۰
چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۳۹۰ ساعت ۱۶:۴۴
تضعيف جايگاه زنان در ايالات متحده

پنج واقعيت تكان دهنده درباره مسائل جنسيتي درآمريكا

تجاوزٰ خشونت جنسی
تجاوزٰ خشونت جنسی
نویسنده: سارا اسلتزر
با وجود جنگ‌هايي كه تفكر حزب جمهوري‌خواه عليه زنان، كارگران طبقه متوسط و خانواده‌هاي فقير به راه انداخته و به شدت به حال تضعيف جايگاه زنان در ايالات متحده است، روشن است تا رسيدن به برابري در تمام ابعاد خود،راه درازي در پيش داريم. انتشار يك گزارش جديد كه تعداد حيرت‌انگيزي از اين نابرابري‌ها را روشن مي‌سازد، نشان دهنده اين نبود توازن است.

يك زن بدون داشتن توانايي جلوگيري و پيگرد قضايي تجاوز به خود يا توانايي حمايت از خانواده‌اش، نمي‌تواند انساني كامل و شهروندي برخوردار از همه حقوق خود باشد. در وجود اين نابرابري‌ها جاي ترديد نيست. آيا مي‌دانيد كه بسياري از آمريكاييان - 16 در صد - هنوز فكر مي‌كنند اگر مردي، همسرش را كتك بزند، اشكالي ندارد؟ آيا مي‌دانيد كه شكاف درآمد بين زنان سياه‌پوست و لاتين‌تبار با مردان سفيدپوست چه اندازه است؟ نظرتان در مورد اين واقعيت چيست تا همين اواخر، براي يك زن آمريكايي بومي تقريباً ناممكن بود كه وقتي در اراضي مخصوص سرخ‌پوستان به او تجاوز مي‌شد، بتواند فرد متجاوز را تحت پي‌گرد قضايي قرار دهد؟ يا نظرتان در اين مورد چيست كه ما در زمينه مرخصي زايمان، در ميان كشورهاي "توسعه يافته"، بدترين جايگاه را داريم؟

به لطف يك گزارش جهاني كه به تازگي با عنوان "پيشرفت زنان جهان" منتشر شده و بر دسترسي زنان به عدالت در سطح جهان تمركز كرده است، اين فهرست همچنان ادامه دارد. اين گزارش را گروه جديد و فعال "زنان سازمان ملل" منتشر كرده است. اين گروه كه رياست آن را ميشله باچلت، رئيس جمهور پيشين شيلي برعهده دارد، اميدوار است بتواند حركت جديدي براي مقابله باتبعيض جنسيتي در سطح جهان به راه اندازد. گروه زنان سازمان ملل، مدارك مجزايي را درباره تمام مناطق جهان منتشر مي‌كند كه بخش مربوط به آمريكاي شمالي آن، برخي از حيرت‌انگيزترين و آزاردهنده‌ترين آمارها را ارائه داده است.

مهم‌تر از همه اينكه وقتي آمارهاي مربوط به كشورهاي ديگر جهان كنار هم قرار داده مي‌شوند، نشان مي‌دهند ما در مقايسه با ديگر كشورها و مناطق، نه نتها يكي از اركان فرصت براي زنان به شمار نمي‌رويم، بلكه با مشكلات بزرگ خودمان نيز دست به گريبان هستيم.

همان طور كه فلاويا زودان براي "تايگر بيت داون" نوشته است: "به نظر من، اين گزارش در نشان دادن اين واقعيت كه نابرابري‌ها و بي‌عدالتي‌ها، مشكلي جهاني به شمار مي‌روند، كار برجسته‌‌اي انجام داده است و هر منطقه بامجموعه‌اي از مشكلات منحصر به فرد خود روبه‌رو است كه واقعيت‌هاي اجتماعي/سياسي و فرهنگي موجود در هر منطقه، معرف آنهاست... هيچ منطقه‌اي در جهان فارغ از مشكلات جدي نيست."

زودان همچنين اشاره مي‌كند كه مسائل جنسيتي خاص در اين گزارش به چشم مي‌خورد كه با توجه به ارتباط نزديك آنها با مسئله جنسيت، نژاد و نابرابري طبقاتي، نكته تأسف‌انگيزي است. سقط جنين و بهداشت باروري نيز از جمله مسائلي هستند كه جاي آنها در بخش مربوط به ايالات متحده، خالي است.

با اين حال، در اين گزارش، نكات آموختني بسياري وجود دارد . در اينجا به پنج مورد از تكان‌دهنده‌ترين واقعيت‌هاي مربوط به آمريكا كه در گزارش "پيشرفت زنان" به آنها اشاره شده و شيوه اثرگذاري آنها بر فضاي فعلي كه مي‌توان آن را وضعيتي يأس‌آور توصيف كرد، اشاره مي‌كنيم.

اسير خشونت: اين نابرابري فراگير از مسئله شكاف درآمدها فراتر مي‌رود و امنيت جسماني و قانوني زنان رنگين‌پوست و تمامي زنان را تهديد مي‌كند.

قضيه دومينيك اشتراوس كان، سوگيري‌هاي اقتصادي، نژادي و جنسي را كه در مطالبه عدالت در پرونده‌هاي تجاوز و خشونت خانگي نقش دارند، به ميان مي‌آورد. آمارهايي كه گروه زنان سازمان ملل به دست مي‌آورند، مؤيد عملكرد مطبوعات نسبت به اين پرونده است كه چهره‌اي برجسته در آن نقش داشته است.
"شواهد نشان مي‌دهند بسيار محتمل است اعضاي هيئت منصفه در آمريكا، اعتبار شهادت زنان آمريكايي - آفريقايي و زنان لاتين‌تبار را در پرونده‌هاي مربوط به تجاوز زير سئوال ببرند".

يكي از تكان‌دهنده‌ترين آمارهاي اين گزارش آن است كه خشونت جنسيتي در خانواده، گاهي اوقات مسئله‌اي قابل قبول است. در اين گزارش آمده است: "16در صد زنان و مردان در ايالات متحده قبول دارند كه اگر برخي اوقات، مردي همسرش را كتك بزند، قابل توجيه است".

قبول است كه 16 درصد، يك رقم استاندارد ضعيف براي نشان دادن يك گرايش جنبي نامطلوب در فرهنگ آمريكايي است، ولي اين واقعيت كه اين پاسخ‌گويان رضايتمندانه تأييد مي‌كنند ازنظر آنها اين كار اشكالي ندارد، مي‌‌تواند توضيح دهنده اين نكته آزاردهنده باشد كه چرا خشونت عليه زنان در چنين سطحي باقي مانده است. بر اساس اين گزارش "پيمايش‌هاي پيشين انجام شده در آمريكا نشان مي‌دهند، 22 درصد زنان خشونت جسماني را تجربه كرده و 8 درصد آنان در طول زندگي خود هدف خشونت جنسي قرار گرفته‌اند".

يكي ديگر از عناصر موجود در اين آمارها كه ممكن است كمتر شناخته شده باشد، اين است كه پديده تجاوز عليه زنان آمريكايي بومي به شكل بهت‌انگيزي بالاست. احتمال اينكه به زنان آمريكايي بومي تجاوز شود، به نسبت زنان ديگر، دو برابر است. يكي از مسائلي كه بر عمق اين مشكل مي‌افزايد، وجود نوعي سردرگمي در ارتباط با پيمودن رويه قضايي در اين مورد است.

بنابه اين گزارش "جرايم ارتكابي آمريكاييان غيربومي در اراضي مخصوص سرخ‌پوستان، معمولا بدون مجازات باقي مي‌ماند. دليل اصلي اين اتفاق، نبودن قطعيت موجود در زمينه اجراي رويه قضايي مرتبط با اين گونه جرايم است. بسياري از كارشناسان معتقدند اين امر در افزايش شديد سطح تجاوز به زنان آمريكايي بومي نقش دارد." به عبارت ديگر، نوعي مصونيت در اين مورد وجود دارد.

گزارش گروه زنان سازمان ملل اشاره مي‌كند كه با تصويب "قانون نظم و قانون بومي" در سال گذشته، اميد مي‌رود هماهنگي‌ها بيشتر شود و اين قانون بتواند به زناني كه در پي امنيت وعدالت هستند، كمك كند.

شكاف درآمدهاي موجود: ما قانون "ليلي لدبتر" را تصويب كرده‌ايم، ‌درست است؟ پس چرا اين پديده هنوز يك معضل است؟ براساس گزارش جديد گروه زنان سازمان ملل، شكاف درآمد جنسيتي همچنان در آمريكا 23 درصد است. اگر به نظرتان، اين رقم به اندازه كافي هراس‌انگيز نيست، بدنيست بدانيد كه براي زنان آمريكايي آفريقايي و زنان لاتين‌تبار، اين شكاف بسيار بيشتر است. "به طور متوسط، به ترتيب، 39 و 48 دصد كمتر از مردان سفيدپوست".

آنچه را همين حالا در حال رخ دادن است - از دست دادن مزايا و حق چانه‌زني جمعي تعليق از كار و افزايش بي‌كاري كاركنان بخش دولتي - به اين رقم اضافه كنيد تا دريابيد اين لايه‌بندي نژادي و جنسيتي در حال تشديد است.

نبود نمايندگي در سيستم قضايي: يكي از موانع موجود بر سر راه زناني كه در پي اجراي عادلانه سيستم حقوقي قضايي هستند، نبود نمايندگي زنان در سلسله مراتب اين سيستم است. در حالي كه وجود سه قاضي ديوان عالي‌زن، گامي مثبت در اين راستا به شمار مي‌رود، هنوز بايد گام‌هاي بلندي براي رسيدن زنان به حتي سهم نمايندگي كوچك و بي‌تناسب خود برداشته شود.

در سراسر آمريكاي شمالي، زنان به عنوان پيگردكننده، قاضي و افسر پليس، كمتر از سهم خود در اين سمت‌ها اشتغال دارند. آمار ارائه شده از سوي گروه زنان سازمان ملل نشان مي‌دهد براساس "اطلاعات چهل كشوري كه زنان آنها در نيروي پليس حضور دارند، تجاوز جنسي در اين كشورها در حال افزايش است".

زندان‌هاي انباشته از زنداني: در حالي كه مجموعه‌هاي زنداني - صنعتي ما شديدا در حال انباشته‌شدن هستند و سياست‌هاي مبارزه با موادمخدر كه خوراك اين زندان‌ها را تغذيه مي‌كند، تشديد مي‌شوند و بر مسئله اين زنان‌ها تمركز بيشتري صورت مي‌گيرد، بايد زناني را به خاطر آورد كه در لابه لاي چرخ‌دنده‌هاي اين ماشين گرفتارند. به گزارش گروه زنان سازمان ملل، يكي از مسائل مهم مربوط به زندان‌هاي آمريكا كه كمتر از آن سخن گفته شده، اين است كه ما داراي يكي از بالاترين ميزان زنان زنداني در جهان هستيم. اين زنان كه در معرض مسائل مختلف،‌ از توهين گرفته تا آسيب‌هاي گوناگون قرار دارند، اغلب جوان هستند، سطح تحصيلات پاييني دارند و داراي كودكاني هستند كه به آنها وابسته‌اند. در سوابق بسياري از آنان نيز موارد تجاوز و خشونت شديد به چشم مي‌خورد. اين زنان معمولا مستحق كمك هستند، نه زنداني شدن.

مرخصي زنان درمانده‌اي كه به تازگي بچه‌دار شده‌اند: ايالات متحده تنها - بله، تنها - كشور توسعه يافته در سراسر جهان است كه به زناني كه در مرخصي زايمان هستند، پولي پرداخت نمي‌كند. بله، براساس قوانين اشتغال فدرال، اين مرخصي وجود دارد، ولي در اين مرخصي،‌لازم نيست دستمزدي به آنها پرداخت شود. اين گزارش اشاره مي‌كند كه "ايالات متحده يكي از معدود كشورهاي توسعه يافته است كه كارفرمايان را ملزم به پرداخت دستمزد به زناني نمي‌كند كه از مرخصي زايمان استفاده مي‌كنند،‌ در حالي كه ثابت شده است پرداخت اين پول، به تشويق بر عهده گرفتن سهمي برابرتر در مسئوليت‌هاي مراقبت از كودك كمك مي‌كند.
د
ر اين گزارش به موضوع مهدكودك رايگان نيز اشاره‌اي نشده است، هر چند با توجه به اشتغال ذهني فعلي ما به "رياضت" اقتصادي و برنامه‌هاي انقباضي دولت، انديشيدن به اين فكر، خنده‌دار است.
مرجع : روزنامه جمهوری اسلامی
کد مطلب : ۱۰۵۶۵۲
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما