۰
سه شنبه ۱۸ مهر ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۰۴
تاریخ گواه آن است؛

وقوع سناریوهای مختلف خاندان آل سعود را متلاشی می کند/ انقلاب عربستان همانندی ندارد

وقوع سناریوهای مختلف خاندان آل سعود را متلاشی می کند/ انقلاب عربستان همانندی ندارد

به گزارش اسلام تایمز، انقلاب بی هیچ شک و تردیدی به عربستان می رسد و در وقوع آن شکی نیست چراکه همه داده ها و قرائن حاکی از آن است. تاریخ، تفکر استبدادی و ظالمانه ، فقر، نبود مساوات، سطوح مختلف اجتماعی و اختلافاتی که شاهزادگان آل سعود برای به دست گرفتن مناصب مهم و کلیدی دارند؛ همه و همه عواملی است که بر وقوع انقلابی تاکید دارد که آل سعود برای تاخیر در به وقوع پیوستن آن از آن زمان که انقلاب های عربی شروع شده است، تلاش می کند. اما نکته اینجاست که انقلاب در راه رسیدن به عربستان است و سوالی که مطرح می شود؛ کی آن اتفاق می افتد و چگونه رئیس جمهوری آتی آمریکا با این چالش بزرگ آن هنگام که رخ دهد و در حقیقت یکی از بزرگترین شرکایش را در خاورمیانه به سقوط بکشاند، برخورد خواهد کرد؟


"کارین الیوت هاوس" در کتابی که از عربستان نوشت به همه این موضوعات پرداخته است. وی در کتابش به طور مفصل به عواملی که منجر به بروز انقلاب و سپس سرنگونی آل سعود می شود، می پردازد.


طبقات مختلف مردم، تاریخ ، دین و خطوط قرمز عربستان و آینده این کشور همه و همه از موضوعات دیگری است که نویسنده در کتابش به آن اشاره می کند.

در این

کتاب آمده است که بیش از 60 درصد از عربستانی ها که کمتر از 20 سال هستند، بیشترشان امید ندارند که به شغلی دست یابند و 70 درصد جمعیت عربستان هم صاحب خانه نیستند، 40 در صد از آنان هم زیر خط فقر زندگی می کنند.


خانواده های مالک و دارای ثروت در عربستان همان شاهزادگان هستند که تعدادشان بیش از 25 هزار نفر است و بیشتر اراضی ارزشمند از آنشان است و این در حالی است که رژیم آل سعود هم برای هر یک از آنان حقوق ماهیانه و ثروتی در نظر گرفته است و بیشتر مردم عربستان از آنچه که ساکنان آن می کارند، نمی خورند و بلکه از آنچه تولید می کنند،نمی پوشند. زندگی در عربستان بر کار کارگران خارجی استوار است. حدود 19 میلیون عربستانی برای سهولت کارها به 5.8 میلیون کارگر خارجی تکیه می کنند.


این نویسنده در ادامه افزود: فرق قائل شدن بین مناطق و می توان گفت پدیده "نژاد پرستی منطقه ای" یک واقعیت روزمره در عربستان است که در نتیجه آن ساکنان حجاز در غرب عربستان و شیعیان در شرق از روش زندگی بی رحمانه وهابیت بسیار ناراضی هستند که به نام قرآن در صحرای نجد میانی اعمال شده است.


علاوه بر آن "تبعیض جنسی" نیز معنا و مفهومی است که لازمه

وهابیت است و مشکل در حال رشد در عربستان. چراکه زن عربستانی تحصیلکرده هیچ امیدی به یافتن کار ندارد و حدود 60 درصد فارغ التحصیلان دانشگاه های عربستان را زنان تشکیل می دهند اما آنان تنها 12 درصد از نیروهای کار را تشکیل می دهند. 


در ادامه این مطلب آمده است؛ انقلاب عربستان همانندی در هیچ یک از کشورهای عربی ندارد. انقلاب عربستان یعنی انقلاب در دومین و بزرگترین منبع ذخیره نفت جهان است چراکه یک بشکه از 4 بشکه نفت در این کشور تولید می شود.


در کنار آن، ائتلاف آمریکایی - عربستانی یکی از قدیمترین ائتلافها در منطقه خاورمیانه است که به سال 1945 بر می گردد آن هنگام که "فرانکلین روزولت" رئیس جمهوری وقت آمریکا با "عبدالعزیز بن سعود" موسس عربستان دیدار کرد و با وی قرارداد نفتی را در مقابل تامین امنیت به امضا رساند. اما امروز آمریکا بیش از هر زمان دیگری به عربستان نیاز دارد. صادرات نفتی اش از عربستان است و ائتلاف با مصر بعد از انقلاب که در آن تردید دارد. عراق هم به سمت ایران گرایش دارد و عربستانی ها هم همپیمانان اصلی آمریکایی ها، درجنگ با القاعده در یمن و دیگر کشورها هستند؛ دستگاه اطلاعات عربستان

در خنثی کردن دست کم دو عملیات القاعده در آمریکا از سال 2010 به واشنگتن کمک کرد. علاوه بر همه این موارد حمایت از عربستان به زعم نویسنده برای کنترل ایران نیز اهمیت دارد.


با وجود این اهمیت آل سعود برای واشنگتن، با این حال عربستان برای آمریکایی ها منبع نگرانی است. چراکه دستگاه های جاسوسی و امنیتی اروپایی بر این باورند که ثروتمندان عربستانی همچنان حامیان اول مالی گروه های تندروی مدعی مسلمانی از جمله "طالبان" در افغانستان و "لشکر طیبه" پاکستان هستند. همچنین عربستان به رژیم کوچک همسایه اش یعنی بحرین در ضربه زدن به انقلاب مردمی که خواهان دموکراسی هستند، کمک کرده است و این در حالی است که در این کشور همسایه "ناو پنجم آمریکا" مستقر است.


از بعد تاریخی هم باید گفت که عربستان سومین کشوری است که آل سعود آن را تاسیس کرده است. کشور اول در سال 1745 تاسیس شد اما به علت دخالت های خارجی و اختلافات داخلی برای رسیدن به تاج و تخت پادشاهی سقوط کرد. دومین کشور هم در سال 1824 تاسیس شد و سومین کشور هم کشور کنونی عربستان است که در سال 1932 تاسیس شده است. همه این سه کشور بر اساس ائتلاف میان خاندان آل سعود

و تفکر "محمد بن عبدالوهاب" تشکیل شده است.کاملا مبرهن و واضح است که این ائتلاف اساس و ستون عربستان و ثبات آن را تا به امروز تشکیل داده است.


وقایع و ارقامی که "کارین" در کتابش عرضه کرده است، همه بیانگر آن است که کشور سوم عربستان در زمانی قرار دارد که اختلافات گسترده بی سابقه ای بین شاهزادگان بر سر قدرت وجود دارد و تاریخ هم حادثه ای شیرین را یاد آور نیست چراکه کشور دوم عربستان به خاطر بروز اختلافات بر سر قدرت در اواخر قرن نوزدهم متلاشی شد. از سوی دیگر هر چه انقلاب ها در کشورهای عربی به پیروزی برسند، انقلاب بیشتر و بیشتر به سوی درب های عربستان گام می بردارد چراکه عربستانی ها هم به نوبه خود آرزوی آن را دارند که از حکومت دموکراتیک برخوردار باشند.


اما نویسنده در پایان هشدار می دهد که این انقلاب شاید از جانب تندرویان عصبانی از ائتلاف با آمریکایی ها سر بر آورد.


وی همچنین خاطر نشان می کند؛ امکان آن وجود دارد که سناریوهای مختلفی در عربستان به وقوع بپیوندد. پادشاهی های مطلق قابل اصلاح نیستند چراکه به محض شروع تغییرات در دیکتاتوری های عمیق، سیطره یافتن بسیار سخت خواهد بود.

کد مطلب : ۲۰۲۲۸۶
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما