۰
سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸ ساعت ۱۱:۴۵

القای دو قطبی «جنگ یا مذاکره» بر مبنای نگرانی غیرواقعی است

القای دو قطبی «جنگ یا مذاکره» بر مبنای نگرانی غیرواقعی است
شیفتگان مذاکره با آمریکا با همین ترفند دو قطبی سازی و محدود کردن راه حل مشکلات ایران در دو مسیر جنگ یا مذاکره توانستند در ابتدای دولت یازدهم فضای لازم را برای قبول برجام از سوی ایران فراهم آورند. این بخشی از صحبت‌های حسن ملکی، دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران، نویسنده و استاد دانشگاه است. در این باره با وی بیشتر به گفت‌وگو نشستیم.

 تحلیل شما از کوبیدن گاه و بیگاه آمریکایی ها بر طبل جنگ علیه ایران چیست و این رویکرد تا چه حد واقعی بوده است؟

شالوده هژمونی آمریکا طی دهه‌های اخیر در خود برتربینی مبتنی بر استثناگرایی آمریکایی است. در واقع هویت سیاسی ملی ایالات متحده به ویژه در عرصۀ سیاست خارجی، همواره از راه انگاره ی باور به استثناگرایی ابراز شده است. به همین دلیل شاهد آن هستیم که جنگ طلبی و تجاوز یکی از ویژگی‌های ذاتی آمریکا بوده تا از این طریق سلطه خود را بر همه دنیا بگستراند. این رژیم توسعه‌طلب و امپریالیستی هنگامی که در مقابل کشورهای با هویت، مستقل و آزادی‌خواه مواجه می‌شود، تلاش می کند تا به هر شکل ممکن، آن کشورها را به زانو درآورد. به همین دلیل نیز هست که می‌بینیم آمریکا در 243 سالی که از عمرش می‌گذرد در 224 جنگ، تجاوز و مداخله خارجی نقش داشته است.
 تهدید به حمله نظامی و جنگ یکی از واژگان پرتکرار مقامات کاخ سفید علیه ایران بوده که اگر  روشنگری های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری نبود، هیچگاه ماهیت پوچ و توخالی تهدیدات آمریکا مشخص نمی شد
 
نگاه جنگ افروزانه آمریکا طی چهار دهه اخیر همواره در مورد نظام جمهوری اسلامی ایران نیز وجود داشته است. تهدید به حمله نظامی و جنگ یکی از واژگان پرتکرار مقامات کاخ سفید علیه ایران بوده که اگر نبود روشنگری های امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری هیچگاه ماهیت پوچ و توخالی تهدیدات آمریکا مشخص نمی شد، اما در این بین افراد واداده و گروه های وابسته نیز وجود داشته که یا مرعوب تهدیدات آمریکا و یا فریفته وعده های غرب شده و در چهار دهه اخیر همواره سعی داشته اند ترس و هراس بی پایه ای را در میان مردم و مسئولان در زمینه خطر قریب الوقوع جنگ آمریکا علیه ایران به وجود آورند. بر همین اساس رهروان این تفکر، مدعی هستند به منظور دور کردن سایه جنگ از کشور ، ایران باید تن به مذاکره دهد.

از سابقه تلاش پادوهای غرب در ایران برای کشاندن کشورمان به سوی مذاکره فاقد مبنا و مبتنی بر منافع آمریکا گفتید. در این زمینه مصداقی تر صحبت می‌کنید؟

     این عناصر واداده طی چند دهه قبل بارها در این زمینه گام‌هایی نیز برداشته اند که هر بار اشتباه بودن راه آنها برای ملت ایران مسجل شده است. به عنوان مثال در اردیبهشت ماه سال  ۱۳۶۹ یعنی چند سال پس از جریان سفر مک فارلین به ایران، عطاءالله مهاجرانی معاون پارلمانی دولت آقای هاشمی رفسنجانی با انتشار یادداشتی در روزنامه اطلاعات با عنوان "مذاکره مستقیم"، گفتگو با آمریکا را ضرورتی اجتناب ناپذیر دانست. در آن زمان دولت وقت ایران به دنبال آن بود تا از طریق چنین یادداشتی میزان تحریک پذیری جامعه نسبت به مذاکره با آمریکا را محک بزند.
 
پیشنهادات برای مذاکره شکل سخیف تری هم به خود گرفته است، به طوری که یکی از چهره های اصلاح طلب پیشنهاد داده است به جای مذاکره رودر رو، می توان قرار گذاشت که هر یک از روسای جمهور ایران و آمریکا در ساعت معینی از روز نظرات خود را در قالب یک رشته توئیت منتشر کند!
 
جالب است که دوازده سال بعد در همین ماه یعنی اردیبهشت ۸۱ باز هم جمعی از جریان غربگرای مجلس، به رهبریِ نظام نامه نوشته و از ضرورت نوشیدن جام زهر و مذاکره با آمریکا سخن گفتند. ادامه همین طیف که در فتنه سال ۸۸ شادمان از احتمال تغییر معادلات سیاسی نظام جمهوری اسلامی ایران بوده و خود را آماده کرده بودند تا با تحقق اهداف جنبش سبز به آمریکا برای ورود به عرصه های سیاسی و اقتصادی ایران خیرمقدم بگویند؛ در خرداد ماه سال ۱۳۹۷ یعنی کمتر از یک ماه و نیم پس از خروج آمریکا از برجام ، همراه با تعدادی از گروه‌های اپوزیسیون اقدام به نامه نگاری برای تشویق نظام به مذاکره کردند. پیشنهادات این عده برای مذاکره شکل سخیف تری هم به خود گرفته است، به طوری که یکی از چهره های اصلاح طلب پیشنهاد داده است به جای مذاکره رودر رو، می توان قرار گذاشت که هر یک از روسای جمهور ایران و آمریکا در ساعت معینی از روز نظرات خود را در قالب یک رشته توئیت منتشر کند و طرف دیگر فردا یا پس فردای آن در همان ساعت با رشته توئیت خود پاسخ دهد!

وجه اشتراک همه این تلاش ها برای دوقطبی سازی جنگ و مذاکره چیست؟

وجه مشترک همه این دعوت‌ها به مذاکره، هراس و نگرانی غیر واقعی است که تلاش می‌کنند از احتمال حمله نظامی آمریکا به ایران در صورت تن ندادن به مذاکره، به جامعه تزریق کنند. طراحی صفحه ابتدایی هفته نامه صدا متعلق به حزب کارگزاران که در ماه گذشته یعنی در ۲۰ اردیبهشت ۹۸ که همزمان با یک سالگی خروج آمریکا از برجام بود را که یادتان است. این نوع اقدامات هدفمند رسانه ای در راستای همین پروژه ها طراحی و پیاده سازی می شوند. این هفته نامه در عکسی که حمله ناوگان دریایی و جنگنده های آمریکایی به سوی ایران را نشان می داد و به کار بردن تیتر " دوراهی جنگ و صلح"، عملا نقش آتش بیار تهدیدات واهی آمریکا برای حمله به ایران را ایفا کرد.
 
شیفتگان مذاکره با آمریکا با همین ترفند دو قطبی سازی و محدود کردن راه حل مشکلات ایران در دو مسیر جنگ یا مذاکره توانستند در ابتدای دولت یازدهم فضای لازم را برای قبول برجام از سوی ایران فراهم آورند
 
شیفتگان مذاکره با آمریکا با همین ترفند دو قطبی سازی و محدود کردن راه حل مشکلات ایران در دو مسیر جنگ یا مذاکره توانستند در ابتدای دولت یازدهم فضای لازم را برای قبول برجام از سوی ایران فراهم آورند. در آن زمان عده ای در داخل مدعی بودند که ایران در صورت نپذیرفتن برجام و تعطیل نکردن فعالیت های هسته ای خود، نه تنها با تحریم های کمرشکن مواجه خواهد شد بلکه با حمله نظامی گسترده و ویرانگر از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی به ایران مواجه خواهد شد. این عده  در حالی در شرایط کنونی نیز بر ضرورت مذاکره سریع با ایالات متحده و رفع خطر جنگ از سر ایران تأکید می‌کنند که دولت کنونی که خود حامی اصلی آن بوده اند بزرگترین لطمه را از بدعهدی های آمریکایی ها خورده است. هدف این دلبستگان به نزدیکی به آمریکای جهانخوار علاوه بر ریشه های غرب گرایانه غالب آنها، این است که می خواهند از طریق مطرح کردن مباحث پرحاشیه ای چون مذاکره با آمریکا، ناکارآمدی و ناتوانی دولت در حل مشکلات اقتصادی را تحت شعاع قرار دهند. تاکید این طیف بر مذاکره به این سبب است که منافع خود را در تسلیم شدن ایران در برابر آمریکا می بینند. آنها در پشت پرده، زد و بندهایی دارند که باید از طریق مذاکره به سرانجام برسد و شرایط تحقق آن را هم نگران ساختن مردم و نخبگان ایران از سایه شوم جنگ آمریکا و متحدانش با ایران می دانند.
 کسانی که مدعی حل کامل مشکلات ایران از طریق برجام بودند، تلاش می کنند تا با دو قطبی سازی و مذاکره و به هراس انداختن مردم ،  بستر لازم را به منظور بازگشایی مسیر دیگری برای گفتگو با آمریکا باز کنند 
  در واقع این عناصر واداده که مدعی حل کامل مشکلات ایران از طریق برجام بودند، با خروج آمریکا از برجام و متزلزل شدن پایگاه اجتماعی خود تلاش می کنند تا با دو قطبی سازی و مذاکره و به هراس انداختن مردم ،  بستر لازم را به منظور بازگشایی مسیر دیگری برای گفتگو با آمریکا باز کنند. اما نکته‌ای که باید به آن توجه شود این است که این دوگانه جنگ و مذاکره از همان ابتدای انقلاب وجود داشته و از حامیانی نیز در داخل کشور برخوردار بوده اما تاکنون نه مذاکره رسمی و قاعده مندی با آمریکا صورت گرفته و نه ایالات متحده جرات و جسارت حمله نظامی به ایران را داشته است.

آیا منظور شما این است که به دلیل واهمه آمریکا از ورود به جنگ با ایران، مذاکره به هیچ عنوان از سوی کشورمان در دستور کار قرار نخواهد گرفت؟

خیر، باید تأکید کنم که مذاکره یکی از پسندیده ترین روش ها و ابزارها برای حل و فصل اختلافات است و انسان عقل گرای امروز تلاش می کند تا حد امکان از ورود به جنگ پرهیز کند. اما مردم ایران هیچ گاه به مذاکره ای که نتیجه آن تسلیم و سر تعظیم فرود آوردن در مقابل خواسته های غرب باشد تن نمی‌دهد.ملت ایران منتظر عذرخواهی، جبران سالها خیانت، جاسوسی و دخالت های هزینه دار آمریکا در ایران و دست برداشتن آمریکا از خوی استکباریش است.

در دنیای کنونی مذاکره و گفتگویی معنا دارد که مبتنی بر سود دو طرفه و یا به تعبیری منتج به بازی برد - برد شود. هرچند ترامپ شخصی کاسب و تاجر مسلک است اما او نیز به تبعیت از اسلاف خود فقط به مذاکره‌ای که نتیجه آن برد آمریکا و باخت و تضعیف ایران باشد می‌اندیشد. آمریکا تا زمانی که ایران را وادار به دست برداشتن از فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته ای، محدود کردن برد موشکی ، قطع رابطه با محور مقاومت، دست برداشتن از آرمان‌ آزادی قدس و فلسطین، به رسمیت شناختن رژیم کودک‌کش صهیونیستی و دست برداشتن از ارزش ها و آرمان های انقلاب ۵۷ نکند با ایران پای میز مذاکره نخواهد نشست. این در حالی است که مردم ایران ثابت کرده اند که در هیچ شرایطی تن به زیاده خواهی های آمریکا نداده و تنها مذاکره در سایه عزت و اقتدار ملی را خواهند پذیرفت.
 
آمریکایی ها می دانند که شاید بتوانند شروع کننده یک جنگ با ایران باشند ولی نخواهند توانست با اراده خود به آن پایان دهند. بروز هر تنش و ناآرامی در منطقه می تواند اقتصاد غرب را با چالش های جبران ناپذیر همراه سازد. 
 
 در عین حال باید دانست که آمریکا نه می خواهد و نه می تواند به یک جنگ پیچیده و چند لایه منطقه ای با ایران وارد شود. آمریکایی ها می دانند که شاید بتوانند شروع کننده یک جنگ با ایران باشند ولی نخواهند توانست با اراده خود به آن پایان دهند. بروز هر تنش و ناآرامی در منطقه می تواند اقتصاد غرب را با چالش های جبران ناپذیر همراه سازد. پاسخ ایران به هرنوع تبانی منطقه ای غرب برای حمله نظامی به ایران پشیمان کننده خواهد بود. آمریکایی ها می دانند که با کوچکترین اشتباهی، شاهراههای نفتی منطقه، تنگه هرمز، خلیج همیشه فارس، دریای عمان، پایگاههای نظامی آمریکا، تل آویو و حیفا و صدها نقطه  استراتژیک منطقه، دیگر برای آمریکا و متحدانش امن نخواهد بود.

این مصاحبه در پی درخواست برخی مخاطبان خبرگزاری فارس در سامانه فارس من مبنی بر «ما مذاکره نمی خواهیم، ایران باید خودسازی کند» تهیه شد.


 
مرجع : خبرگزاری فارس
کد مطلب : ۷۹۶۷۰۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
شب قدر غـرب آسـیا
۱۹ ارديبهشت ۱۴۰۳
شمارش معکوس جنایت در رفح
۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
پیشنهاد ما