۰
شنبه ۱۴ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۱:۴۵
پژوهش مرکز امنیت داخلی رژیم صهیونیستی:

حمله نظامی هم برنامه هسته‌ای ایران را متوقف نمی‌کند

پاسخ ایران «سریع و دردناک» است
حمله نظامی هم برنامه هسته‌ای ایران را متوقف نمی‌کند
به گزارش اسلام تایمز به نقل از فارس؛  «افراییم کام» پژوهشگر مشهور اسرائیلی و معاون رئیس موسسه مطالعات امنیتی داخلی رژیم صهیونیستی در پژوهشی به نام « اقدام نظامی علیه ایران؛ دیدگاه ایران» به موضوع حمله به ایران و ابعاد مختلف آن پرداخت. این پژوهش از آنجا اهمیت دارد که کام تا سال 1993 معاون رئیس واحد پژوهش های دستگاه اطلاعات ارتش این رژیم بوده است.

کام در ارتش مناصب مهمی نیز داشته است. وی معاون رئیس واحد مطالعات ارزیابی اطلاعاتی، مربی بلندپایه دانشکده امنیت ملی، متخصص امور امنیتی منطقه خاورمیانه بویژه موضوع هسته ای ایران و متخصص امور اطلاعاتی و راهبردی و امور امنیت ملی اسرائیل بوده است.

کتاب «حمله غافلگیرانه» وی که به زبان انگلیسی نگاشته شد جایزه بهترین کتاب موضوع امنیت مرکز ملی پژوهشهای امنیتی واشنگتن را از آن خود کرد. کتابهای «از تروریسم اتمی تا ماهیت تهدید ایران» در سال 2004 و «ایران هسته ای؛ ابعاد و راههای تعامل» در سال 2007 از جمله کتابهای اوست.

کام در پژوهش «اقدام نظامی علیه ایران؛ دیدگاه ایران» اذعان کرد که هر حمله ای به ایران در وهله اول بی شک واکنش ایران را در پی خواهد داشت و در وهله دوم بسیار محتمل است که پاسخ ایران بسیار دردناک خواهد بود. علاوه بر این حمله به ایران حمایت مردمی و افکار عمومی از دولت ایران را افزایش خواهد داد.

ایرانی‌ها معتقدند، آمریکا و اسرائیل میدانند که با واکنشی دردناک و بی‌سابقه‌ روبه‌رو می‌شوند

افراییم کام نوشت: ایرانیها نگرانی فزاینده ای درباره احتمال حمله به تاسیسات هسته ای ویژه خود بروز میدهند ولی تلاش میکنند پیامهایی با هدف تحکیم امنیت داخلی به بیرون از کشور ارسال کنند تا اعلام کنند که آمریکا و اسرائیل قادر نیستند اقدامی نظامی علیه آنان آغاز کنند [زیرا معتقدند] که آمریکا و اسرائیل میدانند که با واکنش دردناک بی سابقه ای روبه رو خواهند شد. در کنار تشدید تلاش ایران برای توسعه برنامه هسته ای، تهدیدهای ایران و صدای تهران علیه واشنگتن و تل آویو شدیدتر میشود که این امر خود نگرانی ایران از امکان تحقق سناریویی را نشان میدهد که آن را ترسناک میدانند.

بخش اول) نگرانی های ایران از حمله نظامی؛

کام نوشت: از ابتدای دهه 90 با کاهش تهدیدها از جانب روسیه و عراق، تهدید از جانب آمریکا در راس توجهات ایران قرار گرفت.

سران ایران در این مدت نگرانی هایی از خود نشان داده اند زیرا آمریکا در طول این مدت با حربه تضعیف اقتصادی با جدا کردن آن از همسایگانش در صدد و در حال برنامه ریزی برای از بین بردن نظام اسلامی در تهران و ممانعت از قدرتمند شدن آن از لحاظ سیاسی و نظامی بوده است.

نظام ایران یقین داشت که آمریکا بدون اقدام به حمله نظامی نمیتواند هیچ یک از این اهداف را محقق کند بخصوص حمله به تاسیسات هسته ای در حالی که وضعیت میزان قوا میان این دو کاملا روشن بود.

دخالت نظامی آمریکا در عراق و افغانستان نگرانی ایران را از عاقبت انتقال این دخالت به خاک ایران افزایش داد بخصوص اینکه در محافل ایران این عقیده رایج شده بود که استقرار نیروهای آمریکا در مرزهای ایران و تلاش آن برای ساقط کردن رژیمها با استفاده از زور، در درجه نخست پیامی است برای آنان و اینکه آمریکا ظاهرا مصمم است این سیاست را ادامه بدهد.

دولت جرج بوش پیش از این بارها تاکید کرده بود که اگر راهکارهای دیگر در متوقف کردن توسعه برنامه هسته ای ایران نتیجه ندهد، امکان استفاده از راهکار نظامی علیه ایران را کنار نمیگذارد. این احتمال از طریق درز برخی شایعات و اخبار که مفاد آن، این بود که آمریکا در حال برنامه ریزی برای حمله به ایران است، قوت گرفته بود.

افراییم کام در ادامه ادعای کشورهای غربی درباره ایران را تکرار کرد و نوشت در پی همین نگرانیها بود که تهران
در سال 2003 توسعه بخش نظامی برنامه هسته ای خود را متوقف کرد، حال آنکه تاکنون کوچکترین مدرکی دال بر ادعای مذکور کشورهای غربی ارائه نشده و در حد ادعایی بی پشتوانه باقی مانده است.

کام افزود، با توجه به کاهش حرف و حدیث و تهدید ایران در محافل آمریکایی به دلیل برنامه هسته ای ایران و از طرفی، گرفتار شدن آمریکا در باتلاق عراق، احتمال هر گونه اقدام دولت آمریکا برای اقدام نظامی علیه ایران کاهش یافته است که البته احتمال اقدام ایران به حمله به نیروهای آمریکایی در مرزهای خود در خاک عراق و افغانستان نیز وجود دارد و در نتیجه با توجه به این موارد تصریح به تهدید مستقیم علیه ایران و اشاره به حمله نظامی تا حد زیادی از زبان مسئولان آمریکایی دور شده است.

با این حال، تهدیدهای خارجی همچنان برای تصمیم‌سازان ایران باقی مانده است چه از طرف آمریکا چه از طرف اسرائیل.

افراییم کام در ادامه مدعی شد: اسرائیل در نظر نظام ایران قدرتی منطقه ای است که نمیتوان با توجه به امکانات نظامی و تسلیحاتی اش، آن را نادیده گرفت و در حقیقت بازوی بلند آمریکاست در نتیجه ممکن است در هر لحظه ای آنان را غافلگیر کند.

ایرانیها معتقدند که اسرائیل از طریق همکاری با آمریکا هر کاری کرده و میکند تا با هدف ضربه زدن به ایران، نفوذ ایران در منطقه را از بین ببرد، برای همین اسرائیل همچنان مایه نگرانی ایران است همچنانکه نگرانیهای تهران از تهدیدهای اسرائیل در چند سال گذشته بیشتر شده است با توجه به اینکه افرادی اخیرا در اسرائیل روی کار آمدند که خواستار ناکام گذاشتن تلاش ایران در توسعه برنامه هسته ای آن هستند هر چند این کار مستلزم اقدام نظامی در صورت شکست راهکارهای سیاسی باشد.

با توجه به آنچه ذکر شد، نگرانیهای ایران درباره عاقبت حمله نظامی، گاه مختلف، گاه زیاد و گاه کم شده است.

افراییم کام مدعی شد که «نگرانی ایران در سال 2003 به اوج خود رسید و با مشاهده وضعیت آمریکا در عراق کاهش یافت ولی نگرانی از طرف اسرائیل همچنان بیشتر شد در حالی که نگرانی ایران بر اساس موارد ذیل تقویت شد:

اول) افزایش مذاکرات ماراتونی میان اسرائیل و آمریکا در چند سال اخیر. دیدارهای رفت و برگشت و دوره ای مسئولان دو طرف. این دیدارها از زمان ریاست جمهوری جرج بوش برای هماهنگی بیشتر شد. دیدارها و سفرهای نخست وزیر اسرائیل و وزیر دفاع آن که با محوریت برنامه هسته ای ایران انجام شده است زیاد است.

دوم) پس از حمله هوایی موفقی که سپتامبر 2007 به تاسیسات هسته ای سوریه شد، ایران دریافت که انگیزه برای این کار افزایش یافته است و بر همین اساس بود که آمریکا چند بار اعلام کرد که این اقدام، پیامی برای ایران بود و روشن است که ایرانیها دارای نگرانی روزافزونی شدند وقتی دیدند که هیچ کشور عربی یا اسلامی این حمله را محکوم نکرد.

سوم) افزایش نشانه های دال بر تهیه طرحی برای حمله به ایران با توجه به انتشار گزارش هایی درباره رزمایشهای نظامی که نیروی هوایی اسرائیل در دریایی مدیترانه برگزار میکند گویی که خود را برای اجرای حمله به ایران آماده میکند.


بخش دوم) گام‌های ایران... چگونگی پاسخ ایران ؟!

کام ادعا کرد: ایران به دلیل نگرانیهای مذکور اقداماتی اتخاذ کرد، که برخی عملی برخی نمادین بود. این اقدامات تلاشی برای بازدارندگی آمریکا و اسرائیل است. با توجه به این موضوع ایران با دشواریهایی روبه روست که مهمترین آن، موارد ذیل است:

1- چگونگی مقابله با آمریکا برای بازدارندگی آن و ممانعت از اسرائیل بویژه اینکه آمریکا تجارب نظامی در چند سال اخیر در عراق و افغانستان به دست آورده است.

2- با اینکه نیروهای مسلح ایران بزرگ است و از لحاظ تجهیزات و تعداد بزرگترین نیروی مسلح در خاورمیانه است، اما تاثیر نیروهای نظامی کلاسیک آن نسبتا محدود است و نقطه ضعف بزرگ آن در تسلیحات و ابزار کلاسیک، قدیمی
و غیرپیشرفته آن در بسیاری از جوانب است.

3- آمریکا و کشورهای اروپایی ایران را از زمان انقلاب اسلامی به سلاحهای با کیفیت بالا تجهیز نمیکنند در حالی که روسیه از طریق چین در دهه 90 با قراردادهای فروش تسلیحات، ایران را به سلاحهای نسبتا نوین تجهیز کرده است.

4- در حالی که صنعت تسلیحاتی ایران در حوزه های مختلف توسعه یافته است ولی هنوز بعد کیفیتی آن به سطح سلاحهای موثرتر نرسیده است.

5- در نتیجه این ضعف تسلیحاتی ایران در این ناحیه، ایران عملا نمیتواند با هر حمله نظامی به تاسیسات نظامی آن مقابله کند ولی میتواند به این حمله پاسخ دهد و منافع آمریکا را هدف بگیرد که این امر خود میتواند واکنش نظامی آمریکا به باقی تاسیسات اتمی ایران را در پی داشته باشد.


با توجه به آنچه گفته شد، ایران تلاش میکند وجهه ای بازدارنده از ترکیب عناصری متعدد از خود به نمایش بگذارد و تلاش میکند پیامهایی دوگانه مانند آنچه در زیر میآید، از زبان مسئولان خود ارسال کند :

1- احتمال وارد کردن ضربه نظامی به ایران بسیار کم است و آمریکا خوب میداند که حمله آن تاوان سنگینی خواهد داشت و در نتیجه برای اجرای حمله نیازمند اسرائیل است که از مساحت کوچک خود در رنج است و به همین دلیل کاملا در تیرس موشکهای ایران است.

2- بر خلاف این، اگر به ایران حمله شود، پاسخ سریع، سخت و دردناک خواهد بود و ممکن است از سلاحهای مذکور نیز استفاده کند.

شخصیتهای ایرانی تلاش میکنند این پاسخ نظامی ایران به هر حمله ای را اینگونه توصیف کنند:

1- استفاده بی شمار از موشکها چه مستقیم علیه اسرائیل چه علیه پایگاه های نظامی پراکنده آمریکا در کشورهای خلیج [فارس] عنصر اساسی در پاسخ ایران است و ممکن است برای حمله به اسرائیل از جنگنده های نظامی نیز استفاده کند.

2- ایران پاسخ نظامی خود را محدود نمیکند و تلاش خواهد کرد که منافع حیاتی طرف مهاجم را در همه جای دنیا هدف بگیرد.

3- اگر آمریکا طرف حمله کننده باشد، ایران بلافاصله نیروهای آمریکا در عراق و افغانستان را هدف خواهد گرفت بخصوص اینکه همه پایگاه های آمریکا در خاورمیانه در تیررس موشکهای ایران است.

4- اگر اسرئیل طرف حمله کننده باشد، جهان اسلام به طور کلی و شیعیان به طور خاص، مثلا حزب الله، ضربات دردناکی وارد خواهند کرد.

5- ایران به نوبه خود با عملیاتهای انتحاری [شهادت طلبانه] تلاش خواهد کرد که تنگه هرمز را ببندد تا روند انتقال نفت خلیج [فارس] را مختل و قیمت نفت را تا میزان هنگفتی بالا ببرد به طوری که برخی ارزیابیها 250 دلار برای هر بشکه را اعلام کرده اند.

6- ایران تلاش میکند به هر کشوری که خاک خود را در اختیار آمریکا برای حمله به ایران گذاشته است، حمله کند.

7- اگر آمریکا به ایران حمله کند، ایران بلافاصله به اسرائیل حمله خواهد کرد.

عنصر اساسی در مکانیزم پاسخ ایران به هر حمله ای در سازمان دفاع و فداکاری نمود دارد. با وجودی که ایرانیها متقاعد شده اند که احتمال اقدام آمریکا علیه کشورشان اندک شده است ولی این احساس آنان را بازنداشته است که احتمالی ولو کوچک بدهند که آمریکا ممکن است این کار را نکند یا از طریق راههای نظامی برای تغییر نظام تلاش نکند آنهم از طریق:

1- حمله به تاسیسات زیربنایی و انبارهای استراتژیک.
2- نابود کردن نهادهای حیاتی کشور.
3- مشوش کردن زندگی به طور کل.
4- فشار بر مردم برای تاثیرگذاری بر نظام.

برای محقق کردن این اهداف، آمریکا از سلاحهای نظامی از هوا و دریا استفاده میکند و برای این کار از استقرار نیروهای زمینی در طول مرزهای ایران در همه جهات بهره خواهد برد. برای مقابله کردن با چنین سناریویی ایران در سالهای پیش طرحی اورژانسی تهیه کرده و برای همین منظور سازمان دفاع و فداکاری تاسیس کرده است که ماموریتهای وارد شده در این طرح را عملی میکند. این طرح که در سه سال اخیر میلیونها دلار برای آن هزینه شده است نزدیک است
که به طرحی ملی تبدیل شود که اهداف آن به شرح ذیل است:

1- استفاده از ابزار غیرنظامی برای دفاع از انبارهای راهبردی و حساستر در صورت حمله.

2- تلاش برای کاهش زیانهای حمله احتمالی.
3- ممانعت از صدمه خوردن ثبات نظام.
4- فراهم کردن امکان کمک کشور و دادن خدمات به مردم در وضعیتهای فوق العاده.
5- اقدام به تبلیغات رسانه ای برای ممانعت از کاهش روحیه مردم.

و برای تقویت چهره بازدارندگی و قدرت پاسخ به هر حمله ای، ایران اخیرا اعلام کرد که اقداماتی از جمله اقدامات ذیل برای بهبود قدرت بازدارندگی خود انجام داده است:

1- تلاش برای بهبود بخشیدن قدرت های موشکی از جمله افزایش برد موشکهایی که امروز برد آن به 2000 کیلومتر میرسد و بهینه سازی موشکهای جدید از انواع مختلف و بازسازی ساختاری آن به صورت مستقل از دیگر کشورها توسط سپاه پاسداران ایران.
در همین خصوص سپاه اعلام کرد که آزمایش یک موشک دریایی را انجام داده است که در نوع خود در دنیا بی سابقه است و برد موشک به 300 کیلومتر میرسد.

2- ایران تلاشهای پیگیرانه ای برای بهبود قدرت دفاع هوایی خود صرف کرده و از روسیه دستگاهی مخصوص دریافت کرده است و تا این لحظه محافل اطلاعاتی از دستیابی ایران به سیستم پیشرفته تر «اس-300» مطمئن نشده اند.

افراییم کام افزود: برخی گزارشها از کشورهای شرق اروپا نشان میدهد که ایران با توجه به شکست نیروی هوایی سوریه در مقابله با حمله اخیر به تاسیسات اتمی اش در شمال سوریه، تلاش کرده است با کمک گرفتن از کارشناسان روس قدرت دفاع هوایی خود را آزمایش کند.

با این حال، تردیدی نیست که ایران گاهی در سخن گفتن از قدرت نظامی خود مبالغه میکند و به خود امکاناتی را نسبت میدهد که در اختیارش نیست. نمونه این امر زیاد است و میتوان به آزمایش موشکی در اوت 2008 اشاره کرد که گزارشهایی غیردقیق از آزمایش به وسیله ماهواره منتشر شد. همچنین ایران مدعی شد که جنگنده هایی در اختیار دارد که میتواند بدون سوختگیری 3 هزار کیلومتر پرواز کند.

بخش سوم) ایران چگونه به حمله پاسخ میدهد؟

پاسخ ایران به هر حمله ای بسیار سریع خواهد بود

کام ادعا کرد: اختلاف زیادی میان قدرت ادعایی ایران برای مقابله با هر حمله یا تهدیدی وجود دارد با قدرتی که حقیقت دارد. برخی تهدیدهایی که اعلام میکند به دلیل محدود بودن قدرت نظامی ایران عملا وجود ندارد همچنانکه نمونه ای از آن ذکر شد. اما تهدیدهایی نیز وجود دارد که عملا ممکن است به مرحله ظهور برسد ولی تردیدهایی وجود دارد که آیا ایران از آن استفاده میکند یا خیر زیرا ایران بدقت بررسی میکند که قبل از آغاز عملی کردن تهدید خود آن را عملی بکند یا خیر.

به هر حال، باید فرضهای زیر را در نظر گرفت:

1- ایران عملا پس از هر حمله ای بدان پاسخ میدهد زیرا خیلی سخت میشود تصور کرد که ایران مانند صدام در سال 1981، هیچ پاسخی به حمله به تاسیسات اتمی خود ندهد.

2- پیش بینی میشود پاسخ ایران سریع و بلافاصله باشد ولی انتقال ابزار این پاسخ به میدان نبرد، کمی وقت میگیرد.

3- بی شک به توجه به اینکه حمله کننده آمریکا باشد یا اسرائیل، پاسخ ایران مختلف است زیرا ایران تمایل ندارد وارد درگیری نظامی نامحدود و پیچیده با واشنگتن شود.

4- نظام ایران اعتقاد قاطعی دارد به اینکه آمریکا یا اسرائیل در حمله به آن شرکایی دارند برای همین میتوان متصور شد که اگر حمله از جانب آمریکا باشد، ممکن است پاسخ به اسرائیل داده شود.

تردیدهایی وجود دارد درباره اینکه آیا اگر اسرائیل حمله کننده باشد، ایران اهداف آمریکا را خواهد زد یا خیر زیرا ایران تمایل ندارد وارد درگیری خونینی با آمریکا شود مگر اینکه ایرانیها کاملا اعتقاد راسخ داشته باشند که آمریکاییها عملا در حمله اسرائیل مشارکت دارند.

ایران گزینه هایی برای پاسخ به اسرائیل دارد که در صورت حمله رو میکند از جمله:

1- شلیک بسیار متعدد موشک به سوی اسرائیل؛
پاسخ مورد انتظار و سریعترین پاسخ همین خواهد بود. ایران صدها موشک شهاب دارد که برد آن به اسرائیل میرسد.

با توجه به اینکه موشک شهاب صددرصد دقیق نیست ایران آن را به مناطق بزرگ خواهد زد بخصوص به شهرهای مسکونی و شاید تاسیسات اتمی دیمونا را نیز هدف بگیرد. در مقابل اسرائیل پاسخی آماده برای مقابله با موشکها یعنی سامانه [ضد موشکی] حیتس را دارد که انتظار میرود با همه موشکها مقابله کند و اگر این سامانه طبق انتظار کار کند خسارت سنگینی وارد نمیشود. باید یادآوری کرد که ایران توانایی شیمیایی و میکروبی نیز دارد و اگر کلاهک این موشکها را به این موارد مجهز کند زیانهای وارد شده به اسرائیل زیاد و فراتر از حد انتظار میرود. سوالی مهم اینجا مطرح میشود و آن اینکه آیا ایران سلاح کشتار جمعی علیه اسرائیل استفاده میکند؟ اسرائیلی که خیلیها میگویند دولتی اتمی است؟

2- کمک گرفتن از موشکهای حزب الله علیه اسرائیل؛ به طوری که ایران تلاش خواهد کرد در صورت حمله اسرائیل، جهان تشیع را برانگیزاند و مثلا ممکن است از حزب الله کمک بخواهد. سوال این است که تا چه میزان حزب الله آمادگی باز کردن جبهه با اسرائیل دارد در حالی که از جنگ دوم لبنان[جنگ 33 روزه در سال 2006] تلاش میکند از بیم پاسخ نظامی اسرائیل آرامش را حفظ کند؟

3- اجرای عملیات انتحاری [شهادت طلبانه] از طریق سازمانهای فلسطینی؛ میتوان این احتمال را داد که ایران از این راه استفاده کند بخصوص اینکه همه تلاش خود را کرده است تا از طریق تقویت مناسبات با جهاد اسلامی و حماس اقدامات مسلحانه علیه اسرائیل را فعالتر کند ولی درباره میزان موافقت این سازمانها که از لحاظ ساختاری با ایران غیرمرتبط هستند تردید وجود دارد در حالی که امروز منافع حماس در حفظ آرامش است.

4- اجرای عملیات مسلحانه علیه اهداف اسرائیلی و یهودی در خارج از اسرائیل؛ با استفاده از اطلاعات به دست آمده در سراسر جهان و در محافل شیعه یکی از راههایی است که ممکن است ایران از آن استفاده کند به گونه ای که هیچ نشانه ای از خود باقی نگذارند.

راه های احتمالی پاسخ ایران به حمله آمریکا به تاسیسات اتمی و حیاتی:

راه اول) محتمل است که ایران با موشک از جمله از دریا به نیروهای آمریکایی حاضر در افغانستان، عراق و کشورهای خلیج [فارس] و نیروی دریایی آن اقدام کند. همچنین ممکن است از طریق نیروهای شبه نظامی در عراق نیز نیروها و منافع آمریکا را هدف بگیرد.
یک فرضیه دیگر وجود دارد که قائل است ممکن است ایران بدون بر جا گذاشتن رد پایی از خود، حملاتی علیه منافع آمریکا در خارج از مرزهای خاورمیانه اقدام کند و ممکن است پاسخ خود را اینگونه بدهد و البته مراقب پاسخ احتمالی آمریکا نیز هست که قابل پیش بینی نیست. سوالی که اینجا مطرح میشود این است که قدرت نیروهای شبه نظامی در عراق به پاسخ دادن به این نیاز ایران چقدر است و چقدر با منافع این گروهها در عراق سازگار است.

راه دوم) احتمال بسته شدن تنگه هرمز و مخدوش کردن روند انتقال نفت از خلیج [فارس] برای پاسخ دادن به حمله آمریکا ولی این گزینه مشکلاتی پیچیده برای ایران دارد. طبق داده های اطلاعای آمریکا ایران توان بستن تنگه هرمز را دارد ولی برای دوره های زمانی کوتاه زیرا در طولانی مدت این امر آمریکا و جامعه جهانی را وا میدارد تا تنگه را باز کنند و جریان انتقال نفت را به راه بیندازند حتی اگر شده با نیروی نظامی.

مهمتر از این، ممکن است ایران نیز از بسته شدن تنگه زیان ببیند زیرا این اقدام تبعاتی برای خود ایران خواهد داشت. علی اکبر هاشمی رفسنجانی در سال 1983 در آغاز جنگ عراق و ایران بدین موضوع پرداخت و اعلام کرد: تنگه هرمز را خواهیم بست اگر [ایجاد مشکل کنند و] نتوانیم نفت استخراج کنیم حتی اگر به سهم نفتی خودمان زیان بزرگی برسد. این امر ما را مانع نمیشود که این کار را بکنیم زیرا وقتی نفتی نداشته
باشیم دیگر خلیج فارس خیلی برای ما مهم نیست. اینطور شد که موضوع تنگه هرمز وارد اختلافات بین المللی شد ولی من فکر میکنم که این گام لزوما اجرایی نخواهد شد.

سخن 25 سال گذشته رفسنجانی، امروز لزومی برای نظام ایران ندارد با توجه به اینکه نظام کنونی حساب خاص خود و معادلات سیاسی جدیدی در عرصه بین المللی دارد و به هر حال اگر ایران هم نخواهد که به جریان انتقال نفت در خلیج [فارس] زیانی برساند قابل پیش بینی است که حمله به ایران سبب بالا رفتن قیمت نفت حداقل در کوتاه مدت خواهد شد.

راه سوم) تهدید ایران به حمله به متحدان آمریکا در خلیج [فارس] در صورتی که مشارکت موثر آنان در حمله ثابت شود بویژه اگر اجازه بدهند خاک آنان برای حمله به ایران مورد استفاده قرار گرفته است.
این اقدام، قابل اجراست ولی مشکل و پیچیده است. زیرا هدف گرفتن تاسیسات نفتی کشورهای خلیج [فارس] میتواند آمریکا را وادارد که به تاسیسات نفتی ایران حمله کند در نتیجه ممکن است سبب خسارت هنگفتی برای ایران شود بویژه اینکه آمریکا میتواند حمله سختی به تحرکات ایران در منطقه بکند.

راه چهارم) بر اثر حمله احتمالی آمریکا به ایران، ممکن است ایران اسرائیل را هدف قرار بدهد بویژه پس از دانستن میزان مشارکت اسرائیل در این عملیات آمریکا.


خلاصه پژوهش: ایران بی شک پاسخ حمله میدهد و پاسخ نیز دردناک خواهد بود

کام نوشت: در نتیجه این بحث باید گفت که ایران راه های عملی متعددی برای پاسخ به حمله نظامی احتمالی به خود دارد و تردیدی نیست که ایران پاسخ میدهد و مانند صدام در سال 1981 و بشار اسد در سال 2007 که تاسیساتشان مورد حمله قرار گرفت، دست روی دست نخواهد گذاشت ولی با توجه به اینکه قدرت نظامی ایران محدود ایران، محتمل است که پاسخ ایران دردناک باشد هرچند در بلندمدت تبعات راهبردی آن تاثیر بزرگی ندارد.

بر خلاف ارزیابی واقعگرایانه درباره محدود بودن پاسخ نظامی ایران به هر حمله ای به تاسیسات اتمی آن، در برخی کشورها، نگرانیهایی درباره عاقبت خطرناک پاسخ ایران وجود دارد که ترس وبیمهای زیر آن را تشدید میکند:

1- فضایی از نگرانی بر برخی کشورهای غربی حاکم شده است که نگران پاسخ نظامی ایران است؛ مثلا اقدامات تروریستی که میتواند ثبات منطقه را بر هم بزند بخصوص اینکه اقدام نظامی علیه ایران میتواند روند طولانی مدتی برای چندین سال در این باب آغاز کند همچنانکه از گسترش احساسات ضدغربی در جهان عرب و جهان اسلام نیز میترسند.

2- ایران تصویری از خود ارائه میدهد مبنی بر اینکه کشوری است که قادر است به هر حمله نظامی پاسخ بدهد ولو برای طولانی مدت. ایران بر تهدید هرکشوری که در اندیشه حمله به آن باشد، تاکید میکند.
3- اگر عملیات نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران شکست بخورد نتایج آن بلندمدت و بسیار فاجعه بارتر خواهد بود اگر حمله ای اساسی نشود.
4- در هر صورتی، میتوان این طور تصور کرد که حمله احتمالی به ایران و پاسخ به آن بی شک به افزایش قیمت نفت برای مدتی نامعلوم منجر خواهد شد.

حمله هم برنامه هسته ای ایران را متوقف نمیکند بلکه به ایران مشروعیت میدهد

افراییم کام در پایان تاکید کرد: علاوه بر این تبعات و ابعاد قابل پیش بینی دیگری نیز وجود دارد که به کشورهایی مرتبط است که برای حفظ مناسبات خود از مشارکت در حمله به ایران خودداری میکنند. زیرا این عقیده نزد بسیاری از کشورها پذیرفته شده است که حمله به ایران هم این کشور را از پیشرفت در برنامه هسته ای آن باز نمیدارد هرچند حمله بتواند روند هسته ای ایران را برای مدتی به تاخیر بیندازد و در این صورت چه بسا این حمله، مشروعیت بین المللی به ایران بدهد.

همچنانکه هر حمله ای به ایران میزان تایید و حمایت مردم از دولت ایران را افزایش میدهد ولو برای دوره زمانی پس از حمله بنابراین برخی رویکردها در ایران و جهان اسلام تقویت می‌شود.
کد مطلب : ۱۱۱۸۳۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما