"لوک کافی"، کارشناس امور سیاسی و افسر سابق ارتش آمریکا، طی مقالهای که در پایگاه اندیشکده "هریتج" منتشر شده، با تاکید بر این که خارج کردن نظامیان آمریکایی مستقر در اروپا، منافع آمریکا را تضعیف میکند و از نفوذ آن در صحنه جهانی می کاهد اظهار داشت: چالش تصمیم گیرندگان آمریکایی این است که نیروی نظامیاش بتواند بدون ایجاد وابستگی به حصار امنیتی آمریکا در میان متحدان اروپایی، منافع آمریکا را در منطقه تأمین کند.
* تصویب خروج نظامیان آمریکایی مستقر در اروپا در مجلس نمایندگان
چندی پیش، مجلس نمایندگان اصلاحیهای مبنی بر خارج کردن چهار تیپ نظامی ارتش آمریکا که در حال حاضر در اروپا مستقر هستند را تصویب کرد. بانیان این اصلاحیه، نمایندگان "مایک کافمن" و "جرید پولیس"، استدلال میکنند زمانی که بسیاری از دولت های اروپایی بودجه های دفاع خود را کاهش می دهند، آمریکا نباید برای دفاع از متحدان اروپایی اش کمک مالی فراهم کند.
* حضور سربازان آمریکایی در اروپا برای حفظ منافع آمریکا ضروریاند
با این حال، مستقر کردن سربازان آمریکایی در اروپا نخستین و اساسی ترین امر در منافع امنیت ملی آمریکاست. این درست است که حضور نیروهای آمریکایی در اروپا به دفاع جمعی متحدان اروپایی کمک می کند، ولی این تنها نتیجه امر مهم تری است: حفظ کردن حضور نیرومند نظامی آمریکا. راه دیگر این است که نیروهای دائمی آمریکا با سربازان گردشی جایگزین شوند، که نه تنها پرهزینه تر است، بلکه اعمال قدرت و نفوذ آمریکا در منطقه را کاهش می دهد.
* موضع گیری "اوباما" در قبال خارج کردن نظامیان آمریکایی از اروپا
روز 26 ژانویه، دولت "اوباما" موضع گیری قبلی خود مبنی بر خارج کردن تنها یک تیپ نظامی را عوض کرد و اعلام داشت که قصد دارد به عنوان بخشی از آخرین مرحله کاهش بودجه دفاع، نیروهای نظامی آمریکا در اروپا را بیش از پیش کاهش دهد. سهم ارتش آمریکا در این کاهش ها از این قرار است:
غیرفعال کردن صد و هفتادمین تیپ نظامی در سال 2013 و صد و هفتاد و دومین تیپ در سال 2014؛ کاهش بیش از هشت هزار سرباز و کاهش اضافی تقریباً 2500 سرباز در یگانهای ارتش آمریکا در اروپا طی پنج سال بعدی.
* اصلاحیه "کافمن-پولیس"
اصلاحیه "کافمن-پولیس" که با رأی 226 موافق و 196 مخالف تصویب شد، از پیشنهاد اخیر دولت "اوباما" فراتر می رود و خواستار بازگشت هر چهار تیپ نظامی مستقر در اروپا و جایگزینی آنها با نیروهای گردشی است.
* بودجهای که صرف نیروی دفاع متحدان اروپایی می شود، بسیار ناچیز است
"کافمن" و "پولیس" هر دو به اهمیت اروپا و حفظ تعهد آمریکا به "ناتو" واقف اند و به درستی هشدار داده اند که بودجهای که صرف دفاع از متحدان اروپایی می شود، آنقدر ناچیز است که می تواند خطرآفرین باشد. حمایتی که اصلاحیه "کافمن-پولیس" در مجلس نمایندگان برانگیخت، نشان می دهد که بسیاری از نمایندگان از اندک بودن بودجه برای دفاع در اروپا ناراضی هستند.
این نارضایتی منصفانه است. در سال 2011، تنها سه عضو از 28 عضو ناتو، یعنی آمریکا و انگلیس و یونان، مقدار تعیین شده دو درصد تولید ناخالص داخلی را در دفاع هزینه کردند. چنان که انتظار می رفت، فرانسه به زیر دو درصد در سال 2011 تنزل کرد. برای اینکه کم بودن این مقدار، بهتر درک شود، باید گفت مبلغی که شهر "نیویورک" برای نیروهای پلیس خود هزینه میکند (4 میلیارد و 460 میلیون دلار در سال مالی 2011)، از هزینه دفاع 13 عضو ناتو بیشتر است. اصلاحیه "کافمن-پولیس" باید زنگ خطری برای متحدان اروپایی آمریکا باشد.
* استقرار نیروهای نظامی آمریکا در اروپا، منافع آمریکا را تأمین می کند
این باور رایج که نیروهای آمریکا در اروپا مستقرند تا از متحدان اروپایی در قبال تهدیدی که دیگر وجود ندارد محافظت کنند، کاملاً نادرست است. در واقع، مستقر کردن سربازان آمریکایی در پایگاه های نظامی در اروپا، به اندازه زمان جنگ سرد، اهمیت دارد، تنها دلایل استقرار این نیروها تفاوت کرده است. یکی از آشکارترین منافع استقرار سربازان آمریکایی در اروپا، نزدیکی جغرافیایی اروپا به برخی از خطرناک ترین و جنجال آفرین ترین مناطق جهان است. برای مثال، وقتی به فرماندهان آمریکایی در اروپا فرمان داده شد که در لیبی مداخله کنند، به گونهای قابل قبول و به سرعت عمل کردند، زیرا ارتش تمام عیار و پایداری در جنوب اروپا مستقر بود.
* نیروی نظامی آمریکا در اروپا برخی از خطرناک ترین و بیثبات ترین مناطق جهان را زیر نظر دارد
مرکز فرماندهی نیروهای آمریکا در اروپا (Eucom)، با روسیه، قطب شمال، ایران، آسیای صغیر، دریای خزر و شمال آفریقا مرزهای فیزیکی دارد [این مرکز، بیش از 51 کشور و مساحتی قریب به 51 میلیون کیلومتر مربع را تحت پوشش ونظارت خود داشته و در آلمان مستقر است]. بیشتر این مناطق تاریخ طویلی در بی ثباتی داشته و کاملا مستعد بی ثباتی در آینده هستند که میتواند مستقیماً منافع امنیتی و سلامت اقتصادی آمریکا را تحت تأثیر قرار دهند. برخی از مهمترین مسیرهای امنیت انرژی و تجارت، مانند راه های حمل و نقل قفقاز، کانال سوئز و تنگه جبل الطارق، بر حاشیه اروپا و در برخی از خطرناک ترین و بی ثبات ترین مناطق جهان واقع شدهاند. با گشوده شدن راههای دریایی در قطبشمال، کشتیرانی در آن ناحیه افزایش پیدا میکند و چالش های جدید امنیتی به وجود می آورد.
* نیروهای گردشی پرهزینه تر و ناکارآمد هستند
کسانی که از کاهش دادن پایگاههای نظامی آمریکا در اروپا طرفداری می کنند، صرفه جویی در هزینه را استدلال اصلی خود عنوان میکنند. ولی این افراد هزینه های بسیار ساخت مراکزی در آمریکا برای یگانهایی که باز میگردند، هزینه های یگان های گردشی بین آمریکا و اروپا، و فشار آن بر ارتش کوچک تری پیشنهادی دولت اوباما را لحاظ نمیکنند.
این موضوع غیر قابل انکار است که آمریکا با نیروهای گردشی نمی تواند به یک اندازه قدرت اعمال کند. مستقر کردن دائمی سربازان، رابطه پایداری با متحدان اروپایی ایجاد میکند. علاوه بر این، سربازان مستقر در یگانهای خدمت تمام وقت، اغلب برای رزمآرایی نسبت به سربازان نیروی ذخیره یا گارد ملی آمادگی بیشتری دارند.
* باید روحیه و رفاه سربازان نیز در نظر گرفته شود
نهایتاً، در این گونه تصمیمات، روحیه و رفاه سربازان و خانوادههایشان باید در نظر گرفته شود. پس از تجربه تکرار عملیاتها در 10 سال گذشته، خانوادههای نظامیان دیگر طاقت ندارند عزیزانشان برای رزم آرایی، بدون خانواده به اروپا سفر کنند. از این نظر، نظام فعلی سفرهای همراه خانواده به اروپا، هرچند پرهزینه باشد، در زمان عملیات های مکرر، به ثبات خانوادگی و رفاه سربازان کمک می کند.
در گام های بعدی مجلس می بایست:
منافع امنیت ملی آمریکا را مقدم بر کاهش هزینه در دفاع قرار دهد. تصمیمات مهم، مانند آنهایی که به تعداد پایگاه ها و سربازان در اروپا مربوط می شوند، باید به عنوان بخشی از بازنگری استراتژیک منافع آمریکا در اروپا و نه صرفاً به خاطر کم کردن بودجه دفاع برای صرفه جویی بررسی شوند.
تعهد آمریکا به "ناتو" و امنیت اروپا-قطب شمال را نشان دهد. حضور سربازان آمریکایی در اروپا، بارزترین نشانه حمایت آمریکا از "ناتو" است. در زمانی که "ناتو" برای قرن بیست و یکم در حال دگرگونی است، نیاز به رهبری و تعهد آمریکا دارد.
متحدان کلیدی آمریکا را با همکاری نزدیکتر در زمینههای دفاعی، پاداش دهد. به جای کاهش دادن تعداد پایگاه های نظامی آمریکا در اروپا، باید به دنبال امکان تأسیس پایگاه های جدید باشد؛ مخصوصاً در حاشیه اروپا و با متحدانی مانند گرجستان که به امنیت اروپا-قطب شمال متعهدند.
* باید حفظ نیروی نظامی در اروپا با تأمین منافع آمریکا همراه باشد
چالش تصمیم گیرندگان آمریکایی این است که نیروی نظامیاش بتواند بدون ایجاد وابستگی به حصار امنیتی آمریکا در میان متحدان اروپایی، منافع آمریکا را در منطقه تأمین کند. اما اصلاحیه "کافمن-پولیس"، با اینکه خیرخواهانه است، رویکرد نادرستی دارد.
* کاهش حضور نظامی آمریکا در اروپا، آمریکا را در صحنه جهانی ضعیف تر می کند
حضور نظامی آمریکا در اروپا، با دشمنان آمریکا مقابله، متحدان را قدرتمند، و از منافع آمریکا حفاظت میکند. آمریکا چه بخواهد سربازان خود و متحدانش را برای رزم آرایی در افغانستان آماده کند و چه در مقابل بحرانی در زمینه حقوق بشر در منطقه واکنش نشان دهد، اگر قوای نظامی مستقر در اروپا داشته باشد، سریع تر و بهتر می تواند اعمال قدرت کند و در برابر امور پیش بینی نشده واکنش نشان دهد. کاهش دادن این توانایی، تنها آمریکا را در صحنه جهانی ضعیف تر میکند.