۰
چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۵
گفتگوی اختصاصی با کلنل «واین کویست»، بخش2

سعودی‌ها عامل بحران یمن و بحرین هستند

سعودی‌ها عامل بحران یمن و بحرین هستند

ایالات متحده واقعاً خودش را در ورطه‌ای انداخته که به زمان رئیس‌جمهوری جیمی کارتر برمی‌گردد که چه معامله‌ای با شاه ایران کرد و اکنون با جمهوری اسلامی. 

یک دفعه روزولت در خلال جنگ جهانی دوم درباره رهبر جدلی جهان گفت «در آخر او (شاه ایران) دیکتاتور ماست. آمریکا، در سیاست خارجی خود، همیشه مقداری جنون جوانی (شیزوفرنی) داشته است. مردم ایران متحد طبیعی آمریکایی‌ها هستند. همه شما باید به آنجا بروید و مردم ایران را ببینید ...». 

اما آمریکا و ایران از سال 1979در دوره بی‌اعتمادی افتاده‌اند. هردو طرف احتیاج به ایجاد اطمینان دوباره دارند.

اسلام تایمز: آمریکا در قیام‌های منطقه خلیج و سیاست خارجی کجا ایستاده است؟ چرا آمریکا مانند لیبی در آنها مداخله نمی‌کند؟

به نقشه نگاه کنید. به جایی که دو سوم نفت جهان در آن قرار دارد. من آن را «کمان نفت شیعه» نامیده‌ام، زیرا جایی است که دو سوم نفت جهان در آن قرار دارد و جایی است که دو سوم شیعیان جهان در آنجا هستند. و در همه آن چه کسی بازیگر عمده‌‌ای است؟ عربستان سعودی، 25٪ ذخایر نفت جهان را در اختیار دارد و هنوز مردم استان شرقی نفت خیز آن تا جنوب یمن که حتی بیشتر برای عربستان بی‌ثبات، شیعه هستند. 

هشدار اصلی در یمن، القاعده و آنچه بن لادن انجام داده‌ است، می‌باشد اما بخش حقه‌آمیز آن این است که سعودی‌ها با اخراج کردن
تروریست‌های محلی خود به یمن، به او کمک کرده‌اند. 

اکنون ما در موضوعی جدی هستیم، زیرا می‌بینیم که یمن می‌سوزد و کانال‌های بحرانی دریایی نزدیک کمان منطقه نفتی خلیج فارس را کنترل می‌کند. 

عبدا... صالح واقعاً به ریاض رفت و با گیتس، پادشاه سعودی و پسران عبدالعزیز ملاقات کرد. 

آنها در تلاش‌اند تا پایداری منطقه را حفظ کنند و کمک رسانی به یمن را ادامه دهند.
 
اگر به آنچه که در بحرین و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) در حال وقوع است، نگاه کنیم، نزدیک به 2000 تانک آمریکایی با سربازان زره‌پوش برای سرکوب مردم مستقر شده‌اند اما آزادی نمی‌توانند متوقف شود، حتی در منطقه مملو از نفت، با این وجود برای مردم آنجا جنگ بسیار سختی است.

بسیاری از نیروهای القاعده (سعودی) توسط آل سعود به یمن فرستاده شده‌اند. 

سعودی‌ها مسئول تشدید بحران را در یمن هستند. آمریکا نگران است که وضع مشابهی را در سومالی و افغانستان خواهند داشت. به نقشه نگاه کنید. سومالی در مجاورت کانال بحرانی دریایی قرار دارد، جایی که 25 درصد نفت جهان و دیگر ابزارها هر روز از آنجا به دریای سرخ و کانال سوئز برای اروپا حمل می‌شود.

من در مورد رهبران خویش در واشنگتن بخاطر فقدان درک آنها از جنب و جوش‌هایی که در خاورمیانه روی می‌دهد، نگرانم. 

زیرا کانون دید آنها در یمن به بن بست رسیده است، برای مثال توسط القاعده.
در مورد بحرین، رابطه با سعودی‌ها نیز به بن‌بست رسیده است. 

نمی‌دانم که هفته گذشته در ریاض چه گذشت، اما ملاقات خصوصی بین سه نفر پشت درهای بسته بود، گیتس، پادشاه سعودی و الجابر سفیر عربستان از واشنگتن که مترجم بود. 

تنها می‌توانم حدس بزنم که آنها در مورد چه چیزی بحث کرده‌اند، اما فکر می‌کنم گیتس چیزی در آن ملاقات انجام داد که همان تصدیق پیمان روزولت بود. 

اوباما از صف‌آرایی نظامی در بحرین به پادشاه سعودی انتقاد کرد و گفت سعودی‌ها باید خارج شوند. اما نظامیان سعودی بحرین را ترک نخواهند کرد. خطر زیادی برای سعودی‌ها وجود دارد و آنها ترس این را دارند که شیعیان ساکن در شرق عربستان قیام کنند.

اسلام تایمز: در مورد رابطه ایران و آمریکا در زمان محمدرضا شاه و زمان حاضر برای ما چه دارید که بگویید؟

من برای اولین بار شاه ایران را در سال 1977 زمانی که دانشجوی دانشکده ملی جنگ بودم، ملاقات کردم. من در حال تکمیل کردن پایان‌نامه خود در مورد فروش تسلیحات به ایران بودم که می‌گفت آمریکا اشتباه می‌کند و نباید وارد معامله تسلیحاتی با ایران شود. 

زیرا این آگاهی، حاصل تجربه کاری من در پنتاگون بود، و در مورد موضوعات آن تحقیق کرده‌ بودم.
 
آن زمان هیچ‌کس نمی‌خواست با واقعیت شکسته‌ شدن رژیم شاه که در حال فرو ریختن بود، روبرو شود. 

من در سال 1977در زمان ریاست جمهوری کارتر پیش‌بینی
کردم که رژیم شاه بزودی سقوط خواهد کرد. زیرا بطور واضح نشانه‌های آشکاری همانند عربستان امروزی وجود داشت.

در زمان محمدرضا شاه در دهه‌های 1960 و 1970م، ایران بزرگترین مشتری تسلیحات نظامی آمریکا بود.

از سال 1979 تا کنون عربستان جای ایران را گرفته است. گیتس هفته گذشته در ریاض با شاه عربستان دیدار کرد و دستور جلسه فروش 60 میلیارد دلار تسلیحات اضافه به عربستان بود. 

البته آنها هم اکنون ده‌ها f-15 و سیستم هشدار و کنترل هوابرد و دیگر تسلیحات را دارند. 

این بسیار جالب است زیرا شاه ایران اولویت شماره یک سیستم هشدار و کنترل هوابرد بود، ما تجربه زیادی در زمینه گفتگو با نیروی هوایی عربستان و ایران در آن زمان داریم. 

ایالات متحده واقعاً خودش را در ورطه‌ای انداخته که به زمان رئیس‌جمهوری جیمی کارتر برمی‌گردد که چه معامله‌ای با شاه ایران کرد و اکنون با عربستان سعودی.
 
یک دفعه روزولت در خلال جنگ جهانی دوم درباره رهبر جدلی جهان گفت «در آخر او (شاه ایران) دیکتاتور ماست. آمریکا، در سیاست خارجی خود، همیشه مقداری جنون جوانی (شیزوفرنی) داشته است. مردم ایران متحد طبیعی آمریکایی‌ها هستند. همه شما باید به آنجا بروید و مردم ایران را ببینید.» 

من تا کنون آن قدر که در تهران و اصفهان خوش بودم، خوش نبودم. اما آمریکا و ایران از سال 1979در دوره بی‌اعتمادی افتاده‌اند. 

هردو طرف احتیاج به ایجاد
اطمینان دوباره دارند. من فکر می‌کنم اوباما صادقانه می‌خواست با ایران رابطه خوبی برقرار کند اما از روی ساده‌لوحی ندانست چگونه آن را انجام دهد. این در باور من است که ما احتیاج به یافتن راهی برای کار با ایرانیان و رسیدن به آنها داریم. 

من از دوستانم در واشنگتن درخواست کردم و از رهبران ایران نیز تقاضا دارم کتاب حیرت‌انگیز کیسینجر با نام «دیپلماسی» را بخوانند. این کتاب در مورد عدم اعتمادی که بین بسیاری از دشمنان و رقیبان در سراسر تاریخ وجود داشت، صحبت می‌کند و بخصوص آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی، زمانی که هر دو با تسلیحات هسته‌ای، جنگ آمادی را براه انداخته بودند. اما در مورد ایران، آمریکا و ایران رقابت هسته‌ای ندارند. ایران باید احساس ناامنی کند، زیرا آمریکا 50000 نظامی در عراق، حدود 150000 نیرو در طرف دیگر ایران یعنی افغانستان و نیز ناوهای هواپیمابر در خلیج فارس مستقر کرده است. وقتی اطراف من نیز احاطه شده باشد، خود احساس ناامنی می‌کنم. 

اگر به کتاب کیسینجر نگاه کنیم و نیز به رهبران روسی که می‌نوشتند، ما همه به چیز مشابهی فکر می‌کردیم: اگر در آن زمان یکی با دو تای آنها (آمریکا و شوروی) صحبت کرده باشد، آنگاه می‌بینیم که پل بی‌اعتمادی بین این دو کشور وجود داشته است، زیرا جنگ سرد منابع اقتصادی هر دو ملت را داشت نابود می‌کرد، تا اینکه سرانجام یکی از این دو فرو پاشید.
 
ما
به بدگمانی بیشتری در مورد ایران و آمریکا نیاز نداریم، و ما مطمئناً جنگ نهایی عظیمی نمی‌خواهیم. ما احتیاج به ساخت پل‌های صلح داریم و باید گفتگو بین این دو شروع شود.

کیسینجر در مورد چین چه کرد؟ سفری سری بود که او بواسطه پاکستان کار را تسهیل کرد. 

ترکیه می‌توانست واسطه‌ای برای میانجیگری بین ایران و آمریکا باشد. مانند معامله با قذافی نبود، او دیوانه است و تو نمی‌توانی با شخصی مثل او گفتگو یا معامله کنی. 

در مورد ایران، مردمی عقلایی و با سواد هستند که تاریخ را می‌فهمند و بازی شطرنج (سیاست) را ماهرانه بازی می‌کنند. 

اگر ما بتوانیم چند صندلی را در جهت تفکری مشابه تفکر فوق‌الذکر از ایران دور میزی بچینیم که بسیاری از آمریکایی‌ها آنها را پر کنند، ما می‌توانیم مبحث بدگمانی را حل کنیم.

اسلام تایمز: آیا متحدین آمریکا مانند عربستان سعودی، تلاشی برای دلسرد کردن یا متوقف کردن آن برای گفتگوی با ایران خواهند کرد؟

عربستان سعودی در این خصوص بازیگر نیست. همانطور که ما در عراق در سال 2003 دیدیم، عربستان سعودی در زمینه تصمیم مردم برای واژگونی صدام حسین بازیگر نبود. به‌هرحال زمانی که اوباما برای سقوط مبارک چراغ سبز نشان داد، عربستان سعودی بازیگر مهمی برای واشنگتن نبود. پادشاه سعودی تا کنون بخاطر آنچه که در مصر اتفاق افتاد، از اوباما بسیار ناراحت است.
کد مطلب : ۶۹۷۲۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما