بحث درباره ذخایر استراتژیک نفت آمریکا به تازگی بالا گرفته است. اوباما از قصد دولت خود برای آزادسازی بخشی از این ذخایر سخن میگوید. فرانسه و انگلستان با این پیشنهاد موافقند و در مقابل سازمان بینالمللی انرژی که منافع مصرفکنندگان انرژی را تامین میکند با این طرح به شدت مخالف است. آلمان و ایتالیا نیز با این سازمان درباره عدم استفاده از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا هم نظر هستند.
قیمت نفت به 116 دلار بالغ شده و رشد 30 سنتی قیمت بنزین در آمریکا رکورد 7 ساله رشد قیمت را از سال 2005 شکسته است. قیمت بنزین در بازار آمریکا در 53 روز از 60 روز تابستان 2012 میلادی با افزایش روبرو شده است. از زمان اجرای تحریم نفتی ایران توسط غرب قیمت جهانی نفت نیز بیش از 26 دلار در هر بشکه افزایش یافته است. رانندگان آمریکایی هر هفته با افزایش قیمت بنزین روبرو هستند و تحلیلگران معتقدند اوباما برای پایین کشیدن قیمت نفت و به تبع آن بنزین و دیگر حاملهای انرژی پیش از انتخابات ریاستجمهوری، طرح استفاده از ذخایر استراتژیک را ارائه کرده است.
رئیسجمهور آمریکا ظاهرا نیمنگاهی نیز به تاثیر تحریم نفتی ایران بر بازار انرژی دارد و نگران است افزایش قیمت نفت از سویی اثرات تحریم ایران را خنثی کند و از سوی دیگر بازار کمبود واقعی نفت ایران را با افزایش قیمتها حس کرده و نسبت به تحریمهای نفتی در آینده حساس شود. ایالات متحده از 30 سال گذشته تا کنون در مقاطع مختلف 6 یا 7 کشور تولید کننده نفت عضو اوپک را با تحریمهای نفتی مواجه کرده است،اما تحریم هیچ یک اثراتی مشابه تحریم نفت ایران نداشته است.
با وجود آنکه طرح تزریق نفت به بازار جهانی توسط اعضای اصلی آژانس بین المللی انرژی مارس گذشته، یعنی زمانی که بهای نفت به 128 دلار در هر بشکه رسید، مطرح شده بود اما در شرایط فعلی این آژانس و بعضی اعضای مهم آن مانند ایتالیا و آلمان با تزریق ذخایر استراتژیک نفت به بازار موافق نیستند.
افزایش تولید نفت عربستان موجب کاهش قیمت نفت در ماه ژوئن به بشکه ای 90 دلار شد، اما پس از آن قیمت مجددا به حدود 116 دلار افزایش یافت و موضوع تزریق نفت از محل ذخایر استراتژیک کشورهای مصرف کننده بار دیگر مطرح شد. کاخ سفید که نگران بی تاثیر شدن تحریم های نفتی علیه ایران است، تصمیم گرفته مجددا این طرح را احیا کند.
رئیس سازمان بین المللی انرژی مخالفت صریح خود را با پیشنهاد اوباما اعلام و تصریح کرده بود ذخایر استراتژیک برای جبران کمبود عرضه نفت است نه انتخابات،اما دلیل اختلاف نظر و مخالفت صریح آژانس بینالمللی انرژی با آمریکا بر سر آزادسازی ذخایر استراتژیک چیست؟ مگر اینگونه نیست که مصرفکنندگان انرژی از پایین آمدن قیمت نفت ناشی از آزادسازی ذخایر سود میبرند؟ پرسش مهمتر آن است که آیا ایران باید از آزادسازی ذخایر استراتژیک نفتی آمریکا نگران باشد؟ پیش از پاسخ به این پرسشها ابتدا باید به این مساله پرداخت که اساسا ذخایر استراتژیک نفت چیست و تاثیر آن بر بازار جهانی معاملات نفت خام چگونه ارزیابی میشود.
*عوامل 16 گانه پیشران قیمت نفت و نقش ذخایر استراتژیک نفت خام
در حال حاضر بسیاری از کشورهای عضو سازمان همکاریهای اقتصادی OECD اقدام به ایجاد ذخایر استراتژیک نفت خام کردهاند و دیگر اقتصادهای بزرگ مصرفکننده انرژی مانند چین برنامههای جدی برای ایجاد ظرفیت ذخیرهسازی گسترده نفت خام در دستور کار دارند. دلیل اصلی این مساله مقابله با شوکهای ناگهانی در بازار انرژی جهانی و کم کردن تاثیر نوسانات قیمت نفت بر اقتصاد این کشورها و کنترل بازار نفت است.
ایالات متحده آمریکا به عنوان بزرگترین مصرفکننده و بزرگترین واردکننده نفت خام جهان در حال حاضر بزرگترین ذخایر استراتژک نفت خام جهان را با ظرفیت ذخیره سازی بیش از 700 میلیون بشکه نفت در اختیار دارد. آمریکا این ذخایر را در غارهای نمکی زیر زمینی نگهداری میکند.
ذخایر استراتژیک نفت آمریکا (SPR) یکی از عوامل پیشران قیمت نفت است و بازار جهانی نفت نسبت به تغییرات این عامل به صورت بیش حساس عمل میکند.
به طور کلی عوامل پیشران تاثیر گذار بر قیمت نفت بر اساس مطالعات انجام شده به دو دسته تقسیم میشوند، عوامل کلاسیک و نوظهور.
آب و هوای فصلی، سوانح آب و هوایی، تغییرات مستقیم در عرضه و تقاضا، سطح ذخایر کمکی و راهبردی نفت آمریکا، تصمیمات تولیدی اوپک، سطح ظرفیت کمکی(اضافه) اوپک، هزینههای حاشیهای تولید و قوانین و وقایع تاثیرگذار بر تولید، تغییرات فنآوری و زیرساختهای صنایع پایین دستی نفت خام مانند پالایشگاهها، 9 عامل کلاسیک پیشران قیمت نفت هستند.
در مطالعات انجام شده، 7 عامل پیشران نوظهور مؤثر بر بازار و قیمت نفت نیز شناسایی شدهاند که عبارتند از، تاثیر عملیاتهای مالی و معاملات آتی در قیمت نفت، تقاضای نفت در آسیا، شرایط سیستمهای حمایتی در بازار نفت مانند یارانه سوخت در کشورهای مختلف، عامل جغرافیای سیاسی و مسائل ژئوپلتیک با تاثیرگذاری بسیار شدید بر بازار، ظهور شرکتهای ملی نفت در کشورهای تولید کننده نفت، کاهش مدوام ارزش دلار و تاثیر آن بر قیمت نفت و وضعیت تولید نفت در کشورهای غیر اوپک از جمله روسیه.
توجه به وضعیت هر یک از عوامل 16 گانه پیشران قیمت نفت امکان تحلیل وضعیت حال و آینده بازار نفت را فراهم میکند. عواملی که چندان نیز ناآشنا نیستند. تفاوت 10 میلیون بشکهای تقاضای نفت در زمستان و تابستان، تاثیر متقابل قیمتگذاری نفت در بازارهای کاغذی و آتی بر قیمتهای فعلی نفت، تنشهای خاورمیانه و احتمال انسداد تنگه هرمز، طوفانهای خلیج مکزیک در آمریکا و تصمیمات اوپک درباره سطح تولید نفت این سازمان را اغلب ما به عنوان مسائل مؤثر بر قیمت نفت میشناسیم.
بر اساس این گزارش ایالات متحده آمریکا با مصرف روزانه 19.5 میلیون بشکه نفت برگترین مصرفکننده نفت خام در جهان است که از این میزان روزانه 12 میلیون بشکه را وارد میکند. ذخایر قریب به 700 میلیون بشکهای استراتژیک میتواند 36 روز کل مصرف نفت آمریکا را با فرض توقف تولید و واردات نفت به این کشور تامین کند. در عین حال در صورت توقف واردات نفت آمریکا سطح فعلی این ذخایر میتواند قریب به 58 روز واردات نفت آمریکا را پوشش داده و جبران کند. با این وجود استفاده از این ذخایر با محدودیتهایی روبرو است و در عمل امکان فنی برداشت روزانه بیش از 4.4 میلیون بشکه از این ذخایر وجود ندارد. یعنی در عمل برداشت از ذخایر استراتژیک با حداکثر ظرفیت 160 روز زمان نیاز دارد.
نقشه 4 موقعیت اصلی ذخیره استراتژیک نفت خام آمریکا در خلیج مکزیک
*چقدر باید از ورود ذخایر استراتژیک آمریکا به بازار نگران بود؟
با این حال در میان تحلیلگران میزان ذخایر استراتژیک آمریکا با تعداد روزهایی که به صورت تئوری این ذخایر،جایگزینی نفت وارداتی آمریکا را پوشش میدهند سنجیده میشود. تحلیلگران بازار انرژی میگویند در صورت کاهش ذخایر به اندازه واردات 50 تا 40 روز آمریکا، بازار نفت با تنش بسیار شدیدی مواجه میشود و در کنار تقاضای آمریکا برای جایگزینی این ذخایر عوامل روانی و رقابت در بازار به افزایش شدید قیمت نفت منجر میشود.
به عبارت دقیقتر کارشناسان میگویند با وجود اینکه ورود ذخایر استراتژیک آمریکا به بازار روی کاهش قیمت نفت تاثیر قابل ملاحظهای خواهد داشت اما به دلیل محدودیت این ذخایر و تاثیر کاهش این ذخایر بر قیمت نفت، بالا رفتن قیمت نفت پس از مدت کوتاهی اجتناب ناپذیر خواهد بود. به خصوص با توجه به این نکته که طرح آمریکا برای ورود ذخایر استراتژیک به بازار اواخر تابستان عملیاتی میشود و پس از آن به دلیل فرا رسیدن موعد انتخابات آمریکا در آبان ماه برای اوباما کاربرد نخواهد داشت. از این رو خواه ناخواه آمریکاییها در فصل سرما باید برای جایگزینی ذخایر مصرف شده خود اقدام کنند و همزمانی افزایش تقاضای آمریکا با فصل سرما که تقاضای نفت در آن به طور متوسط 10 میلیون بشکه از تابستان بیشتر است، تاثیر جدی و قابل ملاحظهای برافزایش قیمت نفت خواهد گذاشت.
در حال حاضر قیمت نفت با وجود شرایط رکود اقتصادی غرب بالا است و شاید این نخستین بار باشد که با وجود رکود اقتصادهای بزرگ جهان قیمت نفت همچنان بالا مانده است. تحلیلگران دلیل پایین نیامدن قیمت نفت را مسائل ژئوپلتیک از جمله تهدیدات مرتبط با ایران و همچنین تحریم نفت ایران از سوی غرب میدانند. ماریا ون در هوون رئیس سازمان بینالمللی انرژی در واکنش به تمایل آمریکا برای آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت گفته است:« افزایش قیمت جهانی نفت توجیه مناسبی برای استفاده از ذخایر راهبردی انرژی کشورهای صنعتی و توسعه یافته نیست. در شرایط کنونی بازار جهانی نفت از نظر عرضه کاملا اشباع است و افزایش قیمت نفت به تنهایی توجیه مناسبی برای استفاده از ذخایر راهبردی انرژی نیست.»
این گفته ون در هوون در اشباع بازار از نظر عرضه کاملا با نظر تحلیلگران درباره دلایل بالا رفتن قیمت نفت مطابق است. وقوع طوفان آیزاک در خلیج مکزیک یعنی موقعیت مرکزی و اصلی تولید، پالایش و ذخیرهسازی نفت خام آمریکا نیز از جمله عواملی است که میتواند به افزایش بیش از پیش قیمت نفت منجر شود.
کارشناسان انرژی در گفتوگو با العربیه ارگان رسانهای عربستان اعلام کردهاند طی هفته های آینده در صورت تغییر شرایط سیاسی خاورمیانه قیمت نفت در بازار های جهان با افزایش بیش از پیش روبه رو شده و به 120 تا 140 دلار در هر بشکه خواهد رسید.
کارشناسانی که با این سایت خبری مصاحبه کرده اند دلایل مختلفی را برای افزایش قیمت نفت اعلام می کنند که عمده ترین این مسائل به وضعیت تنش ها در خاورمیانه و طوفانی که در آمریکا ممکن است به تجهیزات نفتی این کشور آسیب وارد کند، مربوط است.
براساس این گزارش یکی از این کارشناسان معتقد است حوادث اخیری که در سوریه رخ داده نیز بر قیمت نفت تاثیر میگذارد. یکی دیگر از این کارشناسان معتقد است «طوفانی که در آمریکا به تجهیزات نفتی آسیب وارد کرده منجر به این افزایش قیمت می شود زیرا پیش از این آمریکا اعلام کرده بود می تواند از ذخایر استراتژیک خود این کمبود را جبران کند اما هم اکنون باید اعلام کرد ذخایر استراتژیک آمریکا جوابگوی نیاز این کشور نخواهد بود.»
*ناتوانی عربستان در کنترل قیمت نفت دلیل دست بردن اوباما به آخرین حربه
واقعیت آن است که غرب پس از تصمیم نابخردانه درباره تحریم نفت ایران، تمام تخممرغهای خود را درباره جبران کاهش عرضه نفت در سبد عربستان گذاشته است و عربستان نیز با تمام وجود به تقاضای غرب پاسخ میگوید اما این سبد بیش از این گنجایش ندارد و بالا رفتن قیمت نفت علیرغم تلاش بی دریغ عربستان نشانه خوبی برای این ادعا به حساب میآید. این همه بدون محاسبه تاثیر نا آرامیها در شرق عربستان و احتمال تاثیر آن بر تولید نفت بزرگترین تولید کننده نفت جهان ارزیابی شده است.
عربستان به جز رعایت نکردن سهمیه اوپک، به شدت روی چاههای نفت روی میادین قدیمی فشار وارد کرد تا با تضمین تولید بالای نفت، اثرات تحریم نفت ایران را جبران کرده و نشان دهد هنوز در شرایط بحرانی، متحد قابل اتکایی برای غربیها است. اما از ابتدا نیز برای کارشناسان نفتی مشخص بود عربستان به عنوان ذخیره استراتژیک واقعی انرژی برای غرب توان تولید به میزان پیشین را در اختیار ندارد و میادین قدیمی نفت عربستان تنها مدت کوتاهی میتوانند فشار افزایش تولید را تحمل کنند. تنها برای نمونه میدان نفتی قوار که بزرگترین میدان نفتی عربستان محسوب شده و زمانی به تنهایی روزانه 5 میلیون بشکه نفت تولید میکرد با کاهش شدید فشار و به تبع آن تولید نفت مواجه شده است و آرامکو برای جبران این افت فشار روزانه بین 2 تا 3 میلیون بشکه آب به این میدان تزریق میکند.
کارشناسان انرژی پیش از این به تاکید گفتهاند که دوران افسانهای تولید نفت عربستان به پایان رسیده است. با این وجود حکام عربستان که تمام اتکای خود برای بقا در راس این کشور نفتخیز را به سوی غرب متوجه کردهاند، هنوز هم با تمام وجود تلاش میکنند رضایت غربیها در کنترل بازار انرژی جلب کنند. به تازگی گزارشهایی درباره کمبود سوخت در عربستان در رسانهها منتشر شده است.
بر اساس این گزارشها استان القصیم عربستان با بحران سوخت مواجه شده است و حتی برخی پمپ بنزین ها در این استان تعطیل شده اند. صف های طویلی در پمپ بنزین ها در این استان و جاده های منتهی به آن ایجاد شده است. گزارش هایی نیز از گسترش بحران به دیگر مناطق عربستان و حتی شهر ریاض پایتخت این کشور حکایت دارد. صاحبان پمپ بنزین ها شرکت نفتی آرامکو را عامل بروز این بحران می دانند و می گویند این شرکت از تحویل فرآورده های نفتی به آن ها خودداری می کند.
بزرگترین تولید کننده نفت جهان که قول داده بود اجازه ندهد جای خالی نفت ایران در بازارهای جهانی حس شود، اکنون با بحران کمبود سوخت در داخل کشور خود مواجه شده است. بروز مشکلاتی در پالایش نفت خام دلیل این کمبود اعلام شده است و شرکت آرامکو اعلام کرده است به تازگی حمله ویروسی را به کامپیوترهای این شرکت با موفقیت پشت سر گذاشته است.
با وجود اینکه بروز مشکلات ناشی از حمله سایبری به شکل غیر مستقیم عامل کمبود سوخت در عربستان مطرح شده است،اما بعضی گمانهزنیها حاکی از آن است که عربستان به جای تحویل نفت خام به پالایشگاههای داخلی، آن را وارد بازار جهانی میکند تا تعهدات خود به غربیها را جامه عمل بپوشاند.
به هر حال صحت هر یک از این گمانهزنیها تنها یک چیز را نشان میدهد: عربستان دیگر برگ برنده و سلاح مخفی و کارآمد همیشگی غرب برای کنترل بازار جهانی انرژی نیست و با اتکا به آن نمیتوان هر نوع مانوری از جمله تحریم تولیدکنندگان در این بازار را عملیاتی کرد. دراز شدن دست اوباما به سوی ذخایر استراتژیک آمریکا برای کنترل قیمت نفت بدون دلیل موجه بهترین دلیل برای اثبات این ادعا است.
*شباهت ذخایر استراتژیک نفت به ناوگان نظامی آمریکا
به یکی از پرسشهای آغاز متن بازگردیم. دلیل اختلاف نظر اوباما با سازمان بینالمللی انرژی و بعضی اعضای مؤثر OECD مانند آلمان و ایتالیا بر سر آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت چیست؟ طبیعی است که قیمتها بالای نفت به عنوان مهمترین حامل انرژی، طبعا همه اقتصادهای جهان را به خصوص در شرایط رکود متاثر کرده و بازگشت اقتصادهای بزرگ به شرایط رونق را با تاخیر بیشتری مواجه میکند. پس این اختلاف نظر از کجا سرچشمه میگیرد؟
واضح است که اوباما به دلایل سیاسی یعنی انتخاب مجدد در انتخابات آبان ماه و همچنین کم کردن تاثیر تحریم نفت ایران به دنبال آزاد سازی ذخایر استراتژیک است. به همین دلیل آمریکاییها کمتر به عواقب میان مدت و دراز مدت این کار میاندیشند. به عبارت دقیقتر اوباما فعلا به انتخابات و متهم نشدن از سوی مصرفکنندگان انرژی به اتخاذ سیاستهای مخرب در بازار جهانی انرژی میاندیشند تا حساسیت نسبت به آنچه پس از این مقطع زمانی اتفاق میافتد.
اما سازمان بینالمللی انرژی دقیقتر به این مساله نگاه میکنن. آزادسازی ذخایر استراتژیک نفت خود به خود به معنای عدم وجود ظرفیت مازاد تولید نفت در بازار است و عدم وجود چنین ظرفیتی در بازار دقیقا به معنای آن است که در صورت هر گونه اختلالی در تولید نفت، جایگزینی برای آن در بازار وجود نخواهد داشت و بازار با کمبود تعیینکننده عرضه مواجه خواهد شد. اثر روانی چنین تصویری از بازار برای مصرفکنندگان حتی اگر هیچ مشکلی در تولید فعلی نفت جهان ایجاد نشود التهاب آفرین است. اگرچه وضعیت خاورمیانه چندان هم از این نظر اطمینان برانگیز نیست.
از سوی دیگر تقاضای آینده برای پر کردن مجدد ذخایر مصرف شده نفت بالا میرود. همزمانی این تقاضا با فصل سرد، باعث ایجاد جهشهای قیمتی در بازار میشود. جهشهایی که شاید رقبای اقتصادی آمریکا را بیش از آمریکا متاثر کند. پیش از این در گزارشهایی به طراحیهای ایالات متحده برای استفاده از ابزار انرژی بر علیه رقبای اقتصادی خود پرداخته بودیم.
در عین حال استفاده بی مورد از ذخایر استراتژیک تاثیر بلند مدتتری نیز دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. واقعیت آن است که در یک یا حداکثر دو دهه آینده تقاضای نفت بر خلاف شرایط فعلی خواه ناخواه از عرضه نفت پیشی می گیرد. در چنین شرایطی قیمت حاملهای انرژی قطعا با قیمتهای فعلی تفاوت جدی خواهد داشت و رقابت برای خرید نفت جای رقابت برای فروش نفت را در بازار جهانی انرژی خواهد گرفت. اگر ایالات متحده با آزادسازی ذخایر خود بدون دلایل موجه اقتصادی به عدم وجود ظرفیت کافی برای تولید نفت اذعان کند، به معنای عدم وجود عرضه به میزان کافی است و این یعنی استقبال زودرس از شرایط peak oil یا پیشی گرفتن تقاضا از عرضه نفت. نتیجه و عواقب ماندگار چنین پیشوازی در بازار جهانی نفت نیازی به یادآوری ندارد.
واقعیت آن است که امروز ذخایر استراتژیک آمریکا به مثابه ناوگان نظامی دریایی آمریکا در دهههای گذشته عمل میکند. زمانی در جهان به خصوص در اوج جنگ سرد این گزاره مشهور دهان به دهان میگشت که حتی اگر خبر حرکت ناوهای هواپیمابر آمریکایی به سوی کشوری در چارگوشه جهان منتشر شود در آن کشور کودتا شده و حکومت تغییر میکند. به عبارت دقیقتر تنها این ترس ناشی از قدرت نظامی آمریکا بود که حاکمیت هژمونی این ابر قدرت را در جهان تضمین میکرد،اما پس از شکست آمریکا در جنگ ویتنام و وقایع پس از آن به خصوص وقوع انقلاب اسلامی در ایران و نادیده گرفتن ترس ناشی از این قدرت نظامی، عملا از دامنه تاثیر این ابزار یعنی ترس ناشی از قدرت نظامی امتحان نشده آمریکا تا حدود زیادی کاسته شد.
به نظر میرسد ذخایر بزرگ 700 میلیون بشکهای استراتژیک نفت آمریکا نیز که در کنار ذخایر تجاری موجود در این کشور رقمی بالغ بر 1 تریلیون بشکه را شامل میشود، نقش مشابهی را در بازار جهانی نفت داشته باشد. در واقع به محض سخن گفتن ازورود ذخایر استراتژیک نفت به بازار نفت، بازار واکنش نشان میدهد و به عبارت دقیقتر تاثیر روانی ناشی از ورود این ذخایر به بازار اثری به مراتب بیش از تاثیر واقعی این اتفاق در بازار جهانی انرژی دارد.
به همین دلیل است که احتمالا مسئولان سازمان بینالمللی انرژی به درستی به این مساله میاندیشند که استفاده بی مورد از از ذخایر استراتژیک حساسیت بازار را به این عامل پیشران مهم کم میکند و توانایی آنها را در کنترل بازار نفت محدودتر میکند. کما اینکه از زمان ایجاد این ذخایر از 1974 تا کنون از 700 میلیون بشکه ذخیره استراتژیک و بیش از 300 میلیون بشکه ذخیره تجاری تا کنون حتی 50 میلیون بشکه یعنی 5 درصد این ذخایر نیز به یکباره وارد بازار نشده است و به اصطلاح عامیانه حرف این ذخایر در بازار انرژی از خود آنها بیشتر کار کرده است.
قابل توجه است که در بازه یک ماه و نیمه ابتدای ژوئن سال جاری تا میانه آگوست، علیرغم ثابت ماندن حجم ذخایر استراتژیک آمریکادر سطح 695.95 میلیون بشکه اما ذخایر تجاری این کشور در مدت مشابه از 384 میلیون بشکه به 360 میلیون بشکه کاهش یافته است،اما عملا با ورود این میزان نفت به بازار مصرف،روند رو به افزایش قیمت نفت در این بازه ادامه داشته است، البته باید بر این نکته تاکید کرد که ذخایر تجاری در وهله نخست برای بهره بردن از نوسانات قیمت نفت و اهداف منفعتجویانه ایجاد شده است و کمک به ذخایر استراتژیک اولویت دوم ایجاد این ذخایر است.
ایالات متحده تا کنون 7 بار از ذخایر استراتژیک نفت خود برداشت کرده است. سال 1985 اولین برداشت آزمایشی به میزان 1.1 میلیون بشکه از این ذخایر انجام شد. در اول آگوست 1990و به دنبال وقوع جنگ اول خلیج فارس به صورت آزمایشی 4 میلیون بشکه از این ذخایر وارد بازار شد و در ابتدای سال بعد میلادی یعنی ژانویه 1991 برداشت اصلی به میزان 17 میلیون بشکه از این ذخایر شکل گرفت.
آمریکاییها در سالهای 1996 و 1997 برای جبران کاهش درآمدهای دولت آمریکا 28 میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک را به صورت غیر اضطرای به فروش رساندند. در جولای و آگوست 200 نیز 2.8 میلیون بشکه از این ذخایر برداشت شد و سپس در سپتامبر و اکتبر همان سال 30 میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک وارد بازار شد.
در سال 2005 طوفان کاترینا ایالات متحده را وادار کرد 11 میلیون بشکه از ذخایر استراتژیک خود را وارد بازار کند. آخرین برداشت از ذخایر استراتژیک نیز به ژوئن 2011 و جنگ داخلی لیبی که کاهش شدید تولید نفت لیبی را در پی داشت باز میگردد.
اما طوفان اخیر ایزاک و کاهش تولید بعضی پالایشگاههای آمریکا، دولت این کشور را وادار کرد 1 میلیون بشکه از این ذخایر را به یکی از پالایشگاههای آمریکا قرض بدهد. این پالایشگاه آمریکایی طی 3 ماه آینده این میزان نفت را به همراه بهره آن به دولت آمریکا باز خواهد گرداند، اما نکته جالب توجه آن است که همزمان پس از اعلام تزریق این میزان نفت، قیمت نفت خام در بازار نیویورک 1.50 دلار افزایش یافت. با وجود اینکه تحلیلگران انرژی میگویند این میزان تزریق نفت نباید تاثیر قابل توجهی بر بازار نفت و قیمتها داشته باشد اما همزمانی افزایش قیمت نفت با این تزریق قابل توجه به نظر میرسد.
به هر روی در شرایط فعلی تزریق بخشی از ذخایر استراتژیک نفت آمریکا به بازار معنایی جز کمبود نفت ناشی از تحریم نفت ایران ندارد. قیمت نفت از زمان اعلام اجرای تحریم نفت علیه ایران یعنی ابتدای جولای 26 دلار افزایش یافته است. با توجه به شرایط موجود و پیشبینی شرایط آینده به نظر میرسد در بلند مدت تزریق ذخایر استراتژیک نفت مصرفکنندگان بزرگ به خصوص آمریکا به بازار به نفع ایران در ماجرای تحریم نفت و به طور کلی به نفع موضع مخالفان تحریمهای نفتی تمام خواهد شد.
گزارش از: علی فروزنده