«سام نژاد» در مقالهای در پایگاه تحلیلی اینترنتی «زد کامیونیکیشنز» با عنوان «دروغها و معیارهای دوگانه در ارتباط با برنامه هستهای ایران» نوشت: سه دهه است که جامعه به اصطلاح جهانی (که در واقع جمعی اندک از نواستعمارگران هستند) به همه ما (یعنی مردم عادی جهان) هشدار میدهند که ایران در حال توسعه سلاحهای هستهای است و در آستانه ساخت این سلاحها است. در تمام این مدت همچنین مدعی بودهاند که ایران در کل یک یا دو سال تا رسیدن به مرحله آزمایش سلاح هستهای فاصله دارد.
* دروغ هر چه بزرگتر باشد و تکرار شود مردم باور میکنند
این نوع تأکیدات خاص بارها و بارها بر اساس این فرضیه تکرار و تأکید شده که اگر دروغ به اندازه کافی بزرگ و بیشرمانه باشد و به اندازه کافی تکرار شود، به یک واقعیت پذیرفته شده، دستکم از نظر عده زیادی از مردم بدل خواهد شد.
این تفکر و عقیده که باید به مخالفان و دشمنان با سیاست «هویج و چماق» [تشویق و تنبیه] برخورد کرد نیز ناشی از عقیده امپریالیستها است که با غرور و گستاخی که میتوان در اظهارات و بیانیههای دیپلماتهای آنها مشاهده کرد، همراه است. به عبارت دیگر، طبق حس و درک کسانی که هدف این سیاست تحقیر و اهانت امپریالیستی بودهاند، این برخورد به گونهای است که انگار طرفهای مقابل نمیفهمند.
* اگر ایران به دنبال ساخت سلاح بوده پس چرا طی این مدت طولانی آن را تولید نکرده است
سیاست رسمی و رویکرد چماق و هویج [تشویق و تنبیه] تا همین اواخر علیه هیچکس به جز روسیه به کار نمیرفته اما اکنون بیشتر به سمت تمدنی کهن مانند ایران تغییر مسیر داده است.
جنبهای از ادعای مطرح شده در مورد تمایلات ایران به سمت دستیابی به سلاح هستهای وجود دارد که تا آن جا که من اطلاع دارم، توسط هیچ سیاستمدار، تحلیلگر و مفسری در رسانههای غرب مورد توجه قرار نگرفته است. مسئله این است که اگر ایران در حال توسعه سلاحهای هستهای بود، پس چرا این قدر طول کشیده است؟ و این که چرا در این زمان غیرعادی طولانی حتی یک عدد از این سلاح را در اختیار ندارد؟
* سیاست چماق و هویج سلاح دیگری در دست جنگ آفرینان است
توضیح این امر زمانی میتواند ارایه شود که دشمنان دولت ایران و بهتر بگویم متنفرین از مردم ایران، این جرأت را داشته باشند که دلیل این مقایسه مختصر خود با سیاست هویج و چماق را در بیانیه و اظهاراتی آشکار و روشن توضیح داده و ایرانیها را نادان بخوانند. ایرانیها باید بسیار کمهوش که همه فکر خود را روی مسئلهای ساده مانند ساخت بمب متمرکز کردهاند اما در طی 33 سال نتوانستهاند حتی یک عدد از آن را بسازند!
شاید این تنها دلیل عقلانی باشد که این فریبکاران دروغگوی غربی بتوانند ارایه کنند. اما آنها نمیتوانند این تفکر متعصبانه خود را تا آن حد تعمیم دهند. این تشبیه مانند کشیدن خط روی ماسه است که حتی خودشان نیز نمیتوانند روی آن پا نهند از ترس این که مباد خیلی زود بازی را ببازند.
از این رو عاملان جنگهای سیستماتیکی که در سراسر دنیا به بهانه دفاع از آزادی و دموکراسی انجام شده، انگیزه و دلایل پنهانی در استفاده از هر دروغی دارند که دوست دارند مطرح کنند. از جمله استفاده از سیاست چماق و هویج به عنوان سلاح دیگری از جنگ افزارهای فراوانی که در اختیار خود دارند.
* اگر کشوری بخواهد بمب اتمی درست کند نهایتاً ظرف 18 سال آن را تمام میکند
دلایل زیر، دلیلی بر این است که ما حتم داریم قدرتهای بزرگ دارند [در مورد ایران] دروغ میگویند آن هم به عمد.
1- ایالات متحده آمریکا برنامه سلاح هستهای خود را در سال 1942 آغاز کرد و تا اوت 1945 آنها یک جین از این نوع بمبها را در دو نوع مختلف در اختیار خود داشت. ظرف فقط سه سال و برای نخستین بار و بدون اطمینان از این که آیا کارشان اصولاً امکان پذیر و شدنی است یا خیر، آمریکا به اندازه 6 بمب تولید کرد. برخی از این بمبها اورانیومی و برخی پلوتونیومی بودند. آمریکا بمب اورانیومی در هیروشیما و بمب پلوتونیومی خود را در ناکازاکی استفاده کرد. این کارها با دانش و فناوری دهه 1940 انجام شد.
2- اتحاد جماهیر شوروی پروژه تولید سلاح اتمی خود را سال 1945 شروع کرد، زمانی که شاهد تأثیرات حملات آمریکا به هیروشیما و ناکازاکی بود و دیگر جنگ جهانی دوم تمام شده بود. روسها نخستین بمب اتمی خود را در اوت 1949 تنها چهار سال بعد از شروع جدی کار آزمایش کردند. بار دیگر آنها نیز از فناوری دهه 1940 استفاده کردند ضمن این که با منابع و درآمدهای محدودی که در دست داشتند تلاش در بازسازی کشور خود نیز داشتند.
3- انگلیس نیز برنامه هماهنگ خود برای تولید بمب اتمی را در ژانویه سال 1947 شروع کرد و نخستین بمب خود را 6 سال بعد در اکتبر سال 1952 آزمایش کرد. آنها نیز برای این کار از فناوری سالهای بسیار پیش استفاده کردند. آنها زمانی این کار را کردند که به خاطر جنگ جهانی ناتوان و ضعیف بودند.
4- فرانسویها نیز این برنامه را در سال 1949 آغاز و در فوریه 1960 و یعنی ده سال بعد نخستین بمب اتمی خود را آزمایش کردند.
5- چین برنامه هستهای خود را اوایل 1960 آغاز و طی چهار سال و در سال 1964 نخستین بمب اتمی خود را آزمایش کرد.
6- اسرائیل نیز برنامه هستهای خود را در سال 1960 آغاز و در سال 1967 یعنی 6 سال بعد نخستین بمب هستهای خود را تولید کرد.
7- هند نیز برنامه واقعی هستهای خود را از سال 1956 یعنی با اولین راکتور هستهای خو د آغاز کرد و در اوایل 1974 یعنی 18 سال بعد نخستین بمب اتمی خود را در اختیار داشت.
8- پاکستان از اواخر 1965 و با ساخت نخستین راکتور هستهای خود حرکت جدی به سمت ساخت بمب را آغاز کرد و در اوایل سال 1983 یعنی 17 سال بعد نخستین سلاح هستهای خود را در اختیار گرفت.
9- کره شمالی توسعه بمب هستهای خود را از سال 1989 و با ساخت نخستین نیروگاه خود آغاز کرد و تا 2006 یعنی 17 سال بعد نخستین بمب هستهای خود را آزمایش کرد.
کشورهای دیگری مانند کانادا و آفریقای جنوبی بودند که در گذشته همین روند تند توسعه سلاح هستهای را دنبال میکردند اما از آن دست کشیده و هرگز سلاحی نساختند، با وجود این که توانایی ساخت آن را داشتند. از این رو مشاهده میکنیم که هیچ کشوری بیش از 18 سال زمان برای ساخت یک بمب اوانیومی و پلوتونیومی صرف نکرده است. در حقیقت، طراحی و روش ساخت یک بمب اتمی ساده، دهها سال پیش شناخته شده و هر کشوری که به دنبال ساخت آن باشد در ساختن آن مشکلی نخواهد داشت.
* اسرائیل و غرب مدعی هستند ایرانیها در ساخت بمب هستهای ناتوان هستند
بنا براین تنها دو دلیل برای این امر باقی میماند که چرا برخی از کشورهای خاص که دارای منابع و امکانات کافی هستند، بمب اتمی نمیسازند. الف) این که آن کشور نمیخواهد بمب داشته باشد و ب) محققان دانشگاهی و نظامی آنها آنقدر کم هوش هستند که نمیتوانند آن را تولید کنند. ایران عنوان میکند که گزینه الف دلیل این امر است اما آمریکا، انگلیس و اسرائیل و دوستانشان ادعا میکنند که دلیل دوم در مورد ایران صدق میکند.
* توانمندی ایران به حدی است که احتمال ناتوانی در ساخت بمب اتمی توسط آن منتفی است
بگذارید این سؤال را به طور اخص برای ایران بررسی کنیم هر چند این تحلیل را میتوان برای هر کشور دیگر غیرهستهای انجام داد.
کشورهای فراوانی وجود دارند که از تأسیسات و مراکز نظامی و آموزشی کارآمد برخوردار هستند اما هیچ سلاح اتمی نساختهاند حتی با این که میتوانستند چنین سلاحی را سالهای قبل تولید کنند. به هر حال آنها هیچ اتهامی به آنها وارد نشده است که در حال توسعه سلاح هستهای هستند. تاکنون آمریکا و همپیمانان تا دندان مسلح آن در پیمان ناتو معترف بودهاند که کشورهای دیگری که سلاح هستهای ندارند به خاطر این بوده که آنها اشتیاقی به در اختیار داشتن این سلاح شیطانی ندارند.
ایران تنها کشوری است که مرتباً متهم میشود که میخواهد بمبهای اتمی بسازد، با این حال بعد از گذشت 33 سال یعنی دو برابر از زمانی که دیگران برای ساخت چنین بمبهایی صرف کردهاند، ایران هنوز سلاحی نساخته است. اما چرا؟
مسئلهای که جای هیچ چون و چرایی در آن وجود ندارد این است که ایران دارای مردمی با تحصیلات بالا، فنی و توانمند است و از زیرساختهای اجتماعی و نظامی مناسبی برخوردار است. این کشور از نظر توانایی در خرید هفدهمین کشور دنیا است. ایران از دانشگاههای متعدد و دانشکدههای فنی فراوانی برخوردار است که هر سال هزاران دانشآموخته از آنها بیرون میآیند. این کشور بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در خاورمیانه را دارا است. این کشور کارخانجات ساخت کشتی و تولید نورد فولاد را دارا است. در چاهها، پالایشگاههای نفت و گاز این کشور و کارخانجات پتروشیمی که نیاز داخلی را تأمین و صادرات نیز دارند، شمار زیادی از متخصصان بومی فعال هستند. این کشور موشک به مدار زمین فرستاده و تأسیسات طراحی و ساخت ماهواره در اختیار دارد.
ایران سدهای خود و ماشینآلات تولید و ایستگاههای برق را میسازد و بزرگترین صادرکننده برق در خاورمیانه است. این کشور صنعت گسترده تحقیق و توسعه پزشکی و داروسازی در اختیار دارد. ایران ساخت و نگهداری جادههای مدرن، راهآهن و شبکههای جادهای را انجام میدهد. این کشور تولیدات کشاورزی متعدد و تأسیسات وابسته به تولیدات کشاورزی دارد. ایران کارخانجات خاص خود برای تولید هواپیما، صنایع تولیدات نظامی از جمله موشکی، جنگندهها، بالگردها، ناوشکنها و زیردریاییها در اختیار دارد. گذشته از این موارد، ایران صاحب معدن اورانیوم و تأسیسات تبدیل و غنیسازی اورانیوم در کنار رآکتورهای تحقیقات هستهای است که از 45 سال پیش در این کشور دایر بوده است. این فهرست تنها گوشهای از توانمندیهای ایران است. ایران اخیراً در زمینه توسعه صنعتی بعد از چین و هند به مقام سوم رسیده است.
از این رو احتمال این که ایران کشور بیاستعداد است که نتوانسته بعد از 33 سال یک بمب اتم بسازد به طور حتم بیاساس است. پس چه میماند؟
* ایران تنها کشوری است که سلاحهای هستهای را غیرقانونی دانسته و علیه آنها فتوا داده است
تنها امکانی که باقی میماند این است که ایران نمیخواهد بمب اتمی بسازد. خیلی ساده باید گفت که این کشور علاقهای به ساخت بمب اتمی ندارد. همانطور که رهبر انقلاب اسلامی آیتالله سید علی خامنهای نیز عنوان کرده، این سلاحها از نظر اخلاقی زشت و بر خلاف قانون خداوند است. در حقیقت ایران تنها کشوری است که به صراحت اعلام کرده سلاحهای هستهای کاملاً غیرقانونی است. فتواهایی نیز علیه ساخت و استفاده از این سلاحهای صادر شده است (سالهای 2003، 2005 و 2011). آیتالله خامنهای این حکم خود را به تازگی در کنفرانس جنبش عدم تعهد که در تهران برگزار شد، تکرار کرد.
* عجیب است کشورهای لیبرال غربی با ساز آمریکا و اسرائیل میرقصند
از این رو چقدر عجیب و متضاد و چقدر مضحک است که کشورهایی که به دنبال خونخواهی هستند، همان کشورهایی هستند که دستشان به خون مردم هیروشیما و ناکازاکی آغشته است و هزاران سلاحهای قدرتمند هستهای در اختیار دارند و از صدها تن سلاح دارای اورانیوم تهی شده برخوردار بوده و بهطور مرتب علیه کشورهایی که آنها را دشمن میدانند جنگ راه میاندازند. یا حتی این که عضوی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیستند (اسرائیل) و اجازه بازرسی از تأسیسات هستهای و صدها بمب اتمی غیرقانونی یا دیگر سلاحهای ممنوعه مانند بمبهای فسفری را نمیدهند.
و چقدر عجیب است که دیگر کسانی که به اصطلاح دموکراسیهای آزاد و لیبرال غربی خوانده میشوند پشت سر این دو فریبکار راه میافتند و همچون دسته رقصندگان به دنبال هم و با ریتم مبتذل تهدیدآمیز آنها میرقصند. جملاتی مانند این که "همه گزینهها (حتی حمله هستهای پیشدستانه) روی میز است". یا این که به اقدام آشکار جنگ افروزانه مانند اعمال محدودیتها و تحریمها دست میزنند و همانطور که آماده کشتار، نابودی و تضعیف میلیونها نفر دیگر میشوند، بر این ریاکاری زننده خود ماسک مقدس نما میزنند.
* سلطهگران کشورهای در حال توسعه را همراه به عنوان زیردست خود میخواهند
در حقیقت سلطهگران جهانی اخیراً دست خود را سهواً رو کرده و اعتراف کردهاند که ایران به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و عنوان میکنند که ایران نباید به دانش و توانایی فنی آن دست پیدا کند. به عبارت دیگر، آنها به دروغگویی خود اعتراف کرده و روی واقعی خود را نشان دادهاند: این که کشورهای در حال توسعه اجازه ندارند توسعه یابند و این کشورها باید همواره ممنون خرده نانی باشند که از میز رئیسشان میریزد و همواره باید عقبمانده، درمانده و زیردست باقی بمانند تا مشمول حکم امپراتور باشند.