنش اسرائیلی‌ها را ببینید. هم‌زمان با حمله‌های هوایی روسیه به مواضع داعش، جبهةالنصرة و جیش‌الحر، ما شاهد بودیم که هواپیماهای اسرائیلی به پرواز درآمدند و در استان قنیطره، چند موضع نظامی سوریه را بمباران کردند. اگر اسرائیلی‌ها موافق می‌بودند، باید دست‌کم سکوت می‌کردند. هم‌زمان با اقدام روسیه در جهت تضعیف گروه‌های مانند داعش، اسرائیلی‌ها هم متقابلاً برای تضعیف دولت و ارتش سوریه وارد عمل شدند. بنابراین واضح است که در این مسئله، اسرائیلی‌ها همکاری چهارجانبه را با منافع خودشان کاملاً در تضاد می‌بینند.

 

*** در این ماجرا قرار است چه چیزی نصیب اردوغان شود؟ راه‌کار خروج ترکیه از بحران چیست؟ با توجه به این‌که داعش به خیال این‌که روسیه مرز سوریه و ترکیه را بمباران نخواهد کرد، به آن‌جا فرار کردند، اما دیدیم که آن مناطق هم بمباران شد و حتی ترکیه به این مسئله اعتراض هم کرد. ترکیه تا کجا می‌تواند روی موضع کنونی خود باقی بماند و از بشار اسد حمایت نکند؟ در حالی که حتی تعدادی از کشورهای عربی هم کوتاه آمده‌اند، اردوغان تا چه زمانی می‌تواند موضع کنونی‌اش را حفظ کند؟

اولاً در این مسئله، قطعاً ترکیه یک بازنده بزرگ خواهد بود. یک همکاری نظامی امنیتی فعال چسبیده به مرزهای ترکیه شکل گرفته است، بدون آن‌که دولت این کشور در آن حضور داشته باشد. خود این مسئله، یک افت موقعیت برای ترکیه است. این نشان می‌دهد که اردوغان از پروسه امنیتی عراق و سوریه کنار گذاشته شده است. دوماً بمباران مواضع داعش و جبهه‌النصره و استمرار عملیات، موجب می‌شود تا نیروهای داعش به ناچار به سمت مرزهای ترکیه به حرکت دربیایند. داعش در عراق هم الآن در مناطق متصل به ترکیه هستند. استان نینوا که مهم‌ترین مرکز تسلط داعش هست، از طریق یک باریکه، متصل به ترکیه است. داعشی‌هایی که در سوریه هستند هم در استان‌های رقه، حلب و دیرالزور حضور دارند که این مناطق هم متصل هست به ترکیه.

 

بنابراین وقتی سوریه به این گروه‌ها فشار می‌آورد، به خصوص زمانی که این فشار، کارآمد باشد، داعش برای تخلیه این فشار، ناچار است به سمت مرزهای ترکیه برود. به این ترتیب، یک جمعیت قابل‌توجهی به یک‌باره وارد مناطق جنوبی ترکیه می‌شود. این مسئله برای ترکیه تبعات زیادی از جمله در زمینه امنیتی دارد. از طرف دیگر، داعشی‌ها به ترکیه اعتراض خواهند کرد که شما با ما پیمان داشتید و قرار بود از ما دفاع کنید و به ما منطقه امن بدهید. الآن نه تنها منطقه امن فراهم نشده، بلکه یک نیروی بین‌المللی منطقه‌ای تشکیل شده که ما را بمباران می‌کند و شما فقط بیانیه سیاسی می‌دهید و ورود مستقیم و عملی نمی‌کنید با این‌که حتی بخش‌هایی از خاک کشورتان بمباران شده است.


آیا ورود روسیه به سوریه موقعیت ایران را به مخاطره می‌اندازد؟/ در همکاری چهار جانبه ضد داعش هر کدام از کشورها چه نقشی بر عهده دارند/ طرح همکاری چهارجانبه یک طرح ایرانی است نه روسی/ نابودی تروریست‌ها در سوریه ظرف سه یا چهار ماه می‌تواند تحقق پیدا کند/

 

بنابراین بمباران‌های پیمان همکاری، داعش را علیه ترکیه تحریک می‌کند و ورود تروریست‌های داعشی به خاک ترکیه هم قطعاً برای این کشور مشکل‌ساز خواهد بود. این یکی از ضربه‌های بزرگی است که ترکیه خواهد خورد. از طرف دیگر، سیاست خارجی اردوغان و ترکیه، سبب شده که جنبش‌های مخالف اردوغان و حزب عدالت و توسعه، در ترکیه گسترش پیدا کند. همین چند روز پیش بود که در اجتماع مخالفان اردوغان که به نام اجتماع صلح تشکیل جلسه داده بودند و صراحتاً می‌گفتند که با دخالت ترکیه در سوریه مخالف هستند،‌ انفجاری رخ داد و حدود 350 نفر از مخالفان اردوغان کشته و زخمی شدند. اردوغان هم ناچار شد در آن‌جا عزای عمومی اعلام کند. این‌ها نشان می‌دهد ترکیه در شرایط سختی قرار گرفته است.

 

در عین حال، ترکیه احساس می‌کند که حمایت از داعش هزینه دارد، مخالفت با داعش هم هزینه دارد، سکوت در مقابل سرنوشت داعش هم برایش هزینه دارد. این‌طور نیست که اردوغان یک شب بخوابد و فردایش موضعش را در قبال سوریه تغییر دهد. همان 30، 40 هزار نیروی داعشی که در سوریه هستند، به مشکل بزرگی برای اردوغان تبدیل خواهند شد. بنابراین اردوغان راحت نمی‌تواند در این‌باره تصمیم بگیرد. ما با یک عده از کارشناسان داخلی ترکیه هم که صحبت می‌کردیم، می‌گفتند ترکیه درگیر یک انزوای بزرگ شده است. دولت این کشور با هیچ‌یک از همسایه‌های خود رابطه نزدیکی ندارد. بنابراین الآن ترکیه را کشورهای مخالف دولت این کشور محاصره کرده‌اند. اردوغان برای همه این‌ها باید هزینه امنیتی پرداخت کند و این هزینه‌ها وضعیت اردوغان را شکننده کرده است. به عنوان مثال، اردوغان قدرت تصمیم‌گیری خود درباره سوریه را از دست داده است و لذا در قابل تحولات سوریه صرفاً می‌تواند بیانیه بدهد و ابراز مخالفت کند.
کد مطلب : ۴۹۲۳۸۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما