۰
يکشنبه ۸ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۲۶
آمریکا بازی‌های ویدئویی را برای تحریف تاریخ و حقایق به نفع خود تولید می‌کند

عرضه بازی دیکتاتور لیبی در کمتر از ۲ هفته پس از مرگ قذافی

عرضه بازی دیکتاتور لیبی در کمتر از ۲ هفته پس از مرگ قذافی
به گزارش اسلام تایمز به نقل از فارس؛ «ریچل وگنر» استادیار دانشگاه «ایثاکا» در رشته دین و فلسفه در مقاله ای می‌نویسد: «پنجشنبه گذشته و درهمان روزی که اخبار دستگیری و کشته شدن «معمر قذافی» – دیکتاتور لیبی – به اطلاع دنیا رسید، "کوتاکو" نوشت که بازی‌های رایانه ای شرکت "کوما گیمز" داستان مرگ این دیکتاتور را در قالب یک بازی رایانه ای به جهان عرضه کرد. شایان ذکر است که این شرکت، داستان دستگیری و مرگ "اسامه بن لادن" را نیز در قالب بازی رایانه ای عرضه کرد.

* برای ساخت بازی مرگ «قذافی» باید کمیت‌های زیادی را تغییر داد

«الکساندر گالووی»، نظریه پرداز حوزه رسانه، می‌گوید: «موقعیت‌ها و وضعیت‌هایی که در بازی‌های رایانه ای ارائه می‌شوند، بیانگر فرآیندها و رویدادهای جامعه در ابعاد کوچک‌تری هستند؛ فرآیندهایی که عظیم، ناشناخته، خطرناک و در برخی موارد دردناک هستند.» اگر ادعای «گالووی» درست باشد، می‌توان اینگونه استدلال کرد که اقدام سریع و ناگهانی شرکت «کوما گیمز» برای ساخت بازی رایانه ای دستگیری «قذافی» را باید بیش از یک بازاریابی ساده دانست. البته یکی از اهداف این کار فعالیت تجاری نیز است. هدف از تبدیل وقایعی نظیر مرگ «قذافی» و «بن لادن» به بازی‌های رایانه ای، فرآیندی است که تحت عنوان طبقه بندی الگوریتمی شناخته شده است؛ اقدامی فرهنگی برای ساده سازی مسائل اجتماعی و تاریخی در قالب و الگویی که ملموس و قابل فهم باشد. برای دستیابی به این هدف باید مفاد و مفاهیم تاریخی و کمیت‌های آن به طور قابل توجهی کاهش پیدا کنند و با اعمال قوانینی قابل
پیش بینی، ایجاد «آدم بدهای» قابل شکست و برگزاری جشن‌هایی امیدوارکننده به خاطر دستیابی به یک «پیروزی حماسی»، وقایع اتفاق افتاده را به یک بازی رایانه ای تبدیل کرد.

* این بازی واقعیت‌ها را تحریف می‌کند

مردم آمریکا اغلب احساس می‌کنند که نیازی به دانستن واقعه های اجتماعی و تاریخی کشورهای دیگر ندارند؛ وقایعی که لحظاتی حیاتی و مهم را در تاریخ یک کشور رقم می‌زنند. چند نفر از افرادی که بازی «ماموریت برای دستگیری قذافی» شرکت «کوما گیمز» را بازی خواهند کرد، داستان کامل این ماجرا را می‌دانند و اطلاعات آنها فراتر از سناریویی است که این بازی رایانه ای به آنها نشان می‌دهد؟ این احتمال وجود دارد که این بازی، بنا به حساسیت‌های موجود، و با توجه به اینکه سازندگان این بازی از دیدگاه خود اقدام به تولید و طراحی آن کرده‌اند – و شاید آن را دست‌خوش تحریف و تغییر کرده باشد – از جنبش‌ها، شورش‌ها و اقدامات چندجانبه و پیچیده ای که مردم لیبی انجام داده‌اند تا به نقطه کنونی برسند، ناآگاه و بی اطلاع باشند.

* تصویر بدست آمده از دستگیری دیکتاتور لیبی بسیار تکان دهنده بود

ممکن است برخی از کاربران، فیلم دستگیری «معمر قذافی» – که این روزها در گوشی‌های تلفن همراه دست به دست می‌چرخد – را دیده باشند و همانگونه که از این فیلم انتظار می‌رود، صحنه‌هایی خشن از ضربات سنگینی که به دیکتاتور لیبی وارد می‌شود از نمایی نزدیک فیلم برداری شده است. این فیلم، لحظات آخر زندگی دیکتاتور را همراه با تصویری گذرا از چهره خون آلود وی را نمایش می‌دهد؛ فریادهای «الله اکبر» نیز در زمینه این تصاویر شنیده
می‌شود. این کلیپ، تصاویری کوتاه و اجمالی از صورت مجروح و خرد شده دیکتاتور را نشان می‌دهد که خود را تسلیم نیروهای انقلابی می‌بیند.

* به راحتی می‌توان این تصاویر را با سناریوی یک بازی اشتباه گرفت

درحالی‌که این فیلم خود گویای حقیقت خونین ناامیدی و خشم مردم است – مردمی که مدت‌هاست احساس عجز و ناتوانی را تجربه کرده‌اند – از دیدگاه سازندگان و طراحان بازی، این یک سناریوی کاملا آشنا و قدیمی است. به راحتی می‌توان این تصاویر را با صحنه‌هایی از یک بازی رایانه ای بسیار عالی اشتباه گرفت؛ جایی که «رئیس بزرگ» در نهایت با شلیک قهرمانان پیروزی طلب از پای درمی آید. بازی بسیار خوبی از آب درآمد. مردم لیبی به مرحله بعد می‌روند.

* این بازی این پیام را منتقل می کند که بدون کمک و یاری کشور آمریکا، هیچ جنبش انقلابی در جهان اتفاق نخواهد افتاد

کاربران در امتداد بازی و برای شکست دادن دیجیتالی «قذافی» با این موضوع روبرو می‌شوند که بدون کمک و یاری کشور آمریکا، هیچ جنبش انقلابی در جهان اتفاق نخواهد افتاد.

* از دیدگاه آمریکا، همه کشورها یا دوست هستند یا دشمن

نگارنده این مطلب اعتراف می‌کند که هیچگونه تخصصی در حوزه تاریخ کشور لیبی یا سیاست ندارد، اما می‌داند هر گونه تغییری در صحنه دستگیری دیکتاتور لیبی توسط شرکت بازی‌های رایانه ای «کوما گیمز»، سطحی نگر و ساده خواهد بود و حداقل تاثیر آن بر روی کاربر، ایجاد دوگانگی در خصوص وقایع جهان است؛ بدین ترتیب، این دسته بندی مزدورانه که همه چیز و همه کس یا «دوست» کشور آمریکا هستند و یا «دشمن» آن، فراگیر خواهد شد. بسیاری از بازی‌های رایانه ای جنگی و خشونت آمیز
موجود در بازار، در حال ترویج این طرز فکر و این دیدگاه هستند؛ البته ناگفته نماند که بسیاری از رسانه های خبری برای تاثیرگذارتر بودن تفسیر خبری خود از این خط فکری و سیاست کلی بهره می‌گیرند. وقایع زندگی به بازی‌های رایانه ای تبدیل می‌شوند و همین بازی‌ها، واقعیت‌ها را تحریف می‌کنند. جای تعجب نیست که مردم برای تمیز قائل شدن بین این دو، همواره کار سختی را داشته‌اند.

* هیجان شکست دادن یک دیکتاتور در بازی، تجربه ای که می‌تواند مسحور کننده باشد

در واقع، بسیاری از مردم از این بازی‌ها برای سرگرمی استفاده می‌کنند. ورود موقت به دنیا و فضایی که قوانین آن قابل پیش بینی است، موفقیت شخصیت‌ها قابل اندازه گیری است، شناسایی آدم‌های خوب و بد کار بسیار ساده ای است، دشمنان شکست خورده به خاکستر یا دود تبدیل می‌شوند و یا جسد آنها در قلمروی تسخیر شده دیجیتال باقی می‌ماند و امتیازات حاصل از کشتن او یا منابع بجای مانده پس از مرگش، باعث خواهد شد تا وی را به طور کامل فراموش کنیم، بسیار لذت بخش و تسکین دهنده است. همه کاربران بازی‌های رایانه ای با هیجان سرمست کننده شکست دادن دشمن آشنا هستند و دانستن این موضوع که وی – حتی برای لحظه ای کوتاه – بهترین است، او را ذوق زده می‌کند. اما زندگی واقعی بسیار پیچیده تر از این دنیای مجازی است. بازی‌های رایانه ای که طراحی آنها مانند بازی بازگو کردن مرگ «قذافی» است، بسیار خطرناک هستند؛ ترویج دیدگاه های سطحی نگرانه، دوگانه و نابود کننده در سطح جهانی می‌تواند خطرناک باشد، نه تبلیغ دیدگاه های سیاسی فرد یا یک گروه خاص. باید بدانیم که برخی رویدادها و وقایع، بازی نیستند.
کد مطلب : ۱۱۰۴۵۹
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما

منتخب
پیشنهاد ما