۰
جمعه ۲۷ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۲۳:۴۹

تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر تحولات بحرین

تأثیر انقلاب اسلامی ایران بر تحولات بحرین
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(رحمتالله عليه) در سال 1357ه.ش. موفق به سرنگونی رژیم شاهنشاهی و تأسیس نظام جمهوری اسلامی ایران شد.
این انقلاب در دهه های آخر قرن بیستم و در شرایطی که نظام جهانی به شدت از رابطه و رقابت دو ابر قدرت متأثر بود، به وقوع پیوست.
نظام دو قطبی بینالمللی به گونه ای بود که حتی وقایع ملی و منطقه ای نیز از کشمکشهای آشکار و پنهان آمریکا و شوروی تأثیر می پذیرفتند. این دو قطب و متحدانشان تا حد ممکن و در راستای منافعشان و برای جلوگیری از پیش افتادن رقیب در توازن قوا، برای کنترل و هدایت هر رویدادی تلاش میکردند.
با چنین مشخصاتی، وقوع یک انقلاب عظیم اجتماعی و سیاسی در یکی از مهمترین مناطق استراتژیک جهان در حوزه ي نفوذ آمریکا و در همسایگی شوروی واقعهای عجیب و عمیق بود.
عجیب بود چون این انقلاب دارای شعارها و اهداف ضد سلطه ي سیاسی، فرهنگی و اقتصادی غرب بود. اما در بنای نظام نوین به سمت شرق هم نرفته و خواستار یک جامعه و دولت اسلامی بود. به این ترتیب انقلاب اسلامی عليرغم وجود تشابهاتی با سایر انقلابها خارج از مدار سرمایه داری غرب و سوسیالیسم شرق رخ داد.

این مسئله از دلایلی بود که به سبب آن حرکت اسلامی مردم ایران از همان ابتدا به عنوان الگویی برای مسلمانان جهان مورد نظر قرار گرفت.
این انقلاب از نخستین روزها آگاهانه تصویری جهانشمول از خود ارائه داده و آرزوهایی جهانشمول در سر داشته است. به عنوان مثال آیت الله خمینی(رحمت الله عليه) تأکید داشت که انقلاب در اصول اسلامی ریشه دارد و به همه ي مظلومان جهان متعلق است. همچنین ایشان در پاسخ به سؤال خبرنگار مجله ي هفتگی «بیروت» در مورد گسترش انقلاب اسلامی ایران به خارج از مرزها تصریح میکنند: «نهضت مقدس ایران، نهضت اسلامی است و از این جهت بدیهی است که همه ي مسلمین جهان تحت تأثیر آن قرار میگیرند.»
از فردای پیروزی انقلاب، بسیاری از دانشجویان مسلمان، بدون توجه به وابستگی های فرقه ای خود، ایران را به چشم سرمشق خود دیدند. بدین ترتیب، دانشجویان سنی «الجماعه الاسلامیه» در دانشگاه قاهره اعلام کردند انقلاب مردم ایران ... شایسته ي بررسی عمیق است تا از آن درس بگیریم، انگیزه کسب کنیم و از این سرمشق بهره مند شویم.»
کشور بحرین از همسایگان جنوبی ایران با مسلمانانی است که علقه های فراوانی با ایرانیان دارند و جزو کشورهایی بوده و هست که تأثیرات انقلاب اسلامی در آن، تحولات مختلفی را رقم زده است. اگرچه سابقه ي قیام و انقلاب در این کشور طولانی بوده و به زمان حمله ي قبیله ي آل خلیفه و استعمار انگلستان باز میگردد ولی تحول بزرگی مانند انقلاب اسلامی ایران، جریانهای سیاسی و مردم بحرین را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد.
یکی از اعضای سازمان آزادیبخش بحرین در مورد فضای عمومی کشورش که در اثر انقلاب اسلامی ایران متحول شده بود، چنین میگوید:
«تنها آرزوی ملت بحرین، پیروزی انقلاب در ایران بود و اهمیت اخبار ایران به جایی رسید که در بحرین هر کسی فکر میکرد این اخبار در داخل بحرین جریان دارد و به خود مردم بحرین مربوط است... همبستگی و اتحاد مردم مسلمان بحرین با مردم ایران به حدی است که سازمان آزادیبخش بحرین به عنوان نماینده ي همین مردم قبل از پیروزی شکوهمند 22 بهمن با رهبران انقلابی ایران ارتباط داشته، همکاری میکرد... بسیاری از اعضای این سازمان سخنرانیهای امام را ترجمه و به مردم ارائه میدادند تا مردم را به خوبی از خواسته های رهبر انقلاب و خط مشی او مطلع نمایند و نیز سعی میکردند که نوارهای سخنان ایشان را در اختیار مؤمنین قرار دهند.»

در اوت 1979م. سخنرانی «سیدهادی مدرسی» از روحانیون فعال در حوزه ي کشورهای خلیج فارس و از علاقه مندان به انقلاب اسلامی به دو تظاهرات علنی منجر شد؛ یكی از آنها با مجوز مقامهاي بحرینی در روز 17 اوت مصادف با روزی كه امام خمینی آن را روز قدس نامیده بود، برگزار شد.
تظاهرات دوم که دو روز بعد در اعتراض به بازداشت مدرسی برگزار شد، به بازداشت 28 تن از تظاهرکنندگان انجامید؛ سرانجام مقامهاي بحرینی در 31 اوت مدرسی را اخراج كردند.
با شروع جنگ تحمیلی و تشکیل شورای همکاری خلیج فارس که برای مقابله با تأثیرات انقلاب اسلامی ایران تأسیس شده بود گرچه در ظاهر ناآرامی های بحرین فروکش کرد، اما از آنجايی که این ناآرامیها ریشه در مشکلات ساختاری این کشور دارد، بار دیگر در سال 1994م. بحرین صحنه ی اعتراضهاي گسترده ي مردمی برضد نظام حاکم شد.
این جنبش نیز با کشته و زخمی شدن برخی از مخالفین و بازداشت و تبعید عده ای دیگر، سرکوب شد. اما مشکلات ریشه ای در ساختارهای سیاسی و اجتماعی جزیره ي بحرین باعث شده تا حاکمان
این کشور در ماهه ای آغازین سال 2011م. بار دیگر خود را در برابر سیل انبوه معترضین و مطالبات آنها مشاهده کنند.

این اعتراضها در ظاهر در امتداد حرکتهای اعتراضی در تونس و مصر ارزیابی می شد؛ اما مسئله ي بحرین با سایر کشورها دستخوش تحولات، تفاوتهایی اساسی را تجربه میکند. «حاکیمت اقلیت بر اکثریت»، «قرار داشتن حکومت در دست گروهی مهاجر که ریشه ای تاریخی در بحرین نداشته و با کمک استعمار انگلستان بر این سرزمین حاکم شده اند»،«حمایتهای کشورهای منطقه به ویژه عربستان سعودی با ورود نیروهای سپر جزیره برای سرکوب قیام مردم»، «سانسور رسانهای قیام مردم و جنایات آلخلیفه» و «سکوت و برخورد دوگانه ي مدعیان حقوق بشر و سازمانهای بین المللی»، از جمله تفاوتهای اساسی قیام مردم بحرین با تحولات سایر کشورها قلمداد میشود. افزون بر مسائل ذکر شده، وجود رهبری دینی را میتوان فصل ممیز انقلاب 14 فوریه ي مردم بحرین با سایر انقلابهای اخیر منطقه دانست.

شباهتهای انقلاب 14 فوریه ي بحرین با انقلاب اسلامی ایران
وجود فرهنگ مشترک میان مردم ایران و بحرین به ویژه مواردی مانند پیروی از قیام امام حسین(عليه السلام)، رهبری قیام اخیر توسط سازمان روحانیت ، تکیه بر شعارها و ارزشهای اسلامی، استفاده از مساجد و نماز جمعه به عنوان پایگاه قیام، فرهنگ شهادت، توکل بر خدا، حضور گسترده ي زنان مسلمان و برخی موارد دیگر که تشابه زیادی با حرکت مردم ایران در انقلاب اسلامی دارد، از جمله دلایلی است که گمانه ي تأثیر انقلاب اسلامی بر بیداری اسلامی به خصوص در بحرین را تقویت میکند.

فرهنگ عاشورایی
تمسک به مکتب و راه روش امام حسین(عليه السلام) از عمده ترین عوامل شکلگیری و ادامه ي حیات انقلاب اسلامی ایران در سه دهه ي گذشته به شمار می آید. ظلم ستیزی، آزادگی، مبارزه برای رهایی از ستم، احیای ارزشهای اسلامی و ... از مؤلفه های منبعث از قیام امام حسین بن علی(عليه السلام) محسوب میشود که تمسک به آن شکلگیری انقلاب اسلامی ایران را در پی داشته است.
این عوامل همچنین در سالهای پس از انقلاب به ویژه در دوران جنگ تحمیلی روح مقاومت و پایداری را در کالبد مردم اسلامی دمید.
تمسک به فرهنگ عاشورایی و مشی حسینی در قیام مردم بحرین به وضوح دیده میشود. برگزاری پرشور مراسمهای مذهبی ایام شهادت امام حسین(عليه السلام) در بحرین از پیوند عمیق مردم این کشور با اهل بیت (عليه السلام) به ویژه امام حسین(عليه السلام) حکایت دارد.
از نمونه های بارز این مسئله میتوان به استفاده از شعار «هیهات منا الذله» اشاره کرد. انقلاب 14 فوریه ي مردم بحرین تا کنون با تقدیم حدود 90 شهید در اوج مظلومیت به راه خود ادامه میدهد. بسیاری از جوانان بحرینی آماده اند تا جان خود را در راه دین و عزت خود فدا کنند.
روحیه ي شهادت طلبی در بحرین به نحوی است که بسیاری از این افراد در حالی که کفن بر تن دارند با پیشانی بندی که به شعار «انا شهیدالتالی» مزین شده در صحنه های مبارزه حاضر میشوند.

نقش سازمان روحانیت
رهبری انقلاب اسلامی ایران از سوی سازمان روحانیت که در شخص امام خمینی(رحمت الله عليه) به کاملترین وجه بروز یافت، جزو بارزترین ویژگیهای انقلاب اسلامی به شمار می آید.
در مورد انقلاب مردم بحرین نیز این مسئله صادق است. رهبری آیت الله شیخ «عیسی احمد قاسم الدرازی» از عوامل مهم شکلگیری و تداوم انقلاب مردم بحرین بوده که توانسته به رغم تمامي فشارهایی که بر مردم این کشور تحمیل شده، مردم را بیش از یک سال و نیم در صحنه ي مبارزه نگاه دارد.

نقش شیخ عیسی قاسم در قیام 14 فوریه بسیار برجسته است و اگر بخواهیم تأثیرگذارترین فرد بر انقلاب بحرین را نام ببریم بیشک هیچ نامی پای همراهی با آیت الله شیخ عیسی قاسم را نخواهد داشت.

تأثیر ایشان بر حرکت مردم بحرین باعث شده تا حکومت بحرین بارها و به مناسبتهای مختلف تهدیدها و اتهامهاي مکرری را برضد ایشان مطرح سازد. اما جایگاه والای او در میان ملت بحرین از عواملی است که حکومت را از برخورد با ایشان برحذر داشته است.
به عنوان نمونه آخرین مورد این تهدیدها با واکنش تند مردم، علما و گروههای مبارز قرار گرفته و گروههای اصلی انقلاب 14 فوريه در بیانیه ای مشترک ضمن محکوم کردن این اقدامها به آلخلیفه در مورد عواقب اقدامهاي احتمالی برضد رهبر انقلاب هشدار دادند؛ در بیانیه ي این گروهها آمده است: «رژیم، تمام خطوط قرمز را زیر پا گذاشته است و به هیچ اصل اخلاقی، انسانی و دینی پایبند نیست و اخیراً سعی در تخریب وجهه ي شخصیتهای میهن دوستی همانند آیتالله شیخ عیسی قاسم را داشته است.
هرگونه تهدیدی ضد آیت الله عیسی قاسم تبعات سنگینی برای رژیم به دنبال
خواهد داشت.»

نکته ي دیگری که باید در مورد آیت الله شیخ عیسی قاسم ذکر کرد، توجه و علاقه ي ویژه ي ایشان به امام خمینی و رهبری ایشان در انقلاب اسلامی ایران است.
آیت الله عیسی قاسم در خطبه های نمازجمعه ي 11 فوریه ي 2011م. با اشاره به تحولات وقت منطقه به فقدان رهبری در حرکتها اشاره کرده و میگوید: «هر قیام جدید برای پیروزی و رشد به خمینی جدید نیازمند است.»

تکیه بر شعارهای اسلامی
هر انقلابی دارای شعارهایی است که ریشه در ایدئولوژی انقلاب و فرهنگ آن جامعه دارد. این شعارها بیان کننده ي نگرش ایدئولوژی انقلاب، انقلابیون و توده های انقلابی نسبت به وضع نابسامان موجود، اهداف و ویژگیهای نظام آرمانی و نحوه ي انتقال جامعه از وضع موجود به وضع آرمانی هستند.
از این روست که شعارهای هر انقلاب از اسناد گرانبها و یکی از مهمترین منابع مطالعه ي فرآیند، ارزشها و آرمانهای آن انقلاب و زمینه های اجتماعی و علل وقوع آن به شمار میروند.
شعارهای انقلاب اخیر مردم بحرین نیز تحت تأثیر همین باورها قرار داشته است. بررسی شعارهای مردم بحرین در گذشته و حال نشان میدهد که اين شعارها همواره شعارهای اسلامی بوده است که به عنوان بارزترین این شعارها میتوان از شعار «الله اکبر» یاد کرد.
در شروع دور جدید حرکت مردم بحرین، «الله اکبر» شعاری بود که مردم بحرین شبها با حضور در پشت بام منازل خود آن را سر میدادند.
بعد از تکبیر، شعار «النصر للإسلام» به عنوان شعاری که سابقه ي طولانی مدتی در بحرین دارد، از دیگر شعارهایی است که در این انقلاب نیز مورد استفاده قرار گرفته است. «منصورین و الناصر الله» شعار جدیدی است که در این انقلاب از سوی مردم سرداده شده است و همچنین شعار «هیهات مناالذله»، «لبیک یا اسلام» و «لن نرکع إلا لله» و شعارهایی از این دست که از ارتباط گسترده ي انقلاب بحرین با ارزشهای اسلامی حکایت میکند.
در اینجا باید اشاره داشت که مطالبه ي دموکراسی نیز به عنوان یکی از مسائلی است که ظهور و بروز زیادی در شعارهای مردم دارد لکن در مواجهه با این شعار باید به هدف و منظور انقلابیون از بیان آن توجه داشت که آیا آن را به عنوان هدف طرح میکنند یا به عنوان وسیله ای برای نیل به اهداف بالاتر.

مساجد، پایگاههای قیام
مساجد در کنار سایر اماکن مذهبی مانند تکایا، حسینیه ها به عنوان اماکنی که مردم به مناسبتهای مختلف در آن گردهم می آیند، همواره نقشی کلیدی را در شکل دهي اجتماعات اسلامی ایفا کرده است. در انقلاب اسلامی ایران نیز مساجد نقش مؤثر و محوری داشتند. جایگاه مساجد در انقلاب اسلامی ایران تا جایی بود که امام خمینی جمله ي معروف «مساجد سنگرند؛ سنگرها را حفظ کنید.» را در خصوص این اماکن مقدس بیان نمودند.
به کارگیری تعبیر سنگر برای مساجد از سوی امام خمینی از نقش استراتژیک آن در مناسبات میان مسلمانان خبر میدهد.
مقابله ي حکومت آل خلیفه با مساجد و تخریب مساجد کهن در بحرین که با اهدافی مانند جلوگیری از نقش و کارکرد مسجد و محو تاریخ کهن ساکنین بحرین صورت میگیرد، از دلایلی است که نشان میدهد این اماکن تا چه اندازه ای در جامعه ي بحرینی تأثیرگذار هستند.
در این مورد باید اضافه کرد نقش محوری علمای دین و مساجد در کنار یکدیگر باعث شده تا هر هفته خطبه های نمازجمعه ي شیخ عیسی قاسم در مسجد جامع امام صادق(عليه السلام) در منطقه ي «الدراز» به عنوان محلی برای آگاهی مردم از آخرین تدابیر رهبران انقلاب مورد نظر قرار گیرد.
آیت الله قاسم هر هفته با حضور در نماز جمعه، آخرین مواضع خود را در خصوص انقلاب و حرکت مردم در خطبه ها به اطلاع مردم میرساند.
علاوه بر این مسجد، نمازجمعه ي مسجد امام صادق(عليه السلام) در منطقه ي «القفول» که توسط شیخ «علی سلمان» و یا آیت الله «سید عبدالله غریفی» برگزار میشود، نیز نقش مهمی در حرکتهای اخیر دارد.
همان‌طور که گفته شد، فرهنگ عاشورایی، نقش محوری سازمان روحانیت ، شعارهای اسلامی، مساجد به مثابه پایگاههای قیام و برخی شواهد دیگر از شباهتهای انقلاب مردم بحرین با انقلاب اسلامی ایران است که نشان از تأثیرگذاری ارزشها و روشهای مبارزه ي انقلاب اسلامی ایران بر مردم بحرین دارد.
افزون بر موارد مورد اشاره، ایجاد باور به امکانپذیر بودن تغییر را میتوان مهمترین تأثیر انقلاب اسلامی بر شکلگیری بیداری اسلامی در منطقه به ویژه کشور بحرین دانست.
«سعید الشهابی» که در پی تهدیدهاي آل خلیفه، اقامت در لندن را بر سر زمین مادری اش ترجیح داد نیز در پاسخ به سؤالی در مورد نقش امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران در حرکت بیداری اسلامی منطقه میگوید: «دوره ی انحطاطی که
امت اسلام آن را در دهه های 40، 50 و 60 قرن گذشته پشت سر گذاشت و با تسلط صهیونیستها بر قدس همراه بود، باعث ایجاد این تفکر شد که ایدئولوژی هایی مانند حزب بعث و کمونیسم و ... که تا کنون در جهان اسلام وجود داشتند، ناکارآمد هستند زیرا نتوانسته اند مردم را به قیام وادارند و احساس شکست و سرخوردگی در میان مردم رواج یافت؛ بنابراین ابتدای بیداری اسلامی در دهه ي 70 و ابتدای دهه ي 80 با سازمانهای سرّی اسلامی شکل گرفت.
اینها حرکتهایی بسیار ابتدایی و جرئی بود اما پس از آغاز انقلاب اسلامی در ایران، این تحرکات فصل تازهای را فراروی خویش یافتند و بیداری اسلامی از حالت انحصار در میان تعداد محدودی از افراد نخبه ي جامعه به پدیده ای اسلامی ، فراگیر و مردمی تبدیل شد که از شرق تا غرب جهان اسلام را فرا گرفت.
بیشک پیروزی اولین انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی تولدی دوباره برای امت اسلام بود و شروعی که پیش از آن بود، بسیار ابتدایی بود اما آغاز حقیقی بیداری اسلامی با پیروزی انقلاب اسلامی ایران شکل گرفت که با سرنگونی نظام طاغوت و برپایی حکومتی قانونی بر اساس اسلام همراه بود.»
«قاسم الهاشمی» از مبارزین بحرینی در این مورد میگوید: «امام خمینی توانست تا آنچه که ما از آن به حجابی ضخیم یاد میکنیم و حائلی بین مسلمانان و بین فهم و برداشت آنها از دین و مسئولیتهایش بود را کنار بزند.

امام خمینی با رهبری اش توانست افقهای جدیدی را پیش روی دیگران قرار دهد و باعث گردید تا از نو و به شیوه ای نوین بیندیشند.
آنچه که الان مشاهده میکنیم نور انقلاب اسلامی ایران است. نور بیداری اسلامی است که از بیش از 30 سال پیش همزمان با ورود قدمهای مبارک امام خمینی بر این سرزمین پاک شروع به تابیدن کرد و از اینجا بود که بیداری و جوشش حقیقی برای تکاندن غبار فهم نادرست مسلمانان و عدم آشنايی آنها با مسئولیتهای حقیقی دینشان آغاز شد.»

روزنامه ي انگلیسی «گاردین» به تازگی در مطلبی به تأثیر الگوی انقلاب اسلامی ایران بر کشورهای منطقه پرداخته و مینویسد: «زمانی که انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در ایران پیروز شد، این موضوع تحسین ملتهای عرب منطقه را به دنبال داشت. انقلاب اسلامی ایران در واقع نمونه ای از سرنگونی حکومتهای خودکامه با استفاده از قیام مردمی را برای اعراب نشان داد؛ اعراب منطقه امید به آزادی و باور به تغییر را در انقلاب ایران یافتند.»
وجه مشترک همه ي تحولات در جهان عرب بحث باور به امکان تغییر است. به طور قطع انقلاب اسلامی ایران و تأثیر آن در منطقه، بیشترین نقش را در این میان داشته است. به این دلیل که انقلاب، در منطقه ي جزیره ي ثبات نفوذ آمریکا اتفاق افتاده و یک ناممکن را ممکن ساخته است.
در لبنان تحولاتی که با پیدایش حزب الله و متأثر از انقلاب ایران اتفاق افتاد، از جمله شکست دادن نظامی اسراییل در جنگ 33 روزه و در غزه نیز در جنگ 22 روزه یک ناممکن، ممکن شد و آن اینکه یک جامعه با امکانات بسیار محدود نظامی بتواند در مقابل ماشین جنگی اسراییل ایستادگی کند و آن را شکست دهد.
مجموعه حوادث متراکم در 30 سال گذشته در منطقه در تشکیل این باور یعنی امکان تغییر نقش داشته است. به عبارت دیگر عوامل خارجی بیش از عوامل داخلی در این تحولات و باور آن نقش داشته است. به همین دلیل، آنچه که امروز در منطقه اتفاق افتاده، با آنچه که در ایران رخ داده است، نوعی خویشاوندی دارد و مشترکاتی بر حق ملتها در تعیین سرنوشت باعث به وجود آمدن این اشتراک میان این کشورها و ایران و بروز چنین تحولاتی بوده است.»

نتیجه گیری
از مجموعه مطالب طرح شده که تنها گوشه ای از شواهد موجود در این زمینه هست میتوان اینگونه استنباط کرد که انقلاب اسلامی ایران در دو بعد ارزش و روش بر حرکت ملتهای منطقه تأثیر گذاشته است. در بعد ارزشها این تأثیر با پررنگتر شدن نقش دین در مناسبات اجتماعی و تکیه بر ارزشهای اصیل اسلامی در مبارزه با حکومتهای وابسته و استبدادی بروز یافته است.
در بعد روش نیز بهره گیری از شیوه های مبارزهي انقلاب اسلامی ایران مانند نقش ویژه ي رهبری، مسالمت آمیز بودن، تکیه بر قدرت ملتهای مسلمان و قرار دادن مردم در برابر حکومتها به جای تأکید بر قشر روشنفکر به چشم میخورد.
اما مهمترین نکته ای که باید آن را تأثیر اصلی انقلاب اسلامی ایران بر ملتهای منطقه به ویژه ملت بحرین دانست ایجاد باور و امید به امکانپذیر بودن تغییر است که انقلاب اسلامی ایران توانست در این زمینه با ارائه ي الگویی به نسبت موفق از کارایی دین در ایجاد یک انقلاب و برپایی یک نظام سیاسی و ایستادگی در برابر فشارهای دولتهای غربی راه نوینی را در مسیر ملتهای منطقه بگشاید.
مرجع : برهان
کد مطلب : ۱۸۷۹۴۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما