۰
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۴۷

آمادگی حداکثری اسرائیل و حمله حداقلی جمهوری اسلامی

آمادگی حداکثری اسرائیل و حمله حداقلی جمهوری اسلامی
«پاسخ ایران قطعی است»؛ این گزاره محدود به زمانی خاص و منحصر در پاسخ ایران به اقدام جنایتکارانه 13 فروردین رژیم‌صهیونیستی علیه امکان دیپلماتیک ایران در دمشق نیست.  تهران برای شفاف شدن این موضوع پس از انجام عملیات قهرمانانه «وعده صادق» در شامگاه 25 فروردین علیه دو نقطه در سرزمین‌های اشغالی، آن را به‌دفعات تکرار کرد. یکی از دلایل پرشدت بودن پاسخ ایران که آسمان غرب آسیا را به زمینش دوخت این بود که برای همگان این سیاست تهران آشکار شود.  برای فهم ابعاد بزرگی این حمله که با توجه به دارایی‌های ایران بخش کوچکی از توان تهران بود، چند سنجه نیاز است. تاکنون بزرگ‌ترین عملیات پهپادی روسیه علیه دولت غربگرای اوکراین با استفاده از 70 پهپاد انجام شده اما ایران به گفته ارتش رژیم از 170 پهپاد بهره گرفت.

بنابر آمارهای ارتش اوکراین روسیه در سال 2023 در حوزه بالستیک‌ها از 108 موشک تاکتیکی اسکندر و 45 موشک هایپرسونیک کینژال بهره برده که در مجموع 153 موشک می‌شود. بنابر اعلام صهیونیست‌ها ایران در عملیات شبانه خود از 120 موشک بالستیک استفاده کرد که در کمتر از نیم‌ساعت پرتاب شدند.  توانمندی ایران را در مقایسه با توانمندی چین نیز می‌توان تخمین زد. بنابر گزارش نیروی هوایی آمریکا چین دارای 40 تیپ موشکی به شمول موشک‌های قاره‌پیما، موشک‌های بالستیک میان‌برد و موشک‌های کروز است. هر تیپ میان‌برد ارتش چین دارای 36 پرتابگر است. اگر نیمی از تیپ‌های موشکی چین متعلق به موشک‌های بالستیک میان‌برد این کشور تعلق داشته باشند کل قدرت آتش لحظه‌ای در دسترس چین 720 پرتابگر است که نمی‌توان از آنها به دلیل نیاز به آمادگی و همچنین دشواری‌های فنی به‌طور همزمان استفاده کرد.  ایران در یک شب و مدتی کمتر از نیم‌ساعت با پرتاب 120 موشک بالستیک میان‌برد معادل یک‌ششم کل توان چین به‌عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان، موشک پرتاب کرد. این میزان به غیر از موشک‌هایی بودند که قرار بود درصورت واکنش رژیم‌صهیونیستی یا مداخله کشورهای غربی علیه مواضع آنها به‌سرعت استفاده شوند. 

ایران با طراحی ابعادی بزرگ برای پاسخ خود به صهیونیست‌ها از سیاست جدید خود رونمایی کرد. با این حال این عملیات از چند جهت بهت‌آور بود.  غرب با وجود آگاهی از حملات و بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته در رهگیری پرتابه‌های ایران ناکام ماند درحالی‌که تهران بخش محدودی از قدرت آتش خود را آن هم در سطح فناوری‌های پایین به کار گرفت. از سوی دیگر قدرت آتش لحظه‌ای ایران با قدرت آتش سالانه و زرادخانه ابرقدرت‌ها قابل قیاس بود. تمام این تحولات در فضایی رخ دادند که ایران از موشک‌های هایپرسونیک خود یا موشک ویژه‌ای مانند خرمشهر-4 بهره نبرد.  تهران در حوزه پهپادی نیز براساس آنچه رسانه‌ها منتشر کرده‌اند تنها به پهپاد شاهد-136 اکتفا کرد که غربی‌ها مدعی‌اند چند سالی ست با آن روبه‌رو بوده و راه رهگیری آن را فراگرفته‌اند. رژیم و غرب نه موفق شدند در برابر شاهد-136 مقاومت کنند و نه تاب و توان امواج پهپادهای ناشناخته و پیشرفته‌تر را دارند.

 نکاتی درخصوص پاسخ و ضدپاسخ‌های ایران
1.اقدام ایران در شامگاه 25 فروردین به‌دلیل ابعاد بزرگش به‌جای اعمال قدرت به نمایش قدرت تبدیل شد. تهران با این عملیات قصد داشت به دشمن نشان دهد حداقل اقدامش چگونه دارای اثرات حداکثری است. حرکات بعدی رژیم فرصت و مشروعیت اقدامات بعدی برای اعمال قدرت علیه تل‌آویو را در اختیار تهران قرار می‌دهد.

2.اقدام ایران در پاسخ به ترور دمشق چند گام فراتر از عملیات رژیم‌صهیونیستی بود. به‌لحاظ مسیر و محدوده عمل، جنگنده‌های اف-35 رژیم پس از برخاستن از پایگاه نواتیم در بخش جنوبی فلسطین‌اشغالی تا منطقه جولان حدود 300 کیلومتر پرواز کردند. آنها از فراز جولان موشک‌هایی را پرتاب کردند که پس از جدا شدن از جنگنده با طی دست‌کم 70 کیلومتر به ساختمان سفارت ایران برخورد کردند. از این رو کل طول عملیاتی رژیم به 370 کیلومتر محدود می‌شد.

بااین‌حال محدوده برد و محدوده عملیاتی ایران بسیار وسیع‌تر بود. کمترین فاصله میان ایران و فلسطین‌اشغالی 1100 کیلومتر است. برخی پهپادها و موشک‌ها از مناطق مرکزی ایران پرتاب شدند که 700 کیلومتر با مرزهای غربی ایران فاصله دارند. این مساله نشان می‌دهد سلاح‌های ایران از برد 1800 کیلومتری رژیم را هدف قرار دادند. بر این اساس برد عملیاتی ایران 1800 دربرابر 370 کیلومتر رژیم صهیونیستی بود که پنج‌برابر بیشتر است. جغرافیایی حمله رژیم‌صهیونیستی نیز شامل فلسطین‌اشغالی، جولان‌اشغالی و جنوب سوریه بود که خود شامل استان‌های قنیطره، ریف دمشق و دمشق می‌شود. وسعت فلسطین‌اشغالی 27 هزار، جولان‌اشغالی هزار و 800، قنیطره هزار و 200، ریف دمشق 18 هزار و دمشق 573 کیلومتر مربع وسعت دارند. از این رو جغرافیای اقدام رژیم 48 هزار و 573 کیلومترمربع بوده است.

جغرافیای عمل ایران اما به‌شدت بیشتر است و شامل استان‌های نیمه غربی کشور، عراق، سوریه، اردن و فلسطین اشغالی می‌شود. استان‌ها و نیمه غربی ایران 600 هزار، عراق 438 هزار، سوریه 185 هزار، اردن 89 هزار و فلسطین‌اشغالی 27 هزار کیلومتر مربع وسعت دارند. مجموع مساحت این مناطق معادل یک‌میلیون و 339 هزار کیلومترمربع است.

یک‌میلیون و 339 هزار کیلومترمربع جغرافیایی عملیات ایران در قیاس با 48 هزار و 573 کیلومترمربع جغرافیای عملیات رژیم‌صهیونیستی، 27 برابر بزرگ‌تر است. به‌لحاظ عملیاتی نیز رژیم از چند جنگنده اف-35 خود دست‌کم شش موشک پرتاب کرد اما در مقابل بنابر آمار خود صهیونیست‌ها ایران 170 پهپاد انتحاری، 30 موشک کروز و 120 موشک بالستیک به‌سمت فلسطین‌اشغالی شلیک کرد.

دربرابر استفاده صهیونیست‌ها از شش سلاح پرتابی، ایران 300 سلاح را استفاده کرد که نشان‌دهنده برتری 50 برابری ایران است. از نظر ابعاد مالی و تقارن مالی عملیات، صهیونیست‌ها یک ساختمان چهارطبقه‌ای که درنهایت یک‌میلیون دلار قیمت داشته را ویران کرده‌اند اما تنها در عملیات رهگیری یک‌میلیارد و 350 میلیون دلار از دست دادند. این مساله نشان می‌دهد ابعاد ضربه مالی عملیات ایران هزار و 350 برابری ایران بیشتر از عملیات رژیم بوده است. ابعاد عملیاتی ایران به‌طور خلاصه در برد پنج‌برابر، در جغرافیا 27 برابر، تعداد سلاح‌های پرتابی 50 برابر و آسیب مالی هزار و 350 برابر بزرگ‌تر از ابعاد عملیات رژیم‌صهیونیستی علیه سفارت ایران در دمشق بوده است. همچنین ایران مستقیما از خاک خود فلسطین‌اشغالی را هدف قرار داد. پاسخ ایران به ترور جنایتکارانه دمشق نشان می‌دهد ابعاد عملیات تهران به‌طور بی‌سابقه‌ای بزرگ‌تر بوده است. تهران تهدید کرده درصورت تداوم شرارت‌های تل‌آویو پاسخ دست‌کم 10 برابر شدیدتر نشان خواهد داد.

3.غرب برای جلوگیری از ایران دست‌کم سه حوزه پدافندی در اختیار داشت. نخستین حوزه که حوزه‌ای «پیشینی» به‌حساب می‌آید به استفاده از توانمندی نظامی، سیاسی و اقتصادی‌اش برای ایجاد بازدارندگی مربوط می‌شود. غرب با تهدید ایران با این توانمندی‌ها به‌دنبال منصرف کردن تهران از حمله بود که موفق نشد. در مرحله دوم و حین حمله حوزه پدافند «آنلاین» غرب فعال شد. غرب از ابزارهای فیزیکی خود مانند سامانه‌های پدافند زمین پایه و هوا پایه برای رهگیری استفاده کرد که ناکام ماندند. حوزه مرحله سوم که حوزه‌ای «پسینی» به‌حساب می‌آید پدافند غرب در زمینه ذهنی و رسانه‌ای فعال شد. این پدافند پس از برخورد موشک‌ها به عین‌الاسد، نواتیم و هرجای دیگر، در حوزه ذهنی وارد عمل می‌شود.

مایک پمپئو اخیرا اعلام کرده تعدادی از موشک‌های ایران در مسیر میانی سقوط کرده‌اند که به‌دلیل اقدامات وی در زمان ریاستش بر سازمان سیاست. او ادعا می‌کند باعث شده قطعات معیوب به ایران فروخته شوند. اساس ادعاهای پمپئو و دیگران بر تصاویر قطعاتی از موشک‌های ایرانی است که در بین مسیر مشاهده سقوط کرده و در خاک عراق و فلسطین‌اشغالی مشاهده شده‌اند. این قطعات به‌دلیل نقص فنی یا ساقط شدن توسط سامانه‌های پدافند هوایی در مسیر میانی نیفتاده‌اند. دلیل این پدیده، چند مرحله‌ای بودن موشک‌های بالستیک ایران در بردهای بلند است. به‌عنوان نمونه موشکی مانند ذوالفقار از سه قطعه بزرگ اصلی تشکیل شده است؛ مرحله نخست موشک یا تنه اصلی، مرحله دوم موشک و نهایتا کلاهک. این مساله نشان می‌دهد یک موشک بالستیک ایران در دو نقطه در بین مسیر خود تا هدف شاهد جدایی قطعات خود بوده و در آخرین مرحله کلاهک به سمت هدف شیرجه می‌رود. این نوع طراحی به چند دلیل در موشک‌های جهان لحاظ می‌شوند؛ نخست آنکه موشک پس از مصرف بخشی از سوخت نیازی به حمل کپسول سوخت خالی شده ندارد. این کار باعث مصرف بیهوده سوخت و کاهش برد می‌شود. همچنین سطح مقطع راداری موشک‌ها را افزایش می‌دهد. موشک با جدا شدن مراحل استفاده شده، کوچک‌تر می‌شود تا دشمن سخت‌تر آن را شناسایی کند. غرب تلاش دارد در حوزه رسانه‌ای از این قابلیت پیچیده موشک‌های ایرانی سوءاستفاده کند.  ارتش‌های سایبری و حتی فردی مانند مایک پمپئو جزئی «سامانه‌های پدافند موشکی پسینی» غرب به‌حساب می‌آیند که در حوزه عمل ذهنی به‌دنبال فریب افکار عمومی هستند.

اگر ایران در فرصت بعدی تصمیم بگیرد به تعداد بیشتری از اهداف که آشکارتر هستند حمله کند، همان‌گونه که سامانه‌های پدافند هوایی پیشینی در حوزه ابزارهای فیزیکی از کار می‌افتند، پدافند ذهنی صهیونیست‌ها نیز از ارتش‌های سایبری تا پمپئو تخریب می‌شوند.

4.در پاسخ شامگاه 25 فروردین ایران به رژیم، برای آنکه صحنه‌ای شفاف شود دیگر اضلاع مقاومت دخالت چندانی نداشتند. ایران نیز مراکزی در نزدیکی حوزه‌های اقدام گروه‌های مقاومت منطقه شامات را هدف قرار نداد.  با وجود این اگر فضا برای پاسخ‌دهی شدیدتر فراهم شود، ایران با انتخاب اهداف متعدد می‌تواند زمینه تهاجم جدی‌تر گروه‌های مقاومت را فراهم آورد.  تهران در پاسخ 25 فروردین خود خواهان نشان دادن ناتوانی سامانه‌های پدافندی دشمن در رهگیری عملیات، حتی با وجود آزادی عمل آنها بود اما در پاسخ‌های بعدی این سامانه‌ها هدف قرار خواهند گرفت. در این صورت صهیونیست‌ها کار دشواری برای مقابله با حملات راکتی و پهپادی از خاک لبنان، یمن، عراق و سوری خواهند داشت.

هدف قرار دادن پادگان‌ها و مقرهای فرماندهی دشمن در شمال، غزه و کرانه باختری همچنین می‌تواند به‌عنوان آتش تهیه برای حمله گروه‌های مقاومت به آنها عمل کند.

5. پاسخ ایران برخلاف حمله رژیم به دمشق دارای ابعاد ژئوپلیتیکی بزرگی بود که یک هشدار به‌نظر می‌رسید. تهران به مدت چند ساعت آسمان هلال شمالی خاورمیانه به وسعت دومیلیون کیلومتر مربع را به دو نقطه کوچک در فلسطین اشغالی دوخت. دوخته شدن جو به سطح هشداری به دشمن بود که در‌صورت تداوم شرارت، زیان‌های ژئوپلیتیکی آنها از حوزه ذهنی به عینی کشیده شده و سرزمین‌هایی از دست آنها خارج می‌شود.

صهیونیست‌ها باید مراقب جولان، کرانه باختری و حتی الجلیل شمالی و غلاف غزه باشند. اگر پاسخ شدید ایران باعث تضعیف قابلیت‌های رژیم در این مناطق شود، هر کسی به آنها ورود کند، صاحب آنجا خواهد شد.

 6.پاسخ ایران به لحاظ زمانی طولانی بود و دست‌کم دو هفته آمادگی فرساینده و سپس عملیات چند ساعته را به رژیم تحمیل کرد. پاسخ ایران اگر به‌لحاظ زمانی شدتی 10 برابری داشته و در قالب ترکیبی طراحی شود دست‌کم 20 هفته یا یک نیم‌سال رژیم را غرق در آشوب و اضطراب می‌کند.

7.در موج عملیات‌های آتی، پدافند زمینی پایه و هواپایه عمل‌کننده در فاصله ایران تا سرزمین‌های اشغالی، آزادی عمل نخواهند داشت. پهپادهای رهگیر ایران، کاروان‌ها را اسکورت کرده و در‌صورت آسیب به یکی از پرنده‌های عضو، از کاروان جدا شده و به‌سمت جنگنده حمله‌کننده خواهند شتافت. پهپادهای انتحاری ضد رادار موجود در کاروان‌های پهپادی درصورت آسیب به پرنده‌های عضو جداشده و به‌سمت سامانه پدافندی زمین پایه هجوم خواهند برد. این کاروان‌ها مبتنی‌بر هوش مصنوعی و خودمختار هستند. راه خلاصی از حمله آنها، عدم‌دخالت در کارشان است. تهران همچنین دارای قابلیت‌های جنگ الکترونیک زمین‌پایه قدرتمند و سامانه‌های قابل توسط پهپادهاست. از سوی دیگر اعضای محور مقاومت نیز برای از کار انداختن سامانه‌های دشمن وارد عمل می‌شوند.

8.در تحولات دو هفته اخیر برای رژیم‌صهیونیستی آشکار شد که نه به توانمندی خود، نه به پشتیبانی خارجی و نه حضور مستقیم خارجی برای دفاع از فلسطین اشغالی نمی‌تواند تکیه کند. با وجود تهدیدهای رژیم و غرب به اقدام علیه ایران، مذاکرات دیپلماتیک برای منصرف کردن تهران از پاسخ، عملیات انجام شد.  نه آمریکا، انگلیس و فرانسه توانستند در محیط منطقه مانع پرتابه‌ها شوند و نه توانمندی صهیونیست‌ها در داخل سرزمین‌های اشغالی مانع آنها شد.

9.در حمله قبلی ایران قصد داشت حداکثر توان پدافندی رژیم و غرب به میدان بیایند. برای همین قصد خود برای پاسخ را اعلام کرد و دو هفته فرصت داد. سپس بار دیگر سه روز قبل از حمله تحرکات خود را در حوزه میدانی و دیپلماتیک تشدید و اعلام کرد حمله قطعی شده و در آینده بسیار نزدیک انجام می‌شود. حتی مبادی پاسخ هم حین عملیات آشکار شدند تا جهت حملات مشخص شود. این موضوع به دشمن اجازه می‌داد راحت‌تر به‌دنبال پرتابه‌ها برود. این حمله همچنین با تسلیحات با فناوری پایین ایران انجام شد.  این مسائل نشان می‌دهد پاسخ ایران به‌گونه‌ای طراحی شد تا دشمن در فضای مساعد و با حداکثر توان خود به مصاف حداقل توان تهران بیاید. نتیجه این مصاف می‌توانست بسیار تعیین‌کننده باشد. ضربه اصلی ایران محیط محدود فلسطین اشغالی نبود، بلکه قصد داشت به دشمن تاکید کند «تو در گسترده وسیع جغرافیایی و با زمان کافی نیز توان چندانی نداری.»  اگر ایران بخواهد منشأ ناپدید بماند، ارتباطات را به‌طور موقت قطع می‌کند تا فیلمی گرفته و منتقل نشود.

10. پاسخ ایران علی‌رغم محدود بودن، پایان باز نداشت که ادامه زد و خوردها را بدون آینده معلوم تصویر کند. تهران بر فراز کل سرزمین‌های اشغالی، با اطلاع و به میدان کشاندن حداکثر توان دشمن پرواز کرده و به دشمن تفهیم کرد کاری از دستش در سراسر یک زد و خورد گسترده‌تر احتمالی بر‌نمی‌آید و اساسا شانسی برای آزمایش وجود ندارد زیرا همه مناطق دشمن در دسترسش است.

 
سیدمهدی طالبی
 
مرجع : راهبرد معاصر
کد مطلب : ۱۱۲۸۹۵۷
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما