پايگاه اينترنتي "كانترپانچ" در مقالهاي به قلم "خوان رولافز" با اشاره به ضعف اقتصادي دولت آمريكا نوشت: عليرغم اين موضوع، اقدامات نظامي آمريكا سراسر جهان را در برگرفته است، در اقصي نقاط دنيا شاهد جنگهاي ريز و درشتي هستيم كه توسط كشور ما رهبري ميشوند. دامنه عملياتي و جغرافيايي اقدامات نظامي آمريكا جهاني است.
رولافز در مقاله خود به بيان اين موضوع كه سازمانهاي بزرگ مانند "ناتو" نقش اساسي و عمده را در اين جنگها دارند در بيان نقش كشورهاي عضو مينويسد: اعضايي كه لقب "بيطرف" را يدك ميكشند، نقش اصلي و كليدي را در ناتو ايفاء نميكنند كه ايرلند، اتريش، سوئيس، فنلاند، مالت و سوئد از اين جملهاند. "ريك روزوف" گزارش كرد كه در سال 88، مانورهاي نظامي توسط 10 كشور در شمال سوئد براي گسترش نفوذ و حضور آمريكا و ناتو در مناطق قطب شمال و مقابله با روسيه انجام گرفت.
نويسنده در ادامه ميافزايد: ساير طرفهاي درگير كشورهاي حاشيه مديترانهاي ناتو هستند: الجزاير، مصر، اسرائيل، اردن، موريتاني، مراكش، تونس و در آخر كشورهايي كه به عنوان مهمان در ناتو حضور داشتند: استراليا، نيوزيلند، ژاپن و كره جنوبي.
توافقات پشت پرده ناتو ضد دمكراسي است
وي با بيان اينكه اعضاي ناتو بايد استانداردهاي خاصي را دنبال كنند، اظهار ميدارد: اعضا بايد به اين استانداردها اعتقاد داشته باشند و يا اينكه تظاهر به رعايت آنها كنند. درست است كه در بسياري از موارد اين استانداردها باعث افزايش قدرت نظامي اعضا ميشود ولي باعث توافقات پشت پردهاي نيز ميگردد كه با دموكراسي در تضاد كامل هستند. اگر دولت منتخب يكي از كشورهاي متحد ما از لحاظ نظامي مورد شك واقع شود، به نخست وزيران و طرفداران آنها در پارلمان هيچ اطلاعاتي در مورد تصميمات ناتو داده نميشود، به عنوان مثال بر خلاف قانون اساسي دانمارك، سلاحهاي هستهاي در "گرينلند" استقرار داده شدند. نرمال سازي حيطه فعاليتهاي ناتو، نفوذ اين سازمان در اتحاديه اروپا و تاثير آن بر زندگي غير نظاميان (اروپاي شرقي و غربيو آسياي مركزي) به ندرت مورد بازبيني قرار ميگيرند.
اين صاحب نظر غربي شاخه ديگر فعاليتهاي ارتش آمريكا را آموزش نظامي خوانده و مينويسد: آمريكا به شركاي خود در ناتو و به كارمندان نظامي و غيرنظامي بيش از 150 كشور آموزش ميدهد. مدرسه آمريكاييها (نام امروزي آن موسسه همكاريهاي امنيتي هميسفر غربي است) بسيار بدنام است. با اين وجود، بيش از 200 موسسه در آمريكا وجود دارند كه نظاميان خارجي بسياري را آموزش ميدهند. هر كشوري كه تسليحات نظامي از آمريكا خريداري ميكند- حدود 150 كشور اين كار را انجام ميدهند- در قراردادشان ذكر ميشود كه بايد آموزش لازم را نيز از سوي موسسات و نظاميان آمريكا فرا بگيرند.
تمرينات نظامي مشترك با گارد ويژه، در واقع نوعي آموزش مربي براي نيروهاي خارجي است. بنابراين ميتوانيم مطمئن شويم كه همكاريهاي دو جانبه بين آمريكا و ساير كشورها ادامه خواهد يافت.
اين تحليلگر در ادامه مقاله به بررسي يكي از كتابهايي كه در زمينه عملكرد پايگاههاي نظامي آمريكا در كشورهاي مختلف ميپردازد: كتاب "پايگاههاي امپراطوري، ستيز جهاني عليه مقرهاي نظاميآمريكا كه توسط "كاترين لوتز" تاليف شده است، ادامه كتاب فوقالعاده زيباي "خورشيد هيچگاه غروب نميكند، مواجهه با شبكه پايگاههاي نظامي آمريكا در خارج" است كه توسط "جوزف گرسون" و "بروس بيرچارد" تاليف شده است.
نويسنده، لوتز را يك انسانشناس دانسته و اعتقاد دارد ديدگاه انسانشناسان و كارشناسان سياست خارجي از اساس متفاوت است: "بسياري از فعالان و انسانشناسان، دستيابي به اطلاعات واقعي در مورد امور جاري را به فال نيك ميگيرند، در حاليكه كارشناسان سياست خارجي ديدگاهي متفاوت و در نقطه مقابل دارند. آنها تنها در مورد نظرات عدهاي خاص و ايدئولوژيها و پيش فرضهاي خودشان سخن ميگويند و با واقعيات كاري ندارند."
250 ميليون دلار هزينه سالانه نگهداري از پايگاههاي خارجي
"خوان رولافز" براي اثبات نظر خود به يكي از گزارشهاي وزارت دفاع آمريكا در خصوص پايگاههاي نظامي اشاره كرده و مينويسد: براي بدست آوردن اطلاعاتي در مورد مكان، وسعت و ارزش پايگاههاي نظامي آمريكا در خارج از كشور ميتوانيد نگاهي به گزارش ساختاري پايگاههاي وزارت دفاع بياندازيد. تمامي رقمها را كوچكتر از رقمهاي واقعي در نظر گرفتهاند، پايگاههاي آمريكا در عراق و افغانستان و آنهايي را كه به زودي در يمن احداث خواهند شد را در اين گزارش وارد نكردهاند. آنها همچنين پايگاههايي را كه به ارتش آمريكا اجازه دسترسي به برخي مناطق را ميدهند در ليست خود ذكر نكردهاند. طبق آمار سال 88، آمريكا در حدود 4742 پايگاه دارد. از اين تعداد 121 پايگاه در مناطق تحت نفوذ و 716 پايگاه در كشورهاي خارجي قرار دارند. برخي تعداد پايگاههاي خارجي را در حدود 1000 پايگاه تخمين ميزنند و هزينه نگهداري از آنها را سالانه در حدود 250 ميليون دلار برآورد ميكند.
اين روزنامهنگار در مورد فعاليتها و اعتراضاتي روز افزوني كه عليه اين پايگاهها صورت ميگيرد و بعضي از آنها نيز موفقيت آميز بودهاند، مينويسد: "به عنوان مثال يك شبكه بينالمللي براي برچيدن پايگاههاي نظامي خارجي تشكيل شده است. اعتراضات و مخالفتهاي صورت گرفته بر ضد پايگاههاي نظامي را ميتوان از اينترنت پيگيري كرد. حركتهاي ضد پايگاههاي نظامي، شاهد رهبري و مشاركت تعجب برانگيز زنان، اقليتهاي نژادي و مردم بومي است. با اين وجود، ارتش آمريكا دموكراسي متكي به چند فرهنگ را در سرزمينهاي خارجي گسترش داده است."
در ادامه مقاله رولافز با توجه به موارد مطرح شده در كتاب لوتز بهنام (پايگاههاي امپراطوري: ستيز جهاني بر عليه مقرهاي نظامي آمريكا) در مورد پايگاههاي نظامي، مينويسد: اين كتاب مواردي را به ما گوشزد ميكند كه مردم از شنيدن آنها خوشحال نميشوند. مسئله اول حق حاكميت است. توافقات صورت گرفته بر سر حضور نيروهاي آمريكايي غالبا به گونهاي است كه در آنها ذكر ميشود كه قوانين زيست محيطي و جنايي موجود در اين كشورها شامل حال نظاميان و نيروهاي آمريكايي و پايگاههاي آنها نميشود. توافقات پشت پرده، همچون توافقاتي كه اجازه استقرار تسليحات اتمي را ميدهد، تمامي مصوبات و قوانين مجلس، كشور و قانون اساسي را دور ميزنند.
علاوه بر اين، حضور نظامي در يك كشور باعث تحت فشار قرار گفتن سياسي و اجتماعي كشور ميزبان ميگردد. لذا 235 پايگاه نظامي كه در آلمان قرار دارند، بدون تاثير و بيعلت نيستند. آنها كمك كردهاند تا مردم آلمان در كنار سياستهاي آمريكا بمانند و از آنها حمايت كنند. بعلاوه، در جاهاييكه جنگ و جهانيسازي در بخش توليد و كشاورزي باعث ايجاد بحران در اقتصادهاي محلي گرديده است، حضور پايگاههاي نظامي به عنوان محركي براي رستورانها، مراكز تفريحي و صنايع فعال در بخش املاك عمل ميكنند.
پايگاههاي نظامي قوانين كشورهاي ميزبان را زير پا ميگذارند
وي در ادامه ديگر دلايل ناراحتي مردم از وجود پايگاههاي نظاميآمريكا در كشورشان را چنين اعلام ميكند: از اين پايگاهها براي جنگافروزي، جاسوسي، شكنجه وساير فعاليتهايي كه قوانين كشورهاي ميزبان را زير پا ميگذارند و برخلاف ميل مردم آن كشورها هستند، استفاده ميشود. نويسنده مقاله اضافه ميكند: محليها به خاطر اشغال زمينهايشان عصباني و خشمگين هستند، چرا كه حضور نظاميان و پايگاههاي آنها مناطق مختلف را هم از لحاظ كشاورزي و هم از لحاظ توريستي نامناسب ميسازد. ويچنزا در ايتاليا يكي از شهرهايي است كه به ثبت جهاني يونسكو رسيده است، عليرغم مخالفتهاي مستمر و طولاني مدت، دومين پايگاه بزرگ نظامي در اين شهر در حال ساخته شدن است. از هر بعد كه به قضيه نگاه كنيم، استقرار و ساخت پايگاههاي نظامي تاثيرات محيطي مخربي بر روي هوا، زمين و دريا دارد. صداهاي گوش خراش پرواز هواپيماها، شليك اسلحهها و تمرين بمباران از سوي هواپيما از عوامل ديگر نارضايتي مردم هستند.
تجاوز در اوكيناوا توسط نظاميان آمريكايي
اين صاحبنظر غربي دليل ديگر نفرت مردم از حضور نظاميان آمريكايي در كشورشان را رواج اعمال منافي اخلاق و جنايات خشونتآميز دانسته و مينويسد: گسترش اين جرائم از پيامدهاي استقرار پايگاههاي نظامي است. يكي از بهترين و بارزترين حركتهاي اعتراضيصورت گرفته بر عليه نظاميان آمريكا، اتفاقي است كه در "اوكيناوا" روي داد. حركتي كه به دليل تجاوز به يك دختر 12 ساله در سال 74 و عدم تحويل عوامل آن به مقامات محلي از سوي آمريكا شكل گرفت. تمامي دلايلي كه ذكر شد، باعث شد تا اعتراضات بيشتر و بيشتر شوند. اهالي اوكيناوا اكثرا خود را جمعيت تحت مستعمره ژاپن ميدانند و از قرار داشتن 75 درصد از پايگاههاي آمريكايي - ژاپني در شهر خود ابراز انزجار كردهاند.
اعتراضهاي منسجم عليه پايگاههاي نظامي در جهان
رولافز در مقاله خود به اعتراضهاي صورت گرفته عليه اين پايگاهها در آمريكاي لاتين و درياي كارائيب اشاره كرده و اظهار ميدارد: "رافائل كورهآ" رئيس جمهور "اكوادور "، از امضاي قرارداد تاسيس پايگاه جديد در "مانتا" سرباز زد. براي برچيده شدن تمامي پايگاههاي آمريكا در آمريكاي لاتين و درياي كارائيب يك حركت جدي لازم است. بايد اعتراضاتي نيز در مورد تصميم جديد آمريكا براي ساخت پايگاههاي جديد در كلمبيا شكل گيرد. اگرچه درخواست هندوراس براي بسته شدن پايگاه نظامي آمريكا در "پالمرولا " با موفقيت همراه نبود، ولي يك تهديد جدي براي آمريكاييان بود تا شرايط و جو حاكم برايشان جا بيافتد. در پورتوريكو كه 180 روز از سال زير بمباران شديد بود، اعتراضها به دليل نگرانيهاي بهداشتي و زيست محيطي شروع شد و زمانيكه در سال 1991، يكي از نيروهاي امنيتيدر اثر بمباران كشته شد، شدت گرفت. فعاليتها و حركتهاي منسجم در سطح جهان براي برچيده شدن پايگاهها همچنان ادامه دارد.
اين نويسنده با تاكيد بر اينكه بايد تاثيرات زيست محيطي و سياسيپايگاههاي داخل آمريكا نيز بايد مورد كنكاش قرار گيرد، مينويسد: در حاليكه به ندرت ميبينيم كه مطالعات جامعي از سوي روزنامهنگاران، دانشمندان علوم اجتماعي و فعالين مدني صورت بگيرد. بسياري از كتابها و نوشتهها كه مطالعاتي در مورد علوم سياسي و محيطي را در خود دارند از پرداختن به اين مسائل اجتناب ميكنند. آنها در كمترين حالت، سيستم ديگري از دولتهاي محلي را به تصوير ميكشند. پروژههاي خطرناك نظام كه نگرانيهاي جدي براي خانوادههاي نظاميان و كارمندان غيرنظامي آنها ايجاد كرده بودند به دليل كمبود منابع مالي متوقف شدند. ما به دليل نگارش كتابي كه به تاثيرات داخلي پايگاهها پرداخته است،
رولافز با بيان اين جمله كه "ما مديون لوتز هستيم".
با نقل قولي از كتاب او تحت عنوان "يك شهر نظامي و قرن بيستم آمريكا" مقاله خود را به پايان ميبرد:
"به عبارت بهتر، همه ما در يك كمپ نظامي زندگي ميكنيم و آماده حمايت نظامي از دولتي هستيم كه همواره پس از جنگ جهاني دوم به دنبال جنگ افروزي بوده است."
* يك محقق آمريكايي: دنيا به يك كمپ نظامي تبديل شده كه توسط دولت آمريكا اداره ميشود؛ دولتي كه پس از جنگ جهاني دوم به دنبال جنگ افروزي است.
* آمريكا از پايگاههاي نظامي در ساير كشورها براي جنگافروزي، جاسوسي، شكنجه و ساير فعاليتهايي كه قوانين كشورهاي ميزبان را زير پا ميگذارد و برخلاف ميل مردم آن كشورها هستند استفاده ميكند.
* انجام اعمال منافي عفت و تجاوز به زنان و جنايت خشونتآميز از خصلتهاي نظاميان آمريكايي در پايگاههاي آمريكا در كشورهاي جهان است.