۰
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ ساعت ۱۱:۰۵

درسی که هندی‌ها از حمله ایران به رژیم‌صهیونیستی آموختند

درسی که هندی‌ها از حمله ایران به رژیم‌صهیونیستی آموختند
حمله موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی به رژیم‌صهیونیستی با واکنش‌های متفاوتی در منطقه مواجه شد، چنانکه طالبان به صراحت از این اقدام تهران پشتیبانی کرده و آن را پاسخی مشروع در برابر حمله به کنسولگری ایران در دمشق ارزیابی کرد. مقامات پاکستانی نیز به شکلی سربسته و در لفافه و از طریق مرتبط دانستن این حملات با تهاجم به کنسولگری ایران در دمشق، به نوعی از اقدام ایران پشتیبانی کرده و در این بین به سازمان ملل و شورای امنیت نیز به دلیل ناکارآمدی در ارائه راهکارهای دیپلماتیک و ناتوانی‌شان در حفظ صلح و امنیت بین‌المللی تاختند. در این شرایط واکنش هند به‌عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ منطقه‌ای و حتی جهانی بیش از همه درخور توجه و تامل به نظر می‌رسد.          
هند را باید در زمره کشورهایی دانست که از زمان آغاز دور جدید بحران خاورمیانه در 7 اکتبر سال گذشته تاکنون، نسبت به تداوم و تشدید بحران در منطقه نگرانی‌ها و ملاحظات جدی داشته است. دهلی‌نو اگرچه پس از حمله 7 اکتبر حماس به رژیم‌صهیونیستی، بلافاصله پشت سر تل‌آویو قرار گرفت و با حمایت از اقدامات این رژیم، از سنت سیاست خارجی هند در حمایت از مردم فلسطین فاصله گرفت اما نگرانی از تداوم تنش‌ها از یک‌سو و اقدامات غیرقابل توجیه رژیم‌صهیونیستی در غزه در سوی دیگر موجب شد تا دهلی‌نو به تدریج رویکرد متوازن‌تری را در پیش گرفته و به حل‌وفصل مساله از مجاری دیپلماتیک اصرار بیشتری نشان دهد. بدون شک ورود یمنی‌ها به جنگ غزه و ناامنی دریای سرخ و کانال سوئز به‌عنوان یکی از گذرگاه‌های تجاری اصلی و کانال ارتباطی هند با اروپا، دهلی‌نو را بیش از پیش نسبت به پیگیری رویکرد مبتنی‌بر جلوگیری از تشدید بحران و بالاگرفتن تنش‌های منطقه‌ای مصمم کرد.  
               
در چنین شرایطی واضح است که تشدید تنش‌ها میان تهران و تل‌آویو و حمله موشکی و پهپادی جمهوری اسلامی به رژیم‌صهیونیستی، دهلی‌نو را نیز به‌شدت نسبت به منافع خود در منطقه نگران کرده است. دهلی‌نو طی دهه‌های اخیر کوشیده است ضمن حفظ روابط نزدیک و همزمان با هر دو طرف، خود را از تنش‌های میان آنها دور نگاه دارد. با این حال به نظر می‌رسد روند رو به رشد روابط دهلی‌نو با تل‌آویو خواسته یا ناخواسته تاثیرات خود را بر روابط تهران و دهلی‌نو بر جای گذاشته است. نگرانی‌ها در تهران نسبت به گسترش همکاری امنیتی و نظامی هند و رژیم‌صهیونیستی، کاهش مبادلات تجاری ایران و هند به‌خصوص در حوزه انرژی و کم‌کاری تعمدی هند در پروژه چابهار که اتفاقا با پیگیری هند در رابطه با اجرای کریدور عرب-مد با مشارکت اسرائیل توام شده است، همگی می‌تواند دلایل خوبی را برای این تاثیر‌گذاری نشان دهد.    
          
با این همه و در شرایطی که تنش‌ها میان جمهوری اسلامی ایران و رژیم‌صهیونیستی به نقطه اوج خود رسیده است، به نظر نمی‌رسد که هند تمایل به اتخاذ موضع‌گیری آشکار و یک‌سویه در حمایت از یکی از طرف‌های درگیر داشته باشد. دلایل زیادی برای این امر وجود دارد. در وهله اول باید گفت بحران غزه و پیامدهای جانبی آن در منطقه و به‌ویژه در دریای سرخ، یکبار دیگر ظرفیت و توان تاثیر‌گذاری عظیم ایران بر تحولات منطقه را یادآوری کرد و به مقامات هند نیز نشان داد هیچ طرح سیاسی، امنیتی و اقتصادی در منطقه بدون در نظر گرفتن منافع ایران قابل اجرا نخواهد بود. وابستگی اقتصاد هند با امنیت منابع انرژی دلیل دیگری است که هند را به حفظ توازن در روابط منطقه‌ای وادار می‌کند. منطقه خاورمیانه و غرب آسیا تقریبا در تامین 80 درصد منابع انرژی این کشور نقش دارند و گسترش ناامنی در این ناحیه اثرات بسیار مخرب اقتصادی برای دهلی‌نو به دنبال خواهد داشت. اگرچه دهلی‌نو در یکی دو سال اخیر و در سایه جنگ اوکراین، توانسته نفت ارزان روسیه را تا حدی جایگزین این منابع کند اما این چیزی از وابستگی بلندمدت هند به منابع انرژی منطقه و به‌خصوص ایران کم نمی‌کند. در عین حال نباید فراموش کرد که با تشدید تنش‌ها و بالا رفتن قیمت نفت، همین منبع ارزان(روسیه) هم ممکن است از دسترس دهلی‌نو خارج شود. درنهایت دهلی‌نو وابستگی‌های مهم دیگری هم به منطقه دارد که حضور و اشتغال به کار صدها هزار هندی در خاورمیانه را می‌توان بخشی از آن دانست.    
       
بدین ترتیب همه این دلایل دست به دست هم می‌دهند تا هندی‌ها از یک‌سو نسبت به افزایش تنش میان تهران و تل‌آویو به‌شدت نگران بوده و خواهان پایان هرچه سریع‌تر آن باشند و از سوی دیگر به این درک برسند که حفظ تعادل و توازن در برقراری ارتباطات منطقه‌ای، برای بقا و امنیت اقتصادی آنها ضرورتی انکار‌ناپذیر است. در چنین چهارچوبی است که مواضع دهلی‌نو در تنش‌های اخیر ایران و رژیم‌صهیونیستی فارغ از هرگونه شتابزدگی بوده است. چنانکه پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به رژیم‌صهیونیستی، به جای حمایت صریح و بی‌پرده از تل‌آویو (مانند آنچه که پس از 7 اکتبر رخ داد)، صرفا به ابراز نگرانی از تشدید تنش‌ها، تنش‌زدایی فوری، عقب‌نشینی از خشونت و بازگشت به مسیر دیپلماسی بسنده کردند.        

میراحمدرضا مشرف، پژوهشگر حوزه بین‌الملل
 
مرجع : روزنامه فرهیختگان
کد مطلب : ۱۱۲۹۲۳۱
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما